افشای نقشه فشار و مذاکره توسط رهبر انقلاب، پایان زندگی خصوصی یک سیاستمدار، بهترین وقت برای خداحافظی با اقتصاد نفتی، روی خوش مالیات به اصناف، رونمایی از بسته جدید رونق مسکن، قتل سحرگاهی امام جمعه کازرون، استقبال ایران از روز قدس، کلید پرونده ۱۰ کشتی گمشده، بازنگری در قوانین مهریه، حقیقت قرن، «مقاومت» است نه معامله و «گفتوگوی ملی» یا ژست سیاسی؟! از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه نهم خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که ادامه گزارشها و تحلیلها در رابطه با قتل همسر دوم شهردار اسبق تهران و واکنشها به پوشش رسانهای این اتفاق با تیترها و عناوین مختلف در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است. بیانات رهبر انقلاب در جمع اساتید دانشگاهها با محوریت مذاکره و مقاومت نیز از دیگر محورهای برجسته روز در روزنامههای امروز است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
خرده جنایات ما انسان های شریف
ژوبین صفاری در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان خرده جنایت های ما انسان های شریف نوشت: خبر قتل همسر دوم محمدعلی نجفی همزمان با خبر قتل امام جمعه کازرون در یک روز، عریانی خشونتی را به تصویر کشید که زنگ خطر آن از مدتها قبل به صدا درآمده بود. فارغ از اینکه باید دلایل هر دو اتفاق توسط کارشناسان امر واکاوی شود؛ باید دانست که خرده تراژیکهای هولناک جامعه تا چه حد میتواند ابعاد گستردهتر از امروز به خود بگیرد. واکنشها، اما به این رخدادها به خصوص در مورد قتل میترا استاد، از آن جهت مهم است که طیف وسیعی از جامعه خواسته یا ناخواسته به ترویج خشونت دامن میزنند. بهره برداری رسانههای اصولگرا از این موضوع، ساختن لطیفه برای این رویداد و قضاوتهای عجولانه در مورد این حادثه به غیراخلاقیترین شکل ممکن نمود یافت. هرچند کاسبی از یک واقعه هولناک موضوع تازهای برای برخی از رسانهها و جریانهای سیاسی نیست، چنانکه در حوادث تروریستی پاریس نیز همان رسانهها با شعفی زیرپوستی و با تیترهایی جذاب، دست در گردن همان بیمارانی انداختند که برای مطرح شدن در شبکه های اجتماعی دست به هر اقدام غیرمعقولی میزنند.
ماجراهای پیش آمده باز هم نشان داد که برای عقب رفتن از پرتگاه زوال اجتماعی نیازمند بهره گرفتن بیشتر از علوم اجتماعی در تصمیمگیریهای کلان کشور هستیم. هرچند عدم بهرهگیری از سایر علوم مانند اقتصاد، سیاست و... در تصمیم های مهم کشور امیدی به تغییر در این زمینه بیدار نخواهد کرد، با این حال برخورد با مسئله عمیق و پیچیده بروز خشونت در جامعه، اگر همچنان به منوال نظرسنجی رئیس جمهوری از شرایط کشور باشد باید منتظر اتفاقات هولناکتری در سپهر اجتماعی کشور باشیم. محمدعلی نجفی به گفته بسیاری از کسانی که با او برخورد داشتهاند، انسانی متین، آرام و منطقی بوده است که تحصیلاتش و سایر برچسبهای مثبت دیگر او هیچکدام کمکی به عدم ارتکاب وی به جنایت نکرده است. گو اینکه باید خشم فروخوردهاش را درست زمانی که در هتل لاله دست به خودکشی زده بود واکاوی میکردند. این همان درسی است که باید از سایر خشمهای فروخورده در تک تک افراد جامعه گرفت، تا مبادا هرکدام از ما مردم عصبانی و شریف تبدیل به قاتلان بالفعل نشویم. بهتر است تصمیمسازان هرچند که دیر، اما به آمارهای جامعه عصیانزده این روزها نگاه عمیقتری داشته باشند. جامعهای که به واسطه عملکرد منفی تصمیم سازان دچار بحران معنا شده و حالا قاتلی با عضویت در یک گروه انحرافی، امام جمعه را سدِ راه ظهور امام زمان (عج) میداند و دست به یک جنایت هولناک میزند. این همان بحران بیم عنایی است که رسانههای سیاسی نیز با بهره برداری جناحی از یک قتل، در شکل دیگری به آن دچار شدهاند. قتلهای چند روز گذشته باز هم به ما یادآور میشود که تا چه اندازه آموزش و پروش ما نیاز به تغییر در نوع تربیت آدمهای این جامعه را دارد که از اتفاق نجفی روزی وزیر آن بوده است. هشدار بزرگ این است که از دل یک نخبه متین، آرام و البته مدیری با کارنامه معقول، میتواند یک قاتل بیرون بیاید، همچنان که از دل همه مردمی که عصیانشان سالها به عناوین مختلف سرکوب شده نیز، اگر به همین روال دست روی دستمان بگذاریم.
فشارآمریکا برای مذاکره بیفایده است
محسن پیرهادی در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه رسالت با عنوان فشار برای مذاکره بیفایده نوشت: چند روز پیش، رئیسجمهور آمریکا، به خیال خود، برای آنکه تهدید ایران را عینیتر کند، در جشن فارغالتحصیلی افسران جوان آمریکایی از آنها خواست خود را برای جنگ در آینده نهچندان دور آماده کنند، افسران مات و مبهوتی که نمیدانستند روی این سخن اصلاً به آنها نیست و خطاب به مسئولان ایران است. اما روز گذشته، مقام معظم رهبری در دیدار اساتید، راهبرد مقابله ایران با دوگانه فشار – مذاکره آمریکا را بهروشنی بیان کردند. حالا دیگر همه مطمئن هستند که حداقل در دوران دولت فعلی آمریکا، هیچ مذاکرهای در کار نخواهد بود و تشدید فشار هم مؤثر نیست.
از همه مهمتر، در جبهه خودی و بر اساس محاسبات منطقی، هیچکس تهدیدات آمریکا را جدی نمیگیرد. در خبرها آمده بود که در هفتههای گذشته مرتباً فرستادگانی از دیگر کشورها که حامل پیام واشنگتن بودند، به تهران سفرکردهاند، اما اینهمه پیام، شب گذشته در یککلام رهبری پاسخ داده شد: ایشان در واکنش به درخواستهای غیررسمی دولت آمریکا برای مذاکره فرمودند:: «مثل قضیه آن خواستگاری که از او پرسیدند چه شد؟ گفت: همهچیز پیش رفته غیر از دو چیز: ما میگوییم دختر شمارا میخواهیم و آنها میگویند غلط میکنید! منظور اینها از مذاکره، مذاکره با آمریکا است که درباره این هم گفتیم که مذاکره نمیکنیم؛ علتش این است که مذاکره هیچ فایدهای ندارد و ضرر هم دارد.»
شاید بیش از یک سال باشد که رهبر معظم انقلاب، تقریب در تمام دیدارها و سخنرانیهای رسمی که به موضوعات بینالمللی پرداختهاند، بر دو اصل «جنگ نمیشود، مذاکره نمیکنیم» تأکید ورزیدهاند، اما این تأکیدات چندباره حتماً دلیلی دارد. دشمن باید مطمئن شود که ما اهل آن مذاکرهای که آمریکا میخواهد، نیستیم. در داخل هم عموم مردم باید مطمئن شوند که هیچ تهدید جدی و نزدیکی متوجه کشور نیست، اما این تمام ماجرا نیست، گویا برخی مسئولان داخلی بیشتر از همه مخاطب این پیام هستند.
پدر خانواده، چه زمانی مجبور است چندین بار تکرار کند که آن خوراکی که از بیرون برای شما تدارک شده، سم است؟ مشخص است که مخاطب این سخن، بیرون مرز نیست، بلکه زمانی است که برخی فرزندان هنوز هم نسبت به خوراکی که از بیرون میرسد، تمایل یا حداقل تردید دارند. به نظر میرسد بعضی از مسئولان خودمان هم باید حقیقتاً باور کنند که نه جنگی در کار است و نه ما با آمریکا مذاکره میکنیم که اگر چنین شد، احتمالاً امیدشان هم بیشتر متوجه ظرفیتهای داخلی و وقت و دغدغهشان، بیشازپیش صرف اداره صحیح امور کشور خواهد شد!
دلیل تغییر رویه یک شبه رویکرد صدا و سیما در قبال قتل میترا استاد چیست؟
ولی الله شجاع پوریان، مدیرمسئول روزنامه همدلی در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان لزوم واکاوی تراژدی نجفی نوشت: شاید پررنگترین و متفاوتترین واکنش در ماجرای اخیر، رفتار رسانه ملی باشد، رسانه ملی در ۴۸ ساعت گذشته به اندازه همه دوران مدیریت نجفی در شهرداری تهران، فیلم، تصویر، مصاحبه و خبر از نجفی منتشر کرد، البته که جرمی اتفاق افتاده و فرد خاطی باید بر اساس روال قانونی محاکمه شود، اما آیا مخاطبان تلویزیون حق دارند این پرسش را مطرح کنند که واکنش رسانه ملی به همه جرمها همین گونه بوده است؟! رسانه ملی چرا یک حادثه شخصی را به محملی برای انتقامگیری سیاسی و تخریب یک جریان خاص تبدیل کرده است؟ رسانه ملی که تصویر متهمین اختلاس و قتلهای زنجیرهای را به صورت شطرنجی و با اسم مختصر اعلام میکرد، چگونه یک شبه تغییر رویه داد و خبرنگارش را به صورت آنلاین در اداره آگهی مستقر کرد؟ این نحوه پوشش رسانه ملی چه چیزی را به ذهن افکار عمومی متبادر میسازد؟!
اصولا بر اساس کدام قانون تا پیش از تشکیل دادگاه و بررسی پرونده با متهم مصاحبه و اعترافات متهم از رسانه منتشر میشود؟ اسلحه متهم در دست خبرنگار چه میکند؟
- صرف نظراز عملکرد رسانه ملی، نحوه برخورد سایر رسانهها و بهویژه رسانههای اصلاح طلب به این موضوع هم جای نقد و تامل داشت، قتل اتفاق افتاده، متهم به قتل اعتراف و دستگیر شده، اما آیا این موارد مجوزی برای رسانهها و فعالان سیاسی است که اینگونه به زندگی خصوصی دیگران سرک بکشند و ابعاد روانی و جامعهشناسی این ماجرا را نادیده بگیرند؟! نجفی یک نفر را کشت، اما رفتار برخی رسانهها و عدهای در برابر این ماجرا عقدهگشایی و ذبح اخلاق در جامعه اسلامی بود. این حادثهای بود که برای هر فردی در هر جایگاهی و با هر گرایشی میتواند پیش بیاید و بهرهبرداریهای سیاسی کثیفترین برخوردی بود که در مقابل این ماجرا میتوانست اتفاق بیفتد.
- به یقین این قتل ابعاد پیچیده و ناگفتههای زیادی دارد، اما یک برداشت کلی از این نوع اتفاقات در جامعه میتوان داشت که مدارای اجتماعی جامعه در سطح پایینی قرار دارد، اگر شخصیتی، چون نجفی با آن آرامش مثالزدنیاش امروز دچار این خطای فاحش شده، پس باید کلاه خودمان را بالاتر بگیریم و آسیبشناسی دقیقتری از این اتفاقات داشته باشیم، آمار بالای نزاعهای زناشویی، طلاق و حتی نزاعهای خیابانی نشان میدهد وضعیت اخلاقی جامعه رو به افول است، و اگر بخواهیم با عینک سیاسی و مغرضانه، این وضعیت را به رفتار یک جریان خاص تقلیل دهیم، در آینده پیامدهای ناگوار آن قربانیان بیشتری را گرفتار خواهد کرد.
- نجفی در جلسه بازپرسی گفته است: «همسرم صدای مرا برای نهادهای امنیتی کشور ارسال میکرد. بر سر همین موضوع با ایشان به شدت درگیری داشتیم.» نجفی به صراحت اشاره میکند ارتباط همسرش با نهادهای امنیتی یکی از دلایل دیگری ایشان بوده است. باید مشخص شود کدام نهاد امنیتی و با چه هدفی وارد حریم خصوصی نجفی شده اند. اجرای عدالت مستلزم آن است که سهم این نهادها در شکل گیری این فاجعه نیز مورد بررسی قرار گیرد.