نگاهی به ویدیوی خبرساز یک مراسم کودکهمسری، نفوذیها به روایت وزارت اطلاعات، اوضاع اقتصاد بهتر شده است؟، سفر وزیر دارایی فرانسه به آمریکا، نفتکش آدریان دریا بالاخره کجا میرود؟، نامه محرمانه به شورای شهر تهران، توضیحات وزیر اطلاعات درباره ماجرای متهمان به ترور دانشمندان هسته ای، ۴۸ ساعت تعیین کننده در لندن و عزاداری با طعم گرانی، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه سیزدهم شهریور ماه در حالی چاپ و منتشر شد که بازتاب پخش ویدیویی از عقد کودک ۱۱ ساله بویراحمدی با پسری ۲۲ ساله در فضای مجازی امروز بیشتر روزنامهها را نیز درگیر خود کرد و نیم صفحه نخست بعضی از آنها با همین موضوع بسته شده است. عناوینی همچون تراژدی کودک همسری (همدلی)، کودک و داماد (اعتماد)، عقد دختر ۱۱ ساله منتفی شد (مردمسالاری)، کودک همسری و لبخند خطرخیز مسری (ابتکار) و افکار عمومی کودک همسری را متوقف کرد (ایران) این موضوع داغ شده در فضای مجازی را در صفحات نخست روزنامهها برجسته کرده است.
از دیگر محورهای مورد توجه روزنامههای امروز، میتوان به رأی اعتماد دو وزیر در مجلس شورای اسلامی و سخنان روحانی در این جلسه، گزارشهایی از معامله هند و پاکستان و آمریکا بر سر کشمیر و حذف یارانه سه دهک از شهریورماه اشاره کرد.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
سه اقدام برای مقابله با کودکهمسری
سیامک زندرضوی در سرمقاله امروز روزنامه اعتماد که نیم صفحه نخست خود را با موضوع کودک همسری تنظیم کرده است نوشت: در بستر جامعه سنتی ازدواج در اختیار خانواده بوده و خانواده به ویژه پدر تصمیم میگرفت دختر را بعد از بلوغ هر موقع که فرد مناسبی برایش پیدا شد، شوهر میداد. این روش تا دهه ۴۰ شمسی خیلی معمول بوده است، اما از دهه ۴۰ این نظم از سوی دخترانی که مدرسه میرفتند و باسواد میشدند مورد پرسش قرار گرفت. بعدا که زنان بیش از پیش توانستند درآمد مستقل کسب کنند، این نظم هم تغییر کرد. در واقع این تغییر شکل به گونهای رخ داده که در جهان کنونی اصطلاحا «خانوادههای امروزی» شکل گرفتهاند که در آن زن و مرد هر دو حق انتخاب همسر دارند و در این زمینه نقشآفرینی میکنند.
در واقع دخالت زن در ازدواج حداکثری شده است. اما در این میان هنوز در برخی مناطق ایران روالهای سنتی پا برجاست و کارکرد دارد. بنابراین این پدیده در بستر سنتی وجود داشته و تا همین امروز هم ادامه یافته است. هم پیش از انقلاب اسلامی و هم بعد از آن مطابق قانون پدران در مواجهه با وضعیت فرزندانشان از اختیارات قانونی گستردهای برخوردارند و از این اختیار استفاده و فرزندانشان را مجاب میکنند در سنین پایین ازدواج کنند. برای تغییر این وضعیت چهار اقدام باید روی دهد.
«تمام شماری» کودکهمسران
قبل از هر چیز برای آنکه روشن شود، وضعیت کودکهمسری در ایران چگونه است باید ما دادههایی دقیق در این باره در اختیار داشته باشیم. نمیتوان بر اساس حدس و گمان حرف زد و تحلیل ارایه داد. در حال حاضر نمیتوان به داده سرشماریهای عمومی اطمینان کرد. از همینرو مهمترین مسوولیتی که هم جامعه مدنی و هم دستگاه اداری بر عهده دارد، این است که باید یک «تمامشماری» از کودکهمسرها و کودکمادرها در کشور انجام شود. در این صورت است که میتوان پیامدهای این ازدواجها را بررسی کرد. در این گام اقدام بعدی این است که برای هر یک از کودکهمسرها یک دیدبان مستقل تعیین شود بهطوری که وضع زندگی زناشویی، فرزندآوری، تغذیه و... آنها مورد بررسی و پایش قرار گیرد، چرا که بلوغ ابعاد مختلفی دارد و باید بهطور جدی این افراد دیدبانی شوند تا آسیبهایی که متوجه آنهاست، شناسایی شوند. برای هر یک از این افراد هم راهحل خاص خودشان تعیین شود.
اصلاح قانون
در برخی کشورها قوانین خیلی امروزی هستند، اما سنتهای قومی و قبیلهای قوانین را برنمی تابد مثل هند و پاکستان. در برخی کشورها مثل ما هم جامعه ظرفیت لازم را دارد، اما قوانین نامناسب هستند. کاری که باید در کشور ما انجام شود، اصلاح قانون به نحوی است که متن پیماننامه حقوق کودک و سن ۱۸ سالگی مبنا قرار گیرد. ایران در سال ۷۳ پیماننامه را پذیرفته، اما اجرا و عمومی کردن بخشهایی از آن تاکنون مورد غفلت قرار گرفته است. اگر قرار است تلاشی در سطح اجتماعی انجام دهیم باید موازین پیماننامه را عمومی کنیم و در سطح گسترده آن را به همگان آموزش دهیم. یعنی باید به وضعیتی برسیم که حتی اگر پدری خواست فرزندش را در سن پایین مجبور به ازدواج کند، همکلاسیها و همسایهها و فعالان اجتماعی در این باره دخالت کنند و جلوی آن را بگیرند، کاری که در کشورهای همسایه ما هم بعضا اتفاق میافتد. از طرف دیگر بسیاری از خانوادههایی که کودکان آنان در سن پایین ازدواج میکنند در واقع به دلیل فقر اقتصادی در مقابل دریافت «شیربها» و به طمع اقتصادی این کار را میکنند و در واقع فرزندانشان را میفروشند. ما باید در سطح گسترده با فقر مبارزه کنیم. باید توانمندسازی اقتصادی خانوادههایی که فرزندانشان مستعد ازدواج در سنین پایین هستند در دستور کار قرار گیرد.
اطلاعرسانی گسترده
هر از چندی هم ازدواج کودکان به دلیل گسترش شبکههای اجتماعی «درز» میکند و خبرساز میشود. یعنی شمار این ازدواجها در کشور ما وجود دارد و تنها برخی از آنها رسانهای میشوند و بر اثر انتشار در رسانهها ممکن است برای مدتی به تعویق بیفتند، اما در اصل موضوع تغییری حاصل نمیشود. برای جلوگیری از این وضعیت رسانهها باید با اطلاعرسانی گسترده نقش پیشگیرانه ایفا کنند تا هیچ پدری در مناسبات قبیلهای نتواند چنین کند. انتشار گزارشهای دقیق تحلیلی از مناطق مختلف کشور و بازتاب پیامدهای این ازدواجها میتواند جامعه را در این زمینه آگاه کند.
مدعیانی که در کنار دشمن شمشیر میزنند
محمدحسین کبریا، کارشناس سیاسی در بخشی از یادداشتی انتقادی با عنوان مدعیانی که در کنار دشمن شمشیر میزنند در روزنامه ایران نوشت: عجیب است که دلواپسان تحت لوای شعارهای تند علیه امریکا و رژیم صهیونیستی، بدون توجه به منافع و امنیت ملی، همیشه در حال حمله به دولت و سکاندار دیپلماسی کشور هستند. به تعبیر وزیر امور خارجه ایران آنها «انقلابیون زیر کولرنشین» هستند که برای امریکا و رژیم صهیونیستی خطری ندارند و لزومی بر تحریم آنها نیست.
آنچه برای دولت امریکا، تندروهای آن کشور و رژیم صهیونیستی خطر دارد، دیپلماسی موفق است که ظریف بخوبی آن را سکانداری کرده و میکند. همین موفقیت است که موجب احساس خطر امریکا و رژیم صهیونیستی شده و او در لیست تحریم قرار میگیرد. تحریم ظریف، نشانگر نفرت عمیق آنها نسبت به دیپلماسی ایران و نحوه طرح قابل فهم دیدگاههای جمهوری اسلامی در جامعه بینالمللی است. روندی که دلواپسان در آن توفیقی نداشته و به خاطر عجز در دیپلماسی، موجبات صدور قطعنامههای فاجعه آفرین شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، انزوای ایران و قرار گرفتن ایران ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد را فراهم ساختند.
شاید در اینجا سخنان اخیر وزیر اطلاعات مصداق پیدا میکند که «افرادی که نفوذ میکنند معمولاً داغترین شعارهای حکومت را میدهند. خیلی زود دیگران را متهم میکنند، پیش از اینکه خودشان در معرض کوچکترین توهم و شبههای قرار گیرند. [به همین دلیل]پیدا کردن عوامل نفوذی بسیار مشکلتر از جاسوسان است. نفوذیها در راستای دفاع از نظام مسائلی را مطرح میکنند که به باورهای مردم آسیب میزند.» اگر دلواپسان را نفوذی ندانیم، ناآگاهانی هستند که بدون مابه ازایی در کنار دشمن شمشیر میزنند.
آنها در مخالفت با برجام ـ که موجب لغو تمامی قطعنامهها و تحریمهای بینالمللی مربوط به برنامه هستهای شده بود و ضمن خارج ساختن ایران از ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد، اجماع امنیتی جهانی علیه ایران را از بین برده و نهایتاً حق ایران را برای غنیسازی زیر ۵ درصد به رسمیت شناخته بود ـ گوی سبقت را از مخالفین خارجی ربودند و به واسطه برخی از اقدامات خود از جمله ناآرامیهای دی ماه ۱۳۹۶ موجب تشویق ترامپ و آغاز تروریسم اقتصادی امریکا علیه کشورمان شدند. تحریم ظریف نیز بدون همراهی آنها با نتانیاهو، بولتون و پمپئو نمیتوانست تحقق یابد.
آنها با تبلیغات مخرب خود در رسانه ملی (از جمله ساخت سریال گاندو) و رسانههای مشخص نوشتاری و اینترنتی، به تحریم وزیر خارجه ایران توسط دولت امریکا کمک کردند. با توجه به اقدامات این گروه و نتایج این اقدامات که بیشترین ضربه را به منافع ملی و مردم وارد میسازد، تردیدی باقی نمیماند که نزد آنها منافع ملی و مردم، بی معنی است. میتوان مدعی شد که تنها دغدغه آنها قرار گرفتن در رأس حکومت به هر قیمتی و در سایه انزوای ایران در جامعه جهانی و تحمیل تحریمهای بینالمللی است. اگر چنین نبود، باید از سربازی که در خط مقدم به مصاف دشمن میرود، پشتیبانی همه جانبه میکردند، در حالی که رفتار آنها به مثابه خنجر زنی از پشت است.
سهم ایران از بازار سوریه چقدر است!؟
روزنامه آفتاب یزد در بخشی از گزارش امروز خود با عنوان سهم ایران از بازار سوریه چقدر است، به تحلیل آماری این موضوع پرداخت و نوشت: دسوریه پس از خروج داعش نیازمند سازندگی است. با توجه به رابطه نزدیک ایران با این کشور و حمایتهای ما از سوریه در دوران جنگ سخت این کشور با داعش، بازار آن میتواند محملی برای سرمایهگذاری ایران باشد. ساخت و ساز در این کشور پس از تخریبهای داعش و ایجاد رابطه تجاری و اقتصادی مستحکم میتواند نیاز هر دو کشور را تامین کند. ایران نیازمند بازار تجاری جدید است و سوریه نیازمند سازندگی و این وجه مشترک میتواند زمینه ساز گسترش روابط تجاری میان دو کشور شود.
آمارها نشان میدهد سهم ایران از بازار سوریه تنها سه درصد است. ظرفیتهای اقتصادی دو کشور میگوید میتوان این سهم را افزایش داد.
در چند سال اخیر که دولت و ملت سوریه با تروریسم بینالمللی مواجه شدهاند، روابط و تعاملات دو کشور ایران- سوریه عمدتاً از جنبه منافع و مصالح مشترک سیاسی- امنیتی پررنگتر دیده میشود، با این حال بررسیهای آماری نشان میدهد در گذشتههای دور و نزدیک روابط دو کشور علاوه بر سیاست، در زمینههای اقتصادی بسیار پررنگتر از وضعیت فعلی بوده است، بهطوری که میزان صادرات ایران به سوریه در سال ۸۹ بیش از نیممیلیارد دلار (۵۱۶ میلیون دلار) بوده که این میزان با کاهش ۶۶ درصدی در سال ۹۶ به ۱۷۲ میلیون دلار و در نیمه اول سال جاری به ۹۲ میلیون دلار رسیده است.
بررسیها نشان میدهد برخلاف سیر نزولی مبادلات دوجانبه ایران- سوریه، در این مدت سهم ترکیه از بازار سوریه از حدود ۹ درصد در سال ۲۰۱۰ به بیش از ۲۴ درصد در سال ۲۰۱۷ رسیده است. همچنین بررسیهای آماری نشان میدهد، ایران با سهم حدود سه درصدی از بازار سوریه، پس از کشورهای ترکیه، چین، امارات، مصر، لبنان، کرهجنوبی و روسیه در رتبه هشتم قرار دارد. قابل ذکر است که طرح این نکات از این منظر دارای اهمیت است که طی هفتسال اخیر که سوریه بهنوعی با جنگ و تروریسم و همچنین تحریمهای غربیها و آمریکا مواجه بوده، این کشور بخش عمده مصارف وارداتی خود را از کشورهای منطقه تامین کرده است. از دیگر نتایج بررسیها اینکه سبد صادراتی ایران در اغلب اقلام وارداتی بازار سوریه دارای مزیت بوده و همچنین ظرفیتهای بلااستفادهای همچون خطوط اعتباری و خدمات بانکی از گذشته بین دو کشور برقرار بوده است که درصورت اجرایی شدن تفاهمنامههای تجاری و البته وجود اراده لازم در دولتمردان، ظرفیتهای دوجانبه بار دیگر میتواند احیا شود.
بررسی دادههای آماری گمرک ایران نشان میدهد میزان صادرات غیرنفتی ایران به سوریه طی ۱۰ سال اخیر روند نزولی طی کرده است. بر این اساس، میزان صادرات غیرنفتی ایران به این کشور از ۳۷۷ میلیون دلار در سال ۸۸ به ۵۱۶ میلیون دلار در سال ۸۹ و ۳۶۵ میلیون دلار در سال ۹۰ رسیده بود که طی سالهای ۹۳-۹۰ روند کاهشی را طی کرده و در سال ۹۳ به ۱۰۰ میلیون دلار رسید. در سال ۹۴ میزان صادرات ایران به سوریه روندی افزایشی به خود گرفته و این میزان در سال ۹۵ به حدود ۲۵۶ میلیون دلار رسید، با این حال پس از سال ۹۵ باز هم روند صادرات ایران به سوریه سیر نزولی طی کرده است، بهطوری که این میزان در سال ۹۶ به ۱۷۲ میلیون دلار و در ۶ ماه نخست سال ۹۷ به ۹۲ میلیون دلار رسیده است که این میزان حتی نسبت به نیمه اول سال ۹۶ نیز کاهش ۲۹ درصدی را نشان میدهد. در یک جمعبندی، میزان صادرات ایران به سوریه طی ۱۰ سال اخیر با کاهش ۶۶ درصدی از ۵۱۶ میلیون دلار در سال ۸۹ به ۱۷۲ میلیون دلار در سال ۹۶ رسیده است.
برایناساس، آمارها نشان میدهد تمرکز سوریها روی خرید کالا از کشورهای منطقه است که در این بین تجار ایرانی علاوه بر اینکه نتوانستهاند سهم شایستهای در بازار این کشور به دست آورند، جایگاه قبلی خود را نیز (جایگاه سال ۸۹) طی سالهای اخیر از دست دادهاند، به طوری که در حال حاضر میزان صادرات ترکیه به سوریه تقریباً هشت برابر صادرات ایران به سوریه است.