سخنان رئیسجمهور درباره عفاف و حجاب در جمع ایثارگران، متمایز از سخنان وی در جمع نخبگان خراسان رضوی است که باعث خروج برخی از جلسه شده است. تلاش نمایندگان مجلس برای تغییر در قانون انتخابات مجلس، آینده روابط ایران و عربستان در برابر چالش داعش و روایتهای متضاد از همگرایی یا واگرایی در میان اصولگرایان دیگر مطالب مهم روزنامههای دوشنبه است.
دو نظر روحانی درباره حجاب و خروج برخی معترضین از جلسه
خراسان در گزارش کوتاه خود از سخنان رئیس جمهور در مشهد نوشته است: رئیس جمهور در آخرین روز از سفرخود به استان خراسان رضوی در دیدارهای جداگانهای درجمع ایثارگران، نخبگان وصنعتگران استان، به ایراد سخنرانی پرداخت. حجت الاسلام دکتر روحانی در دیدار با ایثارگران با اشاره به مبارزات مردم مشهد علیه قانون کشف حجاب در واقعه مسجد گوهرشاد تصریح کرد: مردم این سرزمین از حجاب و عفاف دفاع میکنند و نمیگذارند آن میراث شوم خاندان پهلوی دوباره خودنمایی کند. روحانی در دیدار با نخبگان نیز با تأکید بر اینکه با ون و سرباز، فرهنگ درست نمیشود، تفکیک جنسیتی را «سخیف کردن» دین اسلام خواند.
اعتماد نیز سخنان روحانی در روز دوم از سفر هشتم درباره «حجاب، فیلتر و بورسیه» را صریح خوانده و نوشته: روز دوم از سفر هشتم: روزی با سخنان صریح و متفاوت. بورسیهها، حجاب، فیلتر و فساد سخنان صریح روحانی بود: سخنانی که بارها با تشویق حاضران مواجه و سفر هشتم حسن روحانی این گونه متفاوت شد. حسن روحانی بارها تأکید کرد که وضعیت فرهنگی کشور با راه حلهای فعلی به ثبات نخواهد رسید. روز گذشته دیدار با خانواده شهدا و ایثارگران، نخبگان و سرمایهگذاران استان خراسان رضوی از برنامههای رئیس جمهور بود.
دیدار اول روحانی با خانواده شهدا، ایثارگران و جانبازان بود. وقتی رئیس جمهور پشت تریبون رفت تا سخنانش را شروع کند یک جانباز از میان جمع بلند شد که از دولت و رئیس دولت گله کند: گله از اینکه شش ماه از وضعیت بیمهاش نامشخص شده، میگفت خیلیهای دیگر هم این طور شدهاند. پچ پچهایی که در سالن پیچید نشان میداد او راست میگوید. رئیس جمهور حرف او را از یاد نبرد و در میانههای سخنانش گفت که اینجانباز راست میگوید. روحانی هم بابت این مطلب گلایه داشت. او گفت دولتش قبلابرای تصویب این قانون هشدارهایی داده بود اما در مجلس به تذکرات توجه نکردند. اشاره روحانی به قانونی بود که سال گذشته در مجلس تصویب و براساس آن ارایه خدمات به جانبازان به سازمانهای مختلف واگذار شد. البته روحانی قول هم داد هر جور شده تلاش کند تا وضعیت جانبازان و ایثارگران از این حالت دربیاید.
دیدار بعدی روحانی بلافاصله بعد از این نشست برگزار شد: دیداری که با سخنان روحانی و کف و سوت حاضران پر از حاشیههای دیدنی شده بود: حرفهایی جوان پسند در جمع نخبگان خراسان رضوی. روحانی سه بار به وضعیت ساماندهی حجاب و برخورد با این موضوع اشاره و البته انتقاد کرد و هر سه بار هم انتقاد او تعداد زیادی از حاضران را به وجد آورد. این شور و شوق جمعیت حاشیه دیگری هم در بیرون جلسه رقم زد: جایی که صدا وسیما در بخشهای خبری خود تقریبا صحبتهای روحانی درباره بحث فرهنگ و مقوله حجاب را نادیده گرفت و بدون اشاره از آن گذشت.
البته هنگامی که روحانی گفت، «مگر دولت از تهدید کسی میترسد» و به «ون» و پلیس و پاسبان اشاره کرد، عدهای از حاضران سالن را به حالت اعتراض ترک کردند: عدهای که به نظر میرسید متفاوت از اکثر کسانی که در این جلسه بودند میاندیشیدند.
چشم منطقه به رابطه تهران و ریاض
مهدی روزبهانی در سرمقاله ابتکار نوشته است: خاورمیانه در انتظار دیدارها و تصمیمهای دو پایگاه سیاسی و عقیدتی منطقه است. تهران و ریاض دو قطب اقتصادی، فکری، سیاسی و مذهبی منطقهاند که بسیاری از دولتهای منطقه چشم به سیاستهای آنان دوختهاند. ایران و عربستان منافع خود را در مرزهای مشترک به خوبی درک میکنند، چرا که مرزبندی میانِ دو کشورِ قدرتمندِ منطقه فقط به آبهای خلیج فارس محدود نمیشود، بلکه در عمق ساختار فکری، سیاسی و امنیتی بسیاری از کشورهای منطقه به وضوح قابل لمس است. از یک سو فلسطین، لبنان، سوریه و عراق و از سوی دیگر بحرین و یمن کشورهایی هستند که تهران و ریاض قدرت نقش آفرینی در تحولات آنها را دارند.
بدون تردید مردمان این کشورها، در بحرانهای سیاسی، به تحرکات دیپلماتهای تهران و ریاض چشم دوختهاند. روابط این دو کشور مهم، در سالهای اخیر به تعبیر آیتالله هاشمی رفسنجانی به شکلِ نوعی «جنگ سرد» بوده است. وی معتقد است جنگ سرد دولتهای ایران و عربستان باعث دلسردی مسلمانان و موجب هدر رفتن سرمایههای مسلمین میشود. اما این تفسیر دینی از اختلافات، در کنار تحلیلهای سیاسی منطقه، از ضرورتِ دست به کار شدن دیپلماتهای دو طرف، برای حل و فصل مشکلات منطقه حکایت دارد. برخی از تحلیل گران معتقدند که لبخند دیپلماتیک دو کشور در بحران سیاسی عراق از بروز تنشهای جدید در این کشور جلوگیری کرد (برکناری بدون خشونت مالکی). بنابراین انتظار میرود که مذاکرات رو در رو و همکاریهای جدیتر، مسائل بیشتر و مهمتری را فیصله دهد. در غیر این صورت کشمکش و ستیز، با واسطه افراطیها گرم میشود و در منطقهای که نیاز به آرامش حس میشود، شرایط را دشوارتر خواهد کرد.
اما حلِ مشکلات سیاسی و امنیتی منطقه همت دو طرف را میطلبد. کمی آن سوتر از عراق، بیروت منتظر است. کرسی ریاست جمهوری لبنان، که در ساختار سیاسی این کشور سهم مسیحیان است، محور رایزنیهای نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل متحد با ریاض و تهران شده است. «دیریک بلامبلی» نماینده ویژهبان کی مون یک روز بعد از سفر حسین امیر عبداللهیان معاون عربی و آفریقای وزارت خارجه ایران، به عربستان سفر کرد و حالا منابع خبری از احتمال سفر او به تهران میگویند. در این میان، بحران سوریه همچنان بر جای خود باقی مانده است و از سوی دیگر پرونده وحشیگریهای داعش نیز به «کارتابل» موضوعات حل نشده میان تهران و ریاض اضافه شده است. همچنین اعتراضاتِ حوثیهای یمن نیز به اشکهای شیعیان بحرین در جنوب خلیج فارس اضافه شده است.
اما ورای برخی اختلافات سیاسی و سلیقهای این دو کشور، اشتراکِ معنوی دین مبین اسلام قرار دارد؛ به تعبیر هاشمی رفسنجانی اگر این دو کشور جلوی افراطیها را بگیرند و در سیاست خارجی تحت تأثیرِ القائاتِ دیگران قرار نگیرند، میتوانند مایه آرامش کشورهای اسلامی و ملتهای مسلمان شوند. این نگاه مثبت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، با انتشار اخباری مبنی بر احتمال سفر وی و وزیر امور خارجه به عربستان نشانه تازهای از گشایش روابط میان ایران و عربستان است. چنان که ظریف پس از سفر عبداللهیان، معاون وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به ریاض و دیدار با سعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان اعلام آمادگی کرد که به عربستان سفر کند یا از همتای عربستانیاش برای سفر به تهران دعوت به عمل آورد.
تصمیم به حل اختلافات بیشک مبنای حل و فصل موضوعات طرفین است. این خود نیازمند بستری از شرایط است که امروز بیش از هر زمان دیگری فراهم است. پدرخواندگی عربستان در جهان عرب از تب و تاب افتاده است و وجود اختلاف میان پایگاه شورای همکاری خلیج فارس (محور شکل گیری این شورا تقابل با انقلاب اسلامی ایران بوده است) به وضوح دیده میشود. از سوی دیگر آمریکا بساط نظامی خود را کم کم در منطقه محدود میکند. این تشکیلات نظامی که با دلارهای نفتی اعراب گسترش یافته بود؛ به نوعی برای آنها پشتوانه محسوب میشد. اما این تغییر تاکتیک آمریکا برای لشکر کشی به منطقه آسیای شرقی، اعراب را به تغییر مواضع سیاسی در قبال قدرت بزرگ منطقه (ایران) واداشته است. از سوی دیگر پس از روی کار آمدن حسن روحانی درهای بیشتری به روی ایران باز شده و حالا تهران محل رفت و آمد دیپلماتهای غرب است. چالش هستهای نیز به پایان نزدیک میشود و رو به اتمام است. مجموع این موارد موجب گسترش همکاری تهران و غرب شده است و این خود بر قدرت فرا منطقهای ایران افزوده است؛ بنابراین، میتوان گفت که با تعدیل توان و موقعیت عربستان و نیز افزایش توان و گسترش موقعیتِ ایران، امکان همکاری میان تهران و ریاض بیش از هر زمان دیگری فراهم شده است. حالا باید در انتظار نشست و نظاره گرِ تصمیم دو کشور بود؛ آیا روش گذشته ـ که مطلوب سران دوکشور نیز نبوده ـ همچنان ادامه پیدا کرده، یا برای مقابله با اقدامات گروههای افراطی منطقه و سایر معضلات، ایران و عربستان دست یکدیگر را برای همکاری خواهند فشرد؟
اصولگرایان در مسیر اتحاد یا انشقاق؟
روایت روزنامههای دو جناح درباره حال و روز اصولگرایان کاملا متفاوت است. کاظم انبارلویی در سرمقاله رسالت با تیتر «کلید همگرایی اصولگرایان» نوشته است: روند همگرایی بین اضلاع اصولگرایی در یک شیب آرام و منطقی پیش میرود و نشستهای خوبی در راس و بدنه در جریان است تا به یک آسیبشناسی دقیق از آنچه که گذشته، برسند. طبل همگرایی اصولگرایان به صدا درآمده است و اکنون به صورت» بیدارباش، هوشیار عمل کن و حکیمانه فکر کن «خود را نشان میدهد. توفیق اصولگرایان در استیضاح وزیر علوم و روشنگری در مورد نفوذ اهل فتنه در دستگاههای اجرایی و بازگشت به ریاست شورای شهر تهران در یک فرآیند دموکراتیک، خبرهای خوبی بود که نشان میدهد فرآیند همگرایی در اصولگرایان شکل گرفته است و جواب میدهد.
در مقابل آرمان در مطلبی با تیتر «حال اصولگرایی خوب است اما تو باور نکن!» نوشته: این روزها سکوتی بر اردوگاه اصولگرایی حاکم شده که شاید سنگینتر از سکوتی باشد که پس از شکست ۲۴خرداد ۹۲ بر آن حاکم شد. حال اردوگاه اصولگرایی خوب است اما نباید این را باور کرد. خودشان بسیار تلاش میکنند هوا را خوب نشان دهند اما از عملکرد و اظهاراتشان چنین موضوعی استنباط نمیشود. در ادامه به تصمیمات اردوگاه اصولگرایی برای پنهان داشتن آنچه پرداخته خواهد شد که سعی در مخفی نگه داشتنش دارند.
اولین شگرد اصولگرایان برای علنی نشدن وضعیت نامناسب اردوگاهشان ایجاد اختلاف میان اصلاحطلبان است البته عجیب است که آنها به مثابه یک فعال سیاسی تازهکار هنوز نمیدانند این شیوه کهنه و قدیمی است و آنچه آنها انتظار دارند، نتیجه چنین اقدامی نخواهد بود. نمونه این تلاشهای بینتیجه اصولگرایان به تشکلی بازمیگردد که چندی است تشکیل آن مطرح شده و نام «ندا» را دارد. اصولگرایان با توجه به انتقادات بزرگان اصلاحطلب از مشی این تشکل تصمیم گرفتند تا ضمن تمجید از مؤسسان ندا آن را تشکلی در برابر اصلاحطلبان قدیمی معرفی کرده و سوژه چند روز خود را فراهم کنند. حالا که دیگر مشاهده کردند توجهی به تمجید از ندا نمیشود بازی جدیدی را آغاز کردند.
دیروز مشرق گزارشی با تیتر «آیا خاتمی با ندای ایرانیان به عرصه سیاست بازمیگردد؟» منتشر کرد که محتوای آن خبر جلسه سیدمحمد خاتمی با سیدصادق خرازی بود که برخی از وی بهعنوان موسس اصلی ندا یاد میکنند و طی آن نوشته شده: «به اعتقاد خاتمی با توجه به عقلانیت موجود در خرازی، وی میتواند نسل جدید جوانان اصلاحطلب را در ساختار حاکمیت نفوذ و مشارکت داده و مطالبات جبهه دوم خرداد را با مشروعیت بیشتری دنبال نماید. صادق خرازی هم در این دیدار با تأکید بر اینکه تشکیلات ندا به پرچمداری و لیدری خاتمی در جبهه دوم خرداد اعتقاد کامل دارد، گفته است: به رغم برخوردهایی که از جانب برخی مدعیان اصلاحات در مواجهه با تشکیلات ندای ایرانیان شاهد بودهایم، عزم خود را برای میدان دادن به جوانان با طراوت و شاداب اصلاحطلب جزم کردهایم و اعتقاد داریم بستر و زمان مناسب برای بازسازی و نوسازی ساختار اصلاحات فرارسیده است». هدف از انتشار چنین گزارشی مشخص و معلوم است. دور کردن بدنه اصلی اصلاحات از سیدمحمد خاتمی در این هویداست و شاید باید گام دوم آنها پس از تحسین ندا را اختلافافکنی اینگونه دانست.
موضوع دیگر که روز گذشته اصولگرایان روی آن مانور دادند ترس از پیوستن نیروهایشان به اردوگاه اصلاحطلبی بود چنانکه کاظم انبارلویی با طرح این موضوع که برخی اصلاحطلبان تلاش میکنند نظر اصولگرایان را نسبت به خود جلب کنند، بیان کرد: اصلاحطلبان به دنبال سربازگیری از اصولگرایان بوده و هستند که این پروژه به دلایلی هیچگاه موفق نبوده است. سردبیررسالت توضیح داد: «اصولگرا، اصولگراست اما برخی اصلاحطلبان مباحثی مانند اصولگرای معتدل و تندرو را مطرح میکنند و در اصل با طبقهبندیهایی که انجام میدهند، سعی میکنند بین اصولگرایان اختلاف بیندازند اما اصولگرایان کاملاً هوشمندانه حرکت میکنند و به نظر نمیرسد اسیر چنین طرحهایی شوند. اگر سربازگیری هم صورت گرفته باشد از سوی اصولگرایان بوده است». این اظهارات نشان از واهمه ذکر شده دارد اما کاش آقای انبارلویی مصادیقی هم درمورد پیوستن اصلاحطلبان به اصولگرایان ذکر میکرد تا گفتارشان مستندتر میشد! شاید در گذشته اصولگرایان اظهارات باتجربههای این اردوگاه را باور میکردند اما چندی است که برخی نتایج عکس سبب شده که آنها در این گفتارها تردید داشته باشند.
اما از همه جالبتر قبول واقعیت شکاف در اردوگاه اصولگرایی از سوی عبدالرضا مصری است. او دیروز پذیرفت و بیان کرد که اصولگرایان در انتخابات مجلس به دو بخش تقسیم خواهند شد. وی گفت: «اصولگرایان در نهایت با دوطیف نزدیک به هم وارد انتخابات میشوند و اصلاحطلبان با یک طیف تند و معتدل به رقابتهای انتخاباتی گام میگذارند، طیف و جریان معتدل از اصلاحطلبان احتمال دارد که با شعار و پرچم حمایت از دولت به انتخابات وارد شوند و طیف میانهرو اصولگرایان هم بهطور قطع طبق فرمایشات مقام معظم رهبری دولت را یاری خواهد کرد». مشخص نیست آن یکی طیف دیگر اصولگرایان چه تعریفی دارد و چگونه وارد میدان خواهد شد. شاید آن طیف همان گروهی است که اصولگرایان از پیوستن آنها به اردوگاه رقیب واهمه دارند. اما باید یک امتیاز مثبت به «مصری» داد که با شجاعت وجود اختلاف در اردوگاه اصولگرایی را پذیرفت. و درنهایت این محسن کوهکن بود که اظهارات عبدالرضا مصری را تائید کرد و با بیان اینکه اصولگرایان برای توفیق درانتخابات مجلس آینده به دنبال ایجاد همگرایی حداکثری هستند، گفت: سیاستهای نخنما شده برخی طیفها در واگرایی جریان اصولگرایی اثر ندارد. در پایان این گزارش بار دیگر باید تأکید کرد که حال جریان اصولگرایی خوب است اما تو باور نکن!
بازگشت استانی شدن انتخابات به دستور کار بهارستان
اعتماد درباره «سومین تلاش برای اصلاح انتخابات مجلس» نوشته: استانی شدن انتخابات مجلس با یک طرح دو فوریتی به دستور کار بهارستان بازخواهد گشت: طرحی که امضای ۱۸ نماینده را دارد. این سومین بازگشت این طرح به دستور کار مجلسیهاست. پیشتر دو بار تلاش برخی از نمایندگان برای تغییر شیوه انتخابات مجلس ناکام مانده بود، یک بار در دوره احمدینژاد و یک بار هم دوره حسن روحانی. بحث تغییر سازوکار انتخابات با طرحی در زمان فعالیت دولت دهم مطرح شد، درست همان زمانی که رابطه محمود احمدینژاد با اصولگرایان به مشکلات اساسی برخورد کرده بود. مجلس نشینان دوره هشتم هم میخواستند در انتخابات ریاست جمهوری تغییر ایجاد کنند و هم انتخابات مجلس. طرح آنها برای بهارستان استانی کردن انتخابات بود: طرحی که به طور طبیعی دولت آن زمان یکی از مخالفان اصلیاش به شمار میرفت و حتی مصطفی محمدنجار، وزیر کشور وقت هم چند بار به صراحت تأکید کرده بود که دولتیها با این طرح مخالف هستند. نوبت به دولت یازدهم که رسید صدای مخالفتها با این طرح از داخل خود مجلس بلند شد تا طرح استانی شدن انتخابات در نیمه اول آذرماه سال گذشته متوقف شود.
حالا پس از ۹ ماه مهرداد بائوج لاهوتی، نماینده لنگرود گفته که طرح دو فوریتی استانی شدن انتخابات دوباره تهیه شده است. اینکه طرح چه نسبتی با طرح قبلی دارد و چه مواردی در آن تغییر کرده است هنوز مشخص نیست. آن طور که بائوج لاهوتی گفته «براساس این طرح، انتخابات مجلس به دو حوزه انتخابیه اصلی و فرعی تقسیم میشود». وی با بیان اینکه براساس این طرح، استانها به عنوان حوزههای انتخابیه اصلی و شهرستانها به عنوان حوزههای فرعی به وزارت کشور معرفی میشوند، افزود: «طبق این طرح، داوطلبان انتخابات مجلس برای ورود به خانه ملت، علاوه بر کسب آرای مورد نیاز در شهرستانها باید حداکثر آرای نسبی از کل آرای اخذ شده استان مربوطه را کسب کنند».
در طرح قبلی مجلسیها برای استانی شدن انتخابات قرار بود تا حوزههای انتخابیه شهرستانی به طور کلی حذف و هر استان خود تبدیل به یک حوزه انتخابیه واحد شود. منتقدان میگفتند با اجرای این طرح، نامزدهایی که به شهرهای پرجمعیتتر منسوب هستند، به دلیل حس ناسیونالیستی که در ساکنان هر شهری وجود دارد، بخت بیشتری برای انتخاب خواهند داشت. همین طور ایراد دیگر وارد بر این طرح این بود که با افزایش سهم شهرهای پرجمعیت در تعداد نمایندگان مجلس، نامزدهای کمتری از شهرهای کم جمعیت به مجلس راه خواهند یافت و این موجب تمرکزگرایی در تصویب آرا به سمت شهرهای پرجمعیت و مراکز استانها خواهد شد.
حالا بائوج لاهوتی طرح جدید را دارای مزیتهایی دانسته است، از جمله اینکه براساس این طرح دوفوریتی «کاندیداهایی از نمایندگی مجلس به خانه ملت راه مییابند که بالاترین رای را در میان استانها کسب کرده باشند». مزیتی که مهرداد بائوج لاهوتی به آن اشاره کرده از دید برخی دیگر از نمایندگان مجلس یک نقطه ضعف محسوب میشود. از جمله جواد جهانگیرزاده، معاون مرکز پژوهشهای مجلس که معتقد است: «این طرح از ورود نیروهای جدید اجتماعی به مجلس جلوگیری میکند و کسانی که در استان مشهور هستند و به عوامل قدرت و ثروت دستیابی دارند، میتوانند رأی بیاورند و همچنین در این طرح نمایندگان کنونی شانس بیشتری برای کسب آرا دارند». این اشکالی است که خیلی از ناظران و صاحبنظران سیاسی هم بر آن تأکید دارند. علیالخصوص اینکه در کشور خلایک نظام حزبی منسجم و قوی کاملامشهود است. حتی تیرماه سال جاری هم مرکز پژوهشهای مجلس در یک گزارش با عنوان «پیامدهای استانی شدن انتخابات مجلس بر تکوین احزاب سیاسی» به این مورد اشاره کرد و نوشت که طرح استانی شدن انتخابات مجلس با توجه به این خلاراهکاری برای مقابله با آن در نظر نگرفته است. با این وجود طبق گفتههای بائوج لاهوتی قرار است این طرح بعد از پایان تعطیلات تابستانی مجلس تقدیم هیات رئیسه شود تا در دستور کار قرار بگیرد. البته خود بائوج لاهوتی هم تأکید کرده که «این طرح نیاز به بررسیهای کارشناسی دارد و در صورت تصویب، قطعا برای اجرا در دوره دهم انتخابات مجلس شورای اسلامی نخواهد رسید».