به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه چهارم خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که خاموشیها در کشور و واکنشهای اعتراضی و هشدارآمیز نسبت به خسارات آن از یک سو و آخرین اوضاع بازار رمز ارزها در کنار گزارشهای انتخاباتی از جدیدترین گمانهها از احراز صلاحیت شدگان انتخابات ۱۴۰۰ از سوی دیگر در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه جوان در بخشی از سرمقاله امروز این روزنامه نوشت: کاندیدایی که مطالبات فراتر از سیاستهای کلی نظام طرح میکند، مشغول مبارزه با جمهوری اسلامی است و فردای پیروزی نمیتواند شعارهای فراتر از سیاستهای کلی نظام را عملیاتی کند و خود را بیاختیار معرفی خواهد کرد و عدهای دیگر عامل بیاختیاری را با مفاهیمی همچون دولت پنهان تئوریزه میکنند. از شگردهای افرادی که نمیتوانند از فیلترهای قانونی نظام عبور کنند، هل دادن خود در بین مردم با شعارهای فریبنده، اخلاقسوز و شارلاتانیزم رسانهای است. (هرچند به صورت تاکتیکی برای فرار به جلو از خشونت ابراز برائت کنند) اگر کسی در چارچوبهای نظام دینی و دستگاه معرفتی امام به سیاست و قدرت بنگرد، بهمحض ردصلاحیت، سجده شکر بهجا میآورد که خدایا من قصد خدمت داشتم و این سلب توفیق از اراده بنده خارج بود و دیگر تکلیفی ندارم، نه اینکه از در و دیوار برای قدرت بالا برود و فشار موجود بر مردم را نقطه عزیمت منجیگری خود سازد و برای دیده شدن مضاعف شعارهای یارانهای چند برابری بدهد. بدون تردید شعارهای یارانهای چندین برابری در شرایط موجود بخشی از مبارزه با نظام است و بخشیهایی از مردم که قدرت تحلیل ندارند، چنین میپندارند که فقط این آقا به فکر ماست که نمیگذارند کار کند. اخلاق ماکیاولیستی نمیتواند ذیل نظام دینی خودنمایی کند. قدرتخواهی به هر قیمت در جامعه دینی منفور است.
قطعاً مسئولیت در نظام اسلامی موهبتی برای خدمت است، اما «خود قدرتخواهی» در فرهنگ عامه ایرانیان خصلت زشتی است. همه کسانی که برای ردصلاحیت ثبتنام کرده و در نگاه نخبگان سیاسی اشتراکنظر نسبت به چرایی رد آنان وجود دارد، صرفاً برای چالش ثبتنام کردهاند تا از یک طرف نظام را با شاخصهای عرفی غرب آماج حملات قرار دهند و از سوی دیگر با مظلومنمایی «موج مهندسی» رأی را به سمت کاندیدای دیگری رهنمون شوند.
اینکه «مردم ما را میخواهند شما چه کارهاید؟» ظاهر قشنگی دارد، اما کجا به مردم گفتهاید ما این نظام را قبول نداریم و میخواهیم شما را نمایندگی کنیم؟
شما از نظام عبور کردهاید، اما مردم عمدتاً بیاطلاع هستند یا باور به چرخشهای حداکثری شما ندارند. این مردم معاند نیستند. طبق نظرسنجی دانشگاه مریلند، حداکثر ۶ درصد ایرانیها با جمهوری اسلامی عناد دارند که آنان هم رأی نمیدهند. پس شما که خود به عناد رسیدهاید چه کسانی را نمایندگی میکنید؟ اگر صداقتی وجود دارد دوباره خود را برای مردم معرفی کنید، ابعاد پنهان معرفت و اندیشه جدید خود را رونمایی کنید، آنگاه سنجش اجتماعی برای فهم جایگاه خود را مشاهده خواهید کرد. آیا شما که نظام را قبول ندارید و کاندیدا شدهاید، میتوانید بگویید مردمی که ما را میخواهند نیز از نظام عبور کردهاند؟ قطعاً خیر. پس واقعیت این است که در شناخت شما بین نخبگان و توده فاصله افتاده است و شما نیاز به معرفی مجدد خود دارید.
صلاحالدین هرسنی کارشناس مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: اگرچه درگیریهای اخیر تلآویو با غزه بعد از ۱۱ روز با میانجیگری مصر آن هم با اعلام آتشبس متوقف شد، مواضع و رفتاری که روسیه در این درگیریهای ۱۱روزه از خود به نمایش گذاشت، به اندازه این بحران محل توجه و تامل است.
البته در پس نیات مقامات کرملین مقاصدی مستتر و پنهان بوده که رمزگشایی از آن معلوم میکند که تا چه میزان آن نیات با منویات و مقاصد مقامات حزب لیکود و در راس همه آنها مقاصد جنگطلبانه بنیامین نتانیاهو همسو بوده است.
در این ارتباط، همسویی نیات و مقاصد ولادیمیر پوتین و نتانیاهو فقط و فقط با اتخاذ سکوت مسکو در درگیریهای اخیر غزه معلوم و مشخص میشود، چراکه برخلاف کشورهای مصر، آمریکا، برخی از کشورهای اتحادیه اروپا و آلمان، روسیه تنها کشوری بود که سکوت را بر هر گونه مداخله و حتی رایزنی برای توقف جنگ و اعلام آتشبس ترجیح داد و فقط نظارهگر چنین پیکاری بود، با این نیت که آیا تداوم چنین درگیری و منازعهای آیا میتواند منجر به اتهامیابی به ایران در حمایت از حماس یا همان رفتارهای منطقهای ثباتزدا شود؟ و یا آنکه تداوم چنین منازعهای میتواند موجب تعویق و تاخیر نشستها و مذاکرات وین شود؟ قطع به یقین، اتخاذ راهبرد سکوت روسیه در درگیری اخیر غزه، به جهت آگاهی مقامات کرملین از مواضع مشترک و همسو با اروپا و واشنگتن بر سر رفتارهای منطقهای و برنامه موشکهای بالیستیکی است چراکه مقامات کرملین سخت آگاهند که اگر تهران حاضر به جرح و تعدیل در قبال رفتارهای منطقهای و برنامه موشکهای بالستیکی نباشد، قطعا نشستهای وین نمیتواند منجر به نتیجه مطلوب در روابط تهران- واشنگتن و اروپا شود؛ بنابراین روسیه انفعال و سکوت در درگیریهای غزه را به منظور عقیمسازی برجام و تداوم اتهامیابی به ایران در دستور کار قرار داد و تلاش کرد که در این سکوت و انفعال تهران نتواند به غرب نزدیک شود چراکه مسکو میداند که در صورت نتیجهبخش بودن نشستهای وین، رابطه و تعاملات تهران با غرب قطعی است و در این شرایط مسکو نمیتواند دیگر با کارت تهران در مناسبات خاورمیانه به ویژه در معادلات سوریه بازی کند.
تحت این شرایط، چه ایران و چه اروپا حتی از پشت درگیریهای غزه متوجه رفتارهای روسیه شدهاند. به این ترتیب و با نوع رفتارهای مخرب و نامتعارفی که از سوی مسکو در درگیریهای غزه دیده و مشاهده شده، به جرات میتوان گفت که ولادیمیر پوتین، نتانیاهو و برخی از جریانهای محافظهکار در ایران تمایلی ندارند که نشستهای وین و پروژه احیای برجام، به نتیجه برسد.
نکته آنکه اگر درگیریهای غزه با تلآویو تداوم مییافت، قطعا شاهد رونمایی راهبردها و کارشکنیهای ضدبرجامی بیشتری از روسیه بودهایم؛ روسیهای که ادعا داریم روابط ما با آن استراتژیک است.
پویا بهمنی تحلیلگر بازار سرمایه طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان چرا موج رمز ارزها فرو نشست؟ نوشت: برای سرمایه گذاری در بازار رمز ارزها باید ماهیت رفتاری روانشناختی و ریسکهای حاکم بر آن را بیشتر شناخت. این بازار در دسته بازارهای «بسیار پرریسک» با «نوسان قیمتی بسیار زیاد» دستهبندی میشود. عوامل ایجاد کننده این میزان ریسک را میتوان در دو گروه عوامل ذاتی و عوامل بیرونی طبقه بندی کرد. وابستگی شدید نحوه و هزینه معاملات در آن به قوانین و سیاستهای محدود کننده دولتها و متاثر بودن قیمتها از متغیرها و اخبار اجتماعی و سیاسی در سطح جهان از جمله عوامل بیرونی موثر بر ارزش رمز ارزها هستند. همچنین در رابطه با عوامل ذاتی میتوان به پیچیدگیهای تکنیکی و فنی، انتزاعی و غیرفیزیکی بودن که منجر به ابهامات بسیار زیاد در ارزش گذاری این دارایی نوین میشود، در کنار اثر پذیری زیاد از ورود و خروج سرمایههای بزرگ افراد حقیقی و نهادها به دلیل حجم کوچک بازار اشاره کرد.
برای مثال در یک سال اخیر بیتکوین ۳ ریزش قیمتی با بیش از ۳۵ تا ۵۰ درصد اصلاح قیمتی را تجربه کرده است و هر بار توانسته خود را بازیابی و به روند صعودی خود ادامه دهد؛ بنابراین ریزش اخیر اتفاقی غیر طبیعی در این بازار محسوب نمیشود. همزمان بررسیهای روانشناختی با استفاده از دادههای حجمی و قیمتی نشان دهنده آن است که میزان ترس در بازار به بالاترین حد خود در یک سال اخیر رسیده که با عبور از این قله ترس میتوان به سمت معاملاتی متعادلتر و با هیجان کمتر حرکت کرد. با در نظرگرفتن تمامی موارد ذکر شده میتوان ادعا کرد که ریسک بالای این بازار اگر به درستی مدیریت شود، قطعا میتواند سودسازی خوبی را برای سرمایه گذار به همراه داشته باشد. مدیریت ریسک به این معناست که همواره باید بخش کوچکی از کل سرمایه را در این بازار قرار داد که همین نکته تا حد زیادی قادر است نوسانات کل سرمایه متاثر از نوسانات قیمتی در این بازار را کاهش دهد و این دقیقا به معنی کاهش ریسک است.