پتروشیمیگیت؛ بزرگترین اختلاس، دستمزد هزاران کارگر در تعلیق، صداوسیما حاضر به افشای متخلفان نیست، سفر روحانی به عراق پس از پنج سال، سرکوب مخالفان اسرائیل در کنگره، اعتراف بانک مرکزی به ناکارآمدی ارز ۴۲۰۰ تومانی، روایت یک شام خاص در محضر رهبرانقلاب، پایان سلاطین پتروشیمی، سرنخهای چالش جدید ترامپ، بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای مؤسسه عالی فقه و علوم اسلامی درباره حوزه انقلابی و نامه حقوقدانان برجسته کشور به رئیس جمهور، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده اند.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه نوزدهم اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که اختلاس بزرگ در پتروشیمی با تیترهایی همچون پتروشیمی گیت، پتروشیمی خواری داماد وزیر سابق، پایان سلاطین پتروشیمی و فساد کاسبان تحریم در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است. روزنامهها فساد بزرگ در پتروشیمی را بعضا با تیترهایی که رنگ و بوی سیاسی نیز دارد مورد توجه قرار داده اند. دیگر موضوعات مورد توجه سردبیران در صفحات نخست روزنامههای امروز عبارتند از: سفر رئیس جمهور روحانی به عراق و دیدار وی با آیت الله سیستانی و تعلل عراقیها و بی توجهی ایرانیها به فروریختن بخشهایی از ایوان مدائن.
روزنامه شرق در شماره امروز خود گفت و گویی با محمود احمدی نژاد انجام داده و در زیر تصویری از او در صفحه نخست عنوان هیچ اشتباهی نکردم را تیتر کرده است. این روزنامه در گزارشی دیگر از نامه سرگشاده حقوقدانان برجسته کشور به رئیس جمهور روحانی خبر داده و به آن پرداخته است.
روزنامه کیهان بخشی از بیانات رهبر انقلاب با عنوان حوزه انقلابی میتواند همه نیازهای جامعه اسلامی را برآورده کند را تیتر یک صفحه نخست امروز خود انتخاب کرده و در سرمقاله امروزش که به قلم حسین شریعتمداری مدیرمسئول این روزنامه نوشته شده به انتقاد از رئیس جمهور و گفتهای از او در شورای اداری استان گیلان درباره نقل قول او از اولاند رئیس جمهور سابق فرانسه درباره احتمال جنگ با ایران پرداخته است.
روزنامه ایران تیتر فساد کاسبان تحریم را برای گزارش خود از دومین جلسه دادگاه پرونده شرکت بازرگانی پتروشیمی به عنوان تیتر یک امروز خود انتخاب کرده است. این روزنامه تصویر معاون اول رئیس جمهور را همراه با تیتر واگذاری بانکهای نیروهای مسلح به دولت تصمیمی انقلابی و بزرگ بود را به نقل از او برجسته کرده است.
روزنامه جوان نیز عنوان پتروشیمیخواری داماد وزیر سابق و رفقای فراری را برای خبر اختلاس بزرگ در پتروشیمی انتخاب و در صفحه نخست خود قرار داده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
احمدینژاد در مصاحبه با شرق: هیچ تصمیم اشتباهی نگرفته ام
روزنامه شرق در شماره امروز خود گفت و گویی با محوریت موضوعات اقتصادی با محمود احمدی نژاد انجام داده است که در ادامه بخشهایی از آن را میخوانید: شما امروز یک جگرکی بخواهید باز کنید، باید از ۱۵ جا اجازه بگیرید و هر روز دو تا مأمور دم مغازه شما میآید. چطور میشود یک تخلف بزرگ در سطح کلان اقتصادی بکنید، بدون اینکه از خلأهای درون سیستم یا ارتباطات درون سیستم استفاده نکرده باشید؟ اصلا چطور جرئتش را میکنید؟ بنابراین این شیوه که مشکلات حوزه اقتصادی را به تعدادی از افراد منتسب کنیم، یک نوع آدرس غلط دادن است؛ درحالیکه باید ساختار را درست کنیم و اشکالات را برطرف کنیم. بحث مهم تبعیض است. ما در قانون اساسی داریم که همه با هم مساویاند، ریشه فساد، تفاوت و تبعیض است. فساد از کجا درمیآید؟ از خلأها درمیآید. از تناقضها درمیآید؛ والا اگر تناقضی نباشد و یک سیستم منطقی داشته باشیم، جایی برای فساد نیست. اگر توازن اختیار و مسئولیت باشد، فساد از کجا دربیاید؟ شاید بعضیها نمیخواهند به این زیرساختها نگاه کنند و شاید فکر میکنند زورشان به اینها نمیرسد. بعضیها هم نگاهشان این است. حالا با یک بگیر و ببند میتوانیم موقتا جامعه را ساکت کنیم، اقتصاد درست شود! اصلا الان اقتصاد که اقتصاد موضعی نیست.
باید سیستم را نگاه کنیم و نقصهای سیستمی را دربیاوریم؛ وگرنه چهار نفر را هم بگیری و اعدام کنی که اقتصاد اصلاح نمیشود. حالا من یک جملهای را میخواستم بگویم؛ ولی خودم را کنترل کردم و تلویحی گفتم. بدون اینکه اصلا توضیح بدهند که مردم بفهمند اینها چه کار مشخصی کردهاند که خلاف قانون بوده. این خیلی مهم است. این را مردم باید بدانند که دیگر تکرار نشود. این را که چه کاری اخلال است، کسی نمیداند. خب حالا اینها میگویند مسئول این مشکلات اینها هستند. اینها را هم اعدام میکنند. بسیار خوب، حالا اگر با اعدام اینها مشکلات حل نشد، یقه چه کسی را باید گرفت؟ این اشکال است. من نمیگویم متخلفان نباید مجازات شوند. هرکس تخلفی میکند به اندازه تخلفش باید مجازات شود و این دفاع از حقوق عمومی است؛ اما اگر ما اینطور به جامعه القا کنیم که یک تعدادی در جامعه هستند که دارند اخلال میکنند و اینها را ما جمع کنیم و سپس اقتصاد درست میشود، حالا جمع کردید و اقتصاد درست نشد، باز میگویید نه! یک عده دیگرند، این چرخه باطل تا کی و کجا قرار است ادامه پیدا کند؟ یعنی تا کی و کجا در اقتصادی که کمتر از ۱۵ درصدش در دست مردم است، مردم مقصر مشکلات اقتصادی هستند؟ انگار دولت و سیستم و نظام تصمیمگیری و اینها هیچ نقشی ندارند. این به نظرم خیلی بیانصافی است.
شرق: در هشتسالی که شما رئیسجمهور بودید، شاهد ظهور پدیدههایی مثل بابک زنجانی در اقتصاد ایران بودیم یا آقای خاوری، به عنوان مثالی دیگر؛
دکتر احمدی نژاد: جرم آقای خاوری چیست؟
شرق: ابعاد این پرونده چندان روشن نیست. از کشور خارج شد و دیگر برنگشت.
دکتر احمدی نژاد: قانون اساسی ما میگوید جرم باید در دادگاه صالحه اثبات شود وگرنه نمیتوانید کسی را متهم کنید. آیا دادگاه صالحی برای ایشان برگزار شده؟ ایشان چطور از کشور خارج شد؟
شرق: چطور رفت؟
دکتر احمدی نژاد: اینها که میگویم، مستند است و اسنادش پیش من است. ایشان پروندهای در خوزستان داشت. حکم جلبش هم صادر شده بود. از تهران به خوزستان گفتند پرونده را به تهران بفرستید. پرونده را به تهران آوردند، بعد مجوز دادند و از کشور خارج شد!
مسائل زیادی پشت این موضوع وجود دارد. فردی در همین پرونده اعدام شد. دو سؤال. این فرد خودش تنها بود یا در سیستم پشتیبان داشت؟
دکتر احمدی نژاد: شما یک موقعی میگویید آیا ضعف داری؟ میگویم من ضعف زیاد دارم، اما تصمیمات دولتم اشتباه نبوده است. باید مشخصا بگویید کدامش اشتباه بوده است.
شرق: یعنی در طول هشت سال ریاستجمهوری هیچ اشتباهی نداشتهاید؟
دکتر احمدی نژاد: ممکن است ضعفهایی داشته باشم، اما هیچکدام از تصمیمات دولت اشتباه نبوده است. یکی را اسم ببرید.
شرق: من جملهام را تکرار میکنم. معتقد هستید در طول هشت سال ریاستجمهوری شما دولت هیچ تصمیم اشتباهی نگرفته است؟
-دکتر احمدی نژاد: بله، اینکه معلوم است. البته مواقعی بوده که من در جلسه دولت نبودهام یا تصمیمی از طرف دولت اعلام شده که در جریان نبودهام که بلافاصله جلویش را گرفتهایم، یعنی مثلاً وزیری یک تصمیم گرفته که به محض اطلاع دولت جلویش گرفته شده است.
شرق: یعنی موقعی که شما در جلسه بودهاید هیچ تصمیم اشتباهی گرفته نشده است؟
دکتر احمدی نژاد: بله. بهعنوان رئیسجمهور هیچ تصمیم اشتباهی نگرفتهام. یک مورد نمیتوانند مثال بزنند که تصمیم اشتباهی بهعنوان رئیسجمهور گرفته باشم، ولی اگر بحث ضعف باشد من ضعفهای زیادی دارم. بارها هم گفتهام که ضعیفترین و پراشتباهترین هستم، اما تصمیم اشتباهی بهعنوان رئیسجمهور نگرفتهام. علت هم دارد. به این دلیل که برای هر تصمیم ملی صدها ساعت وقت میگذاشتم. ساعتها موافق و مخالف بحث میکردند و بیشترین سؤال در جلسات کارشناسی را هم میپرسیدم، علتش هم این است که من باور دارم تا وقتی لزوم و درستی انجام کاری برایم قطعی نشده، نباید جلو بروم. این را همه میدانند. من این را اجرائی کردم. بحث را مطرح میکردیم میگفتیم شما اقتصاددانان بزرگ کشور هستید، من هم به شما احترام میگذارم، اما برای اینکه این را اجرا کنم باید توضیح بدهید و قانع بشوم که این کار درست است.
حسین شریعتمداری: آقای روحانی چرا بلوف رئیس جمهور فرانسه را باور کردید؟
حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در سرمقاله امروز این روزنامه با موضوع قرار دادن سخنی از رئیس جمهور روحانی در سفرش به گیلان نوشت: این روزها کلیپی تصویری از سخنان آقای رئیسجمهور که روز چهارشنبه ۱۵ اسفند در جلسه برگزیدگان استان گیلان ایراد کردهاند دست به دست میشود و پرسشهای فراوانی را در میان کاربران به دنبال داشته است. ایشان با لحنی آمیخته به افتخار میگوید: رئیسجمهور فرانسه (اولاند) در جمع خبرنگاران و در حضور من گفت که سال ۲۰۱۳ (۹۱) ما، هر ۵ کشور تصمیم قطعی گرفته بودیم که به ایران حمله کنیم و فقط درباره شرایط و زمانش بحث میکردیم، اما وقتی شما به ریاست جمهوری انتخاب شدید، دیدیم که شرایط دارد عوض میشود، دست نگه داشتیم! آقای روحانی نتیجه میگیرد که انتخاب ایشان کشور را از یک جنگ حتمی نجات داده است! و در این باره گفتنیهایی هست؛
۱- آقای روحانی فرمودهاند؛ این تحلیل نیست بلکه واقعیت است که باید گفت: کاش تحلیل بود تا باور نکنیم رئیسجمهور کلاش فرانسه توانسته است دروغ به این بزرگی را به رئیسجمهور کشورمان بقبولاند و ایشان هم این دروغ شاخدار را تحویل ملت بدهد!
۲- این ۵ کشور کدام کشورها بودهاند؟ آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان رویهم میشوند ۴ کشور آیا چین یا روسیه نیز قرار بود همراه آنان به ایران حمله کنند؟! اگر پاسخ مثبت است، کدامیک از آنها؟ چین یا روسیه؟!
۳- آمریکا و متحدانش همراه با شوروی سابق در جریان جنگ تحمیلی به ایران حمله نظامی کرده و نتوانسته بودند هیچ غلطی بکنند و این در حالی بود که ایران از نظر نظامی در ضعیفترین دوران خود بود و آنها به مراتب قدرتمندتر از امروز بودند؛ بنابراین سؤال این است که وقتی در اوج قدرت از مقابله نظامی با ایران آن روز طرفی نبسته بودند چگونه امروز که ایران در اوج قدرت قرار دارد قصد حمله به این کشور را داشتهاند؟! خود آمریکاییها اعتراف میکنند که حمله به ایران احمقانه است!
۴- این ۵ کشور- به قول شما- با چه هدفی قصد حمله نظامی به ایران را داشتهاند؟ آمریکا و متحدانش بارها اعتراف کردهاند که براندازی جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک هدف استراتژیک در دستور کار دارند و این هدف استراتژیک با تغییر دولتها در این کشورها تغییر نمیکند. اکنون این سؤال در میان است که دشمنان ایران در ریاست جمهوری حضرتعالی چه دیده بودند که از حمله نظامی منصرف شده بودند؟! آیا غیر از این است که احساس کرده بودند دولت حضرتعالی، اهداف و خواسته آنان را برآورده میکند و بر این تصور بودند، بدون آنکه هزینههای کلان حمله نظامی را تحمل کنند و به نتیجهای هم نرسند، دولت جنابعالی تمامی آنچه میخواهند را در اختیارشان میگذارد؟! جناب روحانی! این ماجرا چه افتخاری دارد که با افتخار از آن یاد میفرمائید؟! اگر رئیسجمهور فرانسه راست گفته باشد که بسیار بعید است، جای دو سؤال جدی از رئیسجمهور محترم هست. اول آنکه چرا بلوف او را باور کردهاند؟! دوم اینکه چرا به جای افتخار، از اظهارات وی، نگران نشده و از خود نپرسیدهاند چرا باید ریاست جمهوری من برای دشمنان ایران یک پیروزی تلقی شود؟! تا آنجا که تصور کنند آنچه را نمیتوانستند با صرف هزینه کلان جنگ به دست آورند، بدون کمترین هزینه در اختیارشان قرار گرفته است؟!
جناب روحانی در حالی بلوف رئیسجمهور فرانسه را باور کرده است که در جلسه دیگری از سفر اخیر خود به گیلان، اظهار داشته «من متخصص مذاکره هستم»!
۵- جناب روحانی! دشمن به خوبی میداند درصورتی که حماقت کند و به حمله نظامی دست بزند، این دولت شما نیست که طرف مقابل آنها است بلکه با رزمندگان سلحشوری طرف هستند که مانند گذشته دمار از روزگارشان در میآورند.
۶- حضرتعالی بارها از «سایه جنگ»! سخن گفتهاید، ولی هیچوقت توضیح ندادهاید منظورتان از آن چیست و مردم را از سایه کدام جنگ میترسانید که برای رهایی از آن باید به شما رای بدهند! باید فاجعه برجام را بپذیرند! باید به معاهدات ذلتآفرین FATF و CFT و کنوانسیون پالرمو و... تن بدهند؟! گرانی لجامگسیخته را تحمل کنند؟! تورم کمرشکن را پذیرا باشند؟! فاتحه فناوری هستهای را بخوانند؟! به جای چرخش سانتریفیوژها، چرخ معیشت آنان هم از حرکت بایستد؟! گوشت ۱۰۰ هزارتومانی بخرند (یعنی نتوانند بخرند)؟! و...
فقدان شفافیت علت عدم توفیق در مبارزه با فساد
مهدی پازوکی اقتصاددان در یادداشت روز امروز روزنامه آرمان امروز نوشت: عمده علت عدم توفیق در مبارزه با فساد را میتوان در فقدان شفافیت در نظام مالی و پولی کشور جستوجو کرد. عدم شفافیت که رانتخواران، کلاهبرداران، واسطهگران و دلالان خواهان آن هستند، همین را میرساند؛ لذا وقتی میتوانیم به طور سیستماتیک جلوی فساد را بگیریم که سیستم اطلاعاتی شفافی داشته باشیم. مبارزه با فساد و پولشویی با شعار امکانپذیر نیست؛ چرا که در مبارزه با فساد باید عملگرایی با مولفههای خاص خود را سر لوحه کار قرار داد. اگر شفافیت در تمام ابعاد پولی، مالی و اداری به سیستم بازگردد این مساله منتج به انضباط اقتصادی در کشور خواهد شد. امروز اگر شاهد بیعدالتی، نابرابری و فساد اقتصادی هستیم بدین دلیل است که شفافیت بر ارتباطات و روندهای کاری حاکم نیست. در هر جای جهان برای محاسبه تولید ناخالص داخلی ۳ روش وجود دارد؛ مخارج یا هزینه، ارزش افزوده و روش درآمدی است، اما، چون در ایران اطلاعات آمار درآمدی وجود ندارد نمیتوان درآمدها را محاسبه کرد. امروز افرادی وجود دارند که مخالف هستند و وضعشان روزبهروز بهتر میشود، اما در طرف مقابل بسیاری هستند که در راه کشور جان داده و میدهند، اما شرایط چندان مناسبی ندارند. این نشان میدهد که در برخی جاها مطلوب عمل نشده که این اختلاف بدین حد فاحش بهوجود آمده است.
امروز در کشورهای توسعه یافته با برقراری شفافیت با پولشویی، پولهای کثیف مبارزه میشود و تمامی پولها تحت کنترل سیستم است؛ از این جهت است که کمتر شاهد اختلاسهایی با ارقام بزرگ هستیم. به عنوان مثال نروژ نیز مثل ایران کشوری نفتخیز است، اما، چون براساس سیستم اقتصادی درست و شفافی اداره میشود بیش از هزار میلیارد دلار در صندوق سرمایهگذاری این کشور پول وجود دارد و مسلما فسادش نیز به مراتب کمتر از کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه است؛ لذا این کشور در بسیاری از شاخصهای اقتصادی رتبه نخست را دارد و حتی از آمریکا بالاتر است. این در حالی است که طی سالیان گذشته شاهد بودیم که به دلیل فقدان شفافیت در کشور امثال شهرام جزایری، بابک زنجانی و مرجان شیخالاسلامیها ظهور کرده و موجب گسترش فساد در کشور شدند. اشکال کار اینجاست که مسئولان میخواهند با مدیریت سنتی یک جامعه صنعتی را اداره کنند، اینگونه است که دچادر پارادوکس میشوند.
در دنیای امروز باید به طراحی سیستمهای اقتصادی و اجتماعی پرداخت. از این جهت اگر اراده آهنینی وجود داشته باشد میتوان جلوی فساد را گرفت به شرطی که بخواهیم و بایستههای آن را بپذیریم. مثلا در همین داستان فساد در پتروشیمی مشکل این است که چه کسانی طرف حساب اینها بودهاند و چرا در این چند سال بانک مرکزی حساب این افراد را نبسته یا برخورد قانونی با آنها صورت نگرفته تا به اینجا کشیده نشود. نخستین شاکی اینها باید بانک مرکزی باشد که چرا این پولها بازنگشته است؛ لذا برای مبارزه با فساد باید این شفافیت از بالا تا پایین در همه شئون رعایت شود تا شاهد چنین مسائلی در جامعه نباشیم که از سویی مردم در تنگناهای اقتصادی و معیشتی باشند، اما از طرف دیگر دادگاه مفسدین اقتصادی با اختلاسهای چند میلیون یورویی را مشاهده کنند.