به گزارش «تابناک»؛ روزنامه های امروز سه شنبه ۲۶ مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که پشتپرده فرار سرمایهها از ایران، شکایت های ادامه دار فراجا از نمایندگان، رزمایش «اقتدار» با نگاه به تقویت منافع و امنیت ملی در منطقه عمومی ارس و دهه هشتاديها به دنبال اختيار عمل بيشتر در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:
محمدصادق جواديحصار طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان نسلي به مثابه تفنگ سر پر نوشت: طي روزها و
هفتههای اخیر گزاره تازهای وارد عرصه کنشگری سیاسی و اجتماعی کشور شده است که تا قبل از این برای مسوولان و سیاستگذاران کشور ناشناخته بود. ورود دانشآموزان و نوجوانان ۱۵، ۱۶ و ۱۷ ساله به عرصه مطالبهگریهای عمومی کشور و برخوردهای سلبی متولیان آموزش و پرورش و مسوولان امنیتی و... با آنهاست. درباره نسلی صحبت میکنیم که بیشترین نیاز را به همراهی، ملاطفت و رفتار پدرانه دارد. نسلی که برخلاف نسلهای قبل، اطلاعات خود را به صورت مستند و از منابع قابل اطمینان به دست آورده است. نسلی که دایره آگاهی و درک او با هیچ کدام از نسلهای قبلی قابل قیاس نیست، بنابراین نحوه مواجهه با این نسل نیز با همه نمونههای قبلی، تفاوت دارد. در آداب تربیت اسلامی آمده است که تا هفت سالگی هر آنچه فرزند میگوید را تایید کنید و او را در جایگاه امیر خانه بنشانید؛ از ۷ سالگی تا ۱۴ سالگی، دست به کنترل فرزندان بزنید و سعی کنید دایرهای برای آنها ترسیم کنید و طی ۱۴ سالگی به بعد هم آنها را در جایگاه مشاور، امین و همراه خود بنشانید. اگر این گزاره را بخواهیم در خصوص جوانان این نسل عینیت بخشیم باید به این واقعیت اشاره کنیم که جوانان ۱۶ ساله، ۱۷ ساله به بعد در وضعیتی قرار دارند که باید آنها را در جایگاه امین، مشاور و همراه جامعه نشاند. اما نه تنها چنین ویژگی برای این نسل در نظر گرفته نشده است، برخی افراد و جریانات تعاریفی در خصوص این نسل ارایه میکنند که بیشتر باعث فاصله گرفتن این نسل از جامعه میشود. نباید فراموش کرد، این نسل در حال حاضر به دلیل تواناییهای سترگی که در عرصه ارتباطات دارد و دادههای دامنهداری که از ابزارهای نوین کسب کرده و مسلح به ابزارهای تکنولوژیکی در حوزه رسانه شده است، درکی فراتر از دانشهای متعارف در حوزههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارد. این نسل تصوری از جامعه دارد که با درک سیاستگذاران و متولیان قبلی تفاوت دارد.
بنابراین در شرایطی که مسوولان، تصمیمسازان و سیاستگذاران از چنین درکی و تواناییهایی محروم هستند و در اتمسفر دیگری تنفس میکنند، قادر به درک مطالبات، خواستهها و نیازهای این نسل نیستند. نسل ۱۵ تا ۲۰ سال که دانشآموزان کشور و دانشجویان سالهای نخست را تشکیل میدهند، نسلی است که مانند تفنگ پر هستند. زیبا، لطیف و ارزشمند در عین حال، قوی، دورپرواز و مستحکم. این تفنگ سر پر اگر با دقت، با ملاطفت و آرامش روی زانوان فرد قرار بگیرد، میتواند بهنگامتر و مناسبتر و هدفمندتر هم شلیک کرده و در راستای منافع ملی هم حرکت کند. اما اگر از این نسل غفلت و با تندی با او برخورد شود، مطالباتش به هیچ انگاشته و اصالتش نفی شود، میتواند بر خلاف منافع ملی کشور و منافع خود عمل کند؛ لذا مواجهه با این قشر و با این نسل، هوشمندی، سواد کافی، صبر و تحمل و مدارای بسیار زیادی را طلب میکند. به نظرم ورود این نسل به مناسبات اجتماعی و تعارضات و تظاهرات خیابانی اگر تداوم پیدا کند و اگر برخورد مناسبی با این حضور و با این مطالبات صورت نگیرد، این نسل از این ویژگی برخوردار است که چالشها و بحرانهای فراوانی را در فضای عمومی جامعه شکل دهد. بنابراین نه فقط برخوردهای فعلی با این نسل را معقول نمیدانم، بلکه درست در نقطه مقابل منافع ملی کشور و منافع نسلهای آینده ارزیابی میکنم. به برخوردهای سلبی در مدارس باید پایان داده و صدای این نسل شنیده شود، چراکه فردا ممکن است دیر باشد.
عبدالرضا فرجیراد کارشناس مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با تیتر توافق با تهران برای غربیها اولویت دارد، نوشت: در روزها و هفتههاي اخيرکانادا و اروپاييها به بهانه مسائل داخلي تهران اقدام به وضع تحريمهايي عليه برخي نهادها و شخصيتهاي تهران کردهاند. برخي اعتقاد دارند که تحريمهاي وضع شده نشان ميدهد که غربيها به رهبري آمريکا به دنبال توافق با تهران در مساله هستهاي نيستند. حال اينکه به اينگونه نيست و موضعگيريهايي که غربيها در مقابل ايران اتخاذ کردهاند بيشتر سياسي بوده و جنبه اقتصادي مهم و موثر ندارند. اولويت براي آنها در برابر ايران توافق هستهاي و احيا برجام است و نميخواهند به گونهاي موضع بگيرند که به توافق هستهاي ايران لطمه بخورد.
آمريکاييها در شرايط فعلي تمايل ندارند که با تهران وارد گفتوگو شوند. چون در آستانه انتخابات کنگره قراردارند و اگر بخواهند با تهران تفاهم کنند بايد امتيازاتي در ارتباط با آژانس و پروندههستهاي ايران در آژانس به طرف ايراني بدهند که قبل از انتخابات به نفع دموکراتها نخواهد بود. بنابراين آنها علاقهمند هستند بعد از انتخابات ميان دورهاي آمريکا که در چند روز آينده برگزار ميشود، وارد گفتوگوي هستهاي با تهران شوند. به همين علت موضعگيريهاي آمريکاييها عليه ايران سياسي و بلااثر است و افراد را بيشتر هدف قرار دادهاند. آمريکاييها در روزهاي اخير در ارتباط با حوادث تهران بيشتر صحبت کرده و شعار سر دادند و تنها به صورت نمادين با برخي ايرانيهاي مقيم آمريکا جلسه برگزارکردهاند و تا اين لحظه تحريم خاصي در ارتباط با مسائل داخلي ايران مصوب نکردهاند و اروپاييها هم صرفا در ارتباط با اشخاص اقدام به وضع تحريمکرده و محدود کنندگان اينترنت در ايران را تحريم سياسي کردهاند. هيچ موضعگيري اقتصادي عليه تهران از سوي غربيها اتخاذ نشده که آن تحريمها باعث عکسالعمل شديد طرف ايراني شود که بر مذاکرات آينده هستهاي اثرگذار باشد.
در شرايط فعلي غربيها در برابر تهران به توافق هستهاي و احياي برجام ميانديشند زيرا هنوز درهاي گفتوگو بسته نشده و اگر هم مذاکرات به حاشيه رفته است به علت برخي پروندههاي ايران در آژانس بينالمللي انرژي اتمي است. از اين رو اگر آمريکاييها يا اروپاييها بخواهند به تهران امتياز دهند، جمهوريخواهان آن را عليه دموکراتها علم خواهندکرد. اگر مسائل ديگري را هم در ارتباط با توقف مذاکرات مطرح ميکنند تنها بهانه است. تنها موردي که بر عدم توافق سايه افکنده است، نه مسائل داخلي ايران بلکه سوالات آنهاست و در صورتي که دموکراتها در انتخابات از جمهوريخواهان سبقت بگيرند امتيازاتي به تهران در ارتباط با آژانس خواهند داد. زيرا هنوز اولويت آمريکاييها پرونده هستهاي و بازگشت به توافق وين و احياي برجامي است که در حال حاضر از نظر ديپلماتيک بهترين مسير براي توافق با تهران است.
سید محمد بحرینیان طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان تفکیک غلط است نوشت: یک. تا پیش از وقایع اخیر هم واضح بود که حجاب، در بعضی از اقشار جامعه با شدت یا بهتدریج، نسبت به سالهای قبل یا یک دهه قبل، تغییر محسوس داشته است. طبیعتا منظور از اقشار جامعه، وابستگان این جریان و آن گروه و فلان رسانه خارجی هم نیست، منظور همان مردمی است که درگیر کار و تلاشاند، شبهای قدر و عاشورا، اهل مسجد و هیئت هستند یا حداقل تمایلی به آن دارند، آنقدر سیاسی نیستند، ایران را دوست دارند ولی به برخی سیاستهای کشور هم منتقدند، سریالهای تلویزیون خودمان را میبیند ولی در خودروی شخصی خود ممکن است ترانهای هم بشنوند که صداوسیما آن را پخش نمیکند، به آمریکا و انگلیس بدبیناند، هر کدام چند سلبریتی خودمان را دنبال میکنند، گردش در اینستاگرام برایشان سرگرمی است، از شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای داخلی هم چندان راضی نیست، در تشییع حاج قاسم شرکت میکند اما در انتخابات چند ماه بعدش مشارکت بالایی ندارد، روش گشت ارشاد را نمیپسندد اما از ایران اینترنشنال و هرچه بویی از دولت سعودی دارد متنفر است، خلاصه در یک کلمه مردم است، شهروند معمولی که هر جا کار سخت شده پایکار ایران است و ناموسپرست و کمتوقع و سازگار است. اشتباه نشود، منظور سیاست تساهل و تسامح نیست. همه ما در فامیل و آشنایان خود، از خانم چادری و رفیق حزباللهی گرفته تا فامیل کم حجاب و منتقد داریم و در مهمانیها هم بر سر یک سفره شام میخوریم.
دو. اصلا یکی از مواردی که بر اصالت مردمسالاری در کشور ما دلالت دارد همین است. میانگین کمحجابی در شهرهای ما رو به فزونی بوده چون سلیقه بخشی از جامعه این بوده است. مردم هر خواستهای داشته باشند، بهعکس خواسته آن مقام مسئول و دبیر ستاد امربهمعروف و سیاست رسمی، بهتدریج به کرسی مینشیند، یعنی درواقع دیکته میشود.
سه. همه حرفهایی که احتمالا گفته خواهد شد را میدانم. برخلاف نظر خیلیها، اتفاقا شرایط کشور را، در همین شرایط فعلی از بسیاری کشورها بهتر میدانم.
جامعه ایران، بهعکس جوامع غربی و حتی خیلی از شرقیها، درمجموع خانواده محور است و با مشکل اضمحلال نسل روبه رو نیست، در بحرانهای سیاه و جرائم خشن و مسائلی ازایندست هم آماری بهمراتب کمتر از کشورهای مذکور دارد، میل به ازدواج از میانگین بالاتر است و در بنبست اجتماعی نیست و مفاهیمی از جنس اخلاق و حیا، همچنان در آن پررنگ است. اغلب این موارد، مستند به دادههای بانک جهانی و در دسترس است، جز چند مورد همچون اخلاق و حیا که در آن فضا، چندان تعریف روشنی ندارد.
چهار. حال مساله چیست؟ بستر حاکمیتی کشور ما بهگونهای است که هر پدیدهای، لاجرم به سمت و سویی میرود که عموم مردم میخواهند. در سالهای ۹۰ تا ۹۴، اغلب مردم مذاکره با آمریکا را میخواستند و هر دولتی بر سرکار بود، فارغ از آنکه شبیه دولت حسن روحانی باشد یا نه، به آن سمتوسو میرفت و حداکثر درروش متفاوت عمل میکرد، امروز هم که خیلی تب مذاکره در جامعه بالا نیست، دلیلش آن است که اکثریت، چندان آوردهای برای آن قائل نیست. حجاب و هر مساله دیگری هم همین است. اگر میخواهیم جامعه بهسوی حجاب برود، شدنی نیست مگر آنکه جامعه بهتدریج آن را بخواهد.
پنج. دنیای ما بهتدریج در حال حرکت به سمت ولنگاری و بیحیایی نیست، ازقضا برخی کشورها در دورههایی شاهد ولنگاری کامل بودهاند و امروز، متوجه خسارات بزرگ آن شدهاند و در حال جبراناند. همین حالا، در اغلب سریالهای چندفصلی مجموعههایی همچون دیزنی، مفهوم خانواده بهشدت پررنگ و در حال تبلیغ است.
شش. جامعه ایران، به تدریج در حال بالندگی است. این را فقط کودکان و نوجوانان شاید لمس نکنند اما هر کس که میتواند وضعیت امروز را با یک یا دو دهه پیش مقایسه کند، به پیشرفت چشمگیر کشور در اغلب حوزهها اذعان میکند. برای پیشرفت در حوزههای فرهنگی هم، باید با تبیین درست و زبان نرم و جذاب، این حوزه را به صدر خواستهها و مطالبات مردم آورد. آنوقت است که رسانهها و سلبریتی ها هم، برای آنکه نزد مردم جایگاهی پیدا کنند، خود را با خواسته مردم تنظیم میکنند. این کار هم لازم و صدالبته شدنی است.