به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنچشنبه شانزدهم بهمن در حالی چاپ و منتشر شد که تاکید رهبر انقلاب بر گسترش ادب اسلامی و جمع شدن بدگویی و بدزبانی از جامعه از یک سو و دیدار تصویری با مداحان اهل بیت و رد طرح شفافیت آرای نمایندگان در کنار خبر تلخ درگذشت علی انصاریان بر اثر ابتلا به کرونا در صفحات نخست روزنامههای امروز از سوی دیگر برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
کبری آسوپار طی یادداشتی با عنوان دوربرگردان روحانی در شماره امروز جوان نوشت: همین جریانی که اکنون دولت را در دست دارد، تا همین چندی پیش، منتقدان برجام را متهم میکرد که با تندرویهای کلامی در برابر غرب و به ویژه امریکا، فرصتهای برجامی را هدر دادهاند و مانع از آن شدهاند که دولت بتواند برجام را به ثمردهی اقتصادی برساند.
این تناقض و چرخش مواضع گرچه آشکار و پررنگ به چشم میآید، اما همه اشکالی نیست که در مواضع اخیر حسن روحانی در خصوص مقصر مشکلات اقتصادی کشور وجود دارد. روحانی میگوید: «تعجب میکنم مشکلات را میبینند و میدانند که بخش بزرگ مشکلات برای تحریم است، اما یک کلمه و جمله علیه امریکا حرف نمیزنند. بعضیهایشان مدعی هستند ضدامریکایی هستند، اما وقتی چیزی گران میشود، یک فحش به امریکا نمیدهند، چون فحش خدشهدار میشود؛ فحش ویژه دولت است! فقط باید علیه دولت، مخصوصاً شخص رئیس جمهور فحش داد!»
آنچه روحانی میگوید، فراتر از تناقض، یک «خلاف واقع» آشکار است. او به خوبی میداند همچنان بلندترین صداهای ضدامریکایی کشور از اردوگاه منتقدان دولت شنیده میشود و همچنان سیاسیونی که معتقدند ظلم دولت امریکا به ایران، حداکثری و غیرقابل بخشش است، کسانی هستند که رأیشان در دو انتخابات ریاست جمهوری گذشته «حسن روحانی» نبوده است و همچنان کسانی که انتظار دارند دولت به جای چشم داشتن به ایالات متحده امریکا، به داخل تکیه کند، کسانی هستند که در این سالها با حامیان روحانی مجادله کردهاند که «مرگ بر امریکا» شعار حقی است و باید بیان شود و همچنان آنانی که همواره – چه زمان ترامپ و چه زمان بایدن- بر طبل مذاکره با امریکا کوبیدهاند، حامیان حسن روحانی هستند و همچنان کسانی که حتی برای واکسن کرونا هم اصرار بر امریکایی بودنش دارند، رسانههای حامی دولت هستند. او میگوید کسانی به دولت فحش میدهند و یک کلمه علیه امریکا نمیگویند، اگر میتوانست و فقط یک مثال برای کلامش میآورد، شاید میشد او را به فرافکنی متهم نکرد!
از سویی، در مورد آنکه مقصر گرانیها دولت ایران است یا دولت امریکا، بی آنکه به موضع خود در این نوشتار اشاره کنیم، جملاتی از روحانی را که در ماههای قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ بیان شده است، مرور میکنیم: «بخشی از مشکلات به تحریمهای بینالمللی بر میگردد، اما این موضوع هم به مدیریت داخلی کشور بر میگردد، چرا که یک مدیریت خوب میتوانست جلوی تحریمها را گرفته یا حداقل این تحریمها را تقلیل کند.»، «همه ضعفها و ناکارآمدیها را نمیتوان پای تحریم نوشت.»، «مگر از سال ۱۳۸۵ تحریم نشدیم، اما برای شرایط تحریم چه کار کردیم؟ آیا به فکر اقتصاد مقاومتی و برنامهریزی برای این شرایط بودیم؟ دیگر دوران شعار دادن و درشتگویی گذشته است و مردم از بس حرف شنیدند خسته شدند.»
غلامرضا تاجگردون، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی با عنوان آیین نانوشته حکمرانی در جهان صنعت نوشت: مجلس کلیات لایحه بودجه یا بهتر بگویم کلیات گزارش کمیسیون تلفیق را رد کرد. رد کردن این گزارش در صحن علنی، موضوع چندان جدیدی نبوده و در سالهای گذشته هم چندینبار رخ داده و از این منظر اتفاق جدیدی صورت نگرفته است. اما چه شده که رویداد نوظهور اخیر باعث تعجب مردم شده و در جامعه سروصدا به پا کرده تا جایی که … برخی از موکلان آنها میگویند: نمایندگان نفهمیدند به چه چیزی رای دادهاند! این هم یکی دیگر از عجایب این مجلس نوپا و انقلابی که باز هم شگفتیساز شدند.
روال بررسی بودجه در مجلس اینگونه بوده و تا دیروز هم قرار بود به همین منوال باشد.
– دولت میبایست لایحه بودجه را در موعد مقرر تقدیم مجلس کند که برای بودجه ۱۴۰۰ این اتفاق افتاد. دوازدهم آذرماه سال جاری لایحه تقدیم مجلس شد.
– لایحه توسط هیاترییسه برای بررسی به کمیسیونها ارجاع داده میشود و طبق آییننامه کمیسیون تلفیق شکل میگیرد که در یک اتفاق عجیب و در شرایطی که رییس کمیسیون برنامهوبودجه عضو کمیسیون تلفیق بود و کاندیدا شده بود، موفق نشد به صندلی ریاست کمیسیون تلفیق برسد.
– در یک فضای پرسروصدای سیاسی و اقتصادی که بعضا موجب چالش جدی در مناسبات و روابط اقتصادی درون کشور شد کمیسیون تلفیق گزارش خود را آماده و تقدیم صحن علنی کرد. اگرچه قدری زمان بیشتری نسبت به آییننامه داخلی برای بررسی بودجه انجام دادند، ولی هم خودشان گفتند و هم عموم مجلس گفتند و هم اینگونه برداشت شد که تطویل زمان بررسی به دلیل ضرورت دقت در بررسی لایحه بود و تا آنجا پیش رفت که رییسجمهور گله کرده که شاکله بودجه به هم ریخت و اگر این موضوع توجه نشود ما میگوییم این لایحه دیگر لایحه ما نیست و البته مجلس هم این تغییرات را حق خودش میداند و این چالش هم طبیعی بود و قبلاً هم اتفاق افتاده بود. اینگونه شد که نگرانیهایی از تصمیمات کمیسیون تلفیق از قبیل حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، افزایش یارانه معیشت و دیگر تصمیمات سیاسی- اقتصادی بین مقامات عالیه کشور ردوبدل شد و رییس مجلس و دیگر افراد ذینفوذ مجلس تمامقد پشت این تصمیمات قرار گرفتند و کمتر کسی فکر میکرد که صحن علنی به کلیات این مصوبه تلفیق رای ندهد مگر اینکه بپذیریم نه رییس مجلس فهمید چه چیزی را به رای گذاشته و نه نمایندگان فهمیدند به چه چیزی رای دادهاند چراکه نماینده مطلعی که در دفاع از مصوبه تلفیق و در رد صحبتهای دکتر نوبخت صحبت کرد تلاش کرد مصوبه رای نیاورد! و این هم از عجایب این تصمیم بود.
– اینگونه که اعلام کردند لایحه به دولت عودت داده شده و حالا باید دید که دولت چه تصمیمی میگیرد. باید بیشتر به تصمیم دولت توجه کرد یا اینکه خلاف مدت یکماه طبق آییننامه لایحه را اصلاح و مجدد به مجلس تقدیم کند که در اینصورت، چون مجلس دقت کافی برای بررسی بودجه ندارد قاعدتا در روزهای آخر سال باید منتظر بود در لایحه دوم دولت یعنی درخواست بودجه چند دوازدهم کند و مجلس هم فقط میتواند در خصوص چند دوازدهم نظر دهد.
به عبارتی، مجلس با رفتار خود مبنی بر رد کلیات بودجه عملا در زمین دولت بازی کرد و هم با اعصاب مردم، تا اقتصاد پرتلاطم جامعه که همراه شده با سختی معیشت مردم، برای یکسال آینده در کما و بلاتکلیفی بماند.
برای اینکه بفهمیم مجلس تصمیم درست گرفت یا اشتباهی رای دادند به شماتیک زیر که براساس آییننامه داخلی تنظیم شده است دقت کنید. به نظر اینجانب و با توجه به اظهارنظرات رییسجمهور و صاحبنفوذان و حتی نمایندگان عادی مجلس، نمایندگان هنگام رای دادن، اشتباهی رای دادند و طبق نظر تعدادی از نمایندگان نفهمیدند به چه چیز رای دادند!
مسیح مهاجری مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز این روزنامه نوشت: رد شدن لایحه بودجه ۱۴۰۰ کل کشور در مجلس، با نکاتی همراه است که توجه به آنها برای نمایندگان مجلس و دولت و عقلای نظام، لازم است.
۱- مجلس، لایحه دولت را رد نکرده بلکه لایحه خودش را که در کمیسیون تلفیق پخت و پز شده بود رد کرده است. به عبارت روشنتر، نمایندگان مجلس نشان دادند که خودشان را قبول ندارند و پخت و پزی که توسط برگزیدگان خودشان در کمیسیون تلفیق صورت گرفته است هم با مزاجشان سازگاری ندارد.
۲- رد کردن یا تایید لوایح دولت ازجمله لایحه بودجه، از حقوق قانونی مجلس است. بنابراین، به اصل مردود دانستن لایحه بودجه ایرادی نیست، ایراد اساسی اینست که وقتی کلیات لایحه بودجه در کمیسیون تلفیق که اعضای آن منتخبان خود نمایندگان مجلس هستند تصویب میشود و اعضاء کمیسیون تلفیق نیز آن را آنهمه چکشکاری میکنند، رد شدن این لایحه، مفهومی غیر از استفاده از حق رد کردن یا تایید کردن پیدا میکند و میتوان آن را طور دیگری تفسیر کرد که رایجترین آن، که ظرف دو روز گذشته بر زبانهای عموم میچرخد، برخورد خصمانه با دولت است.
۳- از نشانههای برخورد غیرعادی مجلس با لایحه بودجه ۱۴۰۰ قطع کردن تریبون رئیس سازمان برنامه و بودجه است که اجازه نیافت سخنان خود درباره بودجه ۱۴۰۰ را تکمیل کند. گفته شده تریبون به صورت خودکار در پایان زمان مقرری که برای افراد در نظر گرفته شده قطع میشود و سخنان نماینده دولت بعد از ۲۰ دقیقه که مهلت او بود قطع شد. پاسخ اینست که رئیس مجلس این حق را دارد که وقتی توضیح مهمان ناقص مانده، دستور بدهد مهلت او تمدید شود، ولی رئیس مجلس این کار را نکرد!
۴- نشانه دیگر، هتاکیها و تهدیدهائی است که در جلسه بررسی کلیات لایحه بودجه به دولت و نماینده آن صورت گرفت. برداشت افکار عمومی از این روش اینست که گویا نمایندگان مجلس یازدهم تصمیم دارند هر طور شده دست بزن داشته باشند، یکی با سیلی زدن و عدهای هم با هتاکی و تهدید.
۵- سوال کنونی افکار عمومی از مجلس اینست که آیا بهتر نبود همان زمان که لایحه بودجه به مجلس داده شد، نمایندگان آن را مطالعه میکردند و به دولت برمیگرداندند و اینهمه وقت صرف فراهم ساختن مقدمات رد کردن نمیشد؟ این، وقت ملت است که برای چنین کار بیهودهای صرف میشود و حضرات نمایندگان خوبست درباره جواز شرعی و قانونی این روش کمی بررسی کنند.
۶- برخلاف اصرار رسانه ملی که در بخشهای مختلف خبری خود اصرار دارد ثابت کند مجلس با رد کردن لایحه بودجه ۱۴۰۰ یک اقدام قهرمانانه کرده و این کار در چند مورد دیگر نیز در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تکرار شده است، این برای اولینبار است که کمیسیون تلفیق کلیات لایحه را تایید میکند و اینهمه وقت صرف چکشکاری آن مینماید، ولی در صحن علنی آن را رد میکند؛ لذا هم برای مجلس و هم برای رسانه ملی باید فکری کرد تا از این روش ناصواب دست بردارند.
۷- نکته مهمتر اینست که اقدام مجلس آنهم در شرایط بحران اقتصادی کنونی، به منزله برافروختن آتشی است که دود آن به چشم مردم میرود. تدوین دوباره لایحه بودجه یا تهیه بودجه چنددوازدهم، مشکلاتی دارند که عوارض منفی تمام آنها متوجه مردم خواهد شد، مردمی که استخوانهایشان در اثر جنگ قدرتهای موجود، هماکنون زیر بار سنگین گرانی و تورم در حال خرد شدن است و معلوم نیست تحمل بار سنگینتری را داشته باشند.
۸- راه درست این بود که مجلس به جای تقابل با دولت، راه تعامل را در پیش میگرفت و اجازه نمیداد کار به اینجا بکشد. اگر فلسفه تشکیل جلسات مشترک سران سه قوه این نیست که تقابلها را به تعاملها تبدیل کنند، چه توجیهی برای صرف وقت در این جلسات میتوان یافت؟ کارشناسان اقتصادی میگویند وضعیت پیش آمده با دستکاری در لایحه بودجه موجب افزایش نرخ تورم و گران شدن مایحتاج ضروری مردم خواهد شد. آیا تجربه گران شدن بنزین کافی نبود تا سران قوا با تکیه بر آن، روش تعامل را بر تقابل ترجیح دهند؟!