به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز یکشنبه ۲۷ بهمن ماه در حالی از چاپخانهها راهی پیشخوان مطبوعات در سراسر کشور شد که بیانات رهبر انقلاب در جمع مداحان، انتشار لیستهای انتخاباتی اصلاح طلبان، سخنان روحانی درباره انتخاب وزیر زن و آمادگی ایران برای مذاکره با عربستان در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
شرق موضوع پرونده قضایی داریوش امان کی و شرکا را با عنوان یک پرونده مخوف بانکی برجسته کرد و در سرمقاله امروش که به قلم علی خرم نوشته شده، مطلبی با تیتر ایران و آمریکا در صحنه برجام را منتشر کرده است.
کیهان جمله «حیرت ناظران جهانی از تابآوری ملت در برابر غول وحشی آمریکا» را از بیانات رهبر انقلاب در دیدار با مداحان برجسته کرد و در صفحه نخست خود قرار داد و در گزارشی دیگر به استقبال نشست خبری رئیس جمهور رفت و ۵ پرسش اقتصادی را مطرح کرد.
روزنامههای ابتکار و مردمسالاری در نیم صفحه نخست خود لیستهایی با عنوان لیست اصلاح طلبان منتشر کردند و تصاویر مدیران مسئول خود را در بالای لیست گنجانده اند.
روزنامه خراسان تیتر یک امروزش را از گزارشی با عنوان جولان وعدهها در خلأ قانون! انتخاب کرد و طی آن از وعدههای واهی برخی نامزدها همچون یارانه یک میلیونی و لزوم دقت رای دهندگان و قانون در مواجهه با این وعدهها نوشته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها وسرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
محمدرضا ستوده طی یادداشتی با عنوان جوراب رییسجمهور گم شد! در شماره امروز جهان صنعت نوشت: حسن روحانی رییسجمهور بسیار محبوب کشورمان که محبوبیتش پدر مردم را درآورده در مراسم روز زن گفت: «دست رییسجمهور را برای انتخاب وزرای زن باز بگذارید.»
بعد از گفتن این جمله کل کشور در سکوتی عمیق فرو رفت و ۸۰ میلیون ایرانی به این فکر کردند که چه کسانی در کشور دست رییسجمهور را برای انتخاب وزیر زن بستهاند؟ رییسجمهور اولین مقام اجرایی کشور است و هر چقدر بخواهد میتواند وزیر زن انتخاب کند. او از فعل جمع استفاده میکند و میگوید: «باز بگذارید!» این یعنی تعداد زیادی هستند که قدرتشان از رییسجمهور بیشتر است و نمیگذارند او وزیر زن انتخاب کند. چرا تعداد زیادی در کشور وجود دارند که قدرتشان از رییسجمهور بیشتر است؟!
اگر رییسجمهور میدانست که تعداد زیادی در کشور هستند که قدرتشان از او بیشتر است، چرا وعده داد که زنان را وارد کابینه میکند؟
اما مگر میشود در یک کشور رییسجمهور بخواهد وزیر زن انتخاب کند، اما عدهای زورشان از او بیشتر باشد که اجازه ندهند؟ پس ما چرا رییسجمهور انتخاب کردیم؟! ما اگر میدانستیم وضعیت اینگونه است از همان اول میرفتیم به همان کسانی رای میدادیم که قدرتشان از رییسجمهور بیشتر است و خواستههایمان را به آنها میگفتیم! در آن صورت اگر آنها به مطالبات توجهی نمیکردند، میتوانستیم آنها را به بیتوجهی به خواستههای ملت محکوم کنیم. اما الان هر چه به روحانی میگوییم، میگوید: من میخواهم این کار را بکنم، ولی عدهای که زورشان از من بیشتر است نمیگذارند!
اگر این «عدهای» نبودند، روحانی تا الان ایران را اقتصاد چهارم دنیا میکرد، زنان داخل استادیومها بودند، زنان کاندیدای ریاستجمهوری میشدند، زنان هر چه دلشان میخواست میپوشیدند، هر چه دلشان نمیخواست نمیپوشیدند و… حتی روحانی ذاتا از لحاظ قیافه و تیپ شبیه جاستین ترودو است، اما «عدهای» نمیگذارند که او ظاهر واقعی خودش را نشان دهد!
در پایان این مراسم که برای پاسداشت و تکریم مقام والای زن برگزار شد، رییسجمهوری در راستای اثبات جایگاه متعالی و تاثیرگذار زنان در هر جامعهای گفت: «اگر زنها نباشند، مردها حتی نمیتوانند جوراب خود را پیدا کنند.»
اینگونه بود که زنان حاضر در جلسه متوجه شدند جایگاهشان در ذهن رییسجمهور کجاست و از میزان تاثیر خود در جامعه باخبر شدند. خبرها حاکی از آن است که دیروز صبح حسن روحانی با اینکه همسرشان در منزل بود، اما نتوانست جوراب خود را پیدا کند و به گفته همسرشان گویا قرار است تا آخر عمر بدون جوراب عمر خود را سپری کند تا به دیگر وجوه تاثیرگذار زنان در جامعه پی ببرد.
محسن رفیق روزنامهنگار طی یادداشتی با عنوان دلیل اصلی؟ روحانی! در شماره امروز همدلی نوشت: دلسردی حامیان اصلی روحانی، از مردم گرفته تا صاحبنظران سیاسی و همچنین رخوت و سستی حاصل شده در عملکرد اصلاحطلبان، که بیشتر ناشی از درک کم اقبالی طرفداران و همچنین پذیرش زودهنگام شکست در رقابت سیاسی پیشرو بود، باعث شد تا از روحانی و دولت، تنها حرف و کلام در ذهن مخاطب و حامیان اصلی او به جای بماند. پس از این مرحله بود که با کنار کشیدن بخش وسیعی از طرفداران روحانی، عرصه برای به پیش آمدن جناح رقیب باز شد. فضایی وسیع که در حقیقت از جانب روحانی به رقیب از پیش برنده در انتخابات آتی، اهدا شد.
این روزها کمتر پاسخی یا بهتر بگوییم کمتر «کامنتی» در جواب به انتقادها علیه روحانی، از جانب حامیان پیشین او دیده میشود. پاسخی که نه از طرف یک معاون یا وزیر یا مدیر دفتر منتسب به روحانی باشد، بلکه از طرف خیل بیشمار مردم حامی او و رایدهندگان اصلیاش، عنوان شود.
بسیاری از رایدهندگان به روحانی، او را دلیل و مقصر اصلی این ریزش و رخوت سیاسی در بین اصلاحطلبان و حامیان آنها میدانند، چرا که برنامه جایگزینی برای برجام طراحی نکرده بود. او همه تخممرغها را در یک سبد جای داد و حال که برجام فرو ریخته، نسخه دیگری نداشت و ندارد. او گویی خود را در نوعی بنبست سیاسی داخلی و خارجی میبیند که تنها راه رهایی از آن، شمارش معکوس برای پایان دوره ریاست جمهوریاش است.
اگرچه مسئولیت ریاست جمهوری در ایران به عنوان دومین مقام قدرتمند کشور دارای اختیارات بیشمار و گستردهای است، اما گویا روحانی از یک گوشی تلفن همراه امروزی تنها به دنبال برقرای تماس (حرف زدن و حرف شنیدن) است.
باید به او یادآور شد که هزاران امکان دیگر نیز در آن نهفته است که امکان بهرهگیری از آن فراهم است. اگر همهپرسی در قانون اساسی آمده است، روند اجرایی آن عملکرد رئیس جمهور را میطلبد، همانطور که استقرار جمهوریت در نتیجه اجرای قانون توسط او محقق خواهد شد.
شاید که هشت سال زمان زیادی باشد، ولی به هر حال فرصتی است تا زاویهای که به چشم نمیآمد، خود را اینگونه مهم نشان دهد؛ زاویه اعتدالی بودن تا اصلاحگر بودن. زاویه سخن گفتن تا عمل کردن. مسالهای که در این زمان باقیمانده میتواند از روحانی همان رئیس جمهور وعده داده شده را بسازد، شاید عمل کردن به حرفهایی باشد که اگر خام بمانند از او هم جز فردی که شعار داد و رفت، در اذهان باقی نخواهد گذاشت. رئیس جمهور باید در نظر داشته باشد که قرار داشتن در چنین مسندی، مسئولیتهای بزرگی برای او فراهم آورده است که فقط با سخن گفتن، توجیه کردن و یادآوری مسائلی که همگان بر آن واقفند، در مرحله اجرایی قرار نخواهند گرفت. شاید هنوز بتوان امید داشت که عملیاتی کردن خطابهها، تغییر و قدری تحرک ملموس روحانی و دولتیان بتواند در این زمان محدود، جانی به جریان از نفس افتاده حامیان اصلاحگری بدهد.
حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در بخشی از یادداشتی با عنوان به چه کسانی نباید رأی داد! در این روزنامه نوشت: گروهها و احزاب سیاسی کشور طی چند سال اخیر مواضع و عملکرد آشکار و شناخته شدهای داشتهاند که به آسانی برای همگان قابل شناسایی بوده و در دسترس است. چه کسانی بیتالمال مسلمین را در میان خود و همحزبیهایشان دست به دست کردهاند؟! چه کسانی و از کدام حزب و جریان سیاسی، در حالی که مردم با سختی معیشت دست بهگریبان بودند، بیتوجه به مشکلات معیشتی مردم برای خود و همحزبیهایشان حقوقهای نجومی تدارک دیده بودند؟! چه کسانی مردم را با گرانی لجام گسیخته کالا و خدمات تنها گذاشته و در حالی که وظیفه نظارت بر امور را به عهده داشتند و برای انجام آن سوگند یاد کرده بودند، در مقابل این پدیده پلشت و خانمانسوز دست به هیچ اقدامی نزدند؟!
کدام جریان سیاسی صنایع موشکی را مانع مذاکره میدانستند؟! کدام طیف سیاسی در حالی که خود را متخصص مذاکره و دیپلماسی میدانست، همه امکانات و ظرفیتهای کشور را برای مذاکره با آمریکا هزینه کرد و به جای لغو تحریمها، دهها تحریم دیگر هم به تحریمهای قبلی اضافه نمود؟! کدام جماعت سیاسی از یک سو شعار زندهباد منتقد ما سر میدادند و در همان حال نه فقط به هیچیک از هشدارهای مستند منتقدان توجهی نکردند بلکه آنها را به باد انواع تهمتها و ناسزاها نیز گرفتند. کدام جریان سیاسی دهها، بلکه صدها وعده به ملت داد و تقریباً به هیچیک از آنها عمل نکرد؟! کدام حزب و گروه سیاسی به دروغگویی و سپس به انکار دروغهایی که تحویل ملت داده است شهرت دارد؟ او...
یک بار دیگر کلام حضرت امیر علیهالسلام را بخوانید. نگرانی حضرتش از کسانی است که بیتالمال را در میان خود، دست به دست میکنند (مَالَ اللهِ دُوَلًا)، برای مردم اهمیتی قائل نیستند (عِبَادَهُ خَوَلًا)، با افراد صالح در ستیزند (الصَّالِحِینَ حَرْباً) و با فاسقان همدست و همحزبی هستند (الْفَاسِقِینَ حِزْباً) ...
حالا باید کلاه خود را قاضی کرد و نتیجه گرفت که آیا میتوان نامزدهای وابسته به این جبهه سیاسی و احزاب و جریانات حامی آن را شایسته حضور در خانه ملت دانست؟! این طیف از نامزدها چنانچه با وجود اطلاع از مواضع و عملکرد جبهه مورد اشاره، از آن حمایت میکردهاند که در جرم و گناه آنان سهیم هستند و چنانچه از مواضع و عملکرد این جبهه بیخبر بودهاند -که محال به نظر میرسد- از ابتداییترین فهم و درک سیاسی و اجتماعی برخوردار نبودهاند و به همین علت شایسته حضور در خانه ملت نیستند و نباید به تابلوهایی که در ایام انتخابات روی دست بلند میکنند، اعتماد کرد.