در سالگرد پیروزی انتخاباتی حسن روحانی، افزون بر مرور کارنامه دولت، موضوع احتمال همکاری ایران و آمریکا بر سر عراق نیز در سایه سخنان رئیسجمهور مورد توجه قرار گرفته است. روزنامههای نزدیک به دولت، اصرار دارند احمدینژاد برای مجلس دهم در حال آماده شدن است. وضعیت به هم ریخته بازار مسکن، دیگر مسأله مهم مورد توجه روزنامههاست.
سد شکننده
شورای رقابت مقابل سیل گرانی خودروسازان
مجید سلیمیبروجنی در بخشی از مطلبی با تیتر «صنعت خودرو آبروی خود و جان مردم را ببیند» برای شهروند نوشته است: از سال۲۰۰۳ میلادی با معرفی سمند به بازارهای داخلی، ایران به عنوان یک طراح در جهان معرفی و به تدریج به عنوان دوازدهمین خودروساز بزرگ در جهان و اولین خودروساز در خاورمیانه مطرح شد و به مرز تولید یک میلیون و۴۰۰هزار خودرو در سال۲۰۰۹ رسید. طی سالهای پایانی دهه ۸۰ با تشدید فشارهای اقتصادی علیه ایران توسط کشورهای غربی، خودروسازان آسیایی فرصت بیشتری برای حضور در بازار پیدا کردند. اما آنها نیز جز منافع خود دغدغه دیگری نداشتند و گاهی با خروج بدون ضابطه و بهانهجویانه خود از بازار، مشکلاتی را هم برای خودروسازان فراهم کردند. اما در همه این سالها موضوع توازن میان کیفیت، قیمت و بهرهوری صنعت خودرو به عنوان یک دغدغه جدی مطرح بوده است؛ ضمن آنکه خدمات پس از فروش در ایران سازماندهی و سرویسدهی مناسبی ندارد و چرخه تأمین لوازم یدکی و تعمیر در نمایندگیها هرگز کامل نبوده است.
دولت باید در حوزه خودروهای چینی اقدامی جدی انجام دهد زیرا اگر این روند ادامه پیدا کند در چند سال آینده چیزی به غیر از این خودروهای بیکیفیت در کشور نخواهیم دید و تولید ملی به شدت کاهش خواهد یافت و در مقابل واردات خودروهای چینی افزایش خواهد یافت و با عادت دادن مردم به استفاده از این خودروها شاهد ورشکستگی خودروسازان داخلی خواهیم بود. نوع قیمتگذاری خودرو، همیشه مناقشه اصلی میان خودروسازان و مردم بوده و در سالهای اخیر با ورود شورای رقابت این مناقشه یک ضلع دیگر نیز پیدا کرده است. با شدتگرفتن تحریمها و کمبود منابع مالی و ارزی و همچنین مشکل تأمین قطعات موردنیاز خارجی، قیمت خودرو با شیب ناملایمی بالا رفت و بسیاری از معادلات به هم ریخت. از زمانی که صحبت از ارزهای چندنرخی شد، خودروسازان خواستار ارز با پایینترین قیمت بودند و شورای رقابت نیز تقریبا با خودروسازان همنظر بود اما این نکته که آیا شورای رقابت صلاحیت ورود به بازار خودرو را دارد یا خیر، مسأله دیگری بود که در کشور مطرح شد.
عدهای معتقدند خودرو کالای انحصاری نیست و اگر هم هست، نباید باشد و عدهای هم مثل جمشید پژویان، رئیس اسبق شورای رقابت تاکید داشتند خودرو انحصاری است. اما درنهایت به نظر میرسد شورای رقابت پیروز این کشمکش شد و در دولت یازدهم هم مسئول قیمتگذاری با فرمول خاص خود شده است. اما بازار نیز در این میان شرایط خود را داشت و واسطهها و دلالها نیز فرمول خاص خود را برای قیمتها داشتند که البته با توافقات هستهای و آزادسازی تجارت آنها نیز کمتر توانستند سوداگری کنند.
صنعت خودرو همواره در سالهای اخیر با وجود افزایش قیمت زیانده بوده است و پایینبودن بهرهوری از اصلیترین دلایل آن است. در ۳ سال اخیر این صنعت حدود ۶هزار میلیارد تومان زیان کرده و تولید را نیز ۵۰ درصد کاهش داده است. این رقمها نشان میدهد این صنعت هرچند باید از انحصار خارج و رقابتی شود اما هنوز نیازمند کمک دولت است و در غیر اینصورت تولیدکنندگان لوازم خودرو نیز نمیتوانند به طلبهای خود برسند. بازار خودرو در کشور امروز نیازمند یک تغییر اساسی است و تا زمانیکه این تغییرات حاصل نشود رضایتمندی ایجاد نخواهد شد. در اولین گام باید انحصار از بازار خودرو برداشته شود و با هر تدبیری که میشود فضای رقابتی در صنعت خودروسازی کشور حاکم شود.
این روزنامه در مطلبی دیگر با تیتر «حضور کماثر دولت در بازی مار و پله خودروسازان با مردم» نوشته: مار و پله رسم جالبی دارد. بخت و اقبال، شما را یا به نردبان میرساند یا به مجاورت نیش مار. گاه به بالا میروی و گاه با سرعت سقوط میکنی! هیجان ماروپله برای همه دوستداشتنی است اما همه از ابتدا میدانند که در قلب یک بازی حضور دارند. همبازی بودن بسیار لذتبخشتر از بازی دادن یکدیگر است؛ اتفاقی که عالم سیاست و اقتصاد سخت به آن گره خورده است. «خودروسازان امضا دادهاند و توافق کردهاند تا قیمتهای اعلامی ما را اجرا کنند». این جمله شیوا رئیس شورای ملی رقابت نشان میدهد جنگ جدید خودروساز و نماینده تامالاختیار قیمتگذاری خودرو که از سمت دولت مأمور این امر بوده است همچنان ادامهدار خواهد بود.
احتمال بررسی همکاری ایران با آمریکا علیه «داعش» یا احتمال تجزیه عراق
شرق در نقل سخنان رئیسجمهور در کنفرانس خبری دیروز نوشته است: رئیسجمهوری درباره تحولات رخ داده در عراق و اینکه «ایران مشخصا چه برنامهای برای برخورد با گروه «داعش» دارد و آیا در برنامه مشترک با آمریکا همکاری خواهد کرد؟» گفت: «اینکه آمریکاییها چه اقدامی کنند، من از طرح آنها بیخبرم اما آنچه امروز برای ما مهم است، خواست ملت و دولت عراق است و اگر کمکی از ما بخواهند به آنها کمک میکنیم». روحانی افزود: «همه کشورها باید کمک کنند تا با «داعش» مقابله شود. در حال حاضر جز دولت و ملت عراق کسی علیه «داعش» وارد عمل نشده است، آمریکا هم در این زمینه هنوز اقدامی نکرده است. هرگاه؛ آمریکا علیه «داعش» اقدامی کرد، میشود درباره همکاری با این کشور فکر کرد».ایران و آمریکا سال 2001 در راستای مبارزه با طالبان در افغانستان با یکدیگر همکاری داشتند.
این در حالی است که روزنامه جوان در خبری با تیتر «امریكا در تدارك تجزیه عراق» از جمله آورده است: در پی این تحولات بعضی رسانههای امریكایی از طرح تجزیه عراق سخن گفته و آن را بهترین راه برای پایان دادن به بحران این كشور عنوان كردند. نشریه نیشن با یادآوری اظهارات جو بایدن معاون رئیسجمهور امریكا كه در سال 2007 ایراد كرده بود، مینویسد: «بحران فعلی نشان میدهد، پیشنهاد بایدن بهترین گزینه برای عراق است».
بایدن در این سخنرانی مدعی شده بود تنها راه حل پایدار برای ایجاد امنیت تقسیم عراق به سه منطقه كرد، سنی و شیعه است. این نشریه در ادامه به نقل از خلیل زلمای سفیر سابق امریكا در عراق بین سالهای 2005 تا 2007 میآورد: «اگر در اینجا یك توافق سیاسی وجود ندارد، اگر داعش بر مناطق سنی نشین مسلط شده و اگر مالكی بر نخست وزیری خود اصرار دارد، پس شما میتوانید یك سنایوری احتمالی را مشاهده كنید كه در حال رخ دادن است، كردها قبلاً مناطقی را به كنترل خود در آوردهاند، داعش به دنبال ایجاد خلافت اسلامی در منطقه است و گزارش شده بعضی از نیروهای بعثی صدام حسین نیز به آن ملحق شدهاند. » این نشریه گزارش داده است مالكی كه روز پنجشنبه با بایدن گفتوگو كرده است، با این طرح مخالفت كرده است.
سایت پولتیكو نیز نوشت: «این هفته به قضاوت بایدن در مورد عراق، جنبهای متفاوت بخشید و حوادث اخیر عراق درخواست توجه دوباره به پیش بینی یك دهه پیش او را مطرح كرد... به عبارت دیگر، هر چند ممكن است بایدن به خاطر برخی درخواستهایش در زمینه سیاست خارجی ضربه خورده باشد، ولی قضاوت او در مورد ظرفیت ماندن عراق به عنوان یك كشور، اكنون عاقبت اندیشانه به نظر میرسد». همین دیدگاه طی یكی دو روز گذشته در برخی رسانههای امریكایی دیگر نیز تكرار شده است. نامو عبد الله در تحلیلی برای الجزیره امریكا با عنوان «برای نجات عراریال، آن را تقسیم كنید»، همین دیدگاه را با زبان و ادبیاتی متفاوت تكرار میكند.
با این حال جرج كیوس، تحلیلگر مؤسسه بروكینگز به واشنگتن پست گفته، بعید است كه كردها به دنبال استقلال رسمی از عراق باشند، چراكه این اقدام میتواند با مخالف قوی تركیه و ایران مواجه خواهد شد. از طرف دیگر باراك اوباما رئیسجمهوری امریكا روز جمعه در واشنگتن گسیل نیروهای زمینی به عراق را منتفی دانست. اوباما پیشروی جهادگرایان سنی داعش را یك «بیدارباش» خواند و تأكید كرد كه عراق به پشتیبانی بیشتری نیازمند است. وی همزمان از مسئولان سیاسی در عراق خواست كه بر اختلافات مذهبی و قومی میان خود غلبه كنند و با رهبران سیاسی وارد مذاكره شود كه تحلیلگران منظور اوباما از وارد مذاكره شدن با رهبران سیاسی را دادن امتیاز به كردها عنوان كردند. اوباما در عین حال گفت: در نهایت بر عهده عراقیها است كه مشكلات خود را حل كنند.
وی افزود: امریكا به سادگی خود را درگیر اقدام نظامی در عراق نمیكند، مگر اینكه دولت عراق كاهش تنشهای فرقهای را تضمین كند.
فارین پالیسی گزارش داد، این حمله به مثابه ضربهای به دولت نوری المالكی و رویای چندین ساله پادشاهی عربستان سعودی است چراكه این كشور مالكی را متحد ایران میداند و به همین خاطر از اعزام سفیر به بغداد تاكنون خودداری كرده و سایر كشورهای عضو شورای همكاری خلیج فارس را تشویق به اتخاذ اقدام مشابه میكند. در ادامه این تحلیل آمده است پس از ناكامی عربستان در ساقط كردن بشار اسد در سوریه، بحران عراق فرصتی جدید برای ریاض فراهم آورده است تا ضربه استراتژیكی به ایران وارد كند.
مجلس دهم خوان اول بازگشت احمدی نژاد
ابتکار در باره برنامههای این روزهای رئیس جمهور سابق نوشته: احمدی نژاد بازگشته است. این را نه رسانهها بلکه فعالیتهای اخیر رئیس دولت نهم و دهم خبر میدهند.
محمود احمدی نژاد روز نیمه شعبان برای دومین بار پس از پایان 8 هشت سال "پاستور نشینی" سخنرانی کرد. این بار در یک حسینیه در تهران. او دو هفته پیش از این نیز برای نخستین بار پس از تحویل دادن کلید نهاد ریاست جمهوری در مسجدی در مشهد سخنرانی کرد.سخنرانییی که با استقبال زیادی مواجه نشد. بر خلاف انتظارها در این دو مراسم خبری از یاران نزدیک او یعنی بقایی و مشایی که محافظه کاران آنان را "جریان انحرافی" مینامند خبری نبود و تنها غلامحسین الهام و مهدی کلهر کنار او دیده میشدند. رخدادی که برخی رسانهها آن را به جمله داود احمدی نژاد مبنی بر اینکه "احمدی نژاد،مشایی را "دک کرده" است" ربط دادند.
برخی از فعالان اصولگرا میگویند احمدی نژادی که با شعار"احمدی نژاد یعنی مشایی و مشایی یعنی احمدی نژاد" حمایتش را از مشایی بارها علنی کرد و حتی بر خلاف عادت مرسوم مشایی را برای ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری تا وزارت کشور مشایعت کرد حالا کم کم از یار همیشگی اش فاصله میگیرد. اما انگار کسی این فاصله را باور ندارد.از داوود احمدی نژاد گرفته تا اصولگرایانی که روزی حامی تمام قد احمدی نژاد بودند این دوری را تاکتیک جدید او برای بازگشت به عرصه قدرت میدانند. گویا این فاصله تنها از "ولنجک" تا "دانشگاه ایرانیان" ادامه دارد و نه بیشتر.دوری تاکتیکی و نه استراتژیک. هر چند علی اکبر جوانفکر، از دیگر یاران احمدی نژاد به "تدبیر" گفته بود خبری از جدایی نیست و تنها دفتر محمود احمدی نژاد و اسفندیاررحیم مشایی از هم جدا شده است.
حمیدرضا ترقی از اعضای حزب اصولگری مؤتلفه در مورد بازگشت احمدی نژاد به "تدبیر" میگوید:«تا الان اصولگرایان هیچ بحثی در جمعهای اصلی اصولگرایی پیرامون حمایت از بازگشت احمدی نژاد نداشته اند و بعید است داشته باشند».
او میگوید: «از سویی آقای احمدی نژاد از قبل هم سعی کرده بود وابستگی خود را به اصولگرایان و این جریان فکری بروز و ظهور ندهد و دائما از این که خود را به جریان اصولگرایان وابسته بداند امتناع میکرد. بارها این موضوع هم از طرف احمدی نژاد و هم از طرف اطرافیان او اعلام شده است که به جریان اصولگرایی وابستگی ندارند. البته شاید در بعضی مواضع نقاط اشتراکی با اصولگرایان داشته باشد اما عدم وابستگی از هر دو سو بارها اعلام شده است.
البته نکته مهم این است که اصولگرایان در طول مدت دولت دهم فرآیند فاصله گرفتن از جریان احمدی نژاد را هم پیش گرفتند». ترقی در مورد حمایت اصولگرایان از احمدی نژاد در شرایط فعلی میگوید:«فکر نمی کنم در این زمان و با توجه به شرایط کنونی بحث بازگشت احمدی نژاد و حمایت از او در میان جریانهای اصلی اصولگرایان مطرح باشد یا حتی زمینه ای برای استقبال از آن به وجود بیاید».
ابتکار در ادامه نوشته: با وجود مخالفت علنی و غیر علنی محافظه کاران به نظر میرسد احمدی نژاد و یارانش بی توجه به انتقادها و افشاگریها عزم جزمی برای بازگشت دارند و گویا "خوان اول" را فتح کرسیهای مجلس دهم در نظر گرفته اند. فتح با تاکتیک "محمود بدون اسفندیار" یا "محمود با اسفندیار پنهان".
ابتکار همچنین در مطلبی دیگر با تیتر «جدایی محمود از اسفندیار صرفا آرزوی داود بود» نوشته: یک روزنامه نگار و کارشناس مسائل سیاسی گفت: فعالیت احمدینژاد به عنوان یک چهره سیاسی، ابعاد گوناگونی دارد که میتوان آن را از منظر و زوایای مختلف بررسی کرد.
امیر محبیان اظهار کرد: طبیعتا احمدینژاد به عنوان یک چهره سیاسی میتواند فعالیتهای لازم را در این زمینه داشته باشد، همچنان هر سیاستمدار دیگری که طبیعتا بازنشستگیاش از طرف خودشان اعلام میشود؛ البته گاهی هم توسط جامعه اعلام میشود. وی افزود: یک دیدگاه این است که آقای احمدینژاد احساس میکند زمان بازنشستگیاش فرا نرسیده و همچنان میتواند نظیر بعضی از سیاستمداران دیگر ما که با گذشت زمان و پایان دوران ریاست جمهوریشان همچنان فعالیت میکنند، به فعالیت خود ادامه دهد.
امیر محبیان در گفتوگو با روز نو در مورد اظهار نظرهای اخیر در مورد جدایی احمدینژاد از مشایی گفت: در مورد آقای مشایی هم چندگونه میتوانیم حدس بزنیم؛ یکی اینکه آقای احمدینژاد به این نتیجه رسیده که نزدیکی او به آقای مشایی و سخنانی که آقای مشایی مطرح کردند باعث شده که ریزشی در بین هوادارانش داشته باشد و فاصلهای بین او و علاقمندانش که موتور محترک جریان او و رساندن او به ریاست جمهوری بودند را ایجاد کرده است. وی درباره حمایت جریان اصولگرایی از بازگشت احتمالی احمدینژاد به عرصه سیاسی گفت: اصولگرایی به عنوان یک جریان منسجم و واحد که بتوانند تصمیمی مشترک اتخاذ کنند، عملا تحقق بیرونی ندارد، بلکه جریانهای متفاوتی را شامل میشود که هریک دارای گرایشهای مختلفی هستند. به هر صورت در اینکه آقای دکتر احمدینژاد اقبالی در بخشی از گرایشهای درون اصولگرایی دارد، تردیدی نیست، چراکه علاقمندان و هوادارانی دارند که برخی به صورت جریانی و برخی به صورت تشکیلاتی مشغول فعالیت هستند.
آرمان نیز انتخابات مجلس دهم را «آخرین شانس برای بقای احمدینژاد» دانسته و نوشته: گرچه گفته میشود اصولگرایان و بیشتر اعضای جبهه پایداری از احمدی نژاد روی برگرداندهاند اما این خبر بیشتر به تاکتیک انتخاباتی شباهت دارد چون شنیده میشود که احمدی نژاد در تماسهای جداگانه با شخصیتهای اصولگرا، خواهان دیدار با آنها شده است. به نظر میرسد احمدی نژاد میخواهد در این تماس اصولگرایان را متوجه قدرت گرفتن طیف اعتدال طلب در مقابل اصولگرایان بکند. با توجه به حمایت قاطعانه آیت اللههاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و شیخعلیاکبر ناطق نوری در انتخابات سال گذشته که به پیروزی شیخ دیپلمات حسن روحانی منجر شد، این وحدت برای اصولگرایان تندرو که جبهه پایداری و شخص احمدی نژاد خوشایند نیست و آنها برای اینکه در صحنه سیاست همچنان باقی بمانند و اسمشان بر سر زبانان باشد، باید از این مثلث نیرومند اعتدال عبور کنند که برای آنها کاری بس سخت و طاقت فرساست. حال باید منتظر بود و دید احمدی نژاد ، اصول گرایان و جبهه پایداری برای بقا در سیاست چه تصمیمی خواهند گرفت، آنها خوب میدانند که از دست دادن مجلس دهم، یعنی خداحافظی طولانی مدت این جریان با فضای سیاسی کشور.
پس از یک سال
کنفرانس خبری رئیس جمهور در سالگرد پیروزی انتخاباتی با تیتر «نهادهای ملی نمیتوانند اپوزیسیون دولت باشند» مورد توجه روزنامههای هوادار دولت قرار گرفته است.
اعتماد در بخشی از گزارش خود از دیدار رئیس جمهور با رقبای انتخاباتی خود در مطلبی با تیتر «پایگاههای اجتماعی دولت را تضعیف نكنند» نوشته: محمد غرضی از افراد حاضر در این نشست توضیحات بیشتری از این نشست به «اعتماد» میدهد و میگوید: رئیس جمهور تأكید داشت كه اگر 15 میلیونی كه به پای صندوقهای رأی نیامدند هم با رضایت كامل به پای صندوقها میآمدند، حالا دولت در عرصه بینالمللی با سختیهای كمتری مواجه بود.
وی ادامه داد: ما نیز در این نشست دوستانه شركت كردیم تا نشان دهیم كه یكپارچه هستیم و نه تنها رقابت نداریم كه با هم رفاقت هم داریم و تنها دارای پایگاههای اجتماعی مختلفی هستیم. غرضی یادآور شد: دولت تدبیر و امید مستقر شده و در انجام وظایفش نیز فعال است و ما رقبای انتخاباتی سال گذشته نیز به این نشست رفتیم تا به دولت «خسته نباشید» بگوییم. تلاش اصلی این بود كه برای آینده كشور روی نیروها اجماع شود. كاندیدای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در ادامه تشریح این جلسه اظهار داشت: در این جلسه مطرح شد كه پایگاههای اجتماعی هر یك از كاندیداها حق حرف زدن دارند اما نباید این حرف زدن در مسیر تضعیف دولت باشد. دولت نیز باید با صبوری به خرج بدهد.
وی تأكید كرد: البته اعضا تأكید داشتند كه هیچ كدام از پایگاههای اجتماعی نباید چوب لای چرخ دولت بگذارند و استنباط خود من نیز این است كه آقای روحانی تحمل بالایی در برابر این حملات دارد. غرضی در پاسخ به این سوال كه آیا انتقادی هم از سوی حاضران به رییس جمهور وارد شد یا خیر؟ نیز گفت: نه انتقادی به آن شكل وارد نشد چراكه فضای جلسه اصلاآن گونه نبود كه انتقادی مطرح شد بلكه یك فضای دوستانه میان سیاستمدارانی بودكه روزی میخواستند مسوولیت كشور را بپذیرند اما امروز تنها خواسته شان موفقیت دولت است.
مهدی یاراحمدی خراسانی هم در یادداشت روز خراسان در تقد کارنامه دولت نوشته: اکنون بعد از یک سال از عمر دولت یازدهم برخی مسائل(غیر از مسائل سیاست داخلی و خارجی کشور که در مجالی دیگر باید به آن پرداخت) وجود دارد که به نظر میرسد میبایست نسبت به آن رویکرد متفاوتی اتخاذ شود که برخی از آنها به شرح زیر است:
اول: دکتر روحانی در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری با درک مناسب از شرایط، فشارها و محدودیتهای فراوان مردم در عرصه اقتصادی وعدههای فراوانی برای حل این مشکلات داد. هرچند امروز بعد از یک سال از عمر دولت کمابیش اتفاقات مناسبی از قبیل؛ کنترل نسبی قیمتها، مدیریت هیجانات بازار سکه و ارز و یا تحول نظام سلامت افتاده است اما به نظر میرسد این مسیر طولانی عزم، تدبیر و سرعت عمل بیشتری میطلبد. مثلاً دولت فعلی هنوز طرح ویژه ای برای افزایش فرصتهای شغلی ارائه نداده است. ضمن اینکه به هر حال مواردی همچون؛ اهدای سبد کالا به مردم و یا اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها طرحهای خوبی بودند که به دلیل عدم اجرای مناسب به وجهه دولت آسیب فراوانی وارد کردند. همچنین نکته دیگر که باید بدان اشاره کرد عدم مشاهده عملی رویکرد اقتصاد مقاومتی در جهت گیریهای دولت علی رغم سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب میباشد.
دوم: مخالفت و انتقاد، در سطح و چارچوبی تعریف شده لازمه وجود یک جامعه پویاست. اما به نظر میرسد در برخی از موارد ادبیات گفتاری دولت در مواجهه با منتقدین از رویکرد اعتدالی مورد اشاره رئیس جمهور فاصله دارد. به قسمی که در یک سال اخیر در بین گروههای مختلف مردم و یا بعضاً نخبگان سیاسی اجتماعی کشور نسبت به برخی اظهارات رئیس جمهور گلایهها و نارضایتیهایی ایجاد گردیده است.
سوم: یکی از ویژگیهای مثبت دولت یازدهم بهره مندی رئیس جمهور از نیروهای توانمند و مجرب در مناصب مهم دولتی بود. این اتفاق از آنجا اهمیت دارد که مردم در دولت نهم و دهم بعضاً شاهد انتصاب افراد در مسئولیتهای مهم و کلیدی بودند که قبلاً در جایگاههای مناسبی امتحان خود را پس نداده بودند. اما به نظر میرسد این رویکرد در ارتباط با برخی گزینهها با افراط صورت گرفته است به حدی که مدیر و یا وزیر مربوطه کاملاً بازنشسته میباشد و از چالاکی و نیروی جوانی لازم برای اداره مجموعه تحت نظر خود بی بهره است.
علاوه بر این دولت در برخی از زمینههای کلان مدیریتی کشور از هماهنگی و انسجام کافی برخوردار نیست. به عنوان مثال در عرصه اقتصادی کشور دولت فاقد یک ستاد فرماندهی با توان پیش برندگی بالاست که بتواند سازمانها و وزارت خانههای مربوطه را هماهنگ و منسجم کند، البته این مسأله خاص دولت یازدهم نیست و در دولتهای پیشین نیز قابل مشاهده است.
چهارم: از نقاط قوت دولت در این دوره میتوان به رویکرد مناسب دولت در قانون گرایی اشاره کرد به گونه ای که در گزارش مجلس نیز به تصریح دولت یازدهم نسبت به دولت دهم قانون گراتر اعلام شده بود.
پنجم: بی تردید طرح تحول در نظام سلامت را میتوان مهم ترین توفیق دولت در این یک سال دانست به گونه ای که دولت با هزینه کردن درآمدهای ناشی از هدفمندی در این موضوع و همچنین جدیت و پیگیری کارشناسی و جهادی وزیر بهداشت به صورتی مشهود شرایط را برای زندگی بهتر بسیاری از مردم فراهم کرده است.
ششم: شاید بیشترین انتقادی که در یک سال اخیر به دولت یازدهم شده است انتقادات در حوزه فرهنگی است. هرچند ناگفته پیداست که فعالیتهای فرهنگی بسیار حساس و پیچیده بوده و اثرات آن در بلند مدت خود را نشان میدهد اما امروز بعد از یکسال به نظر میرسد در عرصه فرهنگی کشور نقشه راه و برنامه منسجمی وجود ندارد و برخی از جهت گیریهای دولت در این زمینه با انتقادهای زیادی خصوصاً از سوی ائمه جمعه کشور مواجه بوده است. به نظر میرسد عملکرد تیم فرهنگی دولت در بعضی موارد مثل؛ مسائل مربوط به نمایشگاه کتاب، شبکههای اجتماعی، عفاف و حجاب، ممیزی کتاب، نظرات وزیر فرهنگ در ارتباط با فیس بوک و ... نشان میدهد برنامه جامعی که متولیان فرهنگی کشور حداقل در کلیات آن تفاهم داشته باشند وجود ندارد و امور مربوط به فرهنگ بیشتر به صورت جاری و موردی مدیریت میشود و اثری از گفتمان سازی فرهنگی و الگوسازی که از الزامات مهم فعالیتهای فرهنگی است به چشم نمی خورد.
سخن پایانی اینکه اظهار نظر در ارتباط با عملکرد یک ساله دولت و میزان رضایت مندی مردم از آن نیازمند انجام یک کار میدانی دقیق و علمی است. لذا باید از نقد افراطی و بدون منطق علیه دولت به شدت پرهیز کرد. به هر حال رئیس جمهور و وزرای کابینه تلاش زیادی از خود نشان میدهند که با جلوگیری از تکرار برخی اتفاقات نامناسب گذشته در تعامل با سایر قوا، خود را در تقابل با نهادهای حاکمیتی قرار نداده و از مرکز ثقل نظام تبعیت نمایند. یک سال از عمر دولت یازدهم گذشت ولی سه سال مهم دیگر پیش روی دولتمردان است که با همت و تلاش مضاعف وعدههای خود را عملیاتی سازند. باید فرصت اجرای برنامههای طراحی شده را به دولت بدهیم و قضاوتهای زودرس نکنیم چراکه گاهی قضاوتهای نادرست به کشور آسیب جدی وارد میکند. از یاد نبرده ایم که در جریان معرفی کابینه به مجلس رئیس جمهور دغدغه خود را نسبت به بهره مندی مناسب از فرصت و زمان نشان داده است. پس اکنون توقع عمومی بر آن است که دولت یازدهم در ادامه راه با درک محدودیتهای زمانی و مجاهدت و تلاش بیشتر زمینه تحقق مدیریت جهادی در عرصه فرهنگ و اقتصاد کشور را فراهم سازد.