به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه ۱۷ دی ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ماجراهای یک بودجه تاخیری، فروش اوراق گواهی با سود ۲۳ درصد، حکمرانی مورد نظر قالیباف چیست؟ و آمریکا درباره برجام به دنبال چیست؟ در صفحات نخست تعدادی از روزنامهها برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
مسعود پیرهادی طی یادداشتی در شماره امروز رسالت نوشت: به بهانه نزدیک شدن به سالگرد حادثه دردناک هواپیمای اوکراینی ذکر چند نکته ضروری است: یک؛ خلاف آنچه برخی رسانهها میگویند رسیدگی قضائی پیرامون پرونده موسومبه هواپیمای اوکراینی مدتهاست آغازشده و تاکنون پنج جلسه دادگاه با حضور متهمان، شکات و وکلای مدافع، تشکیل و برای ۱۰ نفر از نیروهای نظامی بهعنوان متهمان حادثه، کیفرخواست صادر شده است.
دو: سهروز تأخیر در اطلاعرسانی آن سانحه دلخراش، کوهی از سرمایه اجتماعی را آب کرد؛ سهسال اطاله دادرسی ولو در پیچیدهترین پرونده، قابل دفاع و توجیه نیست؛ بدتر از طولانی شدن فرآیند دادرسی، عدم اطلاعرسانی مناسب و استمرار همان اشتباه دیماه ۹۸ است. مسئله نه کوچک بوده نه محدود؛ فاجعهای بزرگ و عمومی رخ داده و کل کشور درگیر آن شده است؛ نباید و نشاید توقع کرد در عصر امروز، چنین مسائلی بهورطه فراموشی سپرده شود. مردم و رسانهها نباید احساس کنند که نامحرم قلمداد شدهاند. آنچه ممکن است با تحریف و شیطنت از زبان دشمنان ما بشنوند را در کمال صحت و صداقت از خود ما بشنوند، بهتر نیست؟ اگر جنگ نرم و ادراکی و شناختی و ترکیبی و امثالهم فقط کلیدواژههای یادداشتها و سخنرانیها نیست، باید قدم و قلم برداشت و طرحی نو درانداخت.
سه: جمهوری اسلامی یک پدیده ممتاز و قابل افتخار است، فلذا قیاس اقدامات آن با هر کشوری نابجاست. ایدئولوژی ما نسبت به جان مردم، بهشدت حساس است و این حساسیت باید نمود عینی برای هر انسان آزادهای که طالب حق و حقیقت است، داشته باشد. درست است که شلیک ناو «وینسنس» آمریکا به هواپیمای مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی ایرانایر، شلیک موشکهای سوخو نیروی هوایی شوروی به پرواز شماره ۰۰۷ شرکت هواپیمایی کرهجنوبی، شلیک نیروی هوایی اوکراین به پرواز شماره ۱۸۱۲ سیبریاایرلاینز، بمبگذاری در پرواز شماره ۱۰۳ پانآمریکن و شلیک پدافند هوایی اوکراین به پرواز شماره ۱۷ شرکت هواپیمایی مالزی، مورد رسیدگی کیفری قرار نگرفتند، اما جمهوری اسلامی اولا با اعتقاد باید پیگیر احقاق حق و تشفی خاطر بازماندگان باشد و ثانیا باهنرمندی این امر را به سمع و نظر مردم برساند. حتی اگر بپذیریم که در مورد اول، اقداماتی صورت گرفته، باید اذعان کنیم که در زمینه رسانهای و اقناع بازماندگان و مردم، سراسر تقصیریم.
چهار: گرهها و مسائل مردم را نباید نادیده گرفت؛ کنار هر شبهه باید انبوهی از پاسخهای متقن و اقناعی قرار داد. باید دروغگو را بیحیثیت کرد وگرنه شبههها ما را از حیثیت و اعتبار میاندازد. دوره آنکه زمان، مسائل را حل میکند و موجهای جدید، قبلیها را پاک میکند، گذشته است. گاهی حتی لازم است بدیهیترین مسائل را از زاویهای متفاوت برای آنانکه حق برایشان مشتبه شده، بازخوانی کنیم؛ بدیهیتر از آنکه وقتی تشییع پیکر حاج قاسم، تبدیل به بزرگترین نقطه قوت کشور شده است و پایگاه آمریکایی عینالاسد را زیر ضربه گرفتهایم، چرا باید ورق را به ضرر کشور برگردانیم و جان خودمان را بگیریم که نداریم؛ اما باید همین را هم با زبان و شکل هنرمندانه مطرح کنیم و از تکرار و تنوع شبهات، خسته نشویم. هر چقدر پروندهها حلنشده باقی بماند، وزنههای متصل به پای حاکمیت، سنگینتر میشود و حرکت و شتاب را کُند میکند. برای رسیدن به ایران قوی، یک نفر هم یک نفر است؛ اگر رویش یک واحد ذوق دارد؛ ریزش ۱۰ واحد درد دارد. هنر این است که مثل حاج قاسم، اهل جمع و وصل باشیم نه تفرقه و فصل.
هادی حقشناس اقتصاددان طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان چرا وعده رشد ۸ درصدی تحقق نیافت؟ نوشت: در قانون بودجه سالجاری یکی از اهدافی که برای سال ۱۴۰۱ درنظرگرفته شده بود، رشد اقتصادی ۸ واحد درصد بود که همان ابتدا مشخص بود که چنین عددی تحقق پیدا نمیکند. چون رشد اقتصادی هشت واحد درصد در یک فضای بدون تنش و همچنین روابط عادی تجاری قابل تحقق است نه اینکه هم در لیست سیاه افایتیاف باشیم، هم محدودیت فروش نفت داشته باشیم و هم نقل و انتقالات پولی دچار اخلال بشود و مهمتر از همه اینها اینکه راهبرد مشخصی در ستاد اقتصادی دولت تا کنون دیده نشود. همین که الان شاهد استعفای رئیس بانک مرکزی، وزیر رفاه و وزیر راه بودیم، نشان میدهد که رشد هشت درصد غیرقابل تحقق است.
اصولا بخش واقعی اقتصاد که متضمن رشدهای اقتصادی است به شرطی تحقق پیدا میکند که بخش غیرواقعی اقتصاد در یک شرایط نرمال باشد منظور از بخش غیرواقعی اقتصاد بخش پول و شاخصهای پولی است. نرخ تورم بیش از ۴۰ درصد و نرخ رشد نقدینگی حدود ۳۵ درصد در این شرایط و تلاطم پولی سرمایه را به سمت سرمایهگذاری نمیبرد که ایجادکننده رشد اقتصادی باشد بلکه سرمایهها به سمت بخش دلالی و سفته بازی و سوداگری میروند. اینکه در همین چند ماه گذشته میبینیم که قیمت ماشین و سکه و آپارتمان و اینگونه کالاها به سرعت رشد پیدا کرده و دچار تلاطم شده، اصلیترین دلیلش بهخاطر ارزش ذاتی این داراییها نیست بلکه به این دلیل است که نقدینگی به سمت تولید هدایت نشده است بلکه به سمت بازار موازی سوداگری رفته است و این شرایط است که نمیگذارد رشدهای اقتصادی هشتدرصد که هدف دولت در سالجاری بود تحقق پیدا کند. اگر همین روال برای سال آینده هم ادامه پیدا کند، طبیعی است که سال آینده هم چنین نخواهد شد.
رشد اقتصادی هشت درصد یا بیشتر در شرایطی تحقق پیدا میکند که اقتصاد ایران چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ روابط خارجی در یک شرایط عادی و طبیعی باشد و نه تکانههای روزانه بنابراین به نظر میرسد اهدافی که در قانون بودجه ۱۴۰۱ بود، تحقق پیدا نمیکند گرچه دو ماه از سال باقی مانده است ولی با توجه به قرائن و شواهد به نظر میرسد که دولت باید خیلی خوش شانس باشد که منابع و مصارف تحقق پیدا کند که به نظر میرسد حتی منابع بودجه هم بهطور کامل تحقق پیدا نکند و دولت دچار کسری شود. مگر اینکه در این دو ماه باقیمانده تا پایان سال اتفاقی بیفتد. در یک جمع بندی کلی باید گفت تحقق اهداف بودجه، قانون برنامه و چشم انداز، بستگی به یک بستر مناسب دارد. رشد اقتصادی زمانی تحقق پیدا میکند که آن بستر که ترکیبی از مسائل اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و روابط خارجی است، فراهم باشد و آنها بستر تحقق رشد اقتصادی هشت درصد خواهد بود.
محمدصادق جنانصفت طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: شهروندان ایران به ویژه ساکنان این سرزمین به جز برخی کشورها مثل کرهشمالی، چین، کوبا و یکی- دو کشور دیگر به دلیل پیروی از قانون اساسی تهیهشده در شرایط انقلاب سال ۱۳۵۸، بیشترین اختیارات را به نهادهای قدرت سیاسی در ایران تفویض کردهاند.
شهروندان ایرانی در برابر این میزان اختیاری که به نظام سیاسی دادهاند انتظار داشتند دارندگان اختیار برای آنها، رفاه مادی، نابرابری کمتر، جامعه پاک و بدون تباهی و فساد، امنیت داخلی و امنیت خارجی و آسایش و آرامش ذهنی فراهم کنند. حقیقت عریان این است که نظام سیاسی به هر دلیل در برآوردن انتظارات شهروندان کامیاب نبوده است.
داوری همه مدیران نظام سیاسی این است که در دهه ۱۳۹۰ روزگار مادی ایرانیان ساکن در این سرزمین نسبت به دهههای پیشین در همین سرزمین و نسبت به کشورهای دیگر جهان بدتر شده است. بررسی دلایل بیان شده از سوی گردانندگان کشور در این باره و اینکه چرا ناکامی بزرگی نصیب شهروندان ایرانی شده این است که دولتهای برآمده از آرای شهروندان ایرانی در همه سالهای پس از جنگ ناتوان بودهاند. علاوه بر این گفته میشود دلیل اصلی دیگر این است که استکبار جهانی با نظام سیاسی ایران خصومت شدید داشته و دارد و سدها و صخرههای بلند و سخت بر سر راه کلیت نظام سیاسی قرار داده و به همین دلیل است که نظام سیاسی نتوانسته در شرایط عادی فعالیت و رفاه مادی و آسایش ذهنی شهروندان را فراهم کند. از سوی دیگر بسیار شنیده و خواندهایم که استکبار جهانی به سردستگی آمریکا در ۴۳ سال دشمنی با ایران هیچ کامیابی نداشته است و خوانده و شنیدهایم که شهروندان ایرانی وفادارترین شهروندان به نظام سیاسی هستند و هوشمندند و در درک مسائل سیاسی در دنیا پیشگامند. به این ترتیب یک تناقض بزرگ در کلیت نظام سیاسی دیده میشود و آن ناکارآمدی نظام سیاسی غرب برای اثرگذاری بر ایران است و از سوی دیگر رای شهروندان که تا امروز ۵ رئیسجمهور انتخاب کردهاند را مخدوش میکند.
این تناقضها از سوی شهروندان ایرانی درک و فهم شده و با آشفتگی روبهرو هستند. آنها یک زندگی عادی میخواهند. میزانی کالری برای زنده ماندن، میزانی آزادی برای انتخاب روش زندگی و برای اینکه بتوانند همانند بیشتر کشورهای دنیا خبر بخوانند و تفسیرها را بشنوند و نیز ثروت ملیشان در مسیر درست سرمایهگذاری شود و همچنین بتوانند به کشورهای دیگر بروند و شهروندان جهانی به این کشور بیایند و با دنیا آشتی باشند. نظام سیاسی حاکم بر ایران در برابر این همه اختیاراتی که از ایرانیان گرفته موظف است رفاه مادی و آسایش ذهنی و روانی آنها را تامین کند. اگر انجام این وظیفه نیازمند پیوست با واقعیت جهان امروز است باید این پیوند برقرار شود. هنر سیاستمدار همین است که پیوند برقرار کند و سازگاری پدید آورد. گسستن و ناسازگاری که کاری ندارد و سیاست ویژهای نمیخواهد. کارنامه دیپلماسی دولت سیزدهم در این باره شوربختانه گسست بوده و نقاط پیوست قبلی را نیز پاره کرده است. برای یک بار هم که شده باید درباره چگونگی رفتار با جهان و قهر و آشتی با غرب نظرخواهی سالم و درست کرد. اگر نظر شهروندان این است که ناسازگاری با قدرت بزرگ جهان رها شود باید رها شود.