به گزارش «تابناک» روزنامه های امروز شنبه ۲۸ دی ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که خطبه های روز گذشته مقام معظم رهبری در نماز جمعه تهران با محوریت ایام الله تشییع و انتقام در دو هفته اخیر و ابا نداشتن ایران از مذاکره کشورهای جهان به جز آمریکا در صدر تیترهای صفحات نخست روزنامه های امروز قرار دارد.
روزنامه های مختلف علاوه بر برجسته کردن فرازهایی از بیانات رهبر انقلاب در صفحه نخست خود در سرمقاله ها و یادداشت های امروزشان به تحلیل خطبه های ایشان پرداختند.
گزارش هایی از بزرگداشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، افشای تلفات آمریکایی ها در حمله موشکی ایران به عین الاسد، و آغاز اجرای عملیات «بازار باز» از دیگر مواردی است که در شماره امروز روزنامه ها مورد توجه سردبیران قرار گرفته است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم؛
روزنامه ایران در ستون اول دفتر این روزنامه که سرمقاله این روزنامه محسوب می شود ضمن تحلیل خطبه های روز گذشته نماز جمعه تهران به امامت رهبر انقلاب نوشت: خطبههای نماز جمعه روز گذشته مقام معظم رهبری واجد چندین نکته و موضوع بود. از یک نظر آنچه در خطبهها بیان شد سیاستهای کلی نظام بود که بازهم بر آنها تأکید و تصریح شد، شاید جدیدترین نکته این سخنرانی همین بود که برخلاف انتظار عدهای، بویژه تندروهای داخلی، ایشان کوشیدند که وحدت ایجاد شده پس از شهادت سردار سلیمانی نه تنها حفظ، بلکه تعمیق شود. تأکید اولیه بر دو ایامالله در هفته گذشته بود که یکی تشییع میلیونی سردار سلیمانی در عراق و سپس ایران در شهرهای اهواز، مشهد، تهران، قم و کرمان بود که دنیا را در حیرت فرو برد، و دیگری حمله موشکی به پایگاههای نظامیان امریکا در عراق است. همچنین تأکید ایشان بر بزدلانه و تروریستی بودن اقدام ترامپ بیان وجه دیگری از این جنایت بود.
ولی شاید بتوان گفت موضوع سقوط هواپیما و موضع ایشان در فضای عمومی بازتاب بیشتری پیدا کند. ایشان به صراحت بر نشستن غم بر دل و دل سوختن خودشان در این ماجرا تأکید کردند. این نکتهای بود که دستاندرکاران رسانهای و داخلی باید پیشتر و در عمل آن را در حد اعلا نشان میدادند. قطعاً همه ما از وقوع این حادثه متأثر و غمناک شدهایم حتی تا چند روز بهت و حیرت مردم را فراگرفته بود، ولی به هر دلیلی این احساس در حد مطلوب و ضرور در رسانه ملی بازتاب پیدا نکرد.
با اطمینان میتوان گفت که نکته محوری این سخنرانی پیامی روشن بود که به طرفهای غربی داده شد. طرفهایی که این روزها به جای انجام وظایف و تعهداتشان، خواهان رعایت مفاد برجام از جانب ایران هستند! مقام معظم رهبری با ذکر پیشینه این سه کشور اروپایی در جنگ تحمیلی و حتی تجهیز رژیم صدام به سلاحهای کشتار جمعی از طرف دولت آلمان، در عین حال تأکید کردند که از مذاکره ابایی نداریم. ولی نه از موضع ضعف، بلکه این کار حداقل باید از موضع برابر صورت گیرد. قدرت را نیز نمیتوان به قدرت نظامی تقلیل داد و این نکتهای است که باید مورد توجه قرار گیرد. ایشان بر قدرت اقتصادی تأکید کردند. طبیعی است که قدرت سیاسی نیز مؤلفه مهم دیگر کشور برای ورود عزتمندانه به هر مذاکرهای است. به همین علت است که اعلام داشتند، حضور ملت ایران در انتخابات، کشور را بیمه میکند. بنابراین کوششها باید معطوف به حضور واقعی و نه آیینی مردم در انتخابات باشد. همچنان که رئیس جمهوری تأکید کردند که در بررسی صلاحیتها نهایت احتیاط و خویشتنداری صورت گیرد. انتخابات اگر چه برای نظام پشتوانه سیاسی است و هر چه قویتر و با مشارکت بیشتر برگزار شود، پشتوانه سیاسی نظام نیز بیشتر میشود، ولی در عین حال انتخابات با رفراندوم فرق میکند. انتخابات باید مضمون و مصداق داشته باشد. به عبارت دیگر باید امکان معقول انتخاب نمودن برای مردم فراهم شود. اگر محور اصلی و مهم خطبههای روز گذشته را بخواهیم تعیین کنیم، تأکید بر قوی شدن مردم و کشور و ایران است؛ قدرت نظامی، اقتصادی و سیاسی. با هیچ یک از این مؤلفهها به تنهایی نمیتوان موفقیت و پیروزی را به دست آورد و این مهمترین نکتهای بود که خواب تندروهای داخلی را تعبیر نکرد. آنان انتظار داشتند که بتوانند از خطبههای دیروز مستمسکی را برای سیاستهای تفرقهافکن خود به دست آورند. امیدواریم که این خطبهها توانسته باشد که آنان را در مسیر درست هدایت کند.
روزنامه وطن امروز طی گزارشی انتقادی از اظهارات اخیر رئیس جمهور حسن روحانی در شماره امروز خود نوشت: دومینوی سخنان رئیسجمهور در ماههای اخیر مانع از آن شده است در سایه بیعملی دولت در شرایط نامساعد کشور، او از مدار واکنشهای سیاسی و عمومی خارج شود. روزی پس از واکنشهای تند به 3 برابر شدن نرخ بنزین با لبخند مقابل دوربینها میگوید خودم هم صبح جمعه فهمیدم و روز دیگر در جواب نقدها پیرامون عملی نشدن وعدههایش میگوید آنچه قول داده شده مربوط به روزهای صلح بوده و حالا ایام جنگ است. یک بار در واکنش به برگزاری دادگاه مفاسد اقتصادی قوهقضائیه را هدف حملات خود قرار میدهد و روز دیگر حرف از آشتی ملی میزند.
با این همه شاید بتوان سخنان روز پنجشنبه روحانی در مجمع عمومی بانک مرکزی را از عجیبترین مواضع وی در 6 سال اخیر دانست. روحانی در موضعی عجیب و با پشت پا زدن به اصول پیشین خود در مواجهه با مشکلات از «نمیگذارند»هایی که هر بار مخاطبش دستگاه یا جناحی خاص بود عبور و این بار مسأله را در سطحی کلانتر یعنی «بلد نیستم» تعریف کرد. او در بخشی از سخنان خود با اعتراف تلویحی به ناکام ماندن ایده توسعه برونزایی که دال مرکزی گفتمان دولتش بود، گفت: «ما میدانستیم بخشی از اقتصاد ما وصل به سیاست و سیاست خارجی است، اگر کسی بگوید من به دنیا کاری ندارم، کاملا درونگرا هستم و اقتصادم تمام مشکلاتش را حل میکند، حالا من بلد نیستم، البته اقتصاددان نیستم ولی بلد هم نیستم. اگر اقتصاددانی بلد است، بیاید به ما بگوید که اگر همه روابط خارجی به هم ریخته و تخریب شده باشد و مردم احساس کنند شرایط هر روز سختتر میشود و در فروش محصولاتمان با مشکل مواجه شویم اما در عین حال اقتصاد مملکت دست نخورد؛ حداقل من بلد نیستم».
این سخنان را از یکسو میتوان بهعنوان قاعدهای برای سنجش عملکرد دولت روحانی به حساب آورد و از سوی دیگر الگوی رفتاری روحانی در مواجهه با شرایط سخت کشور را مشخص میکند.
شاید نخستین سوالی که بعد از خواندن صحبتهای اخیر روحانی به هر ذهنی خطور کند این باشد که مخاطب سخنان روحانی دقیقا چه کسی است؟ چه جریان، شخص یا گروهی در کشور صحبت از حذف متغیری به نام «روابط خارجی» کرده است؟ نوع واکنش روحانی به این دشمن فرضی به گونهای است که گویا او هر از گاهی مخاطبی خیالی را تعریف و از جانب او ایرادی را طرح میکند و سپس جواب نقد این مخاطب خیالی را در یک سخنرانی عمومی میدهد. آنچه امروز بر کشور مستولی شده است حاصل «هدف» انگاشتن «ابزاری» با نام روابط و سرمایهگذاری خارجی بوده است و چیزی که میان دولت و منتقدانش تمایز خلق میکرد، جابهجا شدن این هدف و ابزار در سیاستهای کلان بوده است.
روحانی در حالی با صراحت از «بلد نبودن» اداره اقتصاد کشور بدون روابط خارجی سخن میگوید که خود او در تمام سالهای ریاستش بر قوه مجریه با تحکم شدیدی هرگونه راهکار پیشنهادی از سوی کارشناسان و منتقدان اقتصادی را به سخره گرفته یا حداقل به پشت گوش انداخته است. اگر رئیسجمهور در سال هفتم ریاست خود احساس میکند روابط خارجی کشور به آن شکل که انتظارش را داشته پیشنرفته و بلد نیست چنین اقتصادی را مدیریت کند، این نه علت ناکامی دولت، که معلول سیاستها و برنامههای دولت است. اختیار بیسابقه دولت یازدهم برای مذاکره خارجی و گفتوگوی مستقیم با آمریکا امتیاز منحصر به فردی بود که شخص روحانی برای رساندن اقتصاد کشور به همان نقطه مورد نظر به دست آورده بود. اگر نتیجه این مذاکرات و الگوی حکمرانیای که وی در پیش گرفته بود، کشور را به نقطه مورد نظر نرساند و متعاقبا راههای مبادله خارجی را از جهاتی سختتر از روزهای پیش از برجام کرد، نشان و گواهی از عاملیت دولت وی در این موقعیت دارد.
روزنامه خراسان همزمان با آغاز اجرای عملیات «بازار باز» طی یادداشتی با عنوان بازار باز چیست و چه هدفی دارد؟ نوشت: بر اساس اعلام بانک مرکزی از امروز شنبه عملیات بازار باز توسط بانک مرکزی اجرا می شود. به گزارش فارس، رئیس کل بانک مرکزی دو روز قبل در مراسمی آغاز به کار رسمی عملیات بازار باز را از روز شنبه اعلام کرد.
بدین ترتیب زمینه برای کنترل موثرتر نرخ تورم، نرخ سود و اضافه برداشت بانک ها ایجاد خواهد شد. در سال های اخیر، زیاد شنیده ایم که بانک ها توانسته اند میزان قابل توجهی از کسری منابع خود را با اضافه برداشت از بانک مرکزی، جبران کنند.
موضوعی که با توجه به جریمه زیاد اضافه برداشت برای بانک مد نظر (که تا 34 درصد در سال های اخیر بوده است)، به طور عملی به فشار مضاعف به بانک ها و سوق دادن آن ها به دورزدن نرخ های سود منجر می شد. از سوی دیگر نقدینگی را افزایش می داد. این را می توان در رشد مداوم و بالای 20 درصدی نقدینگی برای مدت طولانی در سال های اخیر مشاهده کرد.در نتیجه می توان گفت در سال های گذشته، یک موتور قوی برای تقویت نرخ تورم یعنی نقدینگی بی حساب و نیز بالاماندن نرخ های سود بانکی در اقتصاد ایران همواره فعال بوده است.
این در حالی است که به رغم کاهش نسبی اضافه برداشت بانک ها در ماه های اخیر، هیچ سازوکار موثری برای کنترل بانک ها و نیز بازگرداندن این اضافه برداشت به بانک مرکزی وجود نداشته است.نقطه اثر اصلی این عملیات در بازار بین بانکی است. جایی که بانک ها یا در تعامل با یکدیگر اقدام به استقراض از یکدیگر می کنند یا از بانک مرکزی با نرخ جریمه بالایی برداشت می کنند. تا قبل از این، به دلیل فعالیت ناسالم برخی بانک ها، نرخ سود تعادلی در بازار بین بانکی، گاهی فاصله زیادی با نرخ های سود تعیین شده توسط بانک مرکزی نیز پیدا می کرد.
بر این اساس، فرایند عملیات بازار باز به این صورت است که در مواقع افزایش یا کاهش تقاضای ذخایر بانکها که احتمال انحراف نرخ سود در بازار بین بانکی (قیمت ذخایر) از میزان هدفگذاری وجود دارد، بانک مرکزی از طریق خرید یا فروش اوراق بهادار و عرضه یا جمعآوری ذخایر، نرخ سود بازار را به نزدیک نرخ سیاستی هدفگذاری شده هدایت می کند. بر اساس سازوکار طراحی شده، بانک مرکزی دامنه ای از نرخ سود ایجاد خواهد کرد که بر اساس آن، کف نرخ کریدور، نرخ پذیرش ذخایر مازاد بانکها (سپردهگیری از بانکها) و سقف آن، نرخ تزریق نقدینگی (وامدهی در قبال اخذ وثایق نقدشونده به بانکها) خواهد بود. بدین ترتیب معلوم می شود که از این ابزار می توان ضمن کنترل نرخ سود در بازار بین بانکی و در نهایت در اقتصاد، به منظور کنترل خلق نقدینگی بانک ها که تاکنون تقریباً مهار موثری نداشته اند اقدام کرد. چرا که بانک هایی که قصد اضافه برداشت دارند، می بایست این بدهی را در قالب اوراق بدهی نزد بانک مرکزی وثیقه گذاری کنند.