به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه ۲۰ بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که بیانات رهبر انقلاب درباره بازگشت آمریکا به برجام و برداشته شدن همه تحریمها از یک سو و حواشی سفر قالیباف به روسیه در صفحات نخست روزنامههای امروز از سوی دیگر برجسته شده است.
تعدادی از از روزنامهها علاوه بر انتشار متن کامل بیانات رهبر انقلاب به تحلیل و تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی با محوریت سخنان روز گذشته رهبری پرداختند. چند روزنامه نیز با انتقاد از برخورد پوتین در نپذیرفتن رئیس مجلس در مسکو از قالیباف و مشاوران او نیز انتقاد کرده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز این روزنامه با اشاره به سفر قالیباف به مسکو نوشت: ماجرای خودداری ولادیمیر پوتین از دیدار کردن با محمدباقر قالیباف که به دعوت رئیس مجلس روسیه به مسکو سفر کرده، این روزها در رسانهها به یک جنجال خبری تبدیل شده است. برای افرادی که به این ماجرا از دریچه فردی نگاه میکنند، آنچه از پوتین نقل شده ممکن است یک برخورد شخصی جلوه کند، ولی در یک نگاه کلی و جامع، این برخورد رئیسجمهور روسیه نوعی اهانت به ایران و نظام جمهوری اسلامی است.
گفته میشود پوتین، مدتی است از مسئولین ایرانی به خاطر نگاه جدیدشان به غرب گلهمند است و لذا وقت دیدار نمیدهد. عدهای نیز میگویند او میخواهد به محمدباقر قالیباف فرصت استفاده کردن از دیدار با رئیسجمهور روسیه برای تقویت خود در تبلیغات انتخاباتی ندهد. حرف سومی هم که گفته شده، موضوع قرنطینه کرونایی است. هرکدام از اینها که باشد، خودداری پوتین از دیدار با قالیباف با توجه به اینکه او حامل پیام رهبری بود، قطعاً نوعی اهانت به ایران و نظام جمهوری اسلامی تلقی میشود و فراتر از تحویل گرفتن یا نگرفتن شخص قالیباف است.
این واقعه درست هنگامی صورت میگیرد که اندکی قبل از آن، صفحه عربی وزارت خارجه روسیه در نشر خبر دیدار میخائیل بوگدانف معاون وزیر خارجه روسیه با یک مقام فلسطینی از واژه جعلی «خلیج عربی» به جای «خلیج فارس» استفاده کرده بود. این تخلف وزارت خارجه روسیه و اقدام خلاف عرف دیپلماتیک رئیسجمهور این کشور در نپذیرفتن دیدار با رئیس مجلس شورای اسلامی، میبایست آقای قالیباف را به این نتیجه برساند که سفر خود به مسکو را لغو کند تا کرامت خود و اعتبار جایگاه نظام جمهوری اسلامی را حفظ نماید.
متاسفانه علاوه بر اینکه آقای قالیباف چنین عزت نفسی نشان نداد، مشاوران او نیز برای سرپوش گذاشتن بر این برخورد تحقیرآمیز پوتین، به توجیهات غیرموجهی متوسل شدند که از مصادیق عذر بدتر از گناه است. تاسف بالاتر اینست که مدتی است ما برای داشتن رابطه با روسیه، هزینههای گزافی را تحمل میکنیم و در این مسیر، حاضر نیستیم حسابی برای جایگاه نظام جمهوری اسلامی باز نمائیم و کارنامه غیرقابل قبول این کشور در تعامل با خودمان را معیار اقداماتمان قرار دهیم. از زمانهای دور در میگذریم و تاریخ همین چهار دهه گذشته را مرور میکنیم که در دوران جنگ تحمیلی و در دوران تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه کشورمان روسها نهتنها در کنارمان نبودند بلکه از شرایط روزهای سخت ما برای خودشان کیسه دوختند.
اگر آقای قالیباف از این سفر تشریفاتی به خاطر برخورد تحقیرآمیز پوتین چشم میپوشید و به جای آن به سفر نظارت میدانی میرفت میتوانست بهره بیشتری در جهت مورد نظر نصیب خود کند. نقش مشاوران را هم نباید نادیده گرفت. او اگر میخواهد در آینده موفق عمل کند، باید افراد بادرایتی را جایگزین این مشاوران کند.
جعفر قنادباشی دیپلمات پیشین طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: مقام معظم رهبری روز گذشته تاکید کردند آمریکاییها اجازه شرط گذاشتن برای بازگشت به برجام را ندارند. این تاکید قطعا منطبق بر واقعیتهای جهانی است و برای درک آن باید به این مهم توجه داشت که اکنون آمریکاییها در تلاش هستند ضرباتی را که در دوران ترامپ و این اغتشاشات اخیر به وجهه سیاسی آنان وارد شده، به نوعی در موضعگیریهای خارجی خود جبران کنند. به عبارت دیگر قصد آمریکاییها ترمیم چهره خود از طریق سیاست خارجی و تداوم مواضع قلدرمآبانه است. البته بخشی از این سیاستها از جمله فشار حداکثری و اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران، ناشی از لابیها و فرامین صهیونیستها و درخواست کشورهای مرتجع منطقه است که با دلارهای خود دموکراتها را تشویق به فشار بیشتر علیه ایران میکنند. موضعگیریهای طرف آمریکا در عرصه برجام در همین چارچوب است و به هیچوجه با واقعیتهای داخلی آمریکا، همچنین واقعیتهای بیرونی و منطقهای تطابق ندارد. موضع فعلی آنان در قبال ایران مصداق کشیدن چک بیمحل است. آمریکا به خاطر ضعفهای داخلی، مشکلات اقتصادی و سیاسی فعلی توانایی و امکان برخورد تهاجمی در قضیه برجام را ندارد. بالاخره دیپلماسی برآیند عقبه و قدرت داخلی یک کشور است. در مقابل ایران نیز قدرتمندتر از زمان ترامپ است. نادرستی تصور اینکه با صفر کردن فروش نفت ایران و اعمال فشار حداکثری کار تمام میشود، ثابت شده و در این شرایط است که مقام معظم رهبری موضعگیری و سیاست قطعی ایران را بیان کرده اند.
یکی از دلایل تاکیدات دیروز رهبری این است که در دنیای غرب و به طور کلی جهان کسانی قلم به دست گرفته و به تحلیل پرداختند که در ترسیم واقعیت شرایط آنطور که هست، موفق نبودند. متاسفانه در ایران نیز مواضع و گفتهها یا نوشتههای هیچیک از کسانی که موضعگیری کردند، با واقعیات و مناسبات فعلی ایران و آمریکا تطابق نداشت؛ بنابراین مقام معظم رهبری اقدام کردند و این به خاطر اشراف ایشان به هر دو سوی قضیه است. رهبری در سخنان دیروز به طور دقیق آنچه واقع معادلات موجود بین ایران و آمریکاست را منعکس کردند. فرمودند که ما حق شرط گذاشتن داریم و آمریکا ندارد. این سخنی است مبتنی بر واقعیت موجود چراکه مردم ایران بعد از چهار سال مقاومت جانانه و تحسینبرانگیز حق دارند برای آنان که از برجام خارج شدند و به تعهدات خود پایبند نماندند، شرط بگذارند.
قطعا کسانی که این موضوع یعنی حق تعیین شرط مردم ایران را نادیده بگیرند به نوعی به حق مسلم مردم در قضیه برجام خیانت کردهاند. مقام معظم رهبری همچنین به نوع دیگری به دشمن اعلام کردند شما در مواضع اخیر خود از حق خود تجاوز کردهاید و تنها مناسبات بینالمللی را نادیده میگیرید، سخنی میگویید که منطبق با توانایی شما نیست به خصوص که به مشکلات آمریکا اشاره کردند و گفتند که تصور نکنید مشکلات آمریکاییها با رفتن رییس جمهور قبلی رفع میشود و این کشور در قهقرا قرار گرفته است.
سوال احتمال اینجاست که بعد از تاکیدات دیروز رهبری و اصرار ایران بر مواضع و حقوق خود، مساله برجام به کجا میرسد؟ برای پاسخ به این پرسش باید دقت کرد که مسلما کشورهای غربی به غرور نادرست و نامنطبق با توانایی خود ادامه میدهند با این تفاوت که دیگر میدانند حرف و موضع ایران بسیار جدی است. آنها میدانند که در اعمال فشار علیه ایران به انتهای راه رسیدهاند و نمیتوانند بیش از این فشاری وارد کنند بنابراین ناگزیر هستند در مواضع خود تردید کنند. اگرچه اکنون هم تردیدهایی دارند، اما مسلما به زودی تسلیم نمیشوند. در نهایت، اما اجازه شرط گذاشتن نخواهند داشت و اگر بخواهند در عرصه دیپلماسی حرکت کنند، چارهای ندارند غیر از برداشتن تحریمها. به مردم ما بعد از تحمل این فشارها ثابت شده که توانایی مقابله با آمریکاییها را دارند به خصوص که ایران در مسیر قدرتمند شدن و آمریکا در مسیر تضعیف است. وضعیت اروپا نیز بهتر نیست و در این شرایط سرنوشت چیزی غیر از پیروزی بزرگ و پایدار ایران در عرصه بینالمللی نیست.
صباح زنگنه، تحلیلگر روابط بین الملل طی یادداشتی با عنوان سعودیها و فضاسازی علیه ایران در شرق نوشت: هیات حاکمه جدید ایالات متحده، با نوعی سردرگمی نسبت به سیاستهای خاورمیانهای خود مواجه است. از طرفی، بایدن صراحتا اعلام میکند از ادامه تجاوز عربستان به یمنحمایت نمیکند و از سوی دیگر، یک مقام دولت جدید دموکراتها، عربستان را متحد آمریکا در منطقه و تحت حمایت آنها اعلام میکند. مشخص است که فضای عمومی آمریکا نسبت به دوران ترامپ، در قبال عربستان و جنایت جنگی در یمن تغییر کرده است. سعودیها حمایت مالی درخورتوجهی از ترامپ داشتند و در سوی مقابل، ترامپ از سیاستهای جنایتکارانه عربستان پشتیبانی میکرد؛ بنابراین یک رابطه خدمات متقابل میان هر دو وجود داشته است. این مسئله حتی در ماجرای قتل هولناک جمال خاشقجی در ترکیه هم به چشم آمد و آمریکای ترامپ، حتی سمبلهای اعلامی ایالات متحده را که تحت عنوان ارزش از آن یاد میکنند، زیر پا گذاشت. جو بایدن، متعلق به حزب دموکرات، عموما نسبت به سیاستهای عربستان معترض و مخالف بوده و این احتمال داده میشود که حمایت متقابل آمریکا از عربستان تغییر کند.
این تغییرات شامل قطع فروش تسلیحات و قطع کمکهای فنی و لجستیکی عربستان درباره یمن خواهد بود که عربستان را ناگزیر خواهد کرد که جنگ را تمام کند و به سمت صلح و مردم یمن حرکت کند. بااینحال عربستان و امارات تلاش خواهند کرد تا همچنان ارتباط خود را با آمریکا حفظ و از حمایتهای آمریکا برخوردار باشند؛ اما این وضعیت دیگر قابل تداوم نخواهد بود؛ زیرا عربستان با مشکلات پشتیبانی، تسلیحاتی، لجستیکی و اطلاعاتی مواجه خواهد بود. موضعگیری اخیر عربستان و درخواست این کشور برای حضور در مذاکرات احتمالی تهران و طرفهای برجام هم در همین راستاست.
همسایگان ایران شبیه آن فردی هستند که دیر از خواب بیدار شده و میخواهد با دویدن به قطار برسد. قطار مذاکرات ایران و طرفهای مقابل، حدود یک دهه پیش راه افتاد و بعد از عبور از فرازونشیبهای فراوان در نهایت به ایستگاه پایانی رسید و علاوهبر کشورهای مذاکرهکننده، شورای امنیت سازمان ملل هم آن را با قطعنامه ۲۲۳۱ تأیید کرده است. هدف عربستان زیرسؤالبردن مشروعیت برجام است. این کشورها یا خودشان را به بیتوجهی میزنند یا واقعا قصد اخلال مجدد در روند بازگشت آمریکا به برجام را دارند. تاریخ فراموش نکرده سعود الفیصل، وزیر خارجه پیشین عربستان، با حضور در وین بهعنوان محل مذاکرات هستهای ایران با گروه ۱+۵ و در شرایطی که برجام در ایستگاه پایانی قرار داشت، اخلال در روند مذاکرات را دنبال میکرد. رویکرد عربستان و متحدانش و درخواست آنها برای حضور در مذاکرات احتمالی آینده نوعی شیطنت است.
درباره تهدیدها و فرصتهای مشترک موجود در منطقه با تأکید بر اشتراکات فرهنگی و تاریخی این کشورها و سابقه تاریخی و همیشگی همسایگی، بارها ثابت کرده که قدرتهای دیگر روزی هستند و روزی نیستند؛ اما کشورهای منطقه میتوانند نیازها و خواستههای خود را در یک نشست جمعی به صورت شفاف مطرح و از دیگر کشورها برای حل آنها کمک بگیرند. تعیین نقشه راهی از سوی کشورهای منطقه برای حل مشکلات در چارچوب گفتگو، فضای برد-برد خواهد بود. اگر شکل ارتباط کشورهای منطقه با یکدیگر اصلاح شود، این ارتباط در رابطه با دیگر مناطق جهان نیز اصلاح خواهد شد. در جهان امروز امنیت منطقهای، محدود به امنیت نظامی یا سیاسی نیست. امنیت ابعاد مختلفی دارد و گاهی ابعاد اقتصادی، محیطزیستی و اجتماعی آن مهمتر جلوه میکند.