جنجال بر سر پهپادی که ایرانی نیست، ما ایرانی ها، با پولمان چه میکنیم؟، بالا رفتن ۳۰ درصدی ارزش ریال، مسیرهای پیشنهادی ایران به اروپا، تهران رکورد سی ساله مصرف آب را شکست، بودجه صدا و سیما به شرط نظارت، واکنش سازمان ملل به محدودیت دیپلماتهای ایرانی، سرمایههای ملی؛ قربانی پوپولیسم، ده فرمان به ائمهجمعه، استیصال مستأجران، مسیر پرونده نجفی دگرگون میشود و تنهایی بن سلمان در یمن از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه ۲۹ تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که ادعای سرنگونی پهپاد ایرانی توسط آمریکا در تنگه هرمز و تکذیب آن توسط مقامات رسمی ایران، واکاوی ادعای جدید در پرونده قتل میترا استاد، مسیرهای پیشنهادی ایران به اروپا و این گفته ظریف: از مذاکره با امریکا فقط ضرر کردیم در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
روزنامه کیهان انتقام پهپادی ترامپ از ایران، اما در خواب! را عنوان گزارش اصلی امروز صفحه نخست خود کرد. این روزنامه همچنین در سرمقاله امروز خود مطلبی با تیتر یمن، ضربههای فیصلهدهنده منتشر و آخرین وضعیت جنگ یمن را بررسی کرده است.
روزنامه آرمان امروز تیتر اصلی صفحه نخست امروزش را دیپلماسی در تنگه هرمز انتخاب کرد و ادعای مطرح در دادگاه دوم محمدعلی نجفی را با درج تصویر او در مرکز صفحه و قرار دادن عنوان واکاوی ادعای جدید در پرونده میترا استاد مورد توجه قرار داد.
روزنامه وطن امروز نیز با چاپ تصویری از فیلمبرداری پهپاد ایرانی که آمریکا ادعای هدف قرار دادن آن را دارد در صفجه نخست عنوان داره میسوزه را تیتر کرده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
الزامات شرایط حساس کنونی چیست؟
مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان الزامات شرایط حساس نوشت: حرف اول و آخر را باید از رهبری شنید و در چارچوب سیاستهای تعیین شده توسط ایشان حرکت کرد. این، فقط وظیفهای نیست که برعهده قوای سهگانه رسمی کشور باشد، تمام اجزاء و ارکان و آحاد ملت باید در این چارچوب حرکت کنند تا با حفظ انسجام عمومی، قدرت حداکثری در برابر توطئههای دشمن بکار گرفته شود و دشمن نیز بفهمد که ما وحدت کلمه داریم و نمیتواند به ایجاد تفرقه و تشتت دل ببندد.
این وحدت کلمه، منافاتی با ابراز نظر و ارائه مشورتها به رهبری و سایر ارکان نظام ندارد و همه میتوانند با رعایت وحدت کلمه، نقطهنظرهای خود را ارائه نمایند تا در بهینهشدن سیاستها و بهرهبرداری حداکثری از استعدادها در مقابله با توطئهها و ترفندهای دشمن مشارکت نمایند.
دوم آنکه قوه مجریه بهعنوان کارگزار اصلی باید از حمایتهای همهجانبه برخوردار باشد تا بتواند سیاستها را بهدرستی به اجرا درآورد. در عرصه عمل، تبلیغات و تصمیمسازیها، اکنون قوه مجریه نهتنها حمایت نمیشود بلکه با موانع زیادی مواجه است. علاوه بر روش غیراصولی بعضی رسانهها بهویژه رسانه ملی که به شکلهای مختلف، کارگزاران اجرائی کشور را تضعیف میکنند و حتی در مواردی زحمات آنها را بر باد میدهند، در میدان عمل نیز بعضی دستگاهها با اقدامات هماهنگ نشده خود، موانعی بر سر راه آنها به وجود میآورند که در اجرای سیاستها اخلال میشود و یا سیاستهای اجرا شده زیر سؤال میرود. قوه مجریه باید در شرایط حساس کشور مورداعتماد افکار عمومی باشد تا بتواند با قدرت در برابر دشمن بایستد.
نمیخواهیم حق انتقاد را نادیده بگیریم و قوه مجریه را مطلقالعنان بدانیم. انتقاد حق آحاد ملت است و رسانهها باید با انتقاد کردن، به مسئولین در پیمودن مسیر صحیح کمک کنند، ولی این آرمان بلند هنگامی محقق خواهد شد که انتقادکنندگان همیشه انصاف را رعایت کنند و به تصور انتقاد در دام انتقام نیافتند.
سوم آنکه هرکس و هر قوه و دستگاه و ارگان و نهاد باید فقط در محدوده وظایف و اختیارات خود سخن بگوید و در اموری که خارج از وظایف و اختیارات آنهاست دخالت نکند. واقعیت اینست که متاسفانه بسیاری از مسئولان، زیاد حرف میزنند و در مواردی نیز خارج از محدودهای که مربوط به آنهاست سخن میگویند. نظامیان وظایف مشخصی دارند که باید به آنها عمل کنند، ولی ورود آنها به عرصه سخنوری که در بسیاری موارد مشکلساز هم هست، اکنون به یک عادت تبدیل شده و گویا بعضی از آنها تمرین سخنرانی کردن را از وظایف ذاتی خود میدانند!
قطعاً این روش باید منسوخ شود و دستگاههای نظامی ما هم همچون سایر کشورها فقط در موارد ضروری و در موضوعاتی که به آنها مربوط میشود، مطالب تدوین شدهای را توسط سخنگوی رسمی خود اطلاعرسانی کنند. این روش، قطعاً به انسجام کمک میکند و راه را بر سوءاستفاده دشمن از بعضی سخنان حساب نشده میبندد؛ و چهارم آنکه صاحبان تریبون ازجمله ائمه جمعه در تمام فصول بهویژه در شرایط حساس کشور باید از ورود به مسائل اختلافی و جناحی پرهیز و مطالب خطبههای نمازجمعه و محتوای سخنرانیهای خود را حداقل بر سه موضوع متمرکز کنند که عبارتند از: امید بخشیدن به مردم، تقویت وحدت و تلاش برای ارتقاء اخلاق در جامعه. متاسفانه اکنون به این سه اصل بسیار مهم بیتوجهی میشود و تأسف بالاتر اینکه در بسیاری از این تریبونها ناامیدی به جامعه تزریق میشود، به تفرقه دامن زده میشود و فرهنگ بداخلاقی انتشار مییابد.
در شرایط حساس کشور باید با نمایش وحدت و امید و اخلاقمداری، اقتدار خود را به رخ دشمنان بکشیم و با تکیه بر اقتدار معنوی بر دشمنانی که خود را صاحب قدرت برتر مادی میدانند غلبه کنیم.
توافق اصلاح طلبان و اصولگرایان برای انتخابات آتی
محمد عطریانفر در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه همدلی با عنوان ضرورت توجه به تحزب نوشت: عکس مشترک آقایان توکلی و نبوی بازتابی از مطالبه ملی، مطالبه نخبگانی، مطالبه سیاسیی و مطالبه رهبران و مدیران اجرایی کشور است که ما باید دراین نقطه به اتحادنظر برسیم تا بتوانیم، با دشمن اصلی مقابله کنیم است وبدانیم، فضای فعلی میطلبد، انشقاق و اختلاف را کنار بگذاریم و رفاقت را مدنظر قرار بدهیم. به هرحال این آغاز راهی است که در بیش از سه دههِ گذشته فراموشاش کردهایم. ما حتی بر این باوریم، احزاب رقیب باید شبکه صلح و آرامش در یک سطح از مسایل و موضوعها به زبان مشترکی برسند. امروز در کشور بزرگی مثل آمریکا با ظرفیت بیش از ۳۰ درصد قدرت جهانی و با نیروهای اغماری نزدیک به ۸۰ درصد از قدرت جهانی را در اختیار خود میبیند و همچنین رقباش، رقیبهایی سختی هم هستند در حوزه فرامرزی زبان مشترک دارند، به طوریکه شورای روابط خارجی ایالاتمتحده از گروههای مختلف با سلیقههای متضاد و در فضایی فراتر از احزاب سیاسی، مینشینند و طراحی میکنند و حتی برای قرن آینده برنامهریزی میکنند. این عینِ رفتار منطقی و تاثیرگذاری است که ما هم باید در کشورمان پیاده کنیم. مثلا فرض کنیم، رهبری در مقام طراحی الگوی پیشرفت یا مثلا سیاستمداران دولتی در تدوین سیاستهای راهبردی و استراتژیک وقتی نیروهایی را میخواهند به کار بگیرند تا از تجربه و تحلیلهای آنها برخوردار باشند، باید گروههای مختلف سیاسی را در کنار خودشان داشته باشند و از نظراتشان استفاده کنند تا بتوانند، مجموعه قابل دفاعی عرضه کنند و به هنگام تغییرِ دولتها و چرخش قدرت آن مجموعهها پایدار بمانند.
ما به لحاظ تاریخی هم در شرایط صلح و آرامش و عدم وجود یک دشمن جدیِ خارجی هم به یک مجموعه اینچنینی نیاز داریم، چه برسد به الان که فشارهای بینالمللی از چند سو تهدیدمان میکنند و طبیعی است، که این به این موضوع اهتمام بورزیم.
در حاشیه همان جلسه دیدار با رییسجمهوری، یک جلسه سرپایی با حضور آقایان مرعشی، حدادعادل و چند نفر به صورت سوکمسیون گفتگو کردیم که صحبت مان این بود، با وجود رقابتی که در انتخابات داریم و باید هم داشته باشیم، اما باید بنشینینم و در یک زمینههای مشترکی به یک توافقهایی برسیم تا مجلس نظام جمهوریاسلامی در یک جایگاه و آستانهِ رفیعی شکل بگیرد و چهرههایی بتوانیم، وارد مجلس کنیم که توانایی و ظرفیت بالایی داشته باشند.
سه سناریوی ترامپ برای دروغ پهپادی
حامد رحیم پور در سرمقاله امروز روزنامه خراسان با عنوان سه سناریوی ترامپ برای دروغ پهپادی نوشت: هیجان زده با نفسهای عمیق و احساس شعفی که درچشمانش هویداست پشت میکروفن با غرور و افتخار میگوید: «می خواهم شما را درباره اتفاقی در تنگه هرمز مطلع کنم. امروز ناو جنگنده یواساس باکسر در اقدامی دفاعی علیه یک پهپاد ایرانی که به شدت به آن نزدیک شده بود -تقریبا در فاصله ۱۰۰۰ یاردی (کمتر از یک کیلومتر) - و به چندین پیام هشدار برای فاصله گرفتن از آن بی توجهی کرده بود و برای دفاع از خدمه و کشتی، آن پهپاد را نابود کرد.»
اما به واقع ترامپ با چه اهدافی این ادعاها و خیال پردازیها را دنبال میکند؛
۱- ترامپ پس از چند هفته همچنان درباره سرنگونی پهپاد فوق پیشرفته «گلوبالهاوک»، احساس تحقیر میکند. چنان تحقیری که به این سادگی جبران نخواهد شد. ادعای اخیرش نیز نشئت گرفته از همین احساس است. در واقع، او به خوبی میداند که به دلیل پاسخ ندادن به اقدام سپاه چهره به اصطلاح مقتدر آمریکاییها در نزد افکار عمومی به شدت خدشه دار شده و درست به همین دلیل است که تلاش میکند تا از رهگذر مطرح کردن ادعایی بیپایه و اساس، چهره خود را نزد افکار عمومی بازیابی کند. هرچند که اگر اصل خبر هم درست بود، یقینا درد شناسایی و سرنگونی پهپاد فوق پیشرفته آنها توسط سیستم پدافندی ایران، با این سطح پاسخ کمترین تسکینی پیدا نمیکرد.
۲- دروغ ترامپ به منظور منحرف ساختن تمرکز افکارعمومی از دو خبر دیگر بود. از سویی اظهارات نژادپرستانه اخیرش جنجال گستردهای در آمریکا به پا کرده بود تاجایی که هدف حملات دموکراتها شده و حتی یک قطعنامه تاریخی علیه اظهارات او در مجلس نمایندگان تصویب شد. ترامپ با این دروغ سعی کرده خودش را از هدف انتقادها کناربزند و توجهات را برایران متمرکز کند واز دیگر سو، خبر توقیف شناور خارجی حامل یک میلیون لیتر سوخت قاچاق در جنوب جزیره لارک در خلیج فارس را که ابتدا مورد انتقاد تند کاخ سفید قرار گرفت، به حاشیه برد. انگلیسیها و آمریکاییها میخواستند مالکیت شناور را اماراتیها برعهده بگیرند. اما امارات به دلیل این که خواستار تنش جدید با ایران نبود، درخواست آنان را رد کرد. سناریویی که گویا در همان نطفه شکست خورد.
۳-شاید اصلیترین دلیل دروغ ترامپ، ایجاد التهاب و نا امنی در خلیج فارس و آبراه استراتژیک تنگه هرمز باشد. آمریکا امیدوار است که بتواند ظرف چند هفته آینده ائتلافی بینالمللی برای آن چه دفاع از کشتیرانی در آبهای ایران و یمن نامیده، ایجاد کند. آن گونه که جوزف دانفورد، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا میگوید، هدف از این ائتلاف مانع شدن از حمله به نفتکشها و کشتیها در دریای عمان و خلیج فارس اعلام شده است، اما در واقع آمریکا قصد دارد سیاست صادراتِ نفتِ صفر ایران را به نحو فیزیکی نیز تعقیب و با تهدید نفتکشهای ایرانی در نقاط مختلف جهان این سیاست را عملیاتی کند. این هدف را بگذارید کنار خبر برایان هوک نماینده ویژه رئیسجمهور آمریکا در امور ایران که گفته بحرین میزبان نشستی درباره «امنیت دریایی» خواهد بود. در واقع، این روش و شگرد آمریکاییها و متحدان غربی آن هاست که با سلسله اقدامات مختلف و همچنین بهره برداری از روشهای جنگ روانی، رسانهای و تبلیغاتی شرایط را غیر عادی جلوه دهند، همچنین از سویی حضور قلدرمآبانه خود را در خلیج فارس موجه نشان داده و از سوی دیگر سران مرتجع جهان عرب و در رأس آنها رژیم سعودی و امارات را بیش از گذشته بدوشند. هرچند که درخواست دیروز ریاض برای تعامل دیپلماتیک با ایران نشان داد آنها در حال ناامید شدن از آمریکا هستند. درواقع سرنگونی گلوبال هاوک این پیام مهم را به عربستان وامارات داد که وقتی ایران مستقیم پهپاد آمریکایی را هدف قرار میدهد و واشنگتن منفعل و مستأصل میشود، شیوخ عرب با چه امیدی و چگونه میتوانند به آمریکا در مقابل ایران متکی باشند؟