به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز یکشنبه پنجم بهمن ماه در حالی چاپ و بر روی پیشخوان مطبوعات قرار گرفت که سیلی نماینده مجلس به صورت یک سرباز پلیس راهور در تهران به یکی از اصلیترین محورهای خبری صفحات نخست روزنامههای امروز تبدیل شده است.
تیترهایی همچون سیلی بر صورت قانون (آفتاب یزد)، سیلی بر چهره قانون (اعتماد)، سیلی بر قانون (جمهوری اسلامی) و سیلی به خدمت (آرمان ملی) این خبر را در صفحه اول امروز روزنامهها بازتاب داده اند.
جدال بودجهای پاستور و بهارستان و انتقاد قالیباف از مرغ ۲۵ هزار تومانی و ۲ تا ۵ برابر شدن یارانه نقدی در سال آینده از دیگر تیترهایی است که در روزنامههای امروز برجسته شده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
مسیح مهاجری در سرمقاله امروز روزنامه جمهوری اسلامی با عنوان زمان استقرار صلح در منظقه نوشت: یکی از پیامدهای سقوط خفتبار دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق و یاغی آمریکا، اینست که با رفتن او زخم پدید آمده بر پیکر مجموعه کشورهای عربی جنوب خلیج فارس تا حدودی التیام پیدا کرد و قطر به این مجموعه بازگشت.
ترامپ در سفر به عربستان در اوائل دوران ریاست جمهوری خود توانسته بود با ارائه یک طرح فریبکارانه تحت عنوان «ائتلاف علیه تروریسم» کشورهای جنوب خلیج فارس را برای یک حرکت ضدامنیت منطقهای تحریک کند و، چون قطر حاضر نشد زیر بار این خواسته برود، عربستان و تعدادی از کشورهای عربی همجوار اقدام به تحریم همهجانبه و محاصره آن کردند. در آن شرایط سخت، ایران و ترکیه به یاری قطر شتافتند و تحریمها و محاصرهها را خنثی کردند و طرح مورد نظر ترامپ را با شکست مواجه ساختند. در عین حال، این تحریمها و محاصرهها تا آخرین روزهای حضور ترامپ در کاخ سفید ادامه داشت، ولی در آستانه کنار رفتن او از قدرت، دولت عربستان برای کنار گذاشتن تحریمها و محاصرهها پیشقدم شد و قطر به مجموعه کشورهای همسایه خود بازگشت.
از جمله پیامدهای التیام یافتن زخم پدید آمده بر پیکر مجموعه کشورهای عربی جنوب خلیج فارس این بود که محمدبنعبدالرحمان آلثانی، وزیر خارجه قطر هفته گذشته گفت: وقت آن فرا رسیده است که کشورهای عضو شورای همکاری به مذاکره با ایران روی آورند. وی خواستار برگزاری اجلاسی با حضور سران کشورهای عضو شورای همکاری و جمهوری اسلامی ایران شد و گفت امیدوار است این اتفاق بیفتد و به چنین رویدادی اعتقاد دارد.
پیشنهاد وزیر امور خارجه قطر با استقبال همتای ایرانی وی دکتر محمدجواد ظریف مواجه شد که گفت: همانطور که همواره گفتهایم، راهحل مشکلات منطقهمان، همکاری برای تشکیل مشترک یک منطقه قدرتمند، باثبات و مستقل از تحمیلهای بیگانگان است. هرچند عربستان، درصدد ایجاد تردید برآمده، ولی به نظر میرسد پیشنهاد وزیر امور خارجه قطر، از پشتوانه منطقهای و برنامهریزی حسابشدهای برخوردار است که دولتهای عربی منطقه در جریان آن قرار دارند. این پیشنهاد، قطعاً به نفع تمام کشورهای منطقه است و اجرایی شدن آن میتواند صلح و امنیت منطقه خلیج فارس را تضمین کنند.
نکته بسیار مهم اینست که تجربه چند دهه اخیر به روشنی ثابت کرده است ایران هرگز درصدد تعرض به منافع همسایگان خود نیست و همواره خواهان امنیت، صلح و ثبات در منطقه بوده است. اکنون سران کشورهای عربی حوزه خلیج فارس باید به این نتیجه قطعی رسیده باشند که جمهوری اسلامی ایران، قدرت بزرگی در منطقه خاورمیانه است که حتی ترامپ با تمام تلاشی که برای به زانو درآوردن آن کرد نتوانست حتی ذرهای به خواستههای خود برسد. مهمتر اینکه جمهوری اسلامی ایران با فداکاریهای سردار قاسم سلیمانی و یاران شجاعش توانست بر توطئه سنگین آمریکا در منطقه که از طریق داعش و سایر گروههای تروریستی تکفیری تدارک دیده بود غلبه کند و امنیت را به کشورهائی که مورد تعرض قرار گرفته بودند بازگرداند. صدور دستور ترور سردار سلیمانی توسط ترامپ به دلیل این بود که این سردار قهرمان توانسته بود تمام نقشههای آمریکا را نقش بر آب کند و شرارتهای تروریستها و حامیانشان را با شکست مواجه سازد. سرانجام نیز جمهوری اسلامی ایران حتی بعد از شهادت سلیمانی قدرتمندانه به راه خود در حفاظت از ثبات و امنیت منطقه ادامه داد و ترامپ با رسوائی تمام سقوط کرد.
اکنون این ایران اسلامی قدرتمند است که دست دوستی به سوی همسایگان عرب خود دراز کرده و به آنها اطمینان میدهد که فشردن دست ایران به نفع آنهاست. اگر پیشنهاد وزیر امور خارجه قطر اجرائی شود، با توجه به حسننیتی که دولتمردان جمهوری اسلامی دارند قطعاً تمام مشکلات منطقه حل خواهد شد و تمام ملتها میتوانند در نهایت امنیت و صلح و ثبات زندگی مسالمتآمیزی داشته باشند. شرایط جهانی نیز با در نظر گرفتن تحولاتی که در غرب بهویژه آمریکا پیش آمده، زمینه را برای رها شدن دولتهای منطقه از یوغ بیگانگان فراهم ساخته است.
«جهانصنعت» طی یادداشتی با عنوان روحانی و نوبخت، تسلیم یا ترفند در شماره امروز خود نوشت: کسانی که بیننده مناظره تلویزیونی کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۳۹۲ و نیز ۱۳۹۶ بودند، هرگز یادشان نمیرود حسن روحانی و محمدباقر قالیباف چقدر صاف و پوستکنده به حساب و کتاب هم رسیدند و هر کدام دیگری را به فساد متهم کردند. این دو نفر که هیچ خط قرمزی را برای دیگری باقی نگذاشتند شاید نمیدانستند در زمستان ۱۳۹۹ هرکدام رییس یک قوه شده و حالا بر سر بودجه به جان هم افتادهاند. حالا در دورهای که کشور ایران به دلیل تحریم صادرات نفت و کاهش رشد اقتصادی و بیپولی شهروندان در بدترین دوره مالی- اقتصادی به سر میبرد، این دو جنگجوی کهنهکار به جای اینکه فکری به حال کشور و مردم بدبخت کنند دنبال ادامه نبرد هشت سال پیش هستند. یکی از بهترین جاها برای دعوای این دو نفر داستان تلخ بودجه است. چرا؟ چرا بهترین محل برای یقهگیری و نشان دادن ناتوانی طرف دیگر نقطه جوش بودجه ۱۴۰۰ است؟ چون هر دو رییس خوب میدانند با کاهش و سقوط صادرات نفت، دخل بودجه از خرج آن عقب مانده است و از هر جای خرج که بخواهند بزنند، احتمال افزایش نارضایتی وجود دارد. از طرف دیگر روحانی میداند در سال آینده از نیمه دوم دیگر مسوولیت پاسخگویی ندارد و به نوبخت دستور داده با دست و دلبازی بودجه را ببندد و قالیباف که خود را رییسجمهور میپندارد میخواهد جلوی این کار را بگیرد.
از اول آذرماه تا امروز این دو رییس قوه و هوادارانشان به ویژه از طرف هواداران قالیباف هر چه خواستهاند گفته و حتی رییس دولت را متهم کردند که با ارائه این لایحه قصد فروپاشی اقتصاد را دارد.
حالا که نزدیک ۴۰ روز است لایحه بودجه در اختیار مجلس است و دولت نیز میگوید آنها اختیار دارند بدون دست زدن به شاکله بودجه، هر تغییری لازم است را بدهند شاهد مجادله لفظی دو رییس قوه هستیم. قالیباف به تازگی روی یک نقطه انگشت گذاشته است که مردم خوششان میآید و اینکه لایحه دولت به نفع دلالها تهیه شده و مجلس میخواهد آن را به نفع مردم کند و البته هیچ توضیح دیگری نمیدهد که چگونه بودجهای که بنا به قول خود قالیباف درآمدهای آن روی آب بنا شده است را میخواهد از چنگ دلالها بیرون آورد و به نفع مردم کند.
یک گزارش منتشره از سوی مجلس نشان میدهد کمیسیون تلفیق ۲۶ مصوبه داشته که در توضیح آنها نکاتی دیده میشود که به نظر میرسد با لایحه بودجه ارائه شده از سوی دولت تفاوتهای معناداری دارد. آیا تاوان دعوای تاریخی قالیباف و روحانی را باید لایحه بودجه بدهد؟ سکوت معنادار سازمان برنامه و بودجه در برابر این همه دگرگونی چیست؟ آیا نوبخت و روحانی تسلیم شدهاند و باور کردهاند که اعضای کمیسیون بهتر از آنها بودجهنویسی بلدند و اعتراف میکنند که لایحهشان به درد نمیخورده است؟ با شناختی که از روحانی و نوبخت داریم، بعید است از این منظر به تغییرات نگاه کنند و لابد با صدور یک بیانیه از خود سلب مسوولیت میکنند و خواهند گفت مطیع مصوبه مجلس خواهند بود و همه گرههای کور اقتصاد را به مجلس نسبت خواهند داد.
سید علیرضاکریمی در سرمقاله امروز آفتاب یزد با عنوان این اعتماد به نفس از کجا میآید؟ درباره اتفاقی که مابین یک سرباز پلیس راهور و نماینده مجلس افتاده نوشت: در بند این نباشید که سیلی را بر صورت سرباز، نماینده مجلس زده یا راننده او. اصل ماجرا جای دیگر است. آنجا که حتی بعد از افشا شدن تخلف او که با خودروی بیت المال (دنا پلاس) انجام شده باز هم اعتماد به نفس بالایی دارد و به خبرنگار آفتاب یزد میگوید:معمولا وقتی عجله داریم از خط ویژه عبور میکنیم، اما نمیدانیم چرا این بار اینگونه شده است.
درد دقیقا همین جاست. نماینده مجلسی که قانونگذار و محافظ و ناظر بر اجرای قانون است خود بیقانونی میکند و ابایی نیز از جار زدن این بیقانونی ندارد و حتی حاضر نیست بگوید اشتباه کرده و از سرباز بینوا که در این سرما در حال اجرای مسئولیت خود بوده عذرخواهی خشک و خالی کند.
یک سوال:این اعتماد به نفس پولادین از کجا آمده؟ بنده به رزومه این نماینده مجلس رجوع کردم. نامبرده همواره دارای مسئولیتهای مهمی بوده و اینگونه نبوده یک شبه ره صد ساله رفته باشد. او در دولت احمدینژاد تا سمت استانداری هم رفته است و امروز نیز در قامت نماینده در مجلس حضور دارد. از آنجایی که خود وی نیز اذعان دارد بارها و بارها چنین بیقانونیهایی کرده باید پرسید چرا کسی نتوانسته او را پاسخگو کند؟
به هر حال آنچه روشن و دارای اهمیت است حاشیه امنیت این گونه افراد است. دوپینگ سیاسی چنین افرادی به آنان این جرات را داده تا خود را در هر شرایطی حق مسلم بپندارند. افراد مذکور در حقیقت همواره طلبکار مردم هستند نه بدهکار. کسی طلبکار میشود که آن میز وصندلی را تحت هر شرایطی و هر عنوانی حق خود میداند ولو با رای بالا باشد یا رای پایین یا به صورت مستقیم باشد یا غیر مستقیم.
اصولگرایان و اصلاحطلبان در این مجالس میآیند و میروند، ولی یک موضوع به صورت هشدار همواره به ذهن ناظران خطور میکند. اینکه شان مجلس و جایگاه آن در حال افول است. این بحث سیاسی نیست بلکه فنی است. در پارلمان چه اکثریت از آن اصلاحطلبان باشد و چه اصولگرایان خروجی چندان تفاوتی ندارد. فلذا مشکل به گرایش سیاسی مجلس ارتباطی پیدا نمیکند.
یکی از نهادهایی که باید در این مورد بررسی و مداقه نماید شورای نگهبان است. پیشتر هم بنده نوشتم و اصرار نمودم این شورا کمیتهای تشکیل دهد و بررسی کند چرا کیفیت مجالس دوره به دوره کاهش مییابد؟ مشکل از نظارت هاست یا سلیقه مردم؟ آیا خروجی شورای نگهبان عامل است یا جریانهای سیاسی در تولید مدیران و مسئولان کارآمد سیاسی –پارلمانی تنبل و ناتوان بودند. ماجرای سیلی زدن و اعتماد به نفس پس از آن فقط یک نشانه است برای شورای نگهبان.