به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه دوازدهم آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که از یک سو انتخابات آمریکا ۲۰۲۰ با تیترها و تصاویر مربوط به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و مبارزه ترامپ و بایدن و از سویی دیگر کلیات اصلاح قانون انتخابات در مجلس شورای اسلامی و نقد و نظرها درباره آن در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
صادق زیباکلام طی یادداشتی در شماره امروز شرق با تیتز مریخی در ایران یا آمریکا؟ نوشت: اگر مشاهدهگری از یکی از کرات نامآشنا، سالها پیش هنگام انتخابات آمریکا به ایران میآمد، در گزارشش مینوشت ایرانیان هیچ کنجکاوی نسبت به انتخابات آمریکا نشان نمیدهند و بیشتر که پیگیری میکرد، با تعجب درمییافت که در کسر درخور توجهی از ایرانیان، اعم از تحصیلکرده یا کمسواد، مرفه یا فقیر، باور عمیقی وجود دارد که فرقی نمیکند رئیسجمهور آمریکا چه کسی باشد، چون قدرت واقعی در دست صاحبان ثروت است. اگر همان مریخی امروز به ایران بیاید، باورش نمیشود این همان ایران است. به هر کجا که میرود، حتی قبل از کرونا و دلار، ایرانیان با حرارت و کنجکاوی درباره انتخابات آمریکا مشغول صحبت هستند؛ درحالیکه قبلا نامزدها را حتی نمیشناختند، این روزها شجرهنامه خاندان بایدن و ترامپ در میان ایرانیان دستبهدست میشود.
آنقدر ایرانیان نسبت به اینکه ترامپ انتخاب شود یا بایدن اشتیاق و هیجان دارند که مریخی ما برای لحظهای دچار تردید میشود که نکند سفینهاش اشتباهی او را به جای ایران به آمریکا برده است، چون اشتیاق ایرانیان به اینکه ترامپ انتخاب شود یا بایدن، اگر از خود آمریکاییها بیشتر نباشد، یقینا کمتر هم نیست. علیالقاعده مشاهدهگر مریخی اشارهشده به فکر فرو میرود که در این سالها چه اتفاقی در این مملکت افتاده؟ مردمانی که سالها پیش انتخابات آمریکا برایشان علیالسویه بود، حالا چه شده اینقدر انتخابات آن کشور برایشان اهمیت پیدا کرده است؟ اگر مشاهدهگر چرخی در میان ایرانیان بزند، متوجه میشود هر دو باور ایرانیها، چه آن که آن سالها پیش بود و چه این که امروز است، در حقیقت منعکسکننده شرایط اجتماعیای است که کشور در آن به سر میبرد. آنان آن سالها از شرایط اجتماعیشان راضی بودند، بنابراین خیلی برایشان اهمیتی نداشت چه کسی در آمریکا روی کار خواهد آمد؛ اما امروز که با انواع مسائل ریز و درشت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دست به گریبان هستند، انتخابات آمریکا برایشان اهمیت زیادی پیدا کرده است. برای میلیونها ایرانی، انتخاب ترامپ یا بایدن دستکم روزنهای را به وجود آورده؛ به غلط یا به درست، تصور میکنند شاید دری به تخته بخورد و فرجی شود. آنها میگویند در نتیجه انتخابات ریاستجمهوری خودمان، با وجود ۲۴ میلیون رأی به حسن روحانی که هیچ آبی گرم نشد، کسی چه میداند، شاید در انتخابات آمریکا اتفاق مثبتی بیفتد.
فریدون مجلسی، کارشناس حوزه مسائل بینالملل طی یادداشتی با عنوان ترامپ و تنشهای اجتماعی در انتخابات در ایران نوشت: انتخابات سال ۲۰۲۰ ریاست جمهوری امریکا که فردا به سرانجام میرسد، تبدیل به یک جنجال و هرج و مرج اجتماعی بزرگ شده است. در تاریخ امریکا بودهاند رقبایی در انتخابات این کشور که در موقعیت ضعیفتری بودند و به رغم خواستشان انتخابات را واگذار کردند. اما هرگز سابقه نداشته، شاهد چنین رویدادهایی باشیم و یکی از طرفین انتخابات، تهدید به هرج و مرج بیشتر کند.
اما علت اصلی وضعیت کنونی امریکا و فضای متشنج انتخاباتی آن، به نوع شخصیت رئیس جمهوری امریکا و نحوه انتخاب او در جریان انتخابات ۲۰۱۶ برمیگردد. ترامپ که متناسب با ریاست جمهوری کشور بزرگی مثل امریکا نبود، سال ۲۰۱۶ فقط به اعتبار ثروت مشکوکش، تنها بخاطر اهمال رأی دهندگان، با اعتماد به نفس کاذبی روی کار آمد. در آن زمان خانم هیلاری کلینتون موفق شد به میزان قابل توجهی از آرای انتخاباتی دست یابد، اما در آرای الکترال شکست خورد. دلیل آن نیز مشارکت پایین حامیان رقبای درون حزبی خانم کلینتون در انتخابات بود. در آن دوره طرفداران جناح چپ که خواهان عدالت اجتماعی فراتری در جامعه امریکا بودند و امیدی به خانم کلینتون نداشتند، رأی ندادند و اجازه دادند یک فرد جنجالی و غیرحرفهای به عرصه بالاترین پست اجرایی این کشور برسد و آنچه را که در سالهای گذشته دیدیم، رقم زند. اکنون ۴ سال پس از آن زمان، نه فقط مردم بسیاری از نقاط جهان که وضعیت داخلی کشورشان تحت تأثیر سیاستهای امریکا است، با نگرانی این انتخابات را دنبال میکنند، که نخبگان سیاسی امریکا و مردم این کشور نیز نگران سرنوشت دموکراسی در کشور خود، به نتیجه انتخابات مینگرند و در انتظار آن هستند که آنچه با حضور ترامپ باعث هرج و مرج در کشورشان شده است، پایان گیرد. بویژه که در روزهای اخیر شاهد بودند که چگونه مردان چرم پوش و خالکوبی شده حامی ترامپ، به حامیان حزب دموکرات حمله کردهاند.
این مردان کسانی هستند که فاقد بینش سیاسی هستند و تنها به افکار افراطی ترامپ توجه دارند. تا زمانی که اینگونه اشخاص با حمایتهای خود به نوعی لمپنیسم در دایره حاکمیت کشور خود دامن زنند، انتظار میرود، روال هرج و مرج کنونی در امریکا نیز همچنان ادامه یابد. این مشابه همان چیزی است که در زمان هیتلر هم دیدیم که چگونه این اشخاص در مقام قدرت دست به سوء استفاده زده و از هیچ قانون شکنی عبور نکردند. ترامپ خود را نماینده جامعه لمپنی امریکا میداند. زیرا در این محیط بالیده است. او شومن نمایشهای جعلی کشتی کچ بوده و در اینگونه برنامهها مشارکت داشته است. طبیعی است که چنین فردی حامیان خود را در میان همین طیف افراد دارد. اما در نقطه مقابل گروه فکور امریکایی هستند که نگران هستند، اگر در انتخابات هم پیروز شوند، با مقاومت کسانی مواجه شوند که با سلاحی که در دست دارند، بخواهند فضا را ناامن کنند. البته این به آن معنا نیست که شاهد حملات گسترده در امریکا پس از انتخابات باشیم. زیرا در این کشور ارتش و نیروهای امنیتی کار خود را فارغ از این گرایشها انجام میدهند. اما به هر حال این گروهها نیز در صورت شکست ترامپ براحتی دست از تلاشهای خود برنخواهند داشت. از همین رو اکنون اغلب مردم امریکا نگران هستند که اگر ترامپ دیگر بار انتخاب شود، آینده آنها به کجا خواهد رفت. علت حضور آنها در رأیگیری پیش از موعد هم همین دست نگرانیها بود.
نعمت احمدی حقوقدان طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جهان صنعت نوشت: مجلس شورای اسلامی دیروز کلیات طرح اصلاح قانون انتخابات را تصویب کرد و با این کار همان اقدامی را انجام داد که در ده دوره مجلس گذشته نیز هرازگاهی برای ایجاد محدودیت در امر انتخابات، انجام شده بود. بررسی سیر تحول قانون انتخابات طی سالهای بعد از مجلس دوم نشان میدهد که نمایندگان مجلس همیشه به خاطر این قانون انتخابات را وصلهپینه کردهاند که جایگاه خود را حفظ کنند. حال آنکه قانون انتخابات و قانون حدود اختیارات رییسجمهور نیازمند آن است که یک بار برای همیشه و به صورت کارشناسیشده، اصلاح شود. این همان کاری است که در دوران اصلاحات توسط آقای خاتمی انجام شد. در آن زمان لوایح دوقلو به مجلس فرستاده شد و رییسجمهور اعلام کرد این کف خواستههای ماست. لوایح یادشده، اما در رفتوآمدهای بین مجلس و شورای نگهبان به قدری دچار حذف و اضافه شد که در نهایت رییس دولت اصلاحات ناگزیر به پس گرفتن آن شد.
نمایندگان در مجلس یازدهم، اما با تصویب طرح مورد بحث کار اساسی انجام ندادهاند و اصول کلی انتخابات و ابهامات آن کماکان باقی است. مهمترین مطلب این است که «رجل سیاسی» تعریف نشد. همچنین وضعیت حضور زنان در انتخابات مشخص نشد. مساله صلاحیتها و چگونگی تایید آن یا محرومیتهایی از حقوق اجتماعی که باعث میشود فرد یا افرادی نتوانند در انتخابات شرکت کنند، معلوم نشد. مهمتر از آن این است که آنچه به عنوان شرایط انتخابشوندگان در قانون لحاظ کردند، بسیار تفسیرپذیر است. به عبارت دیگر طرح فعلی نهتنها گرهی را باز نکرد بلکه دست شورای نگهبان را بیشتر از قبل باز گذاشته تا بتواند با کاندیداها آنطور که میخواهد، برخورد کند. اصلاحاتی مثل تعیین حداکثر و حداقل سن یا میان تحصیلات دردی را دوا نمیکند. به این امور میگویند امور سختافزاری و تنها خوبی آن این است که تا حدی از نامنویسی همگان کاسته و طنزی که در هر دوره مشاهده میکردیم را کم میکند. مساله اصلی که شرایط کاندیداها را مورد بحث و جدل قرار میدهد و اجازه میدهد نهاد ناظر با کاندیداها به صورت تفسیری برخورد کند، به قوت خود باقی است. همچنان قانون جامع و کاملی شکل نگرفته که دست نهاد ناظر را برای راه انداختن یک انتخابات دو مرحلهای ببندد.
به باور من انتخابات ریاستجمهوری و مجلس در کشور ما دومرحلهای است؛ یک بار شورای نگهبان انتخاب کرده و بعد اسامی را اعلام میکند تا مردم از میان آن انتخاب کنند. جلوی این انتخابات دو مرحلهای گرفته نشده است. مسالهای که به آن توجه نشده، ضرورت ثبات داشتن قانون است. قانون به خصوص در آن بخش که به انتخاب افرادی که میخواهند اداره جامعه را برعهده بگیرند، مربوط میشود باید ثبات داشته باشد. اینطور نمیشود که ما منتظر باشیم و ببینیم که نمایندگان مجلس هر چهار سال یک بار برای تغییر، محدودیت، محرومیت یا ممنوعیت در عرصه انتخابات چه تصمیمی میگیرند. همه قوانینی که تاکنون وضع شده در جهت ممنوعیت، محدودیت یا محرومیت بوده است مثلا در همین اصلاح اخیر شرط فوق لیسانس را قرار دادهاند. فکر میکنید در یک شهرستان مثل زرند کرمان چند نفر فوقلیسانس دارند؟ این یعنی در گام اول یک برش عمیق در جامعه ایجاد کردهاند و از سوی دیگر هم بازار مدرکگرایی، مدارک جعلی و رشد دانشگاههای کنترل از راه دور و… را داغ میکنند. به اعتقاد من اصلاحات موردنظر در طرح فعلی مجلس تنها برای همین زمان است و بعد از انتخابات ۱۴۰۰ لازم است گروه دیگری دوباره از اول به بررسی موضوع بپردازند. با تصویب این طرح هیچ اتفاق خاصی نمیافتد غیر از اینکه دامنه ممنوعیت، محرومیت و محدودیت گسترش پیدا میکند. حال آنکه ما نیازمند گردش آزاد مدیران اجرایی هستیم و الان در یک دور تسلسل باطل افتادهایم که حلقه مدیران کشور را هر روز محدودتر کرده و انتخابات را به شکل انتصابات درمیآورد.