«عشق» توصیه هفته های اخیر «تابناک» در بسته هفتگی «پنجمعه»، برنده به حق اسکار غیرانگلیسی زبان 2012 بی شک یکی از بهترین فیلم هایی است که می توانید ببینید؛ فیلمی که اگر اهل تماشای فیلم های بالای دو ساعت نباشید، می تواند با چُرتی در میانه فیلم در سالن سینما گره تان بزند و اگر جذب ماجرا شوید، 127 دقیقه تماشای این فیلم را به سادگی از دست نخواهید داد و داستان این نمایش که برای مخاطب غیرآسیایی دارای ویژگی های منحصر به فردی است، برایتان تا حدودی عادی جلوه خواهد کرد و البته فرجام فیلم برایتان چندان عادی نخواهد بود!
به گزارش «تابناک»، آخرین فیلم میشائیل هانکه تقریباً در هیچ جشنواره ای و جایزه سینمایی نبود که به عنوان یکی از نگین های فیلم سازی مخعاصر مورد توجه قرار نگیرد. فیلم به دور از بهره برداری بی جهت و افراطی از خشونت و نمادهای جنسی و حتی بدون تلاش برای فریب مکرر مخاطب در خط سیر داستان و تعلیق های آزاردهنده، صریح ترین روایت را پیش روی مخاطب قرار می دهد که پرداختن به جزئیات باعث توسعه آن تا دو ساعت و هفت دقیقه شده است و «عشق» عنوان هوشمندانه این فیلم از ابتدا بیننده را در پی این مفهموم روانه می سازد.
فیلم با یک فلش فوروارد هوشمندانه آغاز می کند و انتهای داستان را در همان ابتدا پیش روی تماشاچی قرار می دهد و از این پس برای تماشاچی، همه چیز رنگ مرگ میگیرد، حتی ریتم کند فیلم و فضاهای خالی از موسیقیِ زندگیِ دو موسیقی دان بازنشسته، معنای خاص خود را می یابد. هانکه در چنین فضایی از موسیقی که یکی از بخش های مهم آثارش محسوب می شود نگذشته و در خانه ای که گرد مرگ در آن پاشیده شده، از ابتدا و اواسط فیلم گریزی به نت هایی که می توان در این اتمسفر به آن دل بست را مورد توجه قرار می دهد و سکوت مطلق بر فیلم حاکم نیست.
«عشق» که به زعم برخی منتقدان شناسنامه سینمای فرانسه محسوب می شود، مخاطب حرفه ای را اما به خوبی درگیر می سازد. وقتی در ابتدای فیلم این دو از کنسرت به منزل باز می گردند، در شکسته است و زمانی که آتش نشان ها نیز برای یافتن جسد زن موسیقی دان که بوی تعلفش ساختمان را فراگرفته، در را می شکنند، در باز می شکند و جالب اینکه پیش از این، مرد موسیقی دان با همسرش که زاده تخلیش محسوب می شود در انتهای فیلم به خارج از منزل می رود - شاید همان کنسرت ابتدای فیلم؟ - و همه دو راهی ها می تواند از سوی کارگردانی چون هانکه کارکشته اتفاقی بوده باشد؟
البته این فیلم مملو از نشانه، نشانه های آشکارتر دیگری برای مخاطب نه چندان جدی نیز داشت که گرفتن کبوتری که وارد سالن خانه شده و پرتاب کردنش به بیرون از خانه می تواند یکی از همین نشانه ها و تمثیلی به آزادی روح در آزار همسرش از کالبد خاکی اش باشد. با این حال، این فیلم مملو از نشانه ها و اشاره ها، شاید برای مخاطب خاورمیانه ای عادی باشد. بسیاری از زنان و مردان این سوی زمین بدون آنکه حتی به همسرانشان قولی داده باشند، پس از ازکار افتادگی همسرشان، خود را متعهد به نگهداری از ایشان می دانند و این فداکاری عادی جلوه می کند.
«قتل» در انتهای فیلم اما با برداشت های متفاوتی می تواند همراه باشد. مرد قصد دارد همسرش را از درد جانکاهی که به آن مبتلا است، برهاند؟ مرد خسته شده و قصد دارد این گونه به این نقش آفرینی اش در جایگاه یک همسر فداکار پایان دهد؟ و ده ها برداشت دیگر می توان از فرجام این عشق کهنه داشت که به برداشت تماشاچی از این صحنه باز می گردد.
این فیلم جزو آثاری است که احتمالاً یا به شدت شیفته اش خواهید شد و یا به شدت بر علیه اش موضع میگیرید و حد وسطی نخواهید داشت. با این حال اگر جذب این فیلم شدید، توصیه می شود حتماً به سینماهایی که این فیلم را در تهران به طور کامل به نمایش می دهند، بروید و به تماشای نسخه کامل «عشق» بنشینید.
نگارنده با دعوت به تماشای 30 دقیقه از فیلم «عشق»، پرسش مطروحه در دو فیلم پیشین را مجدداً پیش رویتان قرار می دهد که آیا در شرایطی که اصولاً کپی رایت در مفهوم کلی اش در ایران رعایت نمی شود و فیلم های دوبله شده در کشور حق کپی رایتشان خریده نمی شود و قریب به اتفاق کتب ترجمه و چاپ شده در کشور نیز بدون خرید حق کپی رایت پروسه طبع را طی می کنند، آیا نقد فیلم های روز و همچنین پخش حداکثر 30 دقیقه از فیلم های روز و همچنین فیلم های شاخص کلاسیک دنیا در «تابناک» موافقید؟
«تابناک» تا انتهای تعطیلات نوروز،
هر روز یک فیلم شاخص را تقدیم تان خواهد کرد و پس از آن، در صورت جلب نظر
شما عزیزان در جمع بندی نظرات، هر هفته یک فیلم این گونه عرضه خواهد شد.