آیا تهران باید تخلیه میشد؟ دلایل اصلی افزایش نرخ ارز، پیوستن به FATF دور از فضای سیاسی، خبر اردوغان از برنامه علیه ایران، ۸۰۰ میلیون دلار زنجانی کجاست؟ صدور حکم اعدام پرویز مشرف، سفر رئیس جمهور به مالزی و مسأله تحریم ها، جنایتی به نام ازدواج کودکان، اهواز در محاصره فاضلاب شهری، استراماچونی هم ما را شناخت و تکذیب دخالت داماد یک وزیر در یک پرونده، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه ۲۷ آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که موضوع انتخابات زودهنگام و استعفای روحانی علی رغم تکذیب این مورد توسط سخنگوی دولت همچنان در ابعاد مختلف مورد نقد و تحلیل روزنامهها قرار دارد. روزنامه اعتماد که برای اولین بار طی یادداشتی این پیشنهاد را مطرح کرد، یادداشتی به قلم عباس عبدی و با عنوان علل یک مخالفت غیرمنتظره دیدگاه خود درباره دستاوردهای این پیشنهاد را روشن شدن دیدگاه اصلی و واقعی بخشی از مخالفان دولت را عنوان میکند.
روزنامه آرمان ملی نیز چند یادداشت را به همین موضوع اختصاص داده که در یکی از آنها صادق زیباکلام درباره چرایی نبایدهای استعفای روحانی نوشته و در یادداشتی دیگر نعمت احمدی این موضوع را زیر ذره بین برده و کنار رفتن ناکارآمدها به جای مطرح شدن استعفا را روش درستی دانسته است.
همزمان با برنامه سفر روحانی به مالزی و ،تعدادی از روزنامهها از جمله ایران این خبر را با تیتر دیپلماسی در شرق دور برجسته کرده و از چگونگی شرایط موجود در دیدار آبه و روحانی نوشته است.
روزنامه اعتماد نیز در کنار تصویر روحانی در حال ترک ایران به مقصد کوالالامپور عنوان تحریمها ناپایدارخواهد بود را به نقل از رئیس جمهور تیتر کرده است.
آلودگی هوای تهران و خطر تخلیه شهر در کنار گزارشها از آب گرفتگی اهواز و جریان فاضلاب در شهر نیز دیگر موضوعاتی است که در برخی روزنامهها از جمله جوان با عنوان شهر در خطر تخلیه، شورا سرگرم تسمیه!، وطن امروز با تیتر تخلیه کنید و همدلی با عنوان «بُمبارونِ» باران در خوزستان مورد توجه خود قرار گرفته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
وطن امروز در بخشی از گزارشی با عنوان شوخی به وقت عصبانیت در شماره امروز خود نوشت: عصبانی کردن مطالبهگران را شاید بتوان از نخستین استراتژیهای روانی دولت حسن روحانی از آغاز به کار این دولت دانست. روحانی بخوبی آموخته بود که چگونه پس از هر اظهارنظری که از سوی منتقدانش و در نقد یک سیاست یا مشی اجرایی صورت میگیرد با توهین و تمسخر منتقدان و مطالبهگران و عصبانی کردن آنها، زمین بازی را تغییر دهد. آغاز به کار دولت روحانی و پیگیری سیاستهای جدید در عرصه روابط خارجی و در رأس آنها مذاکرات هستهای، حلقهای از منتقدان را بهوجود آورد که معتقد به اشتباه بودن مسیر در پیش گرفته شده توسط دولت یازدهم بودند. نوع مواجهه دولت و در رأس آنها شخص رئیسجمهور با انتقادات، اما نه در پیش گرفتن رویهای «اقناعی» که پیگیری سیاستی برای عصبانی کردن منتقدان بود.
نمونهای از اظهارات اخیر روحانی که باعث عصبانیت جامعه شد:
* وسط دعوا نرخ تعیین نکنید!
شاید مهمترین تلاش موفق رئیسجمهور در عصبانی کردن مردم را بتوان به گفتوگوی تلویزیونی مشهور وی در بهمن ۹۶ نسبت داد، جایی که روحانی در پاسخ به مجری تلویزیون که علت تضاد میان وضعیت ارز در بازار با گزارشی که وی به مردم میداد را جویا شد و از نرخ ۴۷۵۰ تومانی دلار پرسید، اما به ناگاه روحانی با ربط دادن این پرسش به نرخ تعیین کردن در وسط دعوا، این قیمت را از اساس تکذیب کرده و گفت: «قیمت دلار خیلی کمتر از این است، باید پایینتر هم بیاید. این کاری است که باید بانک مرکزی انجام دهد».
* خودم هر روز نظرسنجی میکنم!
شاید عجیبترین سخنرانی رئیسجمهور که باعث عصبانیت جامعه شد را بتوان در خردادماه و ادعای عجیبش در دیدار با اصحاب رسانه دانست. روحانی گفت: «این سخن درست نیست که در روزنامهها درد مردم را بگوییم تا رئیسجمهور بفهمد که درد مردم چقدر است! نه، رئیسجمهور و اعضای دولت میدانند. من روزانه نظرسنجی میکنم؛ یعنی در خیابان وقتی با ماشین میروم تمام چهرههای مردم را نگاه میکنم؛ اینکه چند نفر لبخند دارند، چند نفر عصبانیاند، چند نفر قیافهشان گرفته است و به هر شهری و در هر جمعیتی میروم، خودم نظرسنجی میکنم و نگاه آدمها را نسبت به خودم میبینم».
* مقصر بیکاری خودتانید!
سفر ماه گذشته روحانی به یزد و سخنان جنجالی او که تقویتکننده این ظن بود که این سفر آغاز فاز سخنرانیهای انتخاباتی دولت خواهد بود، باز هم خالی از نطقی در راستای تهییج و عصبانی کردن جامعه نبود.
روحانی در جلسه شورای اداری یزد با مسؤولیتزدایی از دولت برای ایجاد اشتغالی که وعدهاش را در انتخابات داده بود، گفت: «دولت نباید شغل ایجاد کند، بلکه زیرساختها را آماده میکند و بانکها نیز تسهیلات را ارائه میدهند، پس اگر کسی بیکار باشد مقصر خودش است».
* خودم هم صبح فهمیدم!
آخرین ادعای روحانی که باعث عصبانیت مردم شد را میتوان در توجیه او نسبت به عدم اقناع جامعه پیرامونگران شدن بنزین دانست. روحانی ۱۰ روز بعد از گرانی نرخ سوخت گفت: «شبی که سهمیهبندی بنزین اجرا شد من خودم هم اطلاع نداشتم و نمیدانستم که اجرای این طرح این هفته است یا هفته آینده؛ چرا که به شورای امنیت کشور گفته بودم که زمان آن را به من هم حتی نگویید، چرا که به آنها گفته بودم در صداوسیما کارهای تبلیغاتی اجرای این طرح را انجام دهید و هر شبی که مناسب بود آن را اجرایی کنید. من هم مثل همه مردم ایران صبح جمعه مطلع شدم که قیمت بنزین تغییر کرده است».
جلال خوش چهره در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان ماموریت توکیو و شایعه استعفا، ضمن به ارتباط سفر توکیو روحانی و مطرح شدن موضوع استعفای رئیس جمهور پرداخت و نوشت: انتشار شایعه استعفای رئیسجمهوری از مقام خود آنهم در آستانه سفر به توکیو نمیتواند بیرون از دایره تنگنظریهای ناشی از رقابتهای کشدار و ملالآور جریانهای رقیب باشد. در واقع انتشار این خبر و تکذیبهای پس از آن، تنها به تلاش برای کاستن و یا شکستن اعتبار «حسن روحانی» در آستانه یکی از مهمترین سفرهای خارجی او قابل تفسیر است.
اگرچه شایعه استعفای روحانی هنگامی باورپذیرتر نموده است که وزیرانش یک به یک در خطر استیضاح مجلس قرار دارند؛ تریبونهای عمومی به تخریب وجهه او و دولتش از هیچ اتهامی فروگذار نیستند؛ خط و نشانهای رقیبان سیاسی در توالی هفتههای نزدیک به برگزاری انتخابات مجلس پررنگ و پرصداتر از گذشته شده؛ بیشترین آسیب اعتباری ناشی از ناآرامیهای اخیر متوجه دولت و تدابیر آن در وضع ناهنجار اقتصادی است. سرانجام اینکه برخی گسلها میان اعضای دولت و نیز متحدان اصلاحطلب او فعال شده، اما اعلام رسمی شایعه استعفاء آن هم در این هنگام، معنا و مفهوم ویژه دارد. ماهیت دیدار رئیسجمهوری با نخستوزیر ژاپن و گفتگوهایی که بنا بر گزارش منابع خبری ژاپن به پیشنهاد «حسن روحانی» انجام میشود، چرایی انتشار این شایعه را روشن میکند.
تضعیف اعتبار حسن روحانی در بزنگاهی که برخی احتمالات درباره امکان موثر بودن تلاشهای میانجیگرانه ژاپن در کاستن از تنش روابط ایران و آمریکا بروز یافته، دو هدف را در بر دارد: نخست، خنثی کردن تاثیر نقش رئیس جمهوری در هرنوع اقدام دیپلماتیک برای برونرفت از وضع کنونی. دوم؛ بلاتکلیف نگه داشتن اوضاع تا آرایش پهنه سیاسی کشور در ماههای آتی که با انتخابات مجلس شکل خواهد گرفت. این درحالی است که بهگونهای کم سابقه نوعی هم سویی میان برخی طیفهای وابسته به جریانهای رقیب درباره لزوم استعفای رئیس جمهوری ایجاد شده است. بهاین ترتیب، شایعهسازان در تلاش برای خنثی کردن پیشاپیش هر اتفاقی هستند که ممکن است به کاستن از شدت تنش در روابط ایران و آمریکا بینجامد. آنان میخواهند از یکسو فرصت را از حسن روحانی در انجام ابتکارهایش بگیرند و از سوی دیگر، این فرصت را برای خود در آینده ذخیره کنند.
پرسش این است که آیا تضعیف دولت منافع نظام سیاسی را در بر دارد یا تنها متوجه منفعت جناحهای رقیب است؟ سادهاندیشانه خواهد بود اگر تصور شود، تضعیف دولت دوازدهم و تقلیل جایگاه آن در داخل و خارج، بسترساز ترقی و اقبال عمومی از رقیبانش باشد. مخالفان دولت فراموش میکنند که اکنون مردم مشکلات را تنها از دریچه ناتوانی دولت نمیبینند؛ بلکه همه جناحها را در بروز این وضع مسئول دانسته و از همه طرفها پاسخ روشن طلب میکنند. به این ترتیب اگر اعتبار و کارآمدی دولت بحرانی است، رقیبان آن نیز دچار همین وضع هستند.
تلاش برای تقلیل اعتبار رئیس جمهوری در آستانه سفر به ژاپن،نه تنها منافع نظام سیاسی را تامین نمیکند؛ بلکه دیر یا زود رقیبان او را نیز دچار آسیب خواهد کرد. با این حال به نظر میرسد رئیس جمهور روحانی در توکیو، آخرین تیرهای در ترکش خود را برای سامان بخشی به اوضاع در کمان گذاشته است. او همچنان دیپلماسی را تنها چاره کار میداند. ارزیابی نتیجه این ماموریت به زودی ممکن میشود.
نعمت احمدی استاد دانشگاه طی یادداشتی با عنوان به جای پیشنهاد استعفا ناکارآمدها کنار بروند در شماره امروز آرمان ملی نوشت: اسـتعفا یکـی از اختیاراتـی اسـت که هـر فـردی که دارای پسـت و مقامـی اسـت میتواند به واسـطه آن از مقـام و محل خدمـت خود کناره گیـری کنـد، اما آیا اسـتعفا بجـا و بحق اسـت؟ بهن ظر میرسـد در مـورد پسـتهایی کـه متکـی بـه رای مـردم اسـت ایـن تصمیـم نمیتواند بـه تنهایـی اتخـاذ شـود یـا شـخص مـورد نظـر را بـه این سـمت هدایت کرد.
آقـای حسـن روحانی بـا رای ۲۴ میلیونـی مردم بـه ریاسـت جمهوری رسـیده و مـردم بـه او رای ندادنـد کـه بخواهد اسـتعفا دهـد، بلکـه انتظـار ایـن اسـت کـه رئیس جمهـور کشـور را به نحـو صحیحـی اداره کنـد. انتقـاد بـه عملکـرد آقـای روحانی کم نیسـت، اما نه اینکـه وی بخواهد میـدان را خالی کنـد. رئیس جمهور مدتـی پیـش گفتـه بـود عواملـی کـه دولـت را ناکارآمـد میکننـد را معرفـی خواهـم کـرد، پـس مـردم از آقـای روحانـی و آنهایـی که پیشـنهاد اسـتعفا بـه وی میدهنـد انتظـار دارنـد کـه صراحتـا بـه معرفـی افـراد ناکارآمـد دولـت بپردازنـد. مجلـس نیـز طـی ایـن مـدت ۴ سـال بیشـترین برخـورد را بـا دولـت روحانـی داشـته و در مـواردی اجـازه فعالیـت بهتـر و مناسـبتر بـه دولـت نـداده اسـت.
موید ایـن موضوع همین اسـت کـه اگـر دو وزیر دیگـر آقـای روحانی بـه دلیل اسـتعفا، برکنـاری یـا اسـتیضاح کنار برونـد، دولـت مجبور بـه اخـذ رای اعتمـاد دوبـاره از سـوی نماینـدگان خواهـد شـد. از ایـن جهـت اسـت کـه میگوییـم اگـر عملکـرد ایـن مجلـس گرفته شـود بیشـترین تذکـر، سـوال و اسـتیضاح را نسـبت به دولـت آقای روحانـی داشـته اند.
آنهایی کـه پیشـنهاد اسـتعفا بـه رئیس جمهور میدهنـد نمیخواهنـد به این پرسـش پاسـخ دهنـد که چـرا عوامل مانـع تحرک دولـت معرفـی نمیشـوند؟ چند وزیـر دولـت را مجبور به اسـتعفا، چنـد وزیـر را بـه اسـتیضاح کشـاندند و هـر روز نیـز یا به دولت تذکـر میدهند یـا وزرا را برای سـوال بـه مجلس میکشـند. از طرفی مسـاله اسـتیضاح وزرا دیگـر به طنز شـباهت یافتـه، به نحوی که چنـد نماینده طرح اسـتیضاح وزیـری را کلید میزننـد و از فردای آن روز شـروع بـه رایزنـی میکنند و طـی فراینـدی عجیـب امضای خود را پـس میگیرنـد! در مجمـوع بایـد تاکید کـرد شـرایط زمانی برای اسـتعفای احتمالـی رئیس جمهور مهیا نیسـت و کسـانی که درخواسـت اسـتعفا را مطرح میکنند صداقت ندارند. چون اگر دلسـوز و به گفته خـود، حامی آقـای روحانی بودنـد باید عواملـی را که منجر بـه ناکارآمـد نشـان دادن دولـت و رئیس جمهور شـده و مانـع ایجاد میکنند بـه مـردم معرفی کننـد.
بلـه؛ میپذیریم کـه رئیس جمهور خیلـی بهتـر میتواند کار کنـد و تیـم اقتصـادی قویتـری داشـته باشـد، امـا ایـن مهـم نیـز مسـتلزم ارادهای درون دولـت اسـت. مثال رئیس جمهـور ناکارآمـدی رئیـس بانـک مرکـزی را میبینـد کـه در دیـوان محاسـبات پرونـده دارد و بـا او برخـورد میشـود، امـا وی را بـه عنـوان مشـاور اقتصـادی و پولـی خـود معرفـی میکنـد. ایـن نشـان میدهـد کـه خـود آقـای روحانـی نیـز در ناکارآمـدی دولت بی نقش نیسـت. یا آقـای جهانگیری معـاون اول رئیـس جمهور خود را بـه حـدی محـدود میکنـد کـه وی اذعـان مـی دارد که مـن حتی اجـازه عزل و نصب منشـی دفتر خـودم را هم نـدارم.
در قضیـه بنزین میگوینـد تصمیـم شـورای عالـی هماهنگی اقتصـادی متشـکل از سـران ۳ قوه بـوده و این شـورا بـه لحـاظ حقوقـی قانون وضـع کرده اسـت. اگـر این گونـه باشـد آقـای روحانی کـه حقوقـدان اسـت، باید بدانـد تصمیمی که جنبـه قانونی دارد بایـد مراحل قانونـی اش از باب انتشـار صـورت بگیـرد. یعنـی برابر مـاده ۲ قانـون مدنـی تصمیمات نهادها و مراجع قانونی در روزنامه رسـمی منتشـر شـود و ۱۵ روز بعد لازم الاجـرا باشـد. اگر آقـای روحانی مـوارد شـکلی قانونـی را رعایت میکرد ما دچـار این مسـاله نمیشـدیم که دوسـتانی که خودشـان ناکارآمدنـد و اصلاحات، اعتـدال و برجام را به بن بسـت رسـاندند در شـیپور اسـتعفای رئیس جمهـور بدمنـد.