به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز پنجشنبه ۲۹ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که درخواست رئیس جمهور از منتقدان دولت، ادامه جدلها بر سر یارانه معیشتی، صعود بورس و سقوط دلار در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
فرامرز معتمددزفولی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با تیتر خودکشی نوجوانان را دریابید نوشت: خودکشی گونهای آسیب اجتماعی است که به شکلی عجیب در تمامی گروههای سنی چه مرد و چه زن شیوع و حضور دارد، اما دردناکانهترین گروه و حسرتآورترین آن نوجوانان هستند؛ نوجوانانی که چون دست به عمل میزنند و موفق میشوند، بهت و تعجب دردآور محققین را رقم میزنند. کودکانی ده، یازده، دوازده، ... پانزده، دختر و پسر فرقی ندارد.
هنگامی برای پژوهش اجتماعی خود بر جسم بیجان نوجوانی ایستاده بودم. هنگامی که برادر کوچکش کارتون میدید و مادر خانه نبود، خود را با بند شلوار حلقآویز کرده بود. دیگر بر بالای سر او نمیاندیشیدم. فردای آن در آموزش و پرورش شهرستان بخشی از بحث و جدل و فریاد با مسئولان مربوطه بر سر کتمان و انکار بود و بیعملی بخش مشاوره دانشآموزی. اما چه حاصل نوجوانان و دانشآموزان بعدی نیز در راه بودند! نه غربالگری و نه مشاوره منظم و نه آموزش درستی که در این لحظات بحرانی توسط خط قرمز Hot line با که باید تماس گرفت و کمک خواست!
آنچه در اخبار آمده و به نقل از فرماندار رامهرمز، خودکشی ششمین نوجوان، خبر از بیعملی و بیتوجهی بالای آموزش و پرورش و مسوولان آن شهر میدهد؛ نوجوانانی که به افسوس اکنون میز و صندلی خالی و خیالیشان حفرههایی در کلاس و مدرسه مجازی آن شهر شده است و گویی، چون گردابی همکلاسیهای خود را تهدید میکنند.
شرایط بحرانی کرونا بیتردید همه کس را به خود مشغول داشته و همه چشم نگران آیسییوها هستند، اما آسیبهای اجتماعی در حال فعال شدن هستند. از گروههای آسیبپذیر به دلیل شکنندگیشان در شرایط اپیدمی کودکان و نوجوانانند، پس خودکشی نوجوانان را دریابید.
حیدر مستخدمینحسینی اقتصاددان طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان دو نگاه به بودجه ۱۴۰۰ نوشت: دو دیدگاه در خصوص بودجه ۱۴۰۰ وجود دارد؛ دیدگاه اول بر ثابت ماندن شرایط فعلی و عدم تغییر در رویه بودجهریزی مبتنی است. در صورت حاکم شدن این دیدگاه ارقامی که دولت در لایحه بودجه لحاظ میکند منطبق با واقعیت نبوده و مشخص نخواهد شد که در تعیین ارقام مربوط به میزان فروش نفت و نرخ تسعیر ارز از چه قاعده و اصولی پیروی شده است. به عبارتی مشخص نخواهد شد که آیا نرخ ارز از متوسط دو نرخ ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی و نرخ ارز نیمایی به دست آمده و یا مبنای دیگری دارد. به این ترتیب اگر شرایط فعلی را مبنای بودجهریزی در نظر بگیریم لایحه بودجه ۱۴۰۰ از نظر محتوایی و عملکردی تفاوتی با بودجه سالهای ۹۹، ۹۸ و حتی ۹۷ نخواهد داشت. در نتیجه آنچه در عمل اجرا خواهد شد با آن چیزی که به تصویب نمایندگان میرسد تفاوت چشمگیری خواهد داشت.
دیدگاه دوم نگاه خوشبینانهتری نسبت به شرایط حاکم بر کشور دارد که از تغییر چهره سیاسی آمریکا نشات میگیرد. این گروه نگاه محتملی نسبت به ارقام فروش نفت و نرخ تسعیر ارز دارد و خواستار بودجهریزی با در نظر گرفتن شرایط سیاسی آمریکاست. ارقامی که تا به امروز در خصوص بودجه منتشر شده نشان میدهد که دولت نگاه محتملی نسبت به آینده سیاسی و اقتصادی دارد و به جای ثابت در نظر گرفتن وضع موجود، بودجه را در سایه تغییرات جدید آمریکا تدوین کرده است. به این ترتیب دولت امیدوار است با روی کار آمدن رییسجمهور جدید آمریکا تغییراتی در وضعیت فروش نفت و وضعیت اقتصادی کشور ایجاد شود.
نگاه اول به بودجه ۱۴۰۰ فاصله زیادی با واقعیتهای موجود دارد بنابراین احتمال حاکم شدن آن مردود است. اگر هم نگاه دوم یا همان نگاه محتمل حاکم باشد، حتی با وجود پذیرش برجام از سوی آمریکا دولت باید نسبت به مسائل سیاسی و اقتصادی و تعیین ارقام بودجه رفتار محتاطانهتری از خود نشان دهد. با توجه به آنکه دوسوم بودجه مربوط به شرکتهای دولتی است امسال نگاههای زیادی به ارقام این بخش معطوف شده و مجلسیها خواستار شفافیت بیشتر در ارقام شرکتهای دولتی شدهاند. با بررسی اجزای این بخش میتوانیم پی ببریم که دولت چه تغییراتی در حوزه مالیاتی ایجاد کرده و چه نگاهی به ارقام بودجه و ترتیب استفاده از این ارقام برای ردیفهای بودجه دارد.
علاوه بر این باید ببینیم که دولت تا چه میزان به بودجهریزی عملیاتی نزدیک شده است. دولت کنونی سالهاست که شعار تحقق بودجهریزی عملیاتی را یدک میکشد، اما به این مهم تاکنون ترتیب اثر داده نشده است. اگر بودجهریزی عملیاتی محقق شود برخی منابع درآمدی دولت در جای درست هزینه میشوند و بسیاری از ارقام مصرفی در بودجه حذف خواهند شد. به این ترتیب انتظار میرود در این شرایط بودجه در جایی مصرف شود که کارکرد موثر اقتصادی داشته باشد و به بهبود وضعیت کشور کمک کند.
روزنامه رسالت طی یادداشتی با عنوان هزار توی دولت دموکرات آمریکا! در شماره امروز خود نوشت: مشاوران بایدن، در حال بررسی راهکارهای نهایی دولت دموکرات آمریکا در خصوص نحوه بازگشت به برجام هستند. افرادی مانند «ویلیام برنز»، «جک سالیوان»، «ایلان گلدنبرگ»، «تون بلینکن» و «سوزان رایس» متفقالقول هستند که دولت بایدن به سه دلیل باید به برجام بازگردد: نخست اینکه بتوانند توافق هستهای را بهعنوان میراث دموکراتها (در دوران اوباما) و نماد چندجانبهگرایی در نظام بینالملل احیا کنند. دوم اینکه بتوانند از ظرفیتهای عضویت مجدد در برجام، ازجمله توان فعالسازی رسمی مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریمهای چندجانبه شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران استفاده کنند.
سوم اینکه با عدم رفع عملیاتی تحریمهای ایران (در عین بازگشت ظاهری به برجام) زمینه را برای برگزاری مذاکرات موازی با تهران بر سر موضوعات منطقهای و موشکی فراهم سازند.
بااینحال، مشاوران بایدن درخصوص نحوه بازگشت رئیسجمهور جدید آمریکا به توافق هستهای، نگاه تاکتیکی متفاوتی دارند. برخی از مشاوران بایدن به او توصیه کردهاند که در گام نخست، بدون اعلام هرگونه پیششرطی، بهصورت ظاهری صرفا اعلام کند که واشنگتن جزئی از برجام است و به برجام بازگشته است، اما در عرصه عملیاتی همان اقدامی را انجام دهد که سال ۲۰۱۷ شاهد بودیم! در سال اول ریاست جمهوری ترامپ که آمریکا در حال مقدمه سازی جهت خروج از برجام بود، اما هنوز رسما از این توافق خارج نشده بود، همین سبب شد تا اکثریت قریب بهاتفاق مؤسسات و شرکتهای تجاری، صنعتی و اعتباری همکاریهای خود را با ایران متوقف سازند. بنابراین، عدهای از مشاوران بایدن معتقدند که وی باید سریعا ضمن اعلام بازگشت به برجام، فضا را به «سال ۲۰۱۷ میلادی» بازگرداند.
در این روش، دولت بایدن قصد دارد اهرمی مانند مکانیسم ماشه را علیه ایران (با بازگشت ظاهری خود به برجام) فعال کند و از سوی دیگر، بتواند از طریق ممانعت از عملیاتی شدن تعلیق تحریمها یکسری امتیازاتی را از ایران بگیرد: ازجمله اینکه ایران را به مذاکرات موازی در حوزه منطقهای و موشکی دربیاورد.
دومین تاکتیکی که عده دیگری از مشاوران بایدن در نظر گرفتهاند، این است که رئیسجمهور جدید آمریکا از همان ابتدا شروطی خاص را برای بازگشت آمریکا به برجام بگذارد، مانند بحث حذف بند غروب آفتاب در برجام و دائمی شدن محدودیتهای هستهای ایران (که از قبل موردتوجه دموکراتها نیز قرار داشته است) و همچنین اینکه تهران با برگزاری مذاکرات بر سر توان موشکی و منطقهای خود موافقت کند. فراموش نکنیم که دولت بایدن در «پردازش تاکتیکهای ضد ایرانی» خود، مانند دولت اوباما مذاکرات را مرحلهبهمرحله تعریف نکرده است، یعنی اینگونه نیست که مذاکرات هستهای را پیش درآمدی برای مذاکرات موشکی و مذاکرات موشکی را پیشدرآمدی برای مذاکرات منطقهای قرار دهد. مشاوران بایدن قصد دارند که بهصورت همزمان در حوزههای مختلف مذاکراتی را با کشورمان صورت دهند و سپس خروجی این مذاکرات را به هم متصل کرده و درنهایت «توافق جامع محدودکننده» علیه ایران را شکل دهند. بدیهی است که از اکنون، باید ضمن رصد این تاکتیکها و آیندهپژوهی و احتمال سنجی در خصوص نحوه طرح آن از سوی دولت بعدی آمریکا، بر روی اهداف محدودکننده و خاص دموکراتها در قبال برجام و ایران متمرکز شویم. آری! نباید اجازه داد تا دموکراتها با ژست «بازگشت به برجام»، مانع از «رصد مؤثر بازی» از سوی کشورمان و پیشبرد اهداف خطرناک خود علیه نظام و ملت ایران شوند.