به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه سی ام آذرماه در حالی در آخرین روز پاییز ۹۹ چاپ و منتشر شد که موضوع FATF برای بار دیگر به تیتر یک صفحه نخست آنها تبدیل شد و روزنامههای دو جریان سیاسی به فراخور موضع خود در قبال آن تیترهایی همچون اسناد سخن میگویند؛ FATF اسلحه اتاق جنگ آمریکا (کیهان) FATF محدودمان نمیکند (آرمان ملی)، انتخاب کرده اند.
دیگر موضوع داغ روز، فینال لیگ قهرمانان آسیا و شکست پرسپولیس است که حاشیه گزارش عادل فردوسی پور از صفحه اینستاگرام کنفدراسیون فوتبال آسیا، برجستهتر از متن اتفاق مورد توجه قرار گرفته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
کامبیز نوروزی حقوقدان در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه شرق با عنوان سواد رسانهای مدیران صداوسیما نوشت: تازهترین اتفاقی که وضعیت سواد رسانهای در مدیریت صداوسیمای ایران را با وضوح فراوان نشان میدهد، کاری است که آنها با محبوبترین، موفقترین و مستقلترین برنامه تلویزیون ایران و مجری آن کردند، یعنی برنامه ۹۰ و عادل فردوسیپور. در هیچجای دنیا پیدا نمیکنید که یک شبکه تلویزیونی با بهترین و محبوبترین برنامهاش بدون هیچ دلیلی اینگونه برخورد کند و آن را بهطورکلی حذف کند. اگر کسی کمترین اطلاعی از اصول حرفهای کار رسانهای و به ویژه کار تلویزیونی داشته باشد، هیچگاه چنین رفتار نمیکنند. اتفاقی که در جریان پخش مسابقه فوتبال پرسپولیس ایران و اولسان هیوندای کره جنوبی افتاد، یک شکست تمامعیار برای این مدیریت رسانهای است که بسیار بیش از مخاطبانش نیازمند سواد رسانهای است. اعلام شد اینستاگرام فارسی کنفدراسیون فوتبال آسیا این مسابقه را بهطور مستقیم پخش میکند و گزارشگر این مسابقه نیز عادل فردوسیپور است. همان کسی که برنامه محبوبش را حذف کردند و خودش را هم فقط بهدلیل آنکه بهزعم علی فروغی، مدیر شبکه سه، «از مدار خارج شده بود»، از تلویزیون حذف کردند. بعد از این خبر بود که بیش دو میلیون نفر به تعداد دنبالکنندگان اینستاگرام کنفدراسیون فوتبال آسیا اضافه شد. کار سختی نیست که بفهمیم این دو میلیون نفر، ایرانیانی هستند که میخواهند مسابقه را با صدای فردوسیپور بشنوند. آنها از دیدن مسابقه از صفحه تلویزیونی که مدیران آن ساختهاند، رو گرداندهاند و انتخابشان چیزی دیگر است.
اگر مدیران صداوسیما برای مدیریت و تولید برنامه تلویزیونی سواد رسانهای داشتند، مجبور نمیشدند چنین شکست سختی را بپذیرند. از الفبای کار رسانهای است که هر رسانه باید به تعداد مخاطبانش بیفزاید. وقتی رسانهای که بودجههای عظیم مصرف میکند، اختیار همه کار دارد، تحت هیچ فشاری نیست، دست و بالش برای خیلی از کارها باز است و از همه گونه امکانات برخوردار است، به سهولت مخاطبانش را از دست میدهد، یعنی کارش را بلد نیست. سادهترین نکتهاش این است که آنها همه این امکانات و بودجه را مصرف میکنند نه برای جلب رضایت مردم، بلکه برای رضایت خودشان و دوستانشان. وقتی این صداوسیما دیگر حتی برای یک مسابقه ساده فوتبال هم قدرت جذب مخاطبش را از دست داده است، میشود افزایش ناتوانیاش را برای مواجهه رسانهای با مسائل مهمتر و اساسیتر و حیاتیتر کشور بهعیان دید. میخواهید بدانید چرا گرایش به منابع رسانهای دیگری غیر از تلویزیون کشور در مردم ایران در حال فزونی است، نیک در خود بنگرید، پَر خود را در آن خواهید دید و خواهید دانست که از شماست که بر شماست. فکری به حال سواد رسانهای مدیریت صداوسیما کنید که وخامت اوضاع بیش از این نشود.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان FATF و زمان تجدیدنظر نوشت: خبر موافقت رهبری با درخواست رئیسجمهور برای بررسی مجدد «افایتیاف» در مجمع تشخیص مصلحت نظام، عدهای را خوشحال و عدهای را بدحال کرده است. دسته اول، این موافقت را زمینهای برای تایید «افایتیاف» در مجمع میدانند و دسته دوم تلاش میکنند مانع تایید آن شوند.
آنچه در این میان قابل تامل است این است که مخالفان تایید «افایتیاف» قبل از اینکه بار دیگر این موضوع در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شود، خبر از عدم تایید آن میدهند و همچنان بر طبل مخالفت میکوبند. آنها مشکلات کشور در زمینه تبادلات بانکی که ناشی از نپیوستن به «افایتیاف» است را یا نمیدانند و یا نادیده میگیرند. همین واقعیت تلخ نشان میدهد اعضاء مجمع تشخیص مصلحت نظام باید کسانی از طبقه عادی جامعه باشند تا به دلیل سروکار داشتن با مسائل روزمره جامعه، مشکلات را لمس کنند و بتوانند منطبق با نیازهای واقعی کشور و مردم، مصلحتها را درک کنند و براساس آن تصمیم بگیرند.
رئیس کل بانک مرکزی میگوید: عدم تعیین تکلیف «افایتیاف» میتواند در نبود تحریمها مانعی برای سیستم بانکی کشور در انجام مبادلات بانکی بینالمللی باشد.
معنای سخن رئیس کل بانک مرکزی اینست که بلاتکلیف ماندن «افایتیاف» حداقل دو ضرر برای تبادلات بانکی دارد که یکی مربوط به زمان تحریم است و دیگری مربوط به زمان برداشته شدن تحریمها. در زمان تحریم، علاوه بر اینکه اصولاً تبادلات بانکی میسر نیست «افایتیاف» هم عامل مضاعفی برای این محرومیت است. زمانی که تحریمها برداشته شوند، اگر تکلیف ما با «افایتیاف» روشن نباشد، باز هم مشکل تبادلات بانکی در سطح بینالمللی پابرجا خواهد بود. بنابراین، ما نباید غل و زنجیری را که آمریکا یا تحریمها بر دست و پایمان میگذارد، چند قفله کنیم. رد کردن «افایتیاف» به منزله چند قفله کردن تحریمهاست و حتی اگر تحریمها هم برداشته شوند، نپیوستن به «افایتیاف» مانع تبادلات بانکی بینالمللی خواهد بود.
مخالفان «افایتیاف» برای پیشبرد نظر و هدف خود، به جعلیاتی متوسل شدهاند که اصولاً در مقررات مربوط به آن وجود ندارد. پیوستن ما به «افایتیاف» نهتنها ما را نسبت به اقدامات قانونیمان در سطح بینالمللی محدود نمیکند، بلکه شفافیت کارنامه ما موجب میشود ما بتوانیم با استفاده از حضور در این پیمان بینالمللی به افشاگری علیه اقدامات خلاف دیگران از پولشوئی و حمایتهای آنها از تروریسم بپردازیم و در مجامع بینالمللی دست بالا داشته باشیم. کسانی باید از پیوستن به «افایتیاف» بترسند که مرتکب تخلفاتی از قبیل پولشویی و حمایت از تروریسم میشوند و با استفاده از جابجائیهای پولی، اهداف ضدانسانی خود را دنبال میکنند. ما که تمام فعالیتهایمان بر مبنای قانون است، چرا باید از حضور در چنین پیمانی بیمناک باشیم؟
مخالفان پیوستن ایران به «افایتیاف» را عدهای به این تهمت بدبینانه متهم میکنند که میخواهند دست دولت فعلی را ببندند تا زمین بخورد. حتی اگر چنین نگاه بدبینانهای درست باشد، حالا که ماههای پایان کار این دولت است، پیوستن به «افایتیاف» مشکلی از آن حل نخواهد کرد و صرفاً برای دولت آینده مفید و کارساز خواهد بود. بنابراین، وقت آنست که مخالفتها پایان یابد و این مانع از سرراه کشور برداشته شود. نگاه جناحی به موضوعاتی که به منافع ملی کشور مربوطند، نگاه غلطی است، ولی حتی اگر مخالفان با چنین نگاهی هم نسبت به «افایتیاف» نظر منفی دارند، اکنون زمان تجدیدنظر فرا رسیده است.
ابوالفضل ابوترابی نماینده نجفآباد طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه وطن امروز با عنوان برای مذاکره التماس نکنید! نوشت: در مجلس نگاه به غرب از اول انقلاب توسط عدهای خاص به وجود آمد که این رویکرد را عدهای غربگرا ترویج کردند، البته همین حرف را هم حسن روحانی میگوید و اعلام میکند باید با کدخدا کنار بیاییم.
رویکرد بعدی آن است که باید نگاه به توان داخلی داشته باشیم و شعار نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی را دنبال کنیم.
حضرت امام خمینی و رهبر بزرگوار انقلاب معتقد بودند و هستند با رویکرد نگاه به توان داخلی میتوانیم بر مشکلات فائق آییم که افتخارات ۸ سال دفاعمقدس نمونه بارز آن است و پیروزیهای بزرگی را بر همین اساس به دست آورده و با توان داخلی جنگ را پیروز شدیم و یک وجب خاک به دشمن ندادیم و عزت و اقتدار خود را افزایش داده و ابرقدرت منطقه شدیم.
با توان داخلی انرژی هستهای را بومی کرده و با توان داخلی قدرت اول علمی منطقه شدیم، ضمن اینکه بر همین اساس هاب بهداشت و درمان و پزشکی منطقه هستیم. با توان داخلی قدرت برتر موشکی در منطقه و جهان شدهایم و با توان داخلی قدرت برتر دارویی منطقه شدهایم. با توان داخلی تحریمها را بیاثر کردیم و به جای آنکه تحریم را دور بزنیم و با مذاکره رفع تحریم را به وجود بیاوریم، قدرت برتر منطقه شدیم، چرا که پیش از آن خود را قوی کرده و عملا کاری کرده بودیم که در حوزههای مذکور تحریم بر ما اثرگذار نبود.
اگر مانع فروش نفت خام میشدیم و ارزش افزوده را با تولیدات پتروشیمی افزایش میدادیم، کشورهای دیگر به ما برای خرید محصولاتی مانند بنزین التماس میکردند، ولی متاسفانه زنگنه، وزیر نفت در طول دوران حضورش در این وزارتخانه مانع این کار شد و با عدم توسعه، ارزش افزوده نفت و میعانات گازی را عملیاتی نکرد و در این بخش به کشور ظلم کرد.
ما به جای مذاکره و رفع تحریم باید افزایش قدرت خود را دنبال کرده و به دست خود نگاه کنیم و قدرت ایران را بالا ببریم.
باید با افزایش قدرت درونی بر تحریم غلبه کنیم نه اینکه برای مذاکره التماس کنیم. اگر قدرت خود را افزایش دهیم، قدرت برتر اقتصادی در منطقه هم خواهیم شد که البته این موضوع دور از دسترس نخواهد بود.
دولتها وظیفه دارند موانع برتر شدن در منطقه را رفع کنند، لذا اینکه چه کسی در آمریکا رئیسجمهور میشود را باید فراموش کنیم و بدانیم که مذاکره با اوباما عامل اصلی مشکلات فعلی معیشتی و اقتصادی کشور است.