ناتمام ماندن رازگشایی از قتل در دادگاه اول نجفی، سفر ظریف به نیویورک بدون توجه به تحریمهای ترامپ، روایت رئیسی از محیط زیست و متهمان محیط زیستی تا توافق پاریس، هشدار سیدحسن نصرالله به «تیم بی»، دستنوشته خبرساز آقای نجفی، سودایِ قدرت بنسلمان، بازنشستگان نجومی بگیر، چرا سعید امامی جاسوس بود، پول پاشی بابک زنجانی در رسانه ها، چرا مسئولان برجام را آتش نزدند، باز شدن پای بورس به خانهها و بلیتهای میلیونی پروازهای داخلی از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز یکشنبه ۲۳ تیرماه در حالی چاپ شد و بر روی پیشخوان مطبوعات قرار گرفت که اولین جلسه دادگاه محمدعلی نجفی به اتهام قتل میترا استاد، سفر ظریف به نیویورک و اظهارات رئیس دستگاه قضا درباره محیط زیست و توافق پاریس در کنار موضوعاتی همچون اصلاح هدفمندی یارانهها و هشدار سید حسن نصر الله به تیم بی در رابطه با پرهزینه بودن جنگ با ایران در صفحات نخست آنها برجسته شده است.
روزنامه اعتماد زیر جمله هشدار سیدحسن نصرالله به «تیم بی» عنوان جنگ با ایران پرهزینه است را با قلم درشت تیتر یک کرده و در گزارشی دیگر با تیتر دستنوشته خبرساز آقای نجفی از متن و حاشیه اولین دادگاه قتل میترا استاد نوشته است.
روزنامه کیهان نیز سخنان دبیرکل حزب الله لبنان با عنوان سید حسن نصرالله: هشدار ایران ترامپ را سر جای خود نشاند را تیتر یک کرده است. این روزنامه در گزارشی دیگر درباره ۱۰۰۰ معامله مسکن در سال توسط یک نفر! به سوداگری در بازار مسکن پرداخته است.
روزنامه همدلی ضمن چاپ تصویری از وزیر امور خارجه کشورمان، از سفر ظریف به نیویورک بیتوجه به تحریمهای ترامپ خبر داده و عنوان مقصد: نیویورک را تیتر کرده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
کاش نامه نجفی در دادگاه قرائت نمیشد
نعمت احمدی، حقوقدان و وکیل دادگستری طی یادداشتی که روزنامه اعتماد در شماره امروز خود منتشر کرده با اشاره به حواشی جلسه دادگاه قتل میترا استاد، که روز گذشته برگزار شد، نوشت: قرائت نامهای در روند پیگیری و کیفرخواست آقای «محمدعلی نجفی» آتش شایعهها و حواشی این پرونده را داغتر کرد. با توجه به اینکه در این نامه ادعا شد مقتول مهدورالدم است، قضاوتها در شبکههای مجازی حتی تا آنجا پیش رفتند که این دادگاه را نمایشی خواندند. حال سوال اینجاست که آیا این رفتارها ناشی از قرائت نامه در دادگاه بوده است و اینکه خواندن این نامه جدای از تبعات اجتماعی، چه تاثیری میتواند بر این پرونده داشته باشد؟ باید توجه داشت اصل بر علنی بودن دادگاه و روال محاکمه نیست و تا حکم دادگاه قطعی نباشد، صحبتی از جریان محاکمه، محتویات پرونده و اسامی اصحاب دعوی به میان نمیآید.
به موجب ماده ۴۰۰ قانون آیین دادرسی کیفری، محاکمات در دادگاههای کیفری به صورت ضبط صوتی است و در صورت تشخیص دادگاه، ضبط و انتشار بدون اجازه دادگاه ممنوع است؛ با این حال به موجب تبصره ۲ ماده ۳۵۳ این آییننامه، انتشار رسیدگی به پرونده در محاکمات علنی که متضمن بیان مشخصات شاکی و متهم است برای حفظ نظم جامعه و حریم شخصی به درخواست دادستان کل کشور و رییس قوه قضاییه امکانپذیر است که با توجه به اهمیت جلسه دادرسی پرونده آقای نجفی این مهم در دادگاه امروز با دستور دادستان کل کشور و موافقت رییس قوه قضاییه ممکن شد.
حال پرسش اینجاست که آیا میتوان به استناد به این تبصره گزارش پرونده و انتشار جریان رسیدگی هم انتشار داد یا خیر. صراحت تبصره بیان مشخصات شاکی و متهم است. با این حال برخی معتقدند میتوان انتشار گزارش پرونده را از این تبصره استنباط کرد که این بحث مفصل است و میماند برای زمانی دیگر. اما از نظر اصول دادرسی، اول کیفرخواست خوانده میشود و بعد از خواندن کیفرخواست باید از اولیای دم سوال شود که خواسته شما چیست، اولیای دم هم یا خواهند گفت: گذشت میکنیم یا «دیه» یا «قصاص» میخواهیم. متأسفانه در جلسه دادرسی پرونده آقای نجفی اولیای دم حضور نداشتند؛ آن هم در این پروندهای با چنین حساسیت بالایی. این پرونده سه اولیای دم دارد؛ مادر مقتوله، پدر مقتوله و فرزند مقتوله که فعلا به سن قانونی نرسیده است و طبق قوانین موجود ولی قهری او یعنی پدر او باید صلاح و صرفه را تشخیص دهد. اما قرائت نامه در جایی از قانون ذکر نشده است و صراحت قانون میگوید کیفرخواست قرائت شود، نه نامه. به زعم من خواندهشدن این نامه با توجه به ادعاهای مطرحشده در آن کار آقای نجفی را سخت خواهد کرد. از طرفی ادعای مبنی بر مهدورالدم بودن مقتوله به اثبات نرسیده است و از طرفی این ادعا در صورتی میتوانست در قالب نامه خوانده شود که به این ادعا رسیدگی شده بود. حال خواندن این ادعا بدون رسیدگی لازم باعث میشود شرایط با توجه به خواستههای نامشخص اولیای دم سختتر شود. گذشت یک حق است و حقی که اولیای دم دارند. پیش قضاوت در مورد این موضوع و ظن و گمانها نفعی برای پرونده ندارند. بالاخره یک زن کشته شده است و ادعاهایی پیرامون او مطرح شده که اثبات نشدهاند. از طرفی دیگر و با توجه به حساسیت بسیار بالای پرونده آقای نجفی بهتر بود شکل پرونده طوری تنظیم میشد که کمتر تولید حدس و گمان کند و تاثیر و تاثری نداشته باشد. این حدس و گمانها در فضای مجازی ممکن است باعث تصمیمات ناصوابی بشود و قبلتر هم دیدهایم که در روند پیگیری بسیاری از پروندهها، به علت فشار رسانهها، اولیای دم تحتفشار قرار گرفتند و دست به تصمیمهایی زدند که جز پشیمانی حاصلی برای خودشان نداشت. متأسفانه امروز باید به اجبار نام رسانه را به فضای مجازی داد و اگر این رسانه اخلاق حرفهای خود را رعایت نکند و آرامش را از حول این پرونده بگیرد، ممکن است خانواده مقتول در شرایطی قرار بگیرند که تصمیمگیری برایشان دشوار شود یا اینکه تصمیم ناصوابی بگیرند و بعدا پشیمان شوند. به هر حالای کاش این نامه قرائت نمیشد.
پاسخ مدیرمسئول جوان به نامه محمدرضا خاتمی درباره انتخابات ۸۸
عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه جوان در شماره امروز این روزنامه پاسخ خود به دفاعیه محمدرضا خاتمی در دادگاه ادعای تقلب در انتخابات ۸۸ را منتشر کرد. او در مقدمه این نامه با توضیحاتی درباره چرایی چاپ نشدن متن دفاعیه خاتمی در روزنامه در بخشهایی از آن نوشت: اکنون و به این بهانه یک بار دیگر درباره تقلب در انتخابات ۱۳۸۸ مطالبی را به اطلاع جنابعالی، دوستان شما و ملت ایران میرسانم. آنچه مقدمتاً باید یادآوری نمایم اینکه دفاع از سلامت انتخابات ۱۳۸۸ را دفاع از احمدینژاد نمیدانیم و شما نیز چنین بیندیشید و موضع امثال بنده با دهها یادداشت درباره اندیشه ایشان روشن است و محتوای فحاشیهای مریدان وی به امثال حقیر نیز در دسترس است. دفاع ما از حقانیت و مظلومیت نظام اسلامی است که تیرهای تجدیدنظرطلبان به هر بهانه و هر روز به سمت آن روانه میشود و در عین تجدیدنظرخواهی خود را جزء، مالک و وارث آن میدانند. فهم ما از مسئله تقلب با شما تفاوت ۱۸۰ درجهای دارد و البته معتقدیم شما هم مانند ما فکر میکنید، اما برای تبرئه خود دست به فریب میزنید. استنتاجهای جنابعالی و برقراری رابطه علّی- معلولی از تعرفهها، آمارها و مصاحبهها و سخنرانیهای بعد از انتخابات و چفت و بست تحلیلی و توأم با تولید سوءظن از آنها و ایجاد تردید، مشکل را حل نمیکند. استنتاجهای منطقی جنابعالی از جنس منطقی که صغری و کبرای آن بهظاهر منطقی میرسد، اما نتیجه آن باطل است. به طور مثال: جیوه فلز است، فلز هادی الکتریسیته است پس جیوه هادی الکتریسیته است؟ یا ماست از شیر است، ماست برای اسهال خوب است پس شیر هم برای اسهال خوب است؟
در ادامه خواهم آورد که ما «طرح تقلب» را امری پیشینی و به ۷، ۸ ماه قبل از انتخابات ارجاع میدهیم و دهها کد آن را خواهم آورد. اما شما ناشیانه و ریاکارانه سرتان را زیر برف کردهاید و آن را به روز انتخابات ارجاع میدهید.
۱- آمار و ارقام جمعآوری شده توسط جنابعالی از رسانه مانند افزایش یا کمبود تعرفه، چاپ زیادتر تعرفه نسبت به آمار واجدین شرایط، بالا بودن درصد مشارکت در یک استان و شهرستان را با بقیه انتخاباتها اگر مقایسه کنید خواهید دید که (درست یا اشتباه) امری طبیعی و بعضاً روال و مسبوق به سابقه است و هنگام استقرار هر دو جناح در قدرت اتفاق افتاده است. شهرستانی قوممحور را میشناسم که در اکثر انتخاباتها مشارکت آن بالای صددرصد است، اما کسی صحبت از تقلب نمیکند و دلایل دیگری برای آن وجود دارد.
۲- آنچه شما در جمعآوری این مصاحبهها، سخنرانیها و آمارها به آن فکر نکردهاید، این است که ممکن است کسی، چون بنده در فردای این جمعآوری از شما بپرسم: اگر اینها سند تقلب هشت میلیونی است و در فضای عمومی کشور در دسترس بوده است چرا در اختیار امثال برادرتان، حجاریان، کواکبیان، صفاییفراهانی، تاجزاده و... قرار ندادید که امروز با اصرار مجدد شما بر تقلب آنان را نیز خراب نمایید و دوگانه تناقضنمایی را از جناح خود به افکار عمومی عرضه نمایید؟ الان یا شما بیاعتبار شدهاید یا آنان، چرا که اجتماع نقیضین محال است.
۳- همانطور که شما آوردهاید همه مصاحبهها، سخنرانیها و آمارها از روز انتخابات تا چند سال بعد از انتخابات است، آنچه توقع است که شما و دوستانتان پاسخ دهید این است که: شما از این اسناد به تقلب رسیدهاید؟ یا ابتدا تقلب را طرح و سپس دنبال اسناد آن گشتهاید؟ به طور مثال موسوی و شما از روز ۲۳ خرداد به بهانه تقلب مردم را به خیابان کشاندهاید، آیا میشود سند این کار شما مصاحبه ۱۹/۱/۱۳۹۱ حجتالاسلام سعیدی با ایسنا باشد؟
سخنرانی فردی که او را سردار مشفق میخوانید آبان ۱۳۸۸ انجام شده است آیا شما از فردای انتخابات با استناد به یک سخنرانی در چهار ماه بعد از انتخابات تقلب را مطرح کردید؟ سخنرانی مصلحی، جعفری همه و همه بعد از انتخابات است. شما ابتدا تقلب را بر چه اساس طرح کردید؟ آیا قرار بود بعداً کسانی بیایند سخنرانی کنند و شما اسناد تقلب را ارائه کنید؟ اگر این سخنان نبود و از شما پرسیده میشد به چه استنادی از ۲۳ خرداد مردم را به خیابان کشاندید پاسخ شما چه خواهد بود؟ آیا کسی که تقلب کرده است اقدام خود را در قالب سخنرانی و در جمعی ۱۰۰، ۵۰۰ و... نفره طرح و سیدی آن را در اختیار بازنده انتخابات قرار میدهد؟ ساده اندیشی عامدانه نیست؟
ادامه این نامه را در شماره امروز روزنامه جوان بخوانید.
آیا تغییر مثبت در هدفمندی یارانه شکل میگیرد؟
غلامرضا مصباحیمقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخشی از یادداشتی که در روزنامه ایران منتشر شده با عنوان تغییر مثبت در هدفمندی یارانه نوشت: نکتهای که دولت در مسیر هدفمندی یارانهها در هیأت وزیران تصویب کرده، اصلاح قیمت حاملهای انرژی است، به گونهای که قیمت سوخت پتروشیمیها و نیروگاهها واقعی شده است. این یکی از کارهای بسیار خوب دولت است که ما از آن استقبال میکنیم. علاوه بر این حرکت بزرگ، دولت میتواند در زمینه بنزین هم سازوکار جدیدی تعریف کند. بر این اساس پیشنهاد میکنیم به کسانی که وضعیت مالی خوبی دارند، بنزین یارانه دار داده نشود. اگر دولت نسبت به شناسایی سه دهک بالای جامعه موفق عمل کند میتواند از آن لیست برای ساماندهی توزیع بنزین یارانه دار کمک بگیرد.
واقعی بودن قیمت بنزین برای این گروه هیچ مشکلی ایجاد نمیکند و آنها همواره قدرت خرید بنزین آزاد را دارند. این گروه که به دهک بالای درآمدی شناخته میشوند بیش از دیگران از یارانه پنهان استفاده میکنند؛ لذا واقعی کردن قیمت بنزین برای این بخشها میتواند به توزیع عادلانه یارانهها منجر شود.
پیشنهاد دیگر سهمیهبندی بنزین است. دولت میتواند بهصورت سهمیهای بنزین یارانه دار اختصاص دهد و هر فردی که بیش از سهمیه خود مصرف بنزین داشت میتواند بنزین با قیمـت آزاد خریداری کند. حرکت به این سمت سه مزیت برای کشور دارد. یکم؛ جلوگیری از قاچاق بنزین، دوم؛ کنترل مصرف و سوم؛ صادرات بنزین است. در حال حاضر بهخاطر قیمت بالای بنزین در منطقه، بنزین ایران به کشورهای همسایه در قالبهای مختلف قاچاق میشود. هر لیتر بنزین در عراق ۵ هزار تومان، افغانستان ۷ هزار تومان، پاکستان ۸ هزار تومان و ترکیه ۱۷ هزار تومان است. این قیمتها خیلیها را به سمت قاچاق بنزین تشویق میکند. از اینرو باید کاری صورت گیرد تا با کنترل قیمتها به سمت کاهش قاچاق بنزین برویم. کشور نیاز به درآمد ارزی دارد، از اینرو با صادرات بنزین میتوان به درآمد ارزی دست یافت و در بخشهایی که نیاز است، سرمایهگذاری کرد. حذف یارانهها با رویکردی که باعث افزایش درآمد دولت شود، هیچ مشکل و ایرادی ندارد و همه در این شرایط از دولت میپذیرند که هدفمندی یارانهها را بدرستی انجام دهد و دیگر به دهکهای بالای جامعه یارانه ندهد. ۶ سال است که قیمت حاملهای انرژی اصلاح نشده است و با توجه به شرایط تورمی اصلاح قیمتها ضرورت دارد. به همین دلیل کارشناسان هم از دولت در راستای کاهش پرداخت یارانه و سوق دادن آن به سمت اقشار نیازمند حمایت میکند.