به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه بیستم اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که زلزله دماوند و بازتابهای اجتماعی و فنی -کارشناسی آن از یک سو و تشدید رقابت «اصولگرایان» برای ریاست مجلس به روایت روزنامههای اصلاح طلب و انتقاد از مواضع اصلاح طلبان در قبال تحرکات منتخبین مجلس یازدهم از سوی برخی روزنامههای اصولگرا در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
تعدادی از یادداشتها و گزارشهای روزنامهها نیز به تحلیل دلایل ناکامی اصلاح طلبان، پیگیری غرق شدن تعدادی از مهاجرین افغانستانی، مساله افزایش تند قیمت خودرو و دستورهای رسیدگی به آن، شکست سنا در برابر جنگ طلبی ترامپ با تیترها و عناوین مختلف در روزنامههای امروز مورد توجه قرار گرفته اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در بخشی از سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان لطفاً قیاس به نفس نفرمائید! در نقد سرمقاله هفته گذشته مسیح مهاجری در روزنامهها جمهوری اسلامی در انتقاد از تحرکات مجلس یازدهمیها نوشت: بعد از انتخابات اخیر مجلس که رویگردانی معنیدار مردم از مدعیان اصلاحات را در پی داشت، انتظار آن بود که این جماعت به خود آمده و از بلاهای فراوانی که بر سر ملت آوار کردهاند، توبه کنند! ولی انگار توبه از گناهانی که مرتکب شدهاند و تلاش برای عبور از کارنامه سیاه خود، در قاموس آنها جایی ندارد! به جای عبرت.
ساز مخالفت و تهمتپراکنی به منتخبان مردم برای مجلس یازدهم را کوک کردند و علیه مجلسی که هنوز تشکیل نشده است به بدگویی و دروغپراکنی روی آوردند. در این باره اگرچه گفتنیهای بسیاری هست، ولی از آن میان چند نکته شنیدنیتر به نظر میرسد. بخوانید!
- جماعت مورد اشاره درباره مجلسی که هنوز تشکیل نشده است به پیشگویی نشسته و ادعا میکنند که مثلاً انقلابیون منتخب مردم در فلان جلسه گرد هم آمدهاند تا پُستهای ریاستی را بین خود تقسیم کنند! و یا بر سر ریاست مجلس و کمیسیونها با یکدیگر اختلاف پیدا کردهاند! و... چرا اینگونه تصور میکنند؟! یکی از اصلیترین علتهای قابل اشاره، آن است که به درجهای از مادیگری و منفعتطلبی رسیدهاند که حتی در دورترین افق ذهن خود نیز نمیتوانند تصور کنند که کسانی برای خدمت به مردم و دفاع از اسلام و انقلاب کمر همت بسته باشند! چرا که با موضوعات و گزارههایی نظیر خدمت خالصانه، دلسوزی برای مردم و نظام، بیگانهاند و از این روی، دیگران را هم مانند خود میپندارند!
- بدیهی است انتظار طبیعی و قانونی مردم از اصلاحطلبان، آن است که پاسخگوی فاجعه و خسارتهای کلانی باشند که به مردم تحمیل کردهاند، چرا که بسیاری از اقدامات آنها در چارچوب فعالیت سیاسی و جناحی قابل تعریف نیست بلکه عمل مجرمانه و از نوع فساد اقتصادی است که در محاکم قضایی قابل تعقیب خواهد بود. جماعت مورد اشاره با خبر شدهاند که یکی از اولویتهای مجلس یازدهم، پیگیری فساد اقتصادی برخی از مدعیان اصلاحات و از جمله فساد مالی نزدیک به۸۰ تن از نمایندگان کنونی مجلس خواهد بود. یکی از انگیزههای این طیف در حمله پیشاپیش به مجلسی که هنوز تشکیل نشده، میتواند حاشیه سازی برای فرار از پیگرد قانونی باشد.
- و بالاخره، گفتنی است که تهمتپراکنی این جماعت به نفع انقلابیون پیروز در مجلس یازدهم است. چرا که به مصداق
«تعرف الاشیاء باضدادها» وقتی مردم مخالفت این عده را با نمایندگان منتخب خود میبینند و از سوی دیگر به کارنامه آنان مینگرند، به طور طبیعی و منطقی به این نتیجه میرسند که در انتخاب نمایندگان شایسته برای مجلس یازدهم اشتباه نکردهاند و اگر اینگونه نبود، مخالفت جماعت یاد شده با آنها دلیلی نداشت.
مهدی زارع در بخشی از سرمقاله امروز اعتماد با عنوان فرصت تغییر رویه نوشت: احتمال وقوع زلزله بزرگ و تاخیری از جمله مباحثی است که امروزه در تهران بسیار مطرح شده است؛ این مساله از ۲۹ آذر ۱۳۹۶ با رخداد زلزله ملارد بهشدت مورد توجه پایتخت نشینان قرار گرفت. در اینکه تهران شهری زلزلهخیز است که حتما زلزله در آن رخ خواهد داد هیچ شکی وجود ندارد، کافی است سابقه تاریخی لرزهخیزی تهران بررسی شود. معمولا برای محاسبه دوره بازگشت زمینلرزهها از روش احتمالی استفاده میشود. آخرین زلزله مخرب در منطقه تهران در سال ۱۸۳۰ میلادی در منطقه جاجرود (دماوند-شمیرانات) رخ داد. براساس برآورد احتمالی با در نظر گرفتن تمام گسلهای اطراف تهران، بازگشت زمین لرزهای با بزرگای ۷ را حدود ۱۶۰ تا ۱۸۰ سال برآورد میکنند. اگر زلزله ۱۸۳۰ دماوند شمیرانات را به عنوان آخرین رخداد این دوره بازگشت، در نظر گرفته و عنوان شود که مثلا در وقوع زلزلهای با بزرگای ۷ مثلا ۲۵ سال تاخیر شده، مقایسه غلطی صورت گرفته است زیرا زلزله ۱۸۳۰ دماوند شمیرانات در اثر فعال شدن گسل مشا رخ داده، اما بازگشت ۱۶۰ تا ۱۸۰ ساله برای بزرگای ۷ با توجه به لرزهخیزی تمام گسلهای منطقه تهران (مشا، شمال تهران، ایوانکی و...) به دست آمده است. این نوع استدلال به نظر من مخدوش است، اما در اصل موضوع (لرزهخیزی بالا و خطر زلزله بالا در منطقه تهران) تردیدی وجود ندارد.
فقط نکتهای که همچنان برای نگارنده مبهم و نامفهوم است ان است که از حدود یک هفته بعد از زلزله ۲۹ آذر ۹۶ ملارد، انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده، تمام سوالات جواب داده شده و اصولا ابهامی در مورد خطر زلزله بعدی تهران در کار نیست. همین داستان به نظر میرسد که از پنجشنبه شب در تهران مجددا آغاز شده است: وقتی زلزله نیمه شب ۱۹/۲/۹۹ رخ داد بیش از ۱۰ تماس تلفنی از متخصصان و مدیران مختلف دریافت کردم که در همان دقایق اول بعد از رخداد میپرسیدند که آیا زلزله مهمتری در راه است؟ و اگر بله، چه زمانی؟ ولی آنچه حیرتانگیز است آنکه اگر به همین مسوولان سه روز بعد بگوییم که برای پاسخ به این پرسشها نیاز به تجهیزات و زیر ساخت و جذب متخصص داریم، یا جوابی نمیآید یا جواب میدهند که بودجه نداریم و فعلا در اولویت نیست! یاد آن ضربالمثل میافتم که: جیک جیک مستون که بود، فکر زمستونت نبود؟ از دانشمندان توقع دارید با دست بسته و پای بسته در استخر سوالات و ابهامات دنیای امروز شناکنند و برنده هم بشوند؟
مجید ابهری طی یادداشتی با عنوان تاثیر اخراج صفرها بر رفتار اجتماعی در آفتاب یزد نوشت: مجلس دهم نزدیک به غروب آفتاب تقنین خود، حرکتی را انجام داد که شاید تا چندین دوره آثار آن بر جامعه و افکار عمومیبماند. در میان این همه موضوع و مورد ریز و درشت و سهل و دشوار فقط صفرهای پول ملی مانده بود که شکر خدا آنهم با کفایت وشهامت عزیزان بهارستان نشین حل وفصل گردید. زیبا شدن پول ملی ما در این هاگیر واگیر همچون آبی بر آتش مصایب مردم شد. البته قبلا در چند کشور جهان این عمل یعنی کوچک سازی پول ملی صورت گرفته است که دربعضی از آنها توفیقات اقتصادی نصیب مردم و اقتصاد کشورشان شده است. البته شرایط کشور ما با تمام کشورهایی که دست به این کار زده اند متفاوت میباشد و براساس نظریات نخبگان اقتصادی، تاثیر چندانی براقتصاد ما نخواهد داشت.
ای کاش آقای دکتر روحانی قبل از این اقدام با روانشناسان و رفتار شناسان دلسوز دانشگاهی در نشستی اقدام به بررسی تحلیلی موضوع از نظر تاثیرات روانی و آثار اجتماعی این حرکت میکرد. بسیاری از مردم کشور ما با جوانب تحلیلی اینگونه اقدامات آشنا نبوده و دچار چند گانگی فکری میشوند. در این میان بوقهای معاندین و دشمنان نظام و کشور آغاز بکار کرده و دست به تولید شایعات مخرب زده ودر صدد تضعیف روحیه مردم هستند.
ادعاهای دروغ و بی پایه مثل اینکه:
- «با این کار ارزش داراییهای مردم سقوط کرده وهر هزار تومانشان تبدیل به یک تومن میگردد». برای مقابله با اینگونه سمپاشیها مدتها قبل از این اقدامات باید از طریق رسانهها مخصوصا صدا وسیما با پاسخ به اینگونه شبهات راه را بر تخریب چیان میبستند.
- «پس اندازهای آشکار و نهان و ذخیرههای سنتی طلا و امثالهم از ارزش واقعی خود سقوط کرده و به یک چهارم قیمت واقعی خود خواهند رسید.»
در ترکیه هنوز عده خاصی از مردم مانند روستاییان و کسبه ارقام واعداد را به میلیون یعنی شکل قبلی پول بیان میکنند. چرا که دومیلیون لیر به دو لیر مبدل شده و مثلا برای خرید یک استکان چای باید دولیره پرداخت که با واحد قبلی پول دومیلیون لیر میشده است. این تفاوت ظاهری، بخشی از شهروندان را به جایگاه لجاجت کشانده که آنها واحد جدید و استفاده از آن را نوعی لطمه به خواست اکثریت جامعه ارزیابی میکنند. در مقابل این دو گروه یعنی مخالفان و موافقان این حرکت گروه سومینیز در این میدان یکه تازی میکنند؛ این افراد که تقریبا تعداد قابل توجهی را شامل میشوند اظهار میدارند: «نمایندگان دوره دهم مخصوصا افرادیکه دوباره انتخاب نشدند برای ایجاد وقفه در حرکت دولت و تنبیه موکلین دست به این اقدام درست در آخرین روزهای عمر قانونگذاری خود زدند». تصور نمیکنم نمایندگان محترم دوره دهم خالی از عواطف انقلابی و احساسات میهنی دست به چنین حرکاتی بزنند. چرا که حداقل خود آنها اقوام و خویشاوندانشان در این مرز وبوم زندگی میکنند. مگر میشود برای یک دستمال قیصریه را به آتش کشید؟ تا حالا تنها زیبا شدن اسکناسها دلیل محکمه پسند بوده، اما برای تداوم کار یک حرکت ملی باید پشتوانه قدرتمندتر از زیبایی داشته باشد. امیدوارم جناب رئیس جمهور که همواره پذیرای پیشنهادات معقول ومنطقی هستند با صدور دستور بررسی ابعاد مختلف این حرکت و مطالعه تطبیقی کشورهای عامل به جامعه شناسان، روانشناسان اجتماعی و رفتار شناسان دستور بررسی همه جانبه صادر فرموده و اجازه ندهند این حرکت گسترده نیز به جاده آزمون و خطا بیفتد.