انتخابات اخیر آمریکا و کنترل یافتن جمهوریخواهان بر سنای این کشور، مهمترین موضوع روزنامههای آخر هفته است. پیشبینی آینده روابط رئیس مجلس با اصولگرایان دیگر مساله مهمی است که ذیل خبر تشکیل حزبی با محوریت لاریجانی مورد بررسی قرار گرفته است. یکی از نمایندگان هوادار دولت نیز مدعی شده که دولت از مجلس فعلی قطع امید کرده است.
مشاور روحانی: ايران نتيجه انتخابات سنا را تعيين كرد!
بررسی تاثیر انتخابات اخیر آمریکا و پیروزی جمهوریخواهان مهمترین مساله روزنامههای امروز است. دنیای اقتصاد در بخشی از مطلبی با عنوان «پایان عصر اوباما؟» در این باره نوشته: روز سهشنبه، پیروزی جمهوریخواهان در شرایطی رقم خورد که این نمایندگان بیشترین انتقاد را از مدیریت باراک اوباما داشتهاند. جمهوریخواهان گفتهاند که در نظر دارند برنامههایی مثل مهاجرت و راهکار باراک اوباما را برای کسری بودجه روی هوا ببرند. از نظر جمهوریخواهان این برنامهها دیگر اولویتی برای آمریکا محسوب نمیشود.
هماینک دموکراتها تنها کاری که میتوانند در برابر جمهوریخواهان انجام دهند، استفاده از راهکار اطاله زمان است و میتوانند با این حربه قوانین موردنظر جمهوریخواهان را به تاخیر بیندازند. این تکنیکی بوده است که جمهوریخواهان پیش از اینکه اکثریت را به دست گیرند از آن استفاده میکردهاند. اینک باید منتظر ماند و دید که آیا کنگره میتواند سدی در برابر باراک اوباما باشد یا نه. نحوه تبلیغات جمهوریخواهان در ایام انتخابات نشان میدهد که جمهوریخواهان شمشیر را از رو بستهاند و قصد سد کردن برنامههای اوباما را دارند. اما رهبر تازه سنا، میچ مککانل ضمن رد این ادعا گفته است که سیستم دو حزبی به معنای دعوای همیشگی نیست.
با وجود این او ضمن انتقاد از اوباما گفت: تا به امروز، مدیریت رئیسجمهوری بهگونهای بوده است که سعی داشته به مردم آمریکا بگوید چه چیزی برای آنها خوب است. سپس، اگر برنامه وی سرانجام مناسبی پیدا نمیکرد، او کسانی را سرزنش میکرد که به ادعای وی مانع پیشبرد برنامههای وی میشدهاند.
دموکراتها که پس از 8 سال اکثریت را در سنا از دست دادهاند، در برابر سخنان مککانل که ندای پیروزی سر میدهد، میگویند که مردم این کشور از دو حزب میخواهند که در کنار هم مشکلات را حل کنند. هری رید که تا پیش از چهارم نوامبر، رهبر سنا بود، ضمن تبریک به مککانل گفته که این خواسته مردم است تا دو حزب با هم کار کنند. با این حال، جمهوریخواهان با بسیاری از قوانین و طرحهای دولت اوباما در مجلس نمایندگان مخالفت کردهاند. آنها زمانی که در اقلیت بودهاند، (در سنا ۴۵ به ۵۳ و دو نماینده مستقل عمدتا هوادار دموکرات) نتوانستند آنگونه که میخواهند برنامههای باراک اوباما را زمینگیر کنند، اما حالا میتوانند سدی بلند برای برنامههای دو سال آتی اوباما باشند.
حتی برخی از جمهوریخواهان پس از پیروزی در انتخابات چهارم نوامبر، بازی را به زمین انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 کشاندهاند و میگویند که با این پیروزی شرایط برای نامزدی هیلاری رودهام کلینتون هم سختتر شده است. آنها میگویند که جمهوریخواهان در حوزههایی پیروز شدهاند که تا پیش از این تصور میشده این زمین بازی برای دموکراتها بوده است؛ همچنین برخی دیگر میگویند در انتخابات کلرادو، اودالِ دموکرات سعی داشته که از گاردنر چهرهای ضدزن بسازد، بهرغم همه این تبلیغات، وی توانست اودال را در این انتخابات پس بزند. برخی میگویند که جامعه آمریکا آمادگی پذیرش یک رئیسجمهوری زن را ندارد.
ساسان آقايي در بخش پایانی مطلبش با عنوان « واشنگتن تغيير چهره داد» در روزنامه اعتماد در باره سرنوشت اوباما نوشته: شش سال پيش كه اين بدمن سرنوشت قطار واشنگتن را به دست گرفت، كاريكاتورهاي زيادي در رسانه هاي امريكايي با اين تعبير منتشر شد كه نشان مي دادند، يك سياهپوست در نقش يك «خدمتگزار» به «كاخ سفيد» مي رود تا ريخت وپاش ها و ظرف و ظروف هاي شكسته ناشي از بدمستي ها و خوشگذراني هاي اربابان سفيد «محافظه كار» را جمع و جور كند و به اوضاع سروساماني دهد، آن مردي كه قرار بود اين نقش را انجام دهد، انگار ترجيح داد به جاي مرتب كردن بي نظمي ها، فونداسيون را بكوبد و يك بناي نو بسازد اما دو سال ديگر كه باراك اوباما جاي خود را به رييس جمهور بعدي بدهد، اين رييس جمهور چه كلينتون دموكرات ها باشد چه بوش جمهوريخواهان، به نظر مي رسد كاريكاتونيست هاي امريكايي، كارتون هايي را به تصوير خواهند كشيد كه رييس جمهور جديد را با يك كلاه ايمني وسط معركه يي از سنگ و آجر و سيمان و فولاد نشان مي دهد كه بايد ويرانه ساختمان قبلي را دوباره تجديدبنا كند.
اعتماد در عین حال تفسیر خاص مشاور روحانی از چرایی شکست هم حزبیهای اوباما را در مطلبی با عنوان «ابوطالبي:ايران نتيجه انتخابات سنا را تعيين كرد» پوشش داده و نوشته: حميد ابوطالبي معاون سياسي دفتر رييس جمهور در صفحه توييتر خود با اشاره به انتخابات امريكا و نتايج آن نوشت: انتخابات امريكا در حال پايان يافتن است و جمهوريخواهان، هر دو مجلس نمايندگان و سنا را با اكثريت در كنگره به دست گرفته و در فرمانداري ها برنده شده اند. وي با بيان اينكه حساسيت موضوعات سياست خارجي براي اين انتخابات به حدي بود كه موفقيت هاي اوباما در حوزه اقتصاد، نتوانست براي او پيروزي سياسي به ارمغان آورد، اظهار داشت: شكست در تبديل موفقيت اقتصادي به پيروزي سياسي، به جهت تحولات اثرگذار از خليج فارس تا درياي سياه و ايجاد هراسي ملي از آن در امريكا با جمهوريخواهان بود. معاون سياسي دفتر رييس جمهور سه بحران امريكا را شامل انحصار تعاملات با ايران به موضوع هسته اي، عدم موفقيت امريكا در سركوبي داعش و بي تفاوتي استراتژيك امريكا در موضوع اوكراين خواند و گفت: اين يعني شكست در تعامل همه جانبه با ايران، عدم توانايي در ايجاد ائتلاف و مماشات با عربستان در تجهيز داعش و موفقيت روسيه در شكست استراتژيك غرب در اوكراين. وي ادامه داد: در دو موضوع نخست، ايران، علاوه بر بازيگر اصلي بودن، دست برتر را هم دارد و نظرات دقيق مقام معظم رهبري و سياست رييس جمهور، اين دگرگوني در امريكا را رقم زد. ابوطالبي با بيان اينكه اكنون براي انتخابات رياست جمهوري ، هر دو حزب امريكا به ايران احتياج دارند، خاطرنشان كرد: به خصوص جمهوريخواهان كه مي كوشند در سياست خارجي تحول ايجاد كنند. معاون سياسي دفتر رييس جمهوري يادآور شد: لذا هر دو حزب امريكا به دنبال رسيدن به تفاهم هسته يي با ايران و تحصيل همكاري استراتژيك ايران در مسائل منطقه به ويژه در مبارزه با داعش و... خواهند بود. ابوطالبي ضرورت هاي اين تعامل را احترام به حقوق ملت ايران، اعتراف امريكا به قدرت منطقه يي ايران و پذيرش آن به عنوان اصلي ترين بازيگر در تعاملات منطقه يي خواند و افزود: اين تحول الزاماتي دارد، اگر چه باز هم، اين مي تواند فرصت خوب تعامل و حل مساله هسته يي و مقابله با افراطي گري و سركوب تروريسم در عراق و سوريه باشد.
چندین روزنامه نیز به بررسی نتایج انتخابات امریکا پرداختهاند. ابتکار در بخشی از سرمقاله خود با عنوان «محافظه کاران آمريکايي با دلواپسان وطني همداستان ميشوند؟» در این باره نوشته: کنار رفتن حاميان دموکرات دولت از رهبري سنا در آمريکا، به همان نسبت براي دولت نسبتا اصلاح طلب ايران اهميت دارد که سياست هاي دولت اوباما را ميتواند متاثر کند، چرا که تحت فشار قرار دادن دولت در تغيير سياست مذاکره با ايران و حتي تغيير سياست اوباما در قبال دولت سوريه، ميتواند زمينه مسدود کردن پنجره نوبنياد «اعتماد» ميان دو کشور ايران و آمريکا را فراهم آورد.
روي ديگر مخاطره اين تغيير ساختار سياسي در کنگره (سنا) البته در انگيزه دلواپسان داخلي در ايران پنهان است که درست شبيه به محافظه کاران آمريکايي دل خوشي از توافق هسته اي ندارند و به قولي از آشفته بازار تحريم، در پي کسب سود خود هستند! بي شک اين سوال ذهن بسياري را به خود مشغول کرده که واگذاري رهبري سنا به مخالفان دولت اوباما در روزهايي که دلواپسان داخلي منتظرند تا زير يک خم مذاکرات هسته اي را بگيرند و دولت و وزير خارجه را خاک کنند، چه تبعاتي ميتواند براي دولت و روند شکستن سد تحريم، داشته باشد؟ آيا انتخاب «ميچ مککانل»، سناتور جمهوريخواه به جاي «هري ريد» دموکرات، ميتواند روند مذاکرات هسته اي ايران و 1+5 را متوقف يا لااقل دستخوش تغيير محسوسي کند؟
لغو آرام آرام تحريم هاي آمريکا که اغلب از سوي کنگره بر عليه ايران وضع شده بود حالا در ابهام قرار دارد. پيشتر «وزارت دارايي آمريکا در گزارشي محرمانه اعلام کرده بود که اوباما اختيارات کافي را براي تعليق بيشتر تحريم ها بدون اجازه کنگره دارد» اما اين نکته بيش از حد با اهميت جلوه ميکند که اوباما نميتواند «براي هميشه اين تحريم ها را لغو کند» و براي رسيدن به توافق نهايي با ايران نيازمند اين است که با کنگره براي گام نهايي به توافق برسد.
پاسخ به ابهامات موجود، نيازمند توجه به اين نکته است که قوه مقننه آمريکا (کنگره ايالات متحده آمريکا از دو مجلس نمايندگان و مجلس سنا تشکيل ميشود) ميتواند دولت را تحت فشار بگذارد تا در سياست مذاکره با ايران تغيير اساسي ايجاد کند. فشاري که با ناکام ماندن مذاکرات هسته اي، از سوي محافظه کاران داخلي در ايران بر دولت وارد خواهد آمد.
تشابه رفتاري محافظه کاران و جستجوي منافع مشترک در «شکست گفتگوهاي هسته اي» در ساختار سياسي دو کشور ايران و آمريکا، بيش از پيش ضرورت توافق نهايي هسته اي را آشکار ميکند. چرا که دست بالا شدن هر کدام از جريان هاي محافظه کار و امکان اعمال سياست هاي بازدارنده از سوي قواي مقننه در دو کشور، ميتواند شيشه مذاکرات اوليه را به سنگ نقد بشکند و زمينه ادامه تخاصم ديرينه دو دولت را فراهم آورد و ايران و آمريکا را به گارد سالهاي 1358 خورشيدي بازگرداند.
امیرعلی ابوالفتح کارشناس مسائل امریکا در روزنامه دولتی ایران در باره «نقشه احتمالی جمهوریخواهان» نوشته: جمهوریخواهان که از ژانویه 2015 کنترل سنا را برعهده خواهند گرفت بشدت از سیاست خارجی باراک اوباما، رئیسجمهوری امریکا ناراضی هستند و اعتقاد دارند دولت اوباما در ارائه تصویری مقتدرانه از امریکا در جهان کوتاهی کرده است و بیتدبیریهای کاخ سفید در بحث سیاست خارجی منجر به خیزشهای کنونی در خاورمیانه شده است. جمهوریخواهان بخشی از این بیتدبیریها را در سوریه میدانند که باعث ظهور گروه تروریستی داعش شده است.
آنها خواهان اجرایی شدن سیاست مقتدرانه جورج دبلیو بوش در مقابل دشمنان و متحدان ایالات متحده هستند.
از این رو، بهنظر میرسد که جمهوریخواهان در دو سال آینده با استفاده از موقعیت خود در مجالس کنگره بویژه در سنا و کسب ریاست کمیته با نفوذ روابط خارجی سنا، دولت را وادار به تغییر رویکردهای خود در قبال مسائل سیاسی و امنیتی در خاورمیانه کنند. بهعنوان مثال میتوان پیشبینی کرد که کاخسفید و وزارتخانههای امور خارجه و دفاع بیش از گذشته ملزم شوند به گروهها و جریانهای ضد بشاراسد کمک مالی و تسلیحاتی کنند. لذا شاید بتوان پیشبینی کرد میزان درگیری امریکا در موضوع مبارزه با داعش در عراق و سوریه بیشاز پیش شود.
یکی دیگر از چالشهای کاخ سفید با کنگره جدید درباره خاورمیانه ادامه حضور نظامی امریکا در افغانستان خواهد بود. باراک اوباما خود را قهرمان خروج نظامیان امریکا در افغانستان میداند؛ اقدامی که از دید جمهوریخواهان یک اشتباه استراتژیک است. بنابراین اگر کاخ سفید بخواهد از زیرضربات سنگین جمهوریخواهان رهایی یابد بهنظر میرسد سرعت خروج نظامیان از افغانستان را کاهش دهد و چه بسا زمان خروج نظامیان را که قرار است پایان سالجاری میلادی باشد، به تأخیر بیندازد.
داوود هرمیداس باوند نیز در بخشی از یادداشتی با عنوان « زنهار انتخابات کنگره » در روزنامه آرمان در این باره نوشته: به هر صورت مسلم است انتخابات اخیر کنگره بیش از آنکه «نوید» باشد «زنهار» است چراکه این انتخابات و نتیجه آن نهتنها به نفع طرف آمریکایی نیست بلکه نگرانکننده خواهد بود. در این راستا ایران با توجه به موانع احتمالی بر سر راه مذاکرات که با پیروزی جمهوریخواهان قدرت بیشتری پیدا کرده است باید تلاش نماید تا مساله پرونده هستهای را پیش از تغییر مجلس و تا ضربالاجل تعیین شده یعنی سوم آذر به یک نتیجه منطقی برساند. آنچه جای تاسف دارد اینکه گروهی در دو طرف ماجرا هستند که منافع شخصی و جناحی آنها در ادامه یافتن تحریمها و شرایط نامساعد است و تمام تلاش خود را برای نرسیدن به یک توافق به کار میبندند. بنابراین میتوان فهمید چرا رسیدن به توافق تا این حد عدهای را برافروخته مینماید و از تمام قدرت خود برای غبارآلودکردن فضا و نرسیدن به توافق استفاده مینمایند لذا اگر توافق هستهای به نتیجهای دست نیابد و تحریمها همچنان ادامه پیدا کند این مساله موجب مشکلات اقتصادی خواهد شد. بر این اساس گروهی تنها بهدلیل ارجحیت منافع شخصی خواستار تداوم این شرایط هستند تا بتوانند سهمی از درآمدهای کلان داشته باشند لذا اگر فرایند مذاکرات با شکست مواجه شود، کنگره آمریکا با اکثریت جمهوریخواه تحریمهای بیشتری را وضع خواهد کرد.از سوی دیگر برای دولت اوباما داشتن یک دستاورد بسیار حائز اهمیت است که اگر در رابطه با توافق هستهای باشد، میتواند امتیازی مثبت برای دولت آمریکا و تیم سیاست خارجی او در کاهش انتقادات مثمرثمر باشد که بر این اساس در انتخابات ریاستجمهوری حزب دموکرات شانس بیشتری برای موفقیت پیدا خواهد کرد. بنابراین شرایط ایجاب مینماید که تا ضربالاجل تعیینشده دو طرف تلاش نمایند به یک نتیجه نهایی دست پیدا کنند. به هر حال ایران و آمریکا در رسیدن به توافق به یک عزم مشترک دست پیدا کردهاند که البته برای طرفین از اهمیتی بالایی برخوردار است.
دولت از مجلس نهم نااميد شده است
اعتماد در بخشی از مطلبی در باره روابط مجلس و دولت با طرح این مساله که «دولت از مجلس نهم نااميد شده است» نوشته: همزمان با حامد قادرمرزي، يكي ديگر از نمايندگان اصلاح طلب و هوادار دولت در مجلس نيز انتقاداتي را به شكل رابطه دولتي ها با نمايندگان همسو در مجلس وارد مي كند. عابد فتاحي، نماينده اروميه در تحليل 79 راي مثبت به محمود نيلي احمدي آبادي، وزير پيشنهادي علوم كه موفق به كسب راي اعتماد از مجلس نشد، بحث تشكيل فراكسيون اعتدال را پيش مي كشد و مي گويد كه خود دولتي ها مخالف تشكيل چنين فراكسيوني بودند. فتاحي به خبرگزاري ايسكانيوز مي گويد: «دولت نگران بود كه با تشكيل اين فراكسيون طرفداران دولت به تنهايي نتوانند كنترل را در دست بگيرند در حالي كه ما معتقد بوديم با تشكيل اين فراكسيون مي توانيم نقش آفريني كرده و به دولت كمك كنيم.»
فتاحي با بيان اينكه اگر فراكسيون اعتدال تشكيل مي شد شاهد برخي مسائل پيش آمده در سر راه دولت نبوديم، گفته: «به نظر بنده بزرگ ترين مانع در تشكيل اين فراكسيون خود دولتي ها بودند و من احساس مي كنم دولت هيچ انگيزه يي براي تشكيل چنين فراكسيوني ندارد. » رييس فراكسيون اهل سنت مجلس ادامه مي دهد: «حتي دولت با نمايندگان موافق خود در مجلس هم هيچ تماسي ندارد و اگر تماس داشت هر يك از ما نمايندگان حاميان دولت مي توانستيم دو يا سه نماينده را جذب كنيم و آراي منفي به استيضاح فرجي دانا و راي مثبت به نيلي را افزايش مي داديم. » وي با بيان اينكه ظاهرا دولت تمركز خود را بر مجلس آينده قرار داده و از اين مجلس نااميد است، تصريح كرده: «متاسفانه آنچه شاهد هستيم اين است كه دولت نمايندگان حامي خود را رها كرده است و مديران دولت روحاني حتي در استان ها هم پاسخگوي تلفن نمايندگان نيستند، لذا از آقاي روحاني مي خواهيم كه در جريان اين موضوعات باشد. » عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس مي افزايد: «برخي مديران دولت اصلاجواب تلفن هاي بنده را هم نمي دهند و حتي زماني كه به اداره ها مي روم مي گويند كه مدير نيست و مدير اداره هم خودش را به ما نمايندگان نشان نمي دهد كه اين زيبنده نمايندگان نيست. از امروز تا خرداد 95 حدود يك سال و نيم از عمر مجلس نهم باقي مانده است و ما انتظار توجه بيشتري از دولت به نمايندگان داريم. » فتاحي تصريح كرده: «بنده به عنوان يك نماينده مستقل در مجلس حضور دارم و هميشه درد اين را دارم كه مشكلات كشور و دولت برطرف شود، هرچند تاكنون حتي يك نفر از دولتي ها نيز به سراغ من نيامده كه بپرسد مشكلات دولت در مجلس و مشكلات حوزه انتخابيه ام چيست و متاسفانه بايد بگويم تنها مديراني كه جواب تماس هاي من را مي دهند مديراني هستند كه از دولت قبل عوض نشدند و ساير مديران درب هاي جلسات و اتاق هاي خود را به روي ما بسته اند. »
بازی بدون توپ لاریجانی در زمین اصولگرایان
ابتکار تشکیل حزب «رهروان» با محوريت علي لاريجانی را « تأسيس حزب براي مهار تندروها» نامیده و در این باره نوشته: جناح راست، جناح چپ؛ اصولگرايان، اصلاحطلبان؛ اين نامها به ويژه پس از انتخابات رياستجمهوري سال 76 به مراتب در ادبيات سياسي ايران شنيده شده و تا امروز نيز به کار ميرود. در حالي که بنا به تعاريف علوم سياسي، اين احزاب هستند که به طور عملي در حوزه سياست وارد ميشوند و جناحها صرفا نقش خطدهي به احزاب همسو را دارند، ساختار نصفه و نيمه حزبي در ايران باعث شده است که عملکرد سياسي اغلب با جناحها سنجيده شود و نه احزاب.
در شرايطي که اصلاحطلبان با وجود داشتن چندين تشکل و حزب، بر عملکرد جناحي تاکيد بيشتري دارند – و هر گاه با اين ديد وارد شدند، پيروز بوده و هر گاه دچار تشتت آرا شدند شکست خوردهاند – اصولگرايان به ويژه از دوره دهم رياستجمهوري به اين سو، نتيجه گرفتهاند که بايد کار عملي سياسي را در حوزه احزاب و نه جناح دنبال کنند.عملکرد انتقادبرانگيز محمود احمدينژاد – که با حمايت جناح اصولگرا به رئيسجمهوري رسيد – در دوره نهم و به ويژه دهم رياستجمهوري حتي صداي بسياري از حاميان پيشين وي را درآورد. اين در حالي بود که منتقدان عملکرد وي، جناح اصولگرا را شريک اقدامات دولت ميدانستند و از سوي ديگر خود احمدينژاد اعتقادي به خطگيري از جناح سياسي حامي خود نداشت. ظهور برخي تندرويان در ميان اصولگرايان – به ويژه جبهه پايداري – و تلاش آنها براي نقشآفريني هر چه بيشتر و موثرتر در جريان اصولگرا باعث شد اختلاف و تشتت در اين جريان بالا بگيرد. اصولگرايان که تا پيش از اين اغلب با تکيه بر چهرههاي شاخص خود و تاکيد بر راهکار جامعتين وارد عرصههاي عملي سياست ايران ميشدند، از اين جريان احساس خطر کردند. جدايي برخي چهرههاي معتدلتر اصولگرايان و پيوستن آنها به جريانهاي اعتدالي يا اصلاحطلب، درگذشت چهرههاي شاخص جريان اصولگرا و رهبران فکري اين جناح همچون آيتالله مهدوي کني و حبيبالله عسکراولادي و در نهايت ساز مخالف تندرويان اصولگرا باعث شد که اصولگرايان به دنبال بازسازي جناح خود بر پايه احزاب کارآمد بيفتند.
حزب فراگير علي لاريجاني خبري بود که هر از گاه توسط نزديکان لاريجاني منتشر ميشد ولي اطلاعات دقيقي از جزئيات آن در دسترس نبود.يک چهره نزديک به علي لاريجاني از چگونگي تشکيل اين حزب و جزئيات آن به خبرنگار ايلنا گفت: قرار بر آن بود اين کار توسط اصولگرايان معتدل و ميانهرو و به محوريت علي لاريجاني انجام پذيرد.اين شخص آگاه ادامه داد: براي پيگيري مقدمات تشکيل اين حزب، چندين جلسه هم برگزار شده است.وي در خصوص نام اين تشکل گفت: نام آن از همان واژه «رهروان» گرفته شده است و قرار است عنوان آن حزب رهروان ولايت باشد که البته هنوز اين عنوان قطعي نشده است.اين منبع آگاه در خصوص حضور محمدرضا باهنر براي تشکيل اين حزب گفت: برخي چهرههاي معتدل اصولگرا به جلسات دعوت شدهاند اما آقاي باهنر تا کنون در اين جلسات حضور نداشتهاند و از ايشان دعوت نشده است.پيشتر باهنر نيز در مصاحبهاي اعلام کرده بود براي تشکيل اين حزب از وي دعوتي به عمل نيامده است و خبري از تشکيل آن ندارد.اين چهره نزديک به لاريجاني در خصوص دلايل تشکيل اين حزب گفت: پس از فقدان مرحوم عسگراولادي و همچنين آيتالله مهدوي کني، نياز به حزب فراگيري که بتواند همه اصولگرايان يا اکثريت آنها را در بر بگيرد، بيش از گذشته احساس ميشد. به همين دليل سعي بر اين شد تا جديتر براي تشکيل اين حزب اقدام کنيم.وي همچنين افزود: اين اتفاق در مجلس هم ميتواند باعث تغييراتي شود. بدين ترتيب که اين حزب ميتواند پشتوانه محکمي براي اين باشد که راي اصولگرايان نشکند چرا که در حال حاضر آرا در فراکسيونها شکسته ميشود.وي ادامه داد: در فراکسيون تعصبي نسبت به آرا وجود ندارد اما در حزب افراد نسبت به آرا تعصب دارند.پيش از اين يک چهره نزديک به لاريجاني در خصوص تشکيل اين حزب گفته بود: در جلسات پايهگذاري اين حزب تاکيد ميشود که اين حزب فراگير به دنبال رويکرد تک حزبي نيست. مضاف بر اينکه اين حزب لزوما حزب فکري نيست. بدين معني که افراد بر اساس خواست خود در اين حزب وارد ميشوند و شاخصههاي ايدئولوژيک و گزينشي آن مطابق ساير احزاب تعريف نخواهد شد. بدين ترتيب قرار بر اين است در حزب فراگير لاريجاني، افراد پيش از ورود به تشکيلات در معرض گزينش قرار نخواهند گرفت. در عين حال حزب علي لاريجاني با هدف متحد کردن نيروهاي معتدل اصولگرا در مقابل تندروها و همچنين اعمال رويه واحد در مقابل دولت تشکيل ميشود.
شهروند نیز در بخشی از مطلبی با عنوان «بازی بدون توپ لاریجانی در زمین اصولگرایان» در این باره نوشته: به نظر میرسد لاریجانی بهدنبال تعریفی واحد از جریان نزدیک به خود در جریان رقابتهای سیاسی است، جریانی که پس از ماجرای استیضاح رضا فرجیدانا مورد انتقاد بخشی از هواداران دولت قرار گرفت. درواقع پس از آن استیضاح بود که مشخص شد محمدرضا باهنر که همواره بهعنوان چهرهای نزدیک به لاریجانی شناخته میشد به تصمیم فراکسیون رهروان تمکین نکرد و با اعضای فراکسیون اصولگرایان (منتقدان لاریجانی و دولت) در یک صف قرار گرفت. به بیانی دیگر حالا که صحبت از وحدت در میان اصولگرایان بار دیگر رونق گرفته لاریجانی بهعنوان یکی از اضلاع جریان اصولگرایی بهدنبال تعریفی مشخص از نیروهای اصولگرای معتدل داخل و خارج از مجلس است هرچند این جریان چنانکه پیشبینی میشود به احتمال زیاد هیچگاه حتی به حد اعلام رسمی تشکیل هم نرسد اما اعلام وجود آن برای اصولگرایان معتدل در این برهه زمانی ضروری به نظر میرسد. علی لاریجانی احساس میکند تشکلهایی نظیر فراکسیون رهروان ولایت در مجلس و حزب فراگیر اصولگرایان (البته در صورت تشکیل) خواهد توانست به برونرفت اصولگرایان معتدل نزدیک به وی از شرایط فعلی کمک کند. اگر قرار باشد در آینده وحدتی میان اصولگرایان شکل بگیرد بهتر است جریانهای مختلف اصولگرا به تعریفی مشخص از مواضع خود دست یابند. خاطره اختلافات در جلسات ٨+٧ هنوز از یاد بسیاری از اصولگرایان نرفته است، زمانی که با وجود ریشسفیدی مرحوم عسگراولادی و آیتالله مهدویکنی هم بسیاری از اصولگرایان نتوانستند جایی در میان فهرست ٣٠نفره تهران پیدا کنند و حالا با وجود محوریت احتمالی جبهه پایداری و آیتالله مصباحیزدی در میان اصولگرایان، نزدیکان لاریجانی امید بسیار کمتری به راهیابی در میان لیست نهایی اصولگرایان خواهند داشت از اینرو اعلام غیررسمی احتمال تشکیل حزب فراگیر به رهبری لاریجانی را میتوان بازی بدون توپ رئیس مجلس برای ایجاد موازنه قدرت در جبهه سیاسی اصولگرایان دانست، بازیای که علی لاریجانی همواره نشان داده توانایی زیادی در اداره و به نتیجه رساندن آن دارد.