جدال رسانهای وکیل مهدی هاشمی و رسایی، پای شماری از نمایندگان مجلس را به برخی پروندهها باز کرده است. ادامه مذاکرات هستهای در عمان، اختلافهای مؤتلفه با دولت روحانی و مخالفت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با برداشت رئیسجمهور از حادثه کربلا، دیگر مطالب مهم روزنامههای یکشنبه است.
کد خبر: ۴۴۶۴۵۷
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۱ 02 November 2014
جدال رسانهای وکیل مهدی هاشمی و رسایی، پای شماری از نمایندگان مجلس را به برخی پروندهها باز کرده است. ادامه مذاکرات هستهای در عمان، اختلافهای مؤتلفه با دولت روحانی و مخالفت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با برداشت رئیسجمهور از حادثه کربلا، دیگر مطالب مهم روزنامههای یکشنبه است. جدال رسانهای وکیل مهدی هاشمی و رسایی
روزنامه خراسان در مطلبی با تیتر «جدال رسانهای وکیل مهدی هاشمی و رسایی» نوشته: دیروز چهاردهمین جلسه رسیدگی به پرونده مهدی هاشمی در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران، در حالی برگزار شد که همزمان خبرنگاران شاهد رفت وآمد حمید رسایی عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در دادگاه انقلاب بودند. حضوری که بیارتباط با پرونده مهدی هاشمی نبود.
خراسان از یک خبرگزاری هوادار دولت نقل کرده است که علیزاده طباطبایی وکیل هاشمی گفت: ما قبلا از رسایی به اتهام افترا و نشر اکاذیب در دادسرای ویژه روحانیت شکایت کرده بودیم اما دادسرا او را احضار نکرده بود. وی ادامه داد: من به آقای موحد که دادستان ویژه روحانیت تهران و رییس دادگاه انقلاب تهران نیز است اعتراض کرده بودم که چرا آقای رسایی را احضار نمیکنند و ایشان هم قول داده بودند که او را احضار کنند. امروز (دیروز) هم که ایشان به دادگاه آمده بودند من احتمال دادم که به همین دلیل به دادگاه آمده است ولی ایشان در بیرون دادگاه گفته بودند آمدهاند نامه ۱۱۰ نماینده را به دادگاه بدهند.
اشاره علیزاده طباطبایی به نامه ۱۱۰ نمایندهای بود که درخواست کرده بودند تا دادگاه مهدی هاشمی علنی برگزار شود و کیفرخواست و دفاعیات علنی پخش شود. به گزارش ایسنا علیزاده طباطبایی مدعی شد: خوب است که اسامی این ۱۱۰ نماینده مجلس منتشر شود تا ببینیم چند نفر از این افراد در لیست نمایندگانی هستند که از آقای رحیمی (معاون اول احمدینژاد) پول گرفتهاند.
وی تصریح کرد: آقای رسایی گفتهاند من با وکلا مصاحبه نمیکنم؛ زیرا وکلا پول میگیرند در حالی که من از سال ۸۸ تاکنون که حدود ۳۰۰ پرونده سیاسی داشتم در هیچ یک از آنها از موکلین پول نگرفتهام. علیزاده طباطبایی در پایان از حمید رسایی خواست که درباره لیستی که وکیل محمدرضا رحیمی به دادگاه ارائه داده، توضیح دهد. بعد از اظهارات وکیل مدافع مهدی هاشمی، مدتی گذشت تا اینکه رسایی از دادگاه خارج شد و در جمع خبرنگاران درباره علت حضورش در دادگاه انقلاب گفت: من نامه امضای ۱۱۰ نماینده در مورد پرونده مهدی هاشمی را تقدیم رئیس شعبه کردم زیرا مخاطب این نامه قاضی پرونده بود.
رسایی در پاسخ به سؤالی درباره درخواست مناظره وکیل مهدی هاشمی گفت: ما برای برگزاری مناظره آماده هستیم اما نه با وکلای مهدی هاشمی بلکه با شخص وی، زیرا وکلا بابت هر قدمی که در این پرونده برمی دارند حق الوکاله میگیرند و طبیعی است که به بازار گرمی بپردازند. وی افزود: پروندهای که ۱۰ میلیارد وثیقه دارد به طور قطع حق الوکاله بیشتری برایش رقم میخورد و دوست ندارم برای حق الوکاله وکلای مهدی هاشمی بهانه جدیدی ایجاد کنم تا آنها پول بیشتری بگیرند.
اما رسایی تنها در مقابل ساختمان دادگاه انقلاب به اظهارات وکیل مدافع مهدی هاشمی واکنش نشان نداد و بعد از ظهر دیروز با انتشار مطلبی در سایت شخصی خود به سیدمحمود علیزاده طباطبایی پاسخ گفت. به گزارش ایسنا، در این مطلب آمده است: «اینکه وکیل مدافع متهمی که وثیقه پرونده آن ۱۰ میلیارد تومان است ادعا میکند تاکنون نه در این پرونده و نه در ۳۰۰ پرونده سیاسی دیگر که از سال ۸۸ داشته، پولی نگرفته، همانقدر خنده دار است که مهدی هاشمی بگوید من در پرونده استات اویل و یا در بهینه سازی مصرف سوخت پاک پاکم! یعنی گربه برای رضای خدا موش میگیرد؟ در خصوص ادعای این وکیل مدافع که اسامی ۱۱۰ نماینده باید منتشر شود تا ببینیم چند نفر از آنها در لیستی هستند که از رحیمی (معاون اول سابق احمدینژاد) پول گرفتهاند، نیازی به بررسی نیست، چون موضوع کمک مالی رحیمی، در سال ۸۷ مربوط به برخی از کاندیداهای انتخابات مجلس هشتم بود که بسیاری از آنها رأی نیاوردند و وارد مجلس هشتم نشدند. آقای وکیل سرتان را با ۳۰۱ پرونده مرتبط با فتنه گران شلوغ کردهاید، ما الان در مجلس نهم هستیم که ۷۵ درصد نمایندگان آن نسبت به دور قبل تغییر پیدا کردهاند!».
در مطلب حمید رسایی همچنین آمده است: «و اما در خصوص این درخواست وکیل مدافع مهدی هاشمی از بنده که در خصوص کسانی که از رحیمی برای انتخابات کمک مالی گرفتهاند و به نوعی، خواسته بنده را به این کار متهم کند، بد نیست آقای طباطبایی مصاحبهام با یکی از رسانهها را مطالعه کند. در این مصاحبه گفتم: «اینکه آقای رحیمی مبالغی را برای انتخابات مجلس شورای اسلامی دریافت کرده و آن را در اختیار برخی قرار داده است، باید معلوم شود. در انتخابات مجلس هشتم با خود بنده تماس گرفته شد و با توجه به اینکه من کاندیدای انتخابات بودم به من گفتند که آیا شما مشکل مالی دارید یا نه، و البته دست من نیز در آن زمان خالی بود چرا که ما به جایی وصل نبودیم.
آقایی برای من پیغام فرستاد که اگر نیاز به کمک مالی دارید ملاقاتی با آقای رحیمی بکنید و از ایشان کمک بگیرید. من در آن موقع در پاسخ به این دعوت گفتم که اگر آقای رحیمی قصد کمک دارد مانند همه مبلغ خود را به شماره حسابی که اعلام کردهام واریز کند. در پاسخ به این موضع من، گفتند که اینگونه نمیشود و لازمه پرداخت کمک، دیدار با آقای رحیمی است. من هم این مسأله را نپذیرفتم که دیداری با آقای رحیمی داشته باشم. آقای رحیمی بابت این مصاحبه از بنده به دادگاه ویژه روحانیت شکایت کرد که پاسخهای لازم را دادم». برداشتهای متفاوت رئیس جمهور و جامعه مدرسین حوزه علمیه از حادثه کربلا
وطن امروز ترجیح داده اطلاعیه جامعه مدرسین به مناسبت یومالله ۱۳ آبان را با تیتر «عاشورا درس مذاکره نیست بلکه ایستادگی در برابر ظالمین است»، مورد توجه قرار دهد. این روزنامه در این باره نوشته: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با صدور اطلاعیهای ضمن گرامیداشت یومالله ۱۳ آبان تاکید کرد درس قیام امام حسین (ع) مذاکره و اماننامه نیست، بلکه عزت و ایستادگی در برابر ظالمین است. به گزارش رسا، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در اطلاعیهای به مناسبت ۱۳ آبان، سالروز تسخیر لانه جاسوسی، ضمن گرامیداشت این روز، همگان بویژه عزاداران حسینی را به برگزاری پرشور این روز دعوت کرد.
متن اطلاعیه جامعه مدرسین به این شرح است؛
بسم الله الرحمن الرحیم
۱۳ آبان ماه سالروز حماسه تسخیر لانه جاسوسی و روز مبارزه با استکبار جهانی است. این حادثه پرشور که امام عظیمالشان (ره) آن را انقلاب دوم نامیدند پاسخ کوبندهای به سالها ددمنشی، ظلمپراکنی و خوی مستکبرانه دولت ایالات متحده آمریکا بود. رژیم مستکبر آمریکا با همراهی شاه خائن پهلوی میکوشید تا فرهنگ اسلامی را نابود سازد و فرهنگ منحط غرب را جایگزین کند و در ضمن آن به بهرهکشی و استثمار ثروت عظیم ایران بپردازد اما با نهضت پرشور امام (ره) و جانفشانی ملت قهرمان ایران، انقلاب شکوهمند اسلامی به پیروزی رسید و دست آمریکا و ایادی آن از ایران اسلامی قطع شد. تقارن سیزدهم آبانماه با عاشورای حسینی پیامآور ایستادگی در برابر یزیدیان و شمرهای زمان و جانفشانی در راه اعتلای اسلام عزیز است. درس قیام امام حسین (ع) مذاکره و اماننامه نیست، بلکه عزت و ایستادگی در برابر ظالمین است چنانکه خود فرمودند: «انی لا اری الموت الاسعاده والحیاه مع الظالمین الاّ برما». جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ضمن گرامیداشت عاشورای حسینی و سیزدهم آبان روز مبارزه با استکبار جهانی، همگان بویژه عزاداران حسینی را به برگزاری پرشور این روز دعوت مینماید. چرا حمایت مؤتلفه از روحانی کمرنگ شده است؟
اعتماد از دو عامل سهم خواهی یا بازی در زمین تندروها به عنوان دلایل احتمالی کاهش حمایت مؤتلفه از دولت روحانی نام برده و نوشته است: تحلیل رفتارهای حزب مؤتلفه در سالهای اخیر آسان نبوده است چرا که هر از چندگاهی مواضع ضد و نقیضی از سوی عناصر اصلی این حزب قدیمی اصولگرایان درباره یک موضوع گرفته میشود. خودشان هم میگویند تولید و توزیع پیامهای متفاوت از این حزب درباره یک پدیده واحد، نشان و نشانه یی از آزادی بیان و آزادی عقاید مؤتلفه یی هاست. چنین است که در یک روز یکی از اعضای شورای مرکزی این حزب در مقام دفاع از اصلاح طلبان برمی خیزد و همان روز یکی دیگر از مؤتلفه یی، انتقادات تند و تیزی را نثار رفرمیستهای سیاسی ایران میکند اما حکایت مؤتلفه و روحانی، حکایت و روایت دیگری دارد. آنان جزو اولین احزابی بودند که پس از پیروزی حسن روحانی راهی نیاوران و مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام شدند تا هم پیروزی روحانی را به او تبریک بگویند و هم آنکه از آمادگی حزب خود برای کمک به دولت یازدهم پرده بردارند. همان روز بود که یکی از حاضران در این نشست مشترک به رسانهها گفت که مؤتلفه، موفقیت دولت را موفقیت خود میداند و بر این اساس پیشنهادهای و نقدهای خود را در جلسات خصوصی به روحانی منتقل خواهد کرد. آن روز مؤتلفه ییها، مرحوم حبیب الله عسگراولادی را در میان خود داشتند و گویا پیشنهادهای مؤتلفه به رییس دولت یازدهم طبق وعده قبلی در جلسات خصوصی و نامههای رسانه یی نشده راهی دفتر روحانی میشد اما گویا با رحلت حبیب الله عسگراولادی، رابطه مؤتلفه و دولت دچار تحول و تغییر شده است.
چنانچه طی ماههای اخیر مؤتلفهایها حرفهایشان و مطالباتشان را از حسن روحانی نه از کانال نامه و جلسات خصوصی که از راه رسانهها میزنند. حرفهایی که دیگر رنگ و بوی حمایتی سابق را نه تنها ندارد که تندتر از همیشه است.
چنانچه پس از موضع گیری صریح محمد نبی حبیبی، دبیرکل مؤتلفه در خصوص مخالفت با وزارت محمود نیلی دوباره این حزب با ادبیاتی مشابه آن اظهارات، هشدارهای جدیدی را از طریق بیانیه به دولت داده است، هشداری که در قالب بیانیه و به بهانه بزرگداشت ۱۳ آبان است. در این بیانیه آمده که «موضوع گفتوگوهای هسته یی نباید به مذاکرات دو سویه ایران و امریکا تبدیل شود».
از نگاه مؤتلفه این موضوع «خطری بزرگ» است که دیپلماتهای جمهوری اسلامی باید از آن حذر کنند. این سومین موضع گیری صریح مؤتلفه اسلامی بعد از انتقاد از انتصاب مدیران استانی و مخالفت با وزارت نیلی است. در بند چهار این بیانیه نیز مؤتلفه نگاه خود را به رابطه با امریکا اینچنین شرح داده است: «ملت باید خود را برای یک مبارزه درازمدت با امریکا و غرب آماده کند چون شواهد و قراین نشان میدهد آنها سرصلح و آشتی با ملت ایران ندارند.» پیش از انتقاد نبی حبیبی از انتخاب نیلی به عنوان وزیر پیشنهادی برای وزارت علوم، دبیر کل مؤتلفه از انتصابات در دولت انتقاد کرده بود.
محور اصلی این انتقاد و گلایه به کارگیری اصلاح طلبان و افرادی که سر سازگاری با حوادث ۸۸ داشتهاند بیان شده بود. اگرچه چندی بعد اسدالله بادامچیان سیاست مؤتلفه در قبال دولت را با گفتن این جملات که «معتقدیم باید همه از دولت حمایت کنند» در معرض نقد افکار عمومی قرار داد اما مواضع مؤتلفه در قبال دولت روحانی نشان از آن دارد که پس از رحلت مرحوم حبیب الله عسگراولادی، اتفاقات جدیدی در این حزب پر سابقه در شرف تکوین است، اتفاقاتی که شاید بتوان بخشهایی از آن را در همایش همگرایی اصولگرایان جستوجو کرد. جایی که اعضای سرشناس مؤتلفه کنار دست حامیان احمدینژاد و اعضای جبهه پایداری و در غیاب دیگر اصولگرایان سنتی همچون محمدرضا باهنر نشستند تا این شایبه بیش از پیش تقویت شود که مؤتلفه بیعسگراولادی قابلیت نزدیکی به گروههای نظیر جمعیت ایثارگران، رهپویان و جبهه پایداری را دارد.
از سوی دیگر، برخی خبرها حکایت از آن دارد که مؤتلفه برای صندلی خالی وزارت علوم از روحانی توقع دارد. آنچنان که یکی از اعضای شورای مرکزی این حزب در گفتوگو با «اعتماد» و درحالی که نمیخواست نامش اعلام شود، میگوید که: «مؤتلفه از روحانی توقع دارد تا یک چهره اصولگرا مانند علی عباسپور یا محمد حسن غفوری فرد را به عنوان وزیر علوم دولت یازدهم به مجلس معرفی کند.» هر چه هست شناخت مؤتلفه و شناخت مطالباتشان از دولت کار ساده یی نیست و باید به انتظار نشست و دید از این پس، این حزب اصولگرا چه رفتاری را در قبال حسن روحانی و دولت اعتدال انتخاب میکند: مواضع نزدیک به اصولگرایان سنتی یا جوانان تندروی اصولگرا؟
پادشاه عمان سلطان میانجی
نقش کشور عمان در مذاکرات هستهای به طور ویژه مورد توجه روزنامههای امروز قرار گرفته است. ابتکار درباره «پادشاه عمان سلطان میانجی» نوشته: اما دور جدید مذاکرات هستهای درحالی به میزبانی عمان برگزار میشود که در عرصه روابط بینالملل این کشور میانه رو عربی به میانجی ایران و آمریکا شهرت دارد. بخصوص بعد از توافق موقت ژنو منابع خبری به طور آشکار به نقش عمان در میانجیگری بین ایران و آمریکا اذعان کردند. با این حال به گزارش فرارو این نخستین دیدار «رسمی» و» علنی» دو مقام ارشد جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در کشوری است که سالها است به صورت پیدا و پنهان نقش میانجی در مناسبات دو کشور را برعهده داشته است و به نوعی تسهیل کننده دیپلماسی پنهان میان تهران و واشنگتن بوده است. عمان از معدود کشورهای حاشیه خلیجفارس است که رابطه گرم و صمیمی با جمهوری اسلامی ایران دارد.
این کشور همچون سایر کشورهای حاشیه خلیجفارس اتفاقا با کشورهای غرب به خصوص انگلیس و آمریکا هم رابطه خوبی دارد. همین امر سبب شده است چند باری عمان نقش میانجی میان ایران و غرب را بازی کند. تا پیش از روی کار آمدن دولت حسن روحانی، عمده تلاش عمانیها در مناسبات ایران با دو کشور آمریکا و انگلیس معطوف به آزادی ایرانیهای اسیر در آمریکا و انگلیس یا آمریکاییها و انگلیسیهای در بند ایرانیها بوده است. اما جدا از نقش عمان در آزادی افراد گرفتار در ایران یا آمریکا، واشنگتن، برای این کشور نقش دیگری نیز در نظر گرفته است؛ نقشی که دو سال پیش یکی از مقامات آمریکایی به طور رسمی از آن رونمایی کرد. اواخر دی ۹۱ بود که آرون اسنایپ، سخنگوی دفتر امور خاور نزدیک (NEA) وزارت خارجه آمریکا، در نشستی با رسانهها در سفارت آمریکا در مسقط در سخنانی با اشاره به موضوع برقراری احتمالی روابط میان ایران و آمریکا، از عمان به عنوان کشوری نام برد که میتواند وظیفه «از میان برداشتن حصارها» و میانجیگری میان دو کشور را ایفا کند. وی با اشاره به روابط نزدیک و صمیمانه عمان با ایران، این موضوع را برای آمریکا مهم دانسته و گفته بود: «کانال عمان برای ایالات متحده بسیار با اهمیت است».
پس از استقرار دولت یازدهم به ریاست حسن روحانی، نخستین مهمان خارجی رییس جمهوری جدید ایران، «سلطان میانجیگری» بود. اتفاقا با همان ماموریت سابق یعنی میانجیگری در روابط ایران و غرب به طور عام و تهران و واشنگتن به طور خاص بود. اما سومین سفر سلطان قابوس به ایران با میزبانی حسن روحانی چه پیش از سفر و چه پس از آن حاشیههای زیادی را به دنبال داشت. مهمترین گمانه زنی درباره این سفر آن زمان انتقال پیام احتمالی از واشنگتن به تهران بود. موضوعی که البته مورد تأیید وزیر خارجه ایران هم قرار گرفت. محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران در حاشیه مراسم رسمی بدرقه پادشاه عمان در مورد، سفر سلطان قابوس به تهران به صراحت بر ماموریت ویژه پادشاه عمان از جانب واشنگتن در تهران مهر تأیید زد. اما آنچه که بعدها بر ملا شد نشان داد که رایزنیهای کشورهایی دوست ایران به خصوص عمان، پیرامون روابط ایران و آمریکا فراتر از صحبت بوده است. موضوعی که در توافق مقدماتی ایران و گروه ۱+ ۵ در ژنو موسوم به برنامه اقدام مشترک تبلور پیدا کرد.
به گزارش فرارو سال گذشته در روزهای که به طور رسمی و علنی مذاکره کنندگان ارشد هستهای ایران و گروه ۱+ ۵ در ژنو سوئیس سخت مشغول ارزیابی راه حلهای متفاوت به منظور رسیدن به توافق توافق مقدماتی بودند، در مسقط عمان جلساتی در جریان بود که راه رسیدن به آن توافق مقدماتی را بیش از پیش هموار کرد. هر چند این عقیده هم مطرح است که جلسه اصلی برای رسیدن به توافق مقدماتی نه در ژنو بلکه در مسقط بر گزار شد. سال گذشته حدود دو ماه پس از رسیدن به توافق مقدماتی هستهای، مقامات دولت آمریکا اطلاعاتی محرمانه از برگزاری پنج دور مذاکره پنهان میان ایران و آمریکا را در اختیار خبرگزاری آسوشیتدپرس قرار دادهاند. منابع ناشناسی که این اطلاعات را در اختیار آسوشیتدپرس قرار داده بودند، اعلام کردند که باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، شخصا دستور برگزاری این مذاکرات محرمانه را صادر کرد تا بتواند راهی بهسوی حلوفصل دیپلماتیک بحران هستهای ایران بیابد. به گزارش آسوشیتدپرس این مذاکرات از ماه مارس ۲۰۱۳ در کشورهایی در خاورمیانه، از جمله در عمان، برگزار شد و در جریان آنها، ویلیام برنز و جیک سالیوان، دستیاران ارشد جو بایدن در امور سیاست خارجی، دستکم پنج بار با مقامات ایرانی دیدار کردند. یک دور از این گفتوگوهای محرمانه در زمان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، و چهار دور دیگر پس از روی کار آمدن دولت میانهروی حسن روحانی برگزار شد و توافق در این مذاکرات امکان توافق در ژنو را فراهم کرد. حال پس از گذشت یک سال از آخرین دور مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا در مسقط، با افتادن گرهای نسبتا کور در این مذاکرات که رسیدن ایران و گروه ۱+۵ به توافق جامع و نهایی تا پیش از پایان ضرب الاجل تعیین شده یعنی سوم آذر را با تردیدهای مواجه کرده است ایران و آمریکا تصمیم گرفتن به میزبانی «میانجی» مذاکراتی را آغاز کنند تا گره مذاکرات با حضور و یا توسط «میانجی» باز شود.
دنیای اقتصاد نیز خبر «افزایش احتمال توافق» را مهم دانسته و نوشته: همزمان با اظهارات کری، یک منبع اسرائیلی به پایگاه خبری «المانیتور» گفته است که بر اساس ارزیابی تلآویو، احتمال حصول توافق هستهای با ایران افزایش یافته است. به گزارش خبرگزاری فارس، یک منبع اسرائیلی روز جمعه پس از اعلام برنامه نشستهای آتی مذاکرات هستهای ایران و گروه موسوم به ۱+ ۵ گفت که ارزیابی تلآویو این است که طرفین به حصول توافق جامع نزدیکتر شدهاند.
این منبع اسرائیلی که با پایگاه خبری المانیتور صحبت میکرد، گفت: ارزیابی مقامات اسرائیلی بعد از رایزنیهای اخیر این است که اکنون حصول توافق هستهای محتملتر شده است. او همچنین مدعی شده است که بر اساس این توافق، ایران دستکم ۴ هزار سانتریفیوژ را حفظ میکند و به همین جهت این یک توافق بد از دید اسرائیل خواهد بود.
در همین ارتباط، یک مقام مسئول نزدیک به تیم مذاکرهکننده هستهای ایران در پاسخ به مطالب منتشره در روزنامه واشنگتن پست در مورد توافق درخصوص تعداد سانتریفیوژها گفت: «مطالب منتشره درخصوص تـوافق در زمینه تعداد سانتریفیوژهـا مورد تأیید نیست و تکذیب میشود».