مرور روزنامه‌های پنجشنبه هفدهم مهرماه؛

برداشت متفاوت روزنامه‌ها از مخالفان رسیدن به توافق هسته‌ای

با نزدیک شدن به پایان مهلت زمانی رسیدن به توافق جامع هسته‌ای و در حالی که یک روزنامه از قریب‌الوقوع بودن توافق سخن می‌گوید، کیهان به دفاع از مخالفین رسیدن به توافق هسته‌ای پرداخته است. سخنان سخنگو‌ دولت درباره رفع حصر، قانون جدید امر به معروف و نهی از منکر و اوضاع در مرزهای سوریه و ترکیه، دیگر مطالب مهم روزنامه‌های پایان هفته هستند.
کد خبر: ۴۴۰۶۶۳
|
۱۷ مهر ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۱ 09 October 2014
|
16136 بازدید
برداشت متفاوت روزنامه‌ها از مخالفان رسیدن به توافق هسته‌ایبا نزدیک شدن به پایان مهلت زمانی رسیدن به توافق جامع هسته‌ای و در حالی که یک روزنامه از قریب‌الوقوع بودن توافق سخن می‌گوید، کیهان به دفاع از مخالفین رسیدن به توافق هسته‌ای پرداخته است. سخنان سخنگو‌ دولت درباره رفع حصر، قانون جدید امر به معروف و نهی از منکر و اوضاع در مرزهای سوریه و ترکیه، دیگر مطالب مهم روزنامه‌های پایان هفته هستند.

برداشت متفاوت روزنامه‌ها از مخالفین رسیدن به توافق هسته‌ای


امیر موسوی در یادداشتی در روزنامه آرمان با تیتر «و ناگهان توافق» نوشته است: یک سال کم‌کم به ‌سر رسید و به ۳ آذر نزدیک می‌شویم. نزدیک شدن به این زمان بیم‌ها و امید‌ها را برای رسیدن به یک توافق افزایش داده است. هر دو طرف ایرانی و آمریکایی معتقدند باید طوری توافق نگارش شود که حداکثر منافع برای دو طرف محفوظ بماند. هر دو طرف نیز از سوی افرادی در داخل کشور‌ها تحت فشار هستند تا از رسیدن به توافق منصرف شوند. اگر افرادی هستند که برخلاف مصلحت، با وی‌ترین دلواپسی در برابر دولت موضع‌گیری می‌کنند در آمریکا سه گروه با سه انگیزه متفاوت سعی دارند در راه ایجاد توافق بین ایران و آمریکا اخلال ایجاد کنند. گروه اول جمهوری‌خواهانی هستند که در کنگره آمریکا قدرت زیادی دارند و علاقه ندارند دولت دموکرات باراک اوباما این پرونده پیچیده را به سرانجام برساند. گروه دوم لابی قدرتمند صهیونیست در آمریکاست که علاقه‌مند است کار ایران و آمریکا به جنگ بکشد و لابی سومی که علیه توافق به دولت اوباما فشار می‌آورد برخی کشورهای همسایه ایران هستند که علاقه به حل و فصل مناقشات هسته‌ای کشورمان ندارند و کشورهایی از عربستان تا ترکیه را شامل می‌شوند. لذا پیچیدگی‌های این توافق برای طرف آمریکایی بیشتر از طرف ایرانی است. با این حال بر اساس گفته‌های آمانو یا دکتر صالحی گزارش‌های اخیر آژانس از فعالیت‌های هسته‌ای کشورمان مثبت بوده و همین مسأله امید رسیدن به توافق را افزایش می‌دهد.

اوباما امروز بر سر یک دو راهی قرار دارد؛ دوراهی توافق و عدم توافق با ایران. امروز لابی صهیونیستی علاقه‌مند است با توجه به شکل‌گیری یک ائتلاف نظامی در منطقه، آتش جنگ را به مرزهای ایران بکشد و با توجه به اینکه از‌‌ همان ابتدا هم طوری برنامه‌ریزی شده بود که کشورهایی مثل ترکیه و عربستان در آن نقش آفرینی کنند، چنین گزینه‌ای برای آسیب زدن به ایران غیرممکن نیست. با این حال به‌ رغم فعالیت‌های گسترده سیا و موساد و ام‌آی۶ هنوز هم قدرت نظامی ایران برای آمریکایی‌ها پیچیده و نامشخص است و اوباما نمی‌داند درصورت انتخاب گزینه نظامی چه سرنوشتی در انتظار او خواهد بود.

از سوی‌ دیگر تشدید تحریم‌ها نیز گزینه خوبی برای او نخواهد بود چراکه ایران به تکنولوژی غنی‌سازی دست پیدا کرده و طی مدت کوتاهی می‌تواند غنی‌سازی خود را تا سطح ۹۰درصد افزایش دهد که این خبر خوبی برای اوباما نخواهد بود. لذا به نظر می‌رسد اوباما نیز راه اول را برگزیده باشد و اگر این روز‌ها خبری از توافق منتشر نمی‌شود، ترس از فشارهای لابی‌های جمهوری‌خواهان و صهیونیست‌ها و اعراب باعث شده انتشار این خبر را تا دقیقه ۹۰ متوقف کنند تا کمترین فشار و اعتراض روی سیاستمداران آمریکا وجود داشته باشد. چنانچه در ملاقات اخیر ظریف، کری و اشتون هم احترام متقابل و ادبیات فاخر طرفین ناگفته‌های زیادی را افشا می‌کرد که مضمون جلسات محرمانه باعث آسودگی خیال طرفین شده است.

در مقابل کیهان در شروع سرمقاله خود با تیتر «دسته گلی برای قهرمان!» نوشته: دلواپسان، کاسبان تحریم، مخالفان مذاکره، تندرو‌ها... این‌ها تنها چند نمونه از برچسب‌هایی است که طی یک سال گذشته به شدت از سوی رسانه‌های بیگانه پمپاژ شده و طیف خاصی از جریانات سیاسی داخل را هدف گرفته است. برخی از رسانه‌های زنجیره‌ای داخلی نیز در این راستا کاملاً با خط مذکور هماهنگ بوده و متأسفانه باید گفت ادبیات برخی دولتمردان نیز به غبار این فضای ساختگی و غیرشفاف افزوده‌اند.

ترجیع‌بند و عصاره تمام این بازی‌ها و تبلیغات رسانه‌ای را می‌توان در این چند جمله خلاصه کرد؛ عده‌ای در جمهوری اسلامی ایران مخالف هر گونه مذاکره و مصالحه هستند! و به هر قیمتی می‌خواهند مذاکرات هسته‌ای به شکست منتهی شود! و البته دلیل این مخالفت‌ها و کارشکنی‌ها نیز منافع شخصی و مادی آنهاست!

درباره این خط خبری باید گفت؛ گزاره نخست (مخالفت عده‌ای با هرگونه مذاکره و توافق) دروغی بزرگ و گزاره دوم (منفعت شخصی حاصل از عدم توافق) تهمتی بزرگ‌تر است.

نگرانی اصلاح‌طلبان از طرح جدید امر به معروف و نهی از منکران


اعتماد با نگرانی خاصی از مصوبات دیروز مجلس در گزارشی با تیتر «نهادسازی موازی برای امر به معروف» نوشته: طرح حمایت از آمرین به معروف از پیچ اول رد شد، دیروز مجلسی‌ها کلیات این طرح را تصویب کردند: طرحی که به نظر نمی‌رسد تصویب جزییات آن هم به همین راحتی باشد. دولتی‌ها مهم‌ترین مخالفان این طرح بودند: مخالفتی آنقدر جدی که سبب شد تا مجید انصاری، معاون پارلمانی رئیس جمهوری برای نخستین بار پشت تریبون مجلس برود و با طرحی مخالفت کند. موافقان این طرح هم البته همانقدر جدی هستند. ورود چهره‌های اصلی جریان منتقد دولت همچون احمد سالک و مرتضی آقاتهرانی به میدان موافقت با این طرح حکایت از همین جدیت داشت.

هر چند در ‌‌نهایت رأی موافق ۱۵۶ نفر از مجموع ۲۰۲ نماینده حاضر در جلسه به کلیات این طرح آن را از پیچ اول گذراند اما هنوز اما و اگرهای اصلی بر سر جزییات آن باقی مانده است. چه آنکه سابقه طرح‌های سیاسی و اجتماعی مجلس هم پیش روی موافقان طرح حمایت از آمرین به معروف قرار دارد. آن‌ها به خوبی به یاد دارند که کلیات طرح اصلاح قانون احزاب هم به همین راحتی در صحن علنی رأی آورد، اما اختلاف نظرهای عمیق بر سر جزییات آن طرح را به کمیسیون تخصصی خود برگرداند.

مجید انصاری، معاون پارلمانی رئیس جمهوری هم البته در نطق مخالفت خود با کلیات این طرح خواست تا قبل از هر چیز یک بار دیگر طرح حمایت از آمرین به معروف به کمیسیون‌های قضایی و فرهنگی مجلس ارجاع داده شود. نبود ضابطه مشخص برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر محور مخالفت با این طرح بود. موافقان اما معتقد بودند که وضعیت فرهنگی جامعه آنقدر نگران کننده است که این طرح به خاطر برخی خلا‌ها نادیده گرفته نشود.

طرح حمایت از آمرین به معروف چیزی حدود پنج ماه پیش توسط مجتبی رحماندوست، نماینده تهران تهیه و بعد از آن کمیسیون مشترکی به ریاست مرتضی آقاتهرانی توسط کمیسیون‌های فرهنگی و قضایی مجلس تشکیل و مامور بررسی آن شد. دیروز از میان نمایندگان چهره‌هایی چون کمال‌الدین پیرموذن، مهرداد لاهوتی و حسین گروسی در مخالفت با این طرح صحبت کردند. اما مهم‌ترین مخالف آن دولت بود که مجید انصاری تصمیم گرفت تا شخصا به نمایندگی از قوه مجریه مخالفت با این طرح را اعلام کند. در مقابل نمایندگانی چون احمد سالک، محمد دهقان و احمد آریایی‌نژاد ترکیب ناطقان موافق طرح حمایت از آمرین به معروف را تشکیل می‌دادند. مرتضی آقاتهرانی نیز در این میان به عنوان رئیس کمیسیون مشترک بررسی این طرح دقایقی بعد از سخنان مجید انصاری دلایل خود را برای لزوم موافقت نمایندگان با طرح حمایت از آمرین به معروف بیان کرد.

کمال‌الدین پیرمؤذن نماینده اردبیل در مخالفت با کلیات این طرح گفت: «این طرح باید قابلیت قانونی داشته باشد و خلاقضایی را برطرف کند که اینگونه نیست‌». وی افزود: «متأسفانه مواد این طرح خلاف اصل ۷۵ قانون اساسی است و کار کار‌شناسی روی آن انجام نشده است‌». پیرموذن البته در تذکری کنایه وار خطاب به نمایندگان خاطرنشان کرد: «ما می‌توانیم به جای اینگونه طرح‌ها به موضوعات دیگری همچون حمایت از حقوق شهروندی، کشته شدن دستفروش‌ها و موضوعات دیگر بپردازیم‌».

مخالف بعدی کلیات این طرح «مهرداد لاهوتی» نماینده لنگرود بود که گفت: «نگرانی‌هایی وجود دارد که ما نباید از آن غافل شویم، خدای نکرده ما قانونی را وضع کنیم که بی‌نظمی در جامعه ایجاد کند‌». وی اضافه کرد: «امروز فرد بسیجی که تحت پوشش پایگاه‌ها است یا ضابطین دادگستری که‌‌ همان ماموران نیروی انتظامی هستند در مراجع قضایی مورد حمایت هستند و ما در این راستا قانون مجازات اسلامی و آیین دادرسی داریم که اختیاراتی را داده است از این روی نیاز به بیان این گونه طرح‌ها نیست‌». لاهوتی افزود: «ما نگرانیم در این طرح به برخی‌ها اختیاراتی داده شود که مشکلاتی را ایجاد کند‌».

حسین گروسی، نماینده شهریار نیز در مخالفت با کلیات این طرح گفت: «قطعا بحث امر به معروف و نهی از منکر جزو اعتقادات و ارکان نظام اسلامی است. آنچه باعث مخالفت ما شده آن است که این طرح نقش نظارتی را تبدیل به نقش دخالتی در سایر دستگاه‌ها می‌کند‌». وی نیز همچون پیرموذن معتقد بود که این طرح با اصل ۷۵ قانون اساسی مغایرت دارد. اصل ۷۵ قانون اساسی تصریح کرده است که «طرح‌های قانونی و پیشنهاد‌ها و اصلاحاتی که نمایندگان درخصوص لوایح قانونی عنوان می‌کنند و به تقلیل درآمد عمومی یا افزایش هزینه‌های عمومی می‌انجامد، در صورتی قابل طرح در مجلس است که در آن طریق جبران کاهش درآمد یا تامین هزینه جدید نیز معلوم شده باشد‌».

تغییر چهره ژئوپولتیکی خاورمیانه و آتش در دامن اردوغان


محمد بابایی در مطلبی با تیتر «آتش در دامن اردوغان» در روزنامه جوان نوشته: نزدیک به سه سال است که گفته‌می‌شود سیاست‌های ترکیه علیه سوریه آتشی است که دامن این کشور را خواهد گرفت، این مسأله روز گذشته با قیام کرد‌ها در اعتراض به همدستی دولت آنکارا با تروریست‌های داعش علیه مردم کوبانی بیش از پیش رنگ واقعیت به خود گرفت، اعتراضاتی که با سرکوب خونین نیروهای امنیتی مواجه شد و ده‌ها نفر جان خود را از دست دادند.

نیروهای امنیتی ترکیه در سرتاسر این کشور به معترضان سیاست دولت رجب طیب اردوغان نسبت به شهر کوبانی حمله کرده و چندین نفر را کشتند. دولت اردوغان به علت گسترش تظاهرات در مناطق مختلف این کشور، دربرخی از شهرهای پنج استان ازجمله استان باتمان، دیاربکر، و برخی شهرهای استان‌های مادرین، سییرت و وان حالت فوق العاده اعلام کرده است.

در این مناطق ممنوعیت تردد در خیابان‌ها اجرا می‌شود. پلیس در برخی شهر‌ها با حمله به معترضان آن‌ها را با گاز اشک آور هدف قرار داد که بر اثر آن تاکنون ۱۴تن کشته و ده‌ها تن زخمی شدند. مردم شهر دیاربکر ضد مقامات ترکیه شعار دادند که پلیس با حمله به تظاهرات کنندگان پنج تن را کشت. سه نفر در شهر «ماردین»، دو نفر در «سیرت»، یک نفر در «باتمان» و یک نفر در شهر «موش» کشته شده‌اند. پلیس ترکیه برای متفرق کردن معترضان در شهرهای استانبول و آنکارا هم از گاز اشک آور و خودروهای آب پاش استفاده کرد. این تظاهرات به دعوت حزب دموکراتیک خلق ترکیه به عنوان بزرگ‌ترین حزب کرد در این کشور برگزار شد.

شدت تظاهرات به حدی بود که دولت ترکیه مجبور شد در شش شهر این کشور منع آمد و شد اعلام کند. کردهای ترکیه دولت این کشور را متهم به همکاری با تروریست‌های ‌داعش برای نسل کشی در شهر کوبانی می‌کنند. این شهر در شمال سوریه و نزدیکی مرز ترکیه قرار دارد که از چند هفته پیش تحت حملات گروه تروریستی داعش قرار گرفته است و فعالان هشدار داده‌اند در صورت سقوط کوبانی یک نسل کشی بزرگ در این شهر اتفاق خواهد افتاد. ساکنین محلی در منطقه مرزی ترکیه در گفت‌وگو با روزنامه‌نگاران خارجی گفته‌اند که دولت ترکیه نه تنها با تروریست‌های داعش در این منطقه همکاری می‌کند بلکه مانع از ورود داوطلبان کرد برای کمک به مدافعان این شهر می‌شود.

چارلز لستر، کار‌شناس مسائل سوریه گزارش داد که حمله به کوبانی توسط تروریست‌های چچنی رهبری می‌شود که گفته‌می‌شود ارتباط نزدیکی با ترکیه دارند. از سوی دیگر «رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهور ترکیه همچنان تلاش می‌کند از شرایط کوبانی برای رسیدن به اهداف خود مبنی بر ساقط کردن دولت سوریه استفاده کند. وی با هشدار درباره احتمال قریب‌الوقوع سقوط کوبانی، ‌اعلام کرده است تا زمانی‌که امریکا گام‌های جدی‌تری در راستای تسلیح شورشیان سوری و خلع قدرت بشار اسد بر ندارد، حاضر نیست اقدام جدی‌تری در راستای مبارزه با داعش انجام دهد. ترکیه همچنین اعلام کرده که تنها در صورت برقراری منطقه پرواز ممنوع بر فراز منطقه شمال سوریه حاضر است نیروهای زمینی خود را به جنگ در کوبانی بفرستد. اما «خالد عیسی» نایب رئیس حزب اتحاد دموکراتیک کرد در واکنش به ادعاهای اردوغان و ضمن تکذیب اظهارات وی مبنی بر احتمال سقوط این شهر گفت: اردوغان از چیزی سخن می‌گوید که رؤیایش است ولی عین‌العرب استوار است و پیروز خواهد شد.

کمال قلیچداراوغلو، رهبر حزب جمهوری خلق که بزرگ‌ترین حزب مخالف دولت ترکیه است، نخست وزیر ترکیه را متهم به سوء استفاده از جنگ علیه داعش برای سرنگون کردن دولت بشار اسد کرد و گفت: داووداوغلو از این بهانه برای توجیه ساقط کردن دولت سوریه که اولویت اولش است استفاده می‌کند

نصرت الله تاجیک نیز در روزنامه اعتماد درباره «تغییر چهره ژئوپولتیکی خاورمیانه» نوشته: بار‌ها نوشته‌ام که دخالت‌های بی‌حد و حصر و ناحق امریکا در منطقه خاورمیانه بدون آنکه سیاست خارجی‌اش واجد توانمندی‌ها و شرایط لازم و کافی برای چنین دخالتی باشد، چهره ژئوپولتیکی منطقه را به هم زده است. درک جوهره تغییرات منطقه‌ای و جهانی نیازمند اطلاع از روند تاریخی تحولات، شرایط کنونی منطقه و جهان، نحوه عکس‌العمل مردم به تحولات، دقت و تجزیه و تحلیل دقیق آن‌ها و در ‌‌نهایت نیازمند قدرت تشخیص و بصیرت تحلیلگران سیاسی است. تحولات منطقه‌ای ناشی از زلزله‌های سیاسی منطقه‌ای و جهانی یا به صورت لرزه و پس لرزه‌های سیاسی ـ اجتماعی است یا فوران مذاب و گداخته‌های درونی که باعث حرکت مردم در خیابان‌ها می‌شود.

در کنار این پدیده‌ها باید جهانی شدن، انفجار اطلاعات و نزدیک شدن یا از بین رفتن فاصله‌ها را نیز افزود که مجموعا می‌توانند تأثیر بسزایی در تحولات ژئوپولتیکی داشته باشند. متعاقبا نوزایی حاصل از ساختار جدید ژئوپولتیکی جهان نو در نتیجه عوامل و روند مذکور باعث دگرگون شدن سریع ساختار سلسله مراتبی قدرت در کشور‌ها و مناطق گوناگون جهان شده است. این‌ها عواملی است که باید مد نظر سیاستمدارانی باشد که هرازگاهی در مجامع جهانی، منطقه‌ای یا دوجانبه برای تشریک مساعی در حل مشکلات جهان گرد هم می‌آیند. اینکه بعد از سه سال که زیرساخت‌های یکی از مهم‌ترین کشورهای منطقه مانند سوریه توسط دخالت مستقیم و غیرمستقیم امریکا و هم پیمانان منطقه‌ای‌اش همچون عربستان، ترکیه و قطر نابود شود و اکنون آقای اوباما در مجمع مذکور بگوید «تنها راه باقیمانده برای جنگ داخلی سوریه، (راه حل) سیاسی است»، از موارد عذر بد‌تر از گناه است.

ایشان گویا توجه ندارد که هم پیمانان امریکا خواسته‌های مدنی شهروندان سوری را به فاز نظامی وارد کرده و سفارت امریکا در دمشق نقش مهمی در این امر داشت. اجازه دهید با یک مثال موردی در زمینه چگونگی دخالت امریکا و سترون ماندن خیزش مردم منطقه خاورمیانه عربی و شمال آفریقا در کشورهای مختلف از سال ۲۰۱۱ به بعد که به بهار عربی معروف شد، این ادعا را توضیح دهم. امید است که حوادث و تحولات ناشی از بهار عربی موجب شکسته شدن عینکی که امریکا از ورای آن خاور میانه را می‌بیند شود و اجازه دهد که مردم منطقه و امریکا واقعیات را آن طور که هستند ببینند تا خود حرکت آتی خویش را تنظیم کنند. خشم و ناامیدی‌ای که به خیابان‌های تونس، قاهره، صنعا، منامه، امان، حتی به نوعی درعا و دیگر شهرهای منطقه سرازیر شد باید روشن کرده باشد که تغییرات در خاورمیانه، چه امریکا، دوستانش و حکومت‌های وابسته به او بخواهند و چه نخواهند، آغاز شده است. سوال در مورد «خوشایند بودن» یا «خوشایند نبودن» نیست بلکه سوال این است که «چه وقت» و «چگونه» این تحولات به بار خواهد نشست؟ آنچه تاکنون اتفاق افتاده است پیش درآمد این تحولات است و منحرف کردن روند، جهت و شدت خواست مردم کمک زیادی به مخالفان این تغییرات نمی‌کند.

اگرچه خیلی‌ها معتقدند که بهار عربی توسط امریکا بود یا مدیریت شد که متأسفانه تا حدی هم درست است، ولی نباید آن را از این زوایه دید که ممکن است این اقدام امریکا پایانی بر تنش‌ها و تضاد بین منافع و ارزش‌های گروه‌های درگیر در این تحولات باشد. به عبارت دیگر، تنش‌ها و تضاد بین منافع کوتاه مدت (منافع اقتصادی) و بلندمدت (ارزش‌ها) غربی در خاورمیانه بیانگر جوهره این تحولات نیست بلکه نشان دهنده جنبه و کیفیت دخالت خارجی یا نحوه روبه رو شدن با این تحولات است. یعنی به طور مثال اگرچه غرب و در راس آن امریکا در حوزه نظری به دو دلیل مدت مدیدی است که حامی دموکراسی و حق تعیین سرنوشت توسط ملت‌ها بوده است: ۱ ـ این حمایت را اخلاقا اقدام درستی می‌دانست و ۲ ـ این حمایت ابزار مهمی برای جلوگیری از جنگ‌هایی است که تهدید کننده منافع حیاتی غرب است. اما در حوزه عملی، متأسفانه امریکا این علایق و ارزش‌ها را به دو دلیل در خاورمیانه به کنار نهاده و فراموش کرده است: ۱ ـ ممکن بود منجر به دشمنی حکومت‌های عربی با امریکا شود و ۲ ـ امریکا با نگرانی‌های زیادی در منطقه روبه رو بود که رفع آن‌ها همکاری هم پیمانان عربی امریکا را می‌طلبید. هزینه این همکاری، نادیده گرفتن ارزش‌های به ظاهر مورد حمایت امریکا و منافع بلندمدت غرب در تحولات تدریجی و صلح آمیز منطقه بود. بررسی و تجزیه و تحلیل این چهار عامل در ماتریسی دو در دو نتایج جالبی به دنبال خواهد داشت که خود موضوع مقاله جداگانه‌ای است، اما تصور این ماتریس کاملارفتار متناقض امریکا و به هم ریختگی ژئوپولتیک منطقه را به خوبی نشان می‌دهد.

موضع دولت درباره ادامه حصر


روزنامه‌های هوادار دولت به استقبال سخنان سخنگوی کابینه در پاسخ به سوالی درباره حصر رفته‌اند. شرق در ابتدای گزارشی از مواضع دیروز نوبخت با تیتر «دولت بی‌تفاوت نیست» نوشته: سخنگوی دولت درباره نامه علی مطهری، نماینده مردم تهران به حسن روحانی گفت: «آقای مطهری نماینده محترم، شجاع، متدین و صریح‌اللهجه هستند و براساس آنچه وظیفه قانونی خود است عمل می‌کنند؛ اما قطعا همه اطلاعات پیش ایشان نیست، دولت در پاره‌ای موارد که ضروری نمی‌داند موضوعی را رسانه‌ای نمی‌کند‌». علی مطهری در نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهوری، نسبت به عدم اجرای برخی اصول قانون اساسی به حسن روحانی تذکر داده بود. او در این نامه عنوان کرده بود که اگر در رفع حصر موسوی و کروبی مسامحه کنید «سوال از رئیس‌جمهوری» مطرح خواهد شد. محمدباقر نوبخت در همین‌باره روز گذشته در حاشیه جلسه هیات‌دولت تأکید کرد: «دولت قطعا نسبت به این موضوع بی‌تفاوت نیست و ما بر خود فرض می‌دانیم تعهداتی که جناب آقای رئیس‌جمهور در مبارزات انتخاباتیشان به مردم داده‌اند را انجام دهیم‌». نوبخت افزود: «شما نباید از دولت اعتدالگرا که با تدبیر کار می‌کند، انتظار داشته باشید که در حد یک خبر حرف‌هایی در جهت اغنای احساسات مردم بزند و این موضوع را کافی بداند. ما می‌خواهیم در رابطه با آرامش جامعه کار کنیم‌».

این مواضع سبب عصبانیت کیهان شده که در یکی از خبرهای ویژه خود با تیتر «سخنگوی دولت یا کارگزار فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸؟!» نوشته: سخنگوی دولت دیروز درباره نامه مطهری به روحانی (با موضوع حصر برخی سران فتنه) گفت: آقای مطهری نماینده محترم، شجاع، متدین و صریح‌اللهجه هستند و براساس آنچه وظیفه قانونی خود است اظهارنظر می‌کند اما قطعا همه اطلاعات پیش ایشان نیست، دولت در پاره‌ای موارد که ضروری نمی‌داند، موضوعی را رسانه‌ای نمی‌کند. وی افزود: دولت قطعا نسبت به این موضوع بی‌تفاوت نیست و ما بر خود فرض می‌دانیم تعهداتی که جناب آقای رئیس‌جمهور فرمودند را انجام دهیم.

این اظهارنظر در حالی است که رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای هیأت دولت، نسبت به خلط جناح‌بندی‌های سیاسی با خط قرمز نظام نسبت به فتنه هشدار دادند و تأکید کردند «علایق اعضای دولت به برخی جناح‌های سیاسی اشکالی ندارد اما دولت و اعضای آن نباید اسیر جناح‌بندی‌ها شوند... در موضوع جناح‌بندی‌های سیاسی همواره تأکید بر رفاقت و انس با یکدیگر است اما در برخی موارد مسأله متفاوت است و باید حتما خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند. مسأله فتنه و فتنه‌گران از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همان‌گونه که در جلسه رأی اعتماد خود بر فاصله‌گذاری با آن تأکید کردند همچنان بر آن پایبند باشند.

علی مطهری نیز پیش از این با اشاره به دیدار خود به همراهی جمعی از هنرمندان و خانواده‌های شهدا با رهبر معظم انقلاب و طرح موضوع حصر گفته بود: ایشان (رهبری) فرمودند: «من قبلا درباره بصیرت صحبت کرده‌ام و اینکه نباید راه شهدا و راه انقلاب را گم کنیم. جرم این‌ها بزرگ است و اگر امام (ره) بودند شدید‌تر برخورد می‌کردند. اگر این‌ها محاکمه شوند حکمشان خیلی سنگین خواهد بود و قطعا شما راضی نخواهید بود. ما اکنون به این‌ها ملاطفت کرده‌ایم‌».

با این اوصاف و با عنایت به خیانت و جنایت بزرگی که از سوی سران فتنه در کشور رخ داد، باید از آقای نوبخت پرسید ایشان سخنگوی دولت جمهوری اسلامی است یا وکیل و گماشته خائنین به کشور و نظام جمهوری اسلامی؟!




اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟