به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه سوم بهمن ماه در حالی چاپ شدند و بر روی پیشخوان مطبوعات قرار گرفتند که احتمال آغاز مذاکره بین ایران و عربستان در پی اظهارات روز گذشته وزیر خارجه در داووس به محور خبری تعدادی از روزنامهها تبدیل شده است.
واکنش محمدجواد ظریف به اقدام اخیر کشورهای اروپایی در فعالسازی مکانیسم حل اختلاف برجام از یک سو و اظهارات روحانی و واعظی در حاشیه هیات دولت در ارتباط با رقابتی بودن انتخابات و حمایت از برجام به عنوان یکی از دلایل رد صلاحیت تعدادی از کاندیداها نیز در تعدادی از روزنامهها برجسته شده است.
شایعه سرمای بی سابقه در کشور و شرایط دشوار تامین سوخت نیروگاههای کشور و احتمال خاموشی در کشور نیز از دیگر عناوین هشداردهنده صفحات نخست بعضی از روزنامهها شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
نادر کریمیجونی در ستون دیدگاه شماره امروز روزنامه جهان صنعت با عنوان صداقت حسن روحانی نوشت: محافظهکاران در هفتههای اخیر دو بار به روحانی حمله کردهاند؛ نخست هنگامی که ایران پایگاههای ایالات متحده را هدف قرار داد و دیگر هنگامی که روحانی گفت: راه کشورداری بدون تعامل با جهان را بلد نیست. سخنگو و دبیر شورای نگهبان هم هر کدام یک بار هنگامی که روحانی درباره ردصلاحیتها موضع گرفت و از آن گلایه کرد، رییسجمهور را سرزنش و به او توصیه کردند که به جای اتخاذ موضع جنجالبرانگیز، در جهت آرامشبخشی به جامعه و عدم بر هم زدن آرامش مردم حرکت کند. تا اینجا و طی ماه گذشته حداقل چهار بار به روحانی حمله شده است آن هم به خاطر مواضع سیاسی و نه به خاطر اعمال انجام داده یا انجام نداده.
با این حال اصلاحطلبان نیز رضایت چندانی از مواضع و رفتارهای رییسجمهور ندارند، اما آنان معتقدند که با وضعیت فعلی و ماجراجوییهایی که دلواپسان مرتکب میشوند ادامه حضور در فضای سیاسی، در واقع مشارکت در افعال مجرمانهای است که محافظهکاران و دلواپسان بدون در نظر داشتن منافع و مصالح ملی مرتکب میشوند و از جیب نحیف مردم ایران هزینه رفتارهای نه چندان عاقلانه و سلایق تندروانه خود را میپردازند. روشن است که همراهی، مشارکت یا حتی سکوت در برابر این رفتار ماجراجویانه و غیرعاقلانه، خطا و گناه است.
البته عدهای نیز هستند که معتقدند روحانی در موقعیت فعلی باید استعفا دهد و از تداوم همراهی و همکاری با حکومت پرهیز کند چراکه در صورت تداوم این همکاری، مسوولیت تمام فعالیتهایی که جمهوری اسلامی ایران در مقطع فعلی انجام میدهد به پای حسن روحانی نوشته میشود و نه فقط در این دنیا که در جهان آخرت نیز روحانی بابت افعال کرده و ناکردهاش باید پاسخگو باشد. اما روحانی در مقابل همه این انتقادها ایستاده و نه فقط حاضر به کنارهگیری نیست که گاهی حرفهایی در دفاع از رفتار حکومت میزند که دوستان و نزدیکانش را متعجب میسازد. در عین حال روحانی گاهی مواضعی اتخاذ میکند که اعضای جناح راست، محافظهکاران و دلواپسان واکنش نشان میدهند و از وی انتقاد میکنند.
دستکم در نزد کسانی که مخالف نظام جمهوری اسلامی نیستند- که به نظر میرسد اکثریت قابل توجهی از مردم در این گروه جای داشته باشند- هیچکس نمیخواهد روحانی در جایگاه اپوزیسیون قرار گیرد و علیه نظام فعالیت کند. همچنین این انتظار نیز وجود ندارد که حسن روحانی به حرف همه عمل کند یا بخواهد همه طرفها را راضی نگه دارد. روشن است که این خواسته، نه عقلایی است و نه نتیجهبخش. اما این هم واضح است که روحانی نه پایگاهی در میان محافظهکاران دارد و نه از نظر اصولی نزدیکی یا همسویی با ایشان دارد.
اما در میان همفکران، روحانی باز هم مورد انتقاد قرار میگیرد. به ویژه آنکه گاهی چنین به نظر میرسد که حسن روحانی در مورد موضعگیریهایش به اندازه کافی صداقت ندارد و اصولی که هنگام رای گرفتن از مردم تشریح کرده بود را خودش رعایت نکرده یا جدی نمیگیرد. گاهی همچنین به نظر میآید که رییسجمهور از مفاهیم یا خواستهای مردم برای نزدیک شدن به جامعه یا جلب هواداری شهروندان استفاده ابزاری میکند. این دقیقا رفتاری براساس عوامفریبی است چراکه گمان غالب آن است که سایر رفتارهای رییسجمهور از مفاهیم بیان شده و مواضع اتخاذ شده پشتیبانی نمیکند. مثلا در مورد وفاداری به استیفای حق مردم، رییسجمهور که برخلاف مقامات انتصابی کاملا نیازمند آرای رایدهندگان است، دستکم برای کسانی که به ایشان اعتماد کرده و رای به او دادهاند باید توضیح دهد که چگونه رییس دولت و رییس شورایعالی امنیت ملی، بلافاصله از شلیک موشک یا احتمال شلیک موشک خودی به سمت هواپیما آگاه نشده است؟ چگونه هنوز در مورد شهروندان و تعداد شهروندانی که در آبانماه گذشته کشته شدهاند سکوت میکند؟ چگونه در مورد اخذ اعترافهای اجباری یا اعلام اجباری هواداری از جمهوری اسلامی ایران توسط خانوادههای کشتهشدگان هواپیمای اوکراینی سکوت میکند؟
اگر حسن روحانی واقعا به رایدهندگان ایرانی و کسانی که به او اعتماد کردهاند وفادار و پایبند است باید به این سوالات و دهها سوال دیگر پاسخ دهد. اما آیا او پاسخ خواهد داد؟
کیهان در ستون خبر ویژه شماره امروز خود با عنوان شخصاً پاسخگوی کدام بیتدبیری هستید؟! نوشت: رئیسجمهور میگوید اگر کسی کلام، سخن و مصوبهاش به یک تنش غیرضروری تبدیل شود باید به مردم پاسخگو باشد.
آقای روحانی دیروز در جلسه هیات دولت گفت: اگر کسی در کشور میخواهد اقدامی انجام دهد که با قدرت ملی کشورمان سازگار نیست، حتما مسئول است و باید در برابر مردم پاسخگو باشد. اگر کسی کلام، سخن و مصوبهاش به یک تنش غیرضروری تبدیل شود باید به مردم پاسخگو باشد و اگر قوانین و مقرراتی تصویب میشود که رابطه بانکی و مالی کشورمان را با دنیا دچار مشکل میکند، باید در مقابل آن مسئول بوده و به مردم جوابگو بود.
این اظهارات در حالی است که آخرین بار دو ماه قبل، بیتدبیری دولت و شخص رئیسجمهور در غافلگیر کردن مردم با افزایش سه برابری قیمت بنزین موجب موجسواری دشمن، ایجاد ناامنی و جانباختن چند ده نفر شد. اما دولتمردان نه مسئولیتی به عهده گرفتند و نه کمترین عذرخواهی از مردم کردند.
یادآور میشود بهخاطر حذف لجوجانه کارت سوخت و افزایش روزانه ۲۰ میلیون لیتر مصرف (و قاچاق) بنزین، دستکم ۱۴۴ هزار میلیارد تومان خسارت به کشور تحمیل شد.
در شش سال گذشته نیز برخی تصمیمات کلان دولت از جمله در حوزه دیپلماسی و اقتصادی، موجب خسارات سنگینی نظیر توقف ۹۵ درصد برنامه هستهای، تحمیل رکود تورمی بیسابقه به اقتصاد ملی، بر باد رفتن ۱۸ میلیارد دلار از ذخایر ارزی، نابودی صدها هزار فرصت شغلی، تشدید شکاف طبقاتی، و تحمیل برخی چالشهای جدی رسانهای و فرهنگی و اخلاقی به جامعه شده است.
مشخصاً در ماجرای برجام، بیدقتی و انفعال و هیجان توافق به هر قیمت موجب شده که با وجود خروج رسمی آمریکا و خروج عملی اروپا، دولت نتواند به تعهدات یکطرفه پایان دهد. این روند معارض با اقتدار ملی، به فشارهای جدید نظیر مطالبات FATF و برجام موشکی و منطقهای از سوی دشمن شد. برجام در واقع متضمن کانالیزه کردن بخش مهمی از مبادلات بانکی و مالی بود.
قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین غرب آسیای وزارت امورخارجه طی یادداشتی که روزنامه آرمان ملی در شماره امروز خود منتشر کرده نوشت: وزیر امور خارجه عربسـتان روز چهارشـنبه در واکنشی دو پهلو از یک سـو اعلام کرده اسـت که ریـاض آمادگی گفتوگـو با جمهوری اسلامی ایـران را دارد و از سـوی دیگـر ایـن گفتوگـو را مشـروط کـرده اسـت. او گفته اسـت ایـران بایـد بپذیـرد کـه نمیتوانـد از طریـق نیروهـای نیابتـی خویـش وضعیـت منطقـه را تغییـر دهـد.
مشـروط کـردن گفتوگوهـا بـه این معناسـت کـه ریـاض عملا تغییـری جـدی در مواضع چنـد ماه گذشـته خویش ایجاد نکـرده و تلاش دارد همـان رویه را ادامـه دهـد. عربسـتان سـعودی مدتـی اسـت کـه با ایجاد تغییر نسـبی در سیاسـت خارجی خـود متمایل اسـت کـه گفتوگوهایـی را بـا ایـران آغـاز کـرده و بـه تنش منطقهای خاتمه دهند، اما مسـأله اینجاسـت که آنها نیز شـرایطی بـرای خـود دارنـد و بعید اسـت که با شـرایطی که عربسـتان پیش پای ایران گذاشته امکان مذاکـره بـه سـادگی فراهـم آیـد.
ریـاض پـس از وقایع اخیر مبنـی بر تـرور سـردار سـلیمانی در عراق توسـط نیروهای ارتش آمریکا و همچنین حمله موشـکی سپاه پاسداران انقالب اسلامی به پایگاه عین االسـد در حال سـنجیدن وضعیت منطقه اسـت.
آنها در پـی تحولات عـراق و لبنـان میخواهند بسـنجند کـه آیـا تغییراتی جـدی در مواضع جمهـوری اسلامی ایران پدیـد آمده یا کمـاکان ایـران بـر راهبردهـای از پیش تعیین شـده خویـش اصـرار مـی ورزد. نکتـه بعـدی که در سـخنان وزیر خارجه عربسـتان سعودی قابل اشـاره است، بحث تلاش میانجی هـا بـرای کاهـش تنش میـان تهـران و ریاض اسـت. طـی روزهای گذشـته یوسـف بـن علوی سـفری به تهران داشـت و با وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران دیـدار کرد. بـا توجه بـه نقش عمـان در منطقه و تلاش این کشـور برای برقـراری صلح میتوان حـدس زد کـه سـفر اخیـر وزیـر امورخارجه عمـان به ایران در راسـتای کاهش تنـش میان ایران و عربسـتان بـوده و احتمـالا مسـائلی پیرامـون این موضـوع مطرح شـده اسـت.
جمهـوری اسلامی ایـران پیشـتر تأکید کرده بـود که آمـاده اسـت در هر سـطحی با عربسـتان مذاکره داشته باشد و مشـکلی برای پیشبرد دیپلماسی منطقـهای خویـش نـدارد. بـا توجـه بـه ایـن موضوع، هرچند آغـاز مذاکـرات و روابط دیپلماتیک میـان ایران و عربستان سـخت و دور از دسـترس به نظر میرسد، اما باید تأکید داشـت که دیپلماسـی در هر شرایطی امکان شـکل گیری دارد. حتـی در بدترین شـرایط جنگی نیز میتوان انتظار فعال شـدن دیپلماسـی را داشـت. آنچه اهمیت دارد آنکه آیـا امکان حصول نتیجه یا پیشـرفت جدی در روابط دو کشـور طی این مذاکـرات وجود دارد یا خیر؟
این موضوعی اسـت که گـذر زمان آن را نشـان خواهـد داد، چرا کـه برای حصـول نتیجه نیاز اسـت که هم مواضع عربسـتان تغییر کنـد و هم ایـران تغییراتی را در مواضـع خـود ایجـاد کند و ایـن موضوع منـوط به تصمیمات کلان دو کشـور اسـت.