به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه ۲۳ خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که تصمیمات تازه دولت و مجلس درباره افزایشحقوق کارگران دولتی، تلاش واسطهها برای ازسرگیری مذاکرات در وین، واکاوی آمار تکان دهنده سرقت خُرد و تصمیم جدید برای کنترل بازار پس از رکوردشکنی دلار از مواردی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای متنشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز روزنامه جمهوری اسلامی با عنوان صهیونیستها و توطئه جدید نوشت: شبکه تلویزیونی الجزیره به نقل از شبکههای اسرائیلی گزارش داد رژیم صهیونیستی سامانههای راداری در بحرین و امارات نصب کرده است. هدف، مقابله با فعالیتهای موشکی ایران اعلام شده، ولی گسترش سلطه اطلاعاتی امنیتی صهیونیستها هدف اصلی است.
این خبر، فقط بخشی از اقدامات امنیتی رژیم صهیونیستی در منطقه را بازگو میکند. این رژیم، طی دو سال گذشته که معاهده عادیسازی روابط با بحرین و امارات را امضا کرده، اقدامات زیادی برای تکمیل سلطه اطلاعاتی خود بر منطقه خلیج فارس به عمل آورده که بسیاری از آنها مکتوم ماندهاند. این اقدامات در چارچوب تلاش برای اجرائی کردن دقیق طرحی است که دونالد ترامپ رئیسجمهور سابق آمریکا در آخرین سال ریاست جمهوری خود به سران کشورهای عربی ارائه کرد. ترامپ، طرح عادیسازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی را با دو هدف ارائه کرده بود؛ یکی خریدن فرصت برای صهیونیستها جهت تحکیم پایههای قدرت خود در منطقه و دیگری کامل کردن طرح ضد ایرانی فشار حداکثری به منظور وادار ساختن مسئولین ایران به تسلیم شدن در برابر زیادهخواهیهای آمریکا. او هرچند توانست توطئه «عادی سازی» را به اجرا درآورد، ولی، چون در انتخابات ریاست جمهوری از رقیب دموکرات خود «جو بایدن» شکست خورد، نتوانست این توطئه را تکمیل کند و فشار حداکثری به ایران را به نقطه دلخواه خود برساند.
ناکامی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا همانطور که سران رژیم صهیونیستی بارها گفتهاند یک ناکامی برای این رژیم هم بود، ولی صهیونیستها با نفوذی که در لایههای مختلف حکومتی آمریکا دارند توانستند اهداف توطئه «عادی سازی» را دنبال کنند و در سه کشور بحرین، امارات و مراکش آنها را به اجرا درآورند و عربستان سعودی را نیز هرچند بطور رسمی، ولی عملاً با این توطئه همراه کنند. از این مجموعه، بر روی بحرین و امارات به دلیل اینکه زمینههای بیشتری برای تامین اهداف صهیونیستها دارند، تمرکز بیشتری صورت گرفت. رژیم صهیونیستی از فرصت به دست آمده، حداکثر بهرهبرداری را برای تقویت سلطه نظامی، سیاسی، امنیتی، اطلاعاتی و بازرگانی خود در منطقه خلیج فارس به عمل آورده و همچنان در حال گسترش آنست که نصب سامانههای راداری، یکی از این موارد است.
جنایات و تخریبهایی که رژیم صهیونیستی طی دو سال اخیر در کشورمان مرتکب شده، نشاندهنده بهرهمندی این رژیم از امکاناتی است که در منطقه خلیج فارس از رهگذر عادی سازی روابط با بحرین و امارات در اختیار گرفته است. صهیونیستها بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی، که این روزها چگونگی تعامل با آن از موضوعات مهم کشور ما شده، سلطه دارند و همانطور که رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان گفته «آژانس، اسیر صهیونیستهاست.» بنابراین، ما موظف هستیم علاوه بر مراقبتهای شدید امنیتی در داخل، برای جلوگیری از نفوذ اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی از طریق حضور این رژیم در منطقه نیز اقدامات موثری داشته باشیم. صهیونیستها، علاوه بر مرزهای جنوبی، در مرزهای غربی، شمال غرب و شمال و شرق کشورمان نیز پایگاههای متعددی دارند. روابط آنها با اقلیم کردستان عراق، ترکیه، جمهوری آذربایجان، روسیه و افغانستان به آنها برای اهداف شومشان علیه جمهوری اسلامی ایران کمک میکند. ما باید با ایجاد تحولی بنیادین در سیاست منطقهای کشورمان، این خطر در حال گسترش را رفع و در مواردی نیز دفع کنیم. فرصت زیادی نداریم و مسئولان نظام باید برای این موضوع اولویت قائل شوند.
مهدی دهقان نیری طی یادداشتی در شماره امروز همدلی با عنوان سؤال با دستور و بخشنامه از بین نخواهد رفت نوشت: ادامه هدفمندسازی یارانهها به شکلی دیگر از سوی دولت جدید، سؤالاتی را برای افکار عمومی ایجاد کرده است. دولت سیزدهم پس از حذف ارز۴۲۰۰تومانی یا یارانه نسبت به چند قلم کالای اساسی بهمانند لبنیات، روغن، آرد و... مبالغی را تحت هدفمندسازی مشخص کرده است. از این رهگذر مبلغ ۴۵هزارتومان که بابت یارانه انرژی به مردم از سوی دولت نهم و دهم به مردم پرداخت میشد و مبلغ ۱۰۰ هزارتومان کمکهزینه معیشتی بابت یارانه بنزین از سوی دولت یازدهم و دوازدهم پرداخت میگردید را حذف کرده و مبالغی به ترتیب دهکبندی چهارصد هزارتومانی، سیصدهزارتومانی و... به دهکهای مختلف در مرحله اول پرداخت شد؛ اما سؤالات و ابهاماتی موجب تشویش و سرگردانی افکار عمومیشده است؛ یکی اینکه دولت در این مبالغ یارانه انرژی و بنزین را لحاظ کرده است؟ در این شکی نیست که هیچکدام از این عددهای تعیینشده از دولت نهم به بعد عددهای واقعی نیستند و با هزینه مصرف اختلاف زیادی را دارند، اما در اینجا بازهم سؤال پیش میآید دولت بر چه اساسی و قانونی توانسته یارانه انرژی و بنزین را حذف کند؟ و اگر این دو یارانه در بطن یارانههای جدید گنجاندهشده درآمد بیشتری از جیب مردم به دولت میرود که اگر چنین اتفاقی صورت گرفته است، تخلف به شمار میآید و مجلس بهعنوان ناظر اجرای قانون چرا سکوت کرده است؟ اما نوع و زمان پرداختیها هم هنوز برای مردم جای سؤال دارد. اینکه پس از برداشت یارانه اردیبهشت تا امروز نتوانسته بودند یارانه خردادماه را -که در آخرین روزهای به سر میبریم - برداشت کنند و منتظر اعلام برداشت از سوی دولت هستند. نگرانی بزرگی که در این مسئله وجود دارد این است آیا دولت بودجه کافی برای پرداخت یارانهها را دارد؟ سؤال مهمتری که دراینباره خود را نشان میدهد این است که آیا دولت در محاسبه آزادسازی کالاهای مهم اساسی اشتباه کرده است؟ همه اینها سؤالاتی است که موجب ابهام در ذهن مردم شده است.
درحالیکه برخی از اقتصاددانان مستقل معتقدند که دولت سیزدهم نتوانسته است جریان هدفمندی را بهخوبی ادامه دهد و موجبات فشار و نارضایتی در میان مردم را فراهم کرده است، حالآنکه مهمترین وعده رئیسجمهور به خط کردن اقتصاددانان بود برای ایجاد رفاه و کاهش فشار بر معیشت مردم.
اگرچه هرروزه سؤالات بسیاری از سوی مردم پیرامون قیمت لبنیات و نان و گوشت در فضای مجازی و حقیقی مطرح میشود، اما مهمترین سؤال هنوز پابرجاست که رئیسجمهور محترم هنوز هم اعتقاد دارند که تحریمها هیچ تأثیری در اقتصاد و معیشت مردم نگذاشته است؟ هنوز هم باور دارند که راهحل مشکلات عبور از تحریمها نیست؟
در ظاهر این موضوعات که در افکار عمومی وجود دارد، سؤالات جدیدی نیست و هر روزه در فضای مجازی، اتوبوس، تاکسی و مترو و مجامع مختلف نیز مطرح میشود، اما تا زمانی که با پاسخهایی قانعکننده روبهرو نشوند همچنان در قالب سؤال در ذهن مردم وجود دارند و با بخشنامه و دستور و سخنرانی از اذهان پاک نخواهند شد.
جعفر گلابی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان اعتراضات زمینهها و تهدیدها نوشت: به موازات افزایش فشارهای اقتصادی و بیم تصاعد آنها طبیعی است که اعتراضات صنفی شکل بگیرند و در ابعاد مختلف خود را نشان دهند. به دلایل متعدد هیچگاه بستر اعتراضات تا این اندازه مهیا نبوده و استقبال و تحریک و تشویق بیگانگان و براندازان هم تا این حد ظهور نداشته است. به نتیجه نرسیدن مذاکرات هستهای و امتداد تحریمها و جراحی اقتصادی که دولت خود را ناچار به آن میبیند احتمال وقوع و گسترش ناآرامیها را به وجود میآورد و واجهه حاکمیت را مهم و سرنوشتساز خواهد کرد. هرچند حق انتقاد و اعتراض توسط شهروندان در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده است ولی بهترین حالت آن است که از طریق به نتیجه رسیدن برجام و افزایش کارآمدی دستگاهها و شنیدن صدای مردم به وسیله مطبوعات و رسانهها و ترتیب اثر جدی و صادقانه به آنها اعتراضات صورت عملی به خود نگیرند و نمود خیابانی پیدا نکنند. دراین صورت کشور روی ریل آرامش و پیشرفت و توسعه قرار خواهد گرفت و بازار تشنجخواهان و فرصتطلبان و تجزیهطلبان کساد و مقرری آنها از سوی بیگانگان قطع خواهد شد. اما ظاهرا ما همهچیز را باهم میخواهیم و آمادگی لازم برای پرداخت هزینه چنین گشایش عظیمی را نداریم! آرامش هم مثل همه متاعهای دنیا هزینه دارد و اتفاقا شجاعتی سختتر و فداکارانهتر طلب میکند. در چالشهایی که در روابط خارجی داریم یا برای خود ایجاد میکنیم و ایجاد میکنند با صبر و حوصله و کیاست میشود تیغ تیز هجمهها را کند کرد و از اجماع دوباره علیه کشور بهشدت جلوگیری به عمل آورد. زمانی که رییس دولتهای نهم و دهم هر دم ماجرایی برای کشور ایجاد و بهانههای ملس تقدیم بیگانگان میکرد صندوق ذخیره ارزی پروپیمانی از دولت پیشین تحویل گرفته بود و هنوز تحریمها خصوصا تحریمهای نفتی عملی نشده بودند و قیمت نفت هم به اوج خود رسیده بود.
اکنون هیچیک از شرایط فوق وجود ندارد و اصلا امکانی برای مانورهای آنچنانی وجود ندارد که کسی بخواهد محض جلبتوجه آنها را خرج کند. انعطاف در روابط خارجی شاید در ظاهر و ابتدا نوعی عقبنشینی تلقی شود و برای بعضیها افت داشته باشد ولی سودش آرامش و اطمینانی است که مردم از هر زمان دیگر بیشتر به آن نیاز دارند. چرا باید مجموعه شرایط به گونهای باشد که بسیاری از افراد جامعه در نوعی از اضطراب به سر ببرند و همه از هم بپرسند که: چه خواهد شد؟ همین ذهنیت و شیوع همین سوال التهابآفرین است و زمینه را برای القائات و انواع فرصتطلبیهای سیاسی و جناحی و حتی شخصی فراهم میکند. ما میتوانیم کشوری کاملا باثبات و بدون زمینههای فزاینده چالشآفرین باشیم و در عین حال آرمانهایمان را پیگیری کنیم. دنیا پر از مناسبات ظالمانه است که هیچ کشوری با هر میزان از قدرت نمیتواند خود را درگیر آنها کند. در بهترین شرایط و باحسن ظن، وسع کشور ما برای دفاع از مظلومان حدمعینی دارد و حدش را تحمل و تمایل و اراده مردم مشخص میکند، مردمی که اصلیترین هزینهپرداز هر چالش کوچک یا بزرگ در روابط خارجی هستند. اما اگر به هر دلیل تصمیمگیران کشور برطرف ساختن زمینههای اعتراضات را در اولویت اول قرار ندادهاند اصول سیاست اقتضا میکند که حد یقفی برای آن تعیین کنند و همه تلاش خود را معطوف به جلب رضایت نسبی مردم قرار دهند. آیا ادامه روند افزایشی تورم نباید دارای سقف مشخصی باشد؟ آیا با هر میران از تورم امکان ادامه زندگیهای پرمشقت کنونی وجود دارد؟ آیا دلار بالای ۳۰ هزارتومان به زنجیره سرمایهگذاری و تولید در کشور آسیب اساسی نمیزند؟ آیا انبوه کارشناسان دستگاههای متعدد دولتی نمیتوانند به مقامات عالی عدد و رقم بدهندو مستندا اعلام کنند که در چه نقطهای دیگر امکان ادامه وضع موجود وجود ندارد؟
یک بار در زمان جنگ این اتفاق افتاد و مجموعه کارشناسان نظامی و اقتصادی گزارش دقیقی از نواقص و انواع نیازهای نظامی و اقتصادی تقدیم رهبرفقید انقلاب کردند و بر همین اساس ایشان تصمیم تاریخی خود برای توقف جنگ را گرفت. به نظر میرسد نباید بار دیگر به چنین نقطهای برسیم و اضطرارا به یک تصمیم جدید تن بدهیم. اگر اعتراضات وجود دارد به این دلیل است که مردم نسبت به تناسب امکانات و تصمیمها و کارآمدیها قانع نیستند. مردم کوچه و بازار هرگز تمایلی به شکستن یک شیشه بانک هم ندارند و عواقب تشنج در کشور را کاملا درک میکنند ولی انتظار بسیاری از افراد این است که مسوولان هم دقیقا همین احساس مسوولیت را بکنند تا نیاز نباشد که یک خواسته معقول ومنطقی از طریق فریاد به گوش تصمیمگیران برسد. با صداقت، شجاعت، تواضع و تمکین در مقابل اراده قاطبه مردم، تخصیص مسوولانه بودجهها و جلوگیری از رانتخواریها و زندگیهای اشرافی برخی از مسوولان قطعا نتایج آن را در بطن جامعه خواهیم دید کما اینکه از طریق بیاعتنایی به خواستهها و انتظارات بحق مردم شور و شعف وصفناشدنی در بیگانگان و فرصتطلبان ایجاد خواهد شد. آنان چنان از اشتباهات مسوولان ایرانی مشعوفند و آرزوهای خود را در دسترس میبینند که از هم کنون برای لحظه، لحظه حضور و سروری خود برنامه چیده وآمادهاند. اگرچه آگاهی مردم این آرزوها را بر باد خواهد داد ولی از روزی بترسیم که مردم هیجانات تحمیلی را بر احساس مسوولیت خود ترجیح دهند.