لیست محرمانه ۴۰ میلیارد دلاری، خوشبینی نخست وزیر ژاپن در سفر به ایران، بالا گرفتن اختلافات ترامپ و بولتون، قانونشکنی مجریان قانون، تلاش برای افزایش درآمدهای پایدار دولت، رسیدگی به اموال رئیس قوه قضاییه چگونه است؟، بورس تهران بیاعتنا به تحریمها، استعفای یک استاندار و ده فرماندار برای حضور در انتخابات مجلس و گره خوردن سرنوشت اینستکس با تصویب لوایح FATF از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه بیست و سوم خردادماه سفر شینزو آبه نخست وزیر ژاپن به کشورمان را در صفحات نخست خود به شکل ویژهای برجسته کرده اند. بیشتر روزنامه همین موضوع را در سرمقالهها و یادداشتهای تحلیلی امروز خود نیز مورد توجه قرار داده اند.
در ادامه تعدادی از سرمقالهها و یادداشتهای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
آمارهای تلخ از زبالهگردی کودکان
روزنامه ابتکار در شماره امروز خود گزارشی با عنوان آمارهای تلخ از زبالهگردی کودکان منتشر کرد و در بخش های از آن نوشت: ۲۲ خردادماه، مصادف با ۱۲ ژوئن، «روز جهانی مقابله با کار کودکان» بود. یونیسف کسانی را کودک کار میخواند که به کارهایی مشغولند که کودکان برای انجام آن بسیار جوان هستند یا برایشان خطرناک است یا استثمارگرانه است و جلوی پیشرفت فکری و روانی آنها را میگیرد یا مانع تحصیل آنها میشود. این تعریف در کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل نیز آمده است.
به گزارش یونیسف، صندوق کمک به کودکان سازمان ملل، در حال حاضر ۱۵۲ میلیون کودک در سراسر دنیا کار میکنند تا به بقای خانوادهشان کمک کنند. بیشتر این کودکان در آسیا و آفریقا زندگی میکنند. بنا بر آمار در مجموع شمار کودکان کار در جهان کاهش یافته است. در سال ۲۰۰۰ حدود ۲۴۶ میلیون کودک کار میکردند و تا سال ۲۰۲۵ هنوز ۱۲۱ میلیون دختر و پسر کوچک در سراسر جهان مشغول کار خواهند بود.
دیروز همزمان با روز جهانی مقابله با کار کودکان، از پژوهش «یغمای کودکی» در باب شناخت، پیشگیری و کنترل پدیده زبالهگردی کودکان تهران در مراسمی رونمایی شد. کامیل احمدی، مردم شناس و سرپرست پژوهش زبالهگردی کودکان در این مراسم با بیان اینکه ارائه راه کار درمورد این موضوع کار راحتی نیست، گفت: این راهکارها از جغرافیایی به جغرافیای دیگر متفاوت است و البته، چون موضوع این کودکان عمدتا داخلی نیست و آنها مهاجران افغانستانی هستند، به همین دلیل راهکارها کمی متفاوت هستند. وی با بیان اینکه بعضی از کارهای غیررسمی در بعضی از سیستمها و دولتهایی که نگاه بازتری نسبت به مسائل اجتماعی دارند، میتواند بسیاری از این مسائل را حل کرده و کارهای زیرزمینی را قانونمند کند، اظهار کرد: مکانیزه کردن شیوه جمعآوری پسماندها میتواند به این موضوع کمک کرده و نیروی انسانی غیرمتخصص را حذف کند. این مردمشناس با تاکید بر اهمیت نظارت بر اجرای قانون نیز گفت: اگر به قوانین نگاه کنیم میبینیم که قوانین خوبی در کشور وجود دارد، اما این قوانین به خوبی اجرا نمیشود. در حوزه مدیریت شهری هم قوانین و آییننامههای خوبی وجود دارد که اجرا نمیشود، اما اگر همانها را اجرا کنیم راهگشا خواهد بود.
سرپرست این پژوهش با اشاره به اینکه زباله گردان ۱۵ تا ۱۷ سال حدود ۳۰ درصد از این کودکان را تشکیل میدهند، ادامه داد: این آمار بین افراد ۱۱ تا ۱۲ سال نیز ۲۳ درصد است، اما ساعتهای کاری آنها بسیار بالاست و تا پاسی از شب نیز ادامه دارد. در نهایت تامین امنیت کودکان مثل بیمه، اسکان، آموزش و پرورش رایگان از جمله دیگر راهکارهای پیشنهادی ماست که البته در چند سال گذشته گشایشهایی برای تحصیل آنها اتفاق افتاد.
فرشید یزدانی مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان نیز در این مراسم با بیان اینکه ۱۴ هزار زبالهگرد در تهران وجود دارد، گفت: ۴۷۰۰ نفر از این افراد یعنی معادل یکسوم آنها کودک هستند. وی با اشاره به اینکه ارزش کل زبالههای خشک درسال ۹۷، ۲۶۴۰ میلیارد تومان بوده است گفت: ارزش تقریبی زبالههای جمعآوری شده در بخش رسمی حدود ۴۰۰ میلیارد تومان و در بخش غیررسمی ۲۲۴۰ میلیارد تومان است. مدیرعامل جمعیت حمایت از حقوق کودکان با بیان اینکه حدود ۱۰ درصد از زبالهها با وانت جمعآوری میشوند، اظهار کرد: متوسط درآمد زبالهگردانهای چرخی و کتفی نیز حدود ١٩.٣ میلیون تومان و متوسط درآمد ماهیانه آنها ١.۶ میلیون تومان است. یزدانی همچنین توضیح داد: سهم عوامل مختلف از ارزش زبالهها با کسر سهم جمعآوری شده رسمی عبارت است از ٨.٩ درصد برای شهرداری، پیمانکاران ۲۱ درصد، ارباب یا صاحبکار ۵۴.۵ درصد، زباله گرد ۱۵.۶، وانتی، ۶.۲ درصد، چرخی ٧ درصد و کودکان تنها ۲.۴ درصد است. این درحالی است که سهم کودکان در میزان زبالهگردی یکسوم جمعیت زبالهگردان است.
چرا سفر شینزو آبه تهران بیاهمیت نیست؟
صلاحالدین هرسنی طی یادداشتی که در شماره امروز روزنامه همدلی منتشر شده نوشت: با قطعی شدن سفر شینزوآبه به تهران، برخی تحلیلگران مسائل بینالملل سفر این مسافر سر زمین آفتاب تابان را بیاهمیت میدانند و حتی برخی از آنها به صراحت تاکید کردند که او قرار نیست در این سفر دیپلماتیک پیامی را از سوی واشنگتن به تهران انتقال دهد، بلکه باید حامل پیام مقامات تهران به واشنگتن باشد، به این معنی که نمیخواهند با دولتی، چون ترامپ مذاکره کنند. این انتظار برخی از اصحاب مطبوعات، بیشتر در نقض غرضی است که به صورت مکرر در رفتارهای اخیر واشنگتن در قبال ایران دیده و شنیده شده است. حال اگر چه ممکن است که این انتظارات کمی طبیعی به نظر برسد، ولی با توجه به اولین ماموریت و نقش واسطهای بازیگری که بعد از چهار دهه قرار است با مقامات تهران دیدار و گفتگو کند، بسیار دارای اهمیت است و نمیتوان ماموریتی یک جانبه برای او قائل شد. محققا سیاستمداری، چون شینزوآبه به انتظارات ابعاد چندگانه ماموریت خود که از سوی ناظران و افکار عمومی واپایش و رصد میشود، به خوبی آگاه است و همین آگاهی سبب میشود که اهمیت سفر و نقش واسطهای او در کاهش منازعات تهران- واشنگتن دو چندان شود.
در اهمیتشناسی سفر شینزوآبه به تهران همین بس که قرار نیست او با توجه به آشنایی با آداب دیپلماسی و ظرافتهای آن، صرفاً خود را مقید به خواستههای واشنگتن در قبال تهران کند. شینزوآبه به خوبی میداند که اگر بخواهد به خاطر روابط راهبردی توکیو – واشنگتن و برای منافع واشنگتن یکدنگی کند و یکطرفه از تهران امتیاز بگیرد، باید تهران را دست خالی به مقصد توکیو ترک کند. نخستوزیر ژاپن به فراست دریافته است که مقامات تهران محاجات و دلایل پیشنهادی او را برای قبول یا امتناع در مذاکره در نظر میگیرند و همچنین از افق انتظارات و اهداف مستتر واشنگتن در این خواستههای جدید آگاهی دارند، بنابراین به آسانی تسلیم نقش واسطهای توکیو در این ماموریت نمیشوند.
اهمیت دیگر سفر شینزوآبه در هدایت و کنترل این نقش واسطهای است، به این معنی که توکیو در ترافیک نقشهای دیپلماتیک این روزهای تهران، به صرف قبول و برقراری گفتگو و مذاکره مقامات تهران- واشنگتن پادر میانی نکرده است، بلکه با این هدف به چنین نقش روی آورده است که بخواهد مسیرها و فازهای جدید این دیپلماسی و گفتگو را هدایت و کنترل کند، چرا که اعتقاد دارد که منازعات و اختلافات تهران- واشنگتن اساساً دیرپا، عمیق، پایدار و در نهایت رامنشدنی است و اگر این گفتگوها و مسیرهای تازه مدیریت، کنترل و هدایت نشود، وضعیت نه برای منطقه بلکه برای همه بازیگران محوری نظام بینالملل مساعد و مناسب نخواهد بود.
در سطحی دیگر توکیو ضمن ایفای نقش واسطهای در کاهش تنش تهران- واشنگتن، نیم نگاهی هم به رفتارهای اروپا در قبال برجام دارد. آنگونه که شینزوآبه به کرات اشاره کرده است، دلیلی برای رفتار کجدار و مریز اروپا در قبال برجام آن هم با توجه به پایبندی کامل ایران به برجام نمیبیند. در این ارتباط به نظر میرسد که توکیو با رفتارهای سینوسی اروپا موافقتی ندارد و ضمن نقد و تخطئه رفتارهای آن، همواره شرایط ذهنی و ادراکی را برای همراهی و حمایت از ایران عنوان کرده است. به این ترتیب شینزوآبه در این ماموریت، نقشیابی واسطهای خود را به دو منظور به انجام میرساند که قطعا دلیلی برای اهمیت سفر و ماموریت او به تهران است.
ماس و آبه در دو اردوگاه متعارض برجامی
محمود حکیمی طی یادداشتی در روزنامه جوان سفرهای دیپلماتیک هفته جاری به ایران را تحلیل کرد و نوشت: تهران این روزها به لحاظ سفرهای دیپلماتیک روزهای پرمشغلهای را تجربه میکند. تنها دو روز است که هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان، تهران را ترک کرده که شینزو آبه، نخستوزیر ژاپن و هیأت همراهش وارد تهران میشوند. در یک نگاه، این دو سفر نقطه مشترک معینی دارند که نقطه اختلاف آنها هم مربوط میشود به همین نقطه مشترک. این نقطه مشترک و در عین حال اختلاف چیزی نیست جز برجام که وزیر خارجه آلمان برای حفظ و تأکید بر رعایت تمام و کمال آن از سوی ایران به تهران آمده بود و شینزو آبه هم به تهران آمد تا با واسطهگری بین دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، و مقامات ایران مسیر تازهای جدای از راه برجام را باز کرده باشد. بنابراین، ماس را باید مأمور اروپایی در اردوگاه طرف برجام دانست و آبه در اردوگاه امریکایی خارج از برجام هرچند که او شخصاً چندین و چند بار حمایت خود را از برجام اعلام کرده است.
یک وجه مشترک دیگر این دو سفر در حال و هوای این روزهای منطقه و به خصوص خلیج فارس است که بعد از اعزام ناوگروه شامل ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن و استقرار بمبافکنهای ب. ۵۲ و سامانههای پاتریوت برای چند روزی به شدت بحرانی شده بود، هرچند که آبراهام لینکلن جرئت پیدا نکرد وارد آبهای خروشان خلیج فارس شود و ترجیح داد دورتر و در آبهای دریای عمان متوقف شود. این توقف نشانهای از کاهش بحران بود، اما امریکاییها به خصوص جناح تندرو آنها از جمله جان بولتون، مشاور امنیت ملی امریکا، دست از تشنجآفرینی برنمیدارند و امید به وخیمتر شدن اوضاع دارند. به نظر میرسد که ماس و شینزو آبه برای برطرف کردن این بحران هم به تهران آمدهاند تا به نحوی طرف ایرانی را آرام کرده باشند، اما نکته روشن این است که طرف امریکایی و افرادی نظیر همین بولتون هستند که با اعزام نیروهای جدید به منطقه باعث شروع دور جدید از بحران شدهاند، نه ایران. این رویکرد به بحران پیشآمده نشان میدهد که هر دو مسافر تهران تا چه اندازه سرنا را از سر گشادش مینوازند!
عمدهترین حرفی که ماس در تهران داشت این بود که اروپا حاضر به قبول اولتیماتوم هفتم جولای تهران نیست و با این وعده که آلمان و اتحادیه اروپا سعی در جبران عدم حضور امریکا در برجام دارند، گفت: «اما ما این مسئله را نمیپذیریم که، چون یک طرف تعهداتش را کاهش داده، طرف دیگر هم تعهدات خود را کاهش دهد.» این لحن او آشکارا تهدید ایران را داشت که در هر صورت ولو با وجود تحریمهای غیرقانونی امریکا، باید پایبند به تعهداتش در برجام باشد و در مقابل جبران بدعهدی امریکا و حتی به گفته او «جبران عدم حضور امریکا»، نه وعده مشخصی داد و نه نقشه راه معینی. تنها چیزی که او و دیگر اروپاییها از آن دم میزنند ساز و کار مالی اروپا برای دور زدن تحریمها مشهور به اینستکس است که بعد از گذشت چندین ماه از اجرای تحریمهای امریکا، از حد حرف و کاغذ فراتر نرفته تا آنجایی که حتی یک معامله هم در قالب این ساز و کار انجام نشده است. به عبارت دیگر، ماس و دیگر شرکای اروپایی او بدیهیترین اصل هر قرارداد و توافقی را نادیده میگیرند که همه طرفهای قرارداد ملزم به رعایت تعهداتشان هستند و در صورتی که یک طرف تعهداتش را نادیده بگیرد، طرف دیگر هم به همان میزان حق کوتاه آمدن از تعهداتش را دارد. اروپاییها این اصل بدیهی را نادیده گرفته و تنها وعده و وعید اینستکسی میدهند که جز حرف و وعدههای روی کاغذ هیچ واقعیت دیگری نداشته است. در مقابل، شینزو آبه از در دیگری وارد شده و میخواهد بین ایران و ترامپ واسطهگری کند، اما معلوم نیست که چگونه میتواند با بدعهدی ترامپ و رفتار خصمانهاش در قبال مردم ایران به این مأموریتش عمل کند. در واقع، بدون توجه به جبران این بدعهدی و بازگشت به شرایط عادی قبل از نقض برجام نمیتوان امیدی به موفقیت مأموریت نخستوزیر ژاپن داشت، چنان که محمد بنعبدالرحمن آل ثانی، وزیر خارجه قطر، هم میگوید که دوحه تمایل به میانجیگری بین ایران و امریکا دارد، اما «تهران قبل از لغو تحریمهای اقتصادیاش، هرگز با واشنگتن وارد گفتگو نخواهد شد.» عبدالرحمن آل ثانی به این ترتیب از نبودن ظرفیت واقعی برای میانجیگری بین دو طرف میگوید و باید دید که آبه با چه معجزهای میخواهد این ظرفیت را به وجود بیاورد تا همانند وزیر خارجه آلمان دست خالی از ایران بازنگردد.