جنگ شهری در جریان کوشش گروهی از مردم ایرلند برای استقلال با خشونتی عجیب همراه شد و این خشونت از هر دو سو اوج گرفت، تا آنجا که کشته‌هایی از این خشونت بر جای می‌ماند. حال اگر یک نظامی انگلیسی در میانه این درگیری از هنگ خود جا بماند و میان گروهی از ایرلندی‌های جدایی طلب خشمگین گرفتار آید، چه بر سرش خواهد آمد؟
به گزارش «تابناک»؛ در سال‌هاي اخير اوج گيري تمايلات جدايي خواهانه بين شهروندان کشورهاي عضو پادشاهي متحد بريتانيا، اين اتحاديه را در معرض فروپاشي قرار داده است.پادشاهي متحد بريتانيا به عنوان کشوري چند بخشي که از سرزمين اسکاتلند، ولز، ايرلند شمالي و سرزمين اصلي انگليس تشکيل شده، درطولاني مدت همواره با خطر تجزيه مواجه بوده است.
بلفاست بزرگ‌ترین شهر استان آلستر و دومین شهر بزرگ جزیره ایرلند پس از دوبلین است که پایتخت ایرلند شمالی محسوب می‌شود؛ شهری که روزگاری یکی از محل‌های اوج درگیری میان ارتش و نیروهای امنیتی بریتانیا و جدایی طلبان و جمهوری‌خواهانی بود که در میانشان، چهره‌های خشونت طلب کم نبودند و خشونتی که از سوی نیروهای امنیتی بریتانیا وجود داشت، با افراطی گری پاسخ داده می‌شد.
درگيري ميان دو گروه اتحادگرايان پروتستان و استقلال طلبان کاتوليک از سال‌های دور وجود داشته و حتی در همین سال‌های اخیر نیز با موجی از خشونت همراه شده بود و در این میان بریتانیا نیز طبق معمول بر حفظ سلطه‌اش بر این مناطق از هیچ عملی فروگذار نکرده و این وضعیت منجر به رقم خوردن خشونت‌های بی‌سابقه شده است.
استقلال طلبان در چارچوب احزاب شين فين و حزب سوسيال دموکرات و کارگر (اس دي ال پي) در شوراي شهر بلفاست بارها خواستار خروج ايرلند از زير پرچم بريتانيا شده‌اند و در مقابل سلطنت طلبان و حامی ایرلندی حفظ یکپارچگی بریتانیا مقابل این تصمیم ایستاده‌اند و بدين ترتيب میان اتحادگرايان و استقلال طلبان درگيري‌های خشونت‌باری در خيابان‌های بلفاست رخ داد و ظاهراً این درگیری‌های تاریخی را پایانی نیست.
مساله جدايي طلبي از زمان ادغام ايرلند در پادشاهي بريتانيا بين سال‌هاي 1801 تا 1927 و شکل گيري پادشاهي متحد بريتانياي کبير و ايرلند با اين واحد سياسي عجين بوده است. پس از استقلال ايرلند جنوبي با گرايشات کاتوليکي در آوريل 1926 و تغيير نام بريتانيا به پادشاهي متحد بريتانياي کبير و ايرلند شمالي همچنان تمايلات گريز از مرکز دامنگير بريتانيا بوده است.
براساس توافقنامه صلح موسوم به جمعه نيک که در سال 1998 به امضاي دو طرف رسيد، ارتش جمهوري خواه ايرلند شمالي مبارزه مسلحانه را کنار گذاشت، اما گروهي از جمهوري خواهان قرارداد صلح را خيانتي به آرمان خود دانسته و با جداشدن از ارتش جمهوري خواه، به مبارزه خود ادامه دادند. عليرغم کاهش درگيري‌هاي خشونت بار در سال‌هاي اخير، اختلاف ميان اتحادگرايان و جمهوري خواهان به قوت خود باقي است و هر از گاهی به بهانه‌هاي مختلف، درگيري‌هايي ميان دو طرف روي مي‌دهد.
البته جدایی طلبی تقریباً در همه حوزه‌های جغرافیایی تحت سلطه بریتانیا چشمگیر است و همین مدتی پیش بود که همه پرسی برای استقلال اسکاتلند برگزار شد و البته اکثریت اسکاتلندی‌ها به استقلال از بریتانیا رای ندادند تا سیاستمداران لندن‌نشین یک نفس راحت بکشند!
داستان فیلم «71» ساخته یان دمنج و محصول سال 2014 بر بستر همین اتفاقات تاریخی و حوادث پیش از 1998 استوار است؛ مقطعی که بریتانیا حضور نظامی و امنیتی بسیار پررنگی برای حفظ سلطه‌اش بر ایرلند شمالی داشت و وضعیت این منطقه در بحرانی عمیق‌تر از وضعیت کنونی ادامه داشت.
داستان فیلم درباره یک سرباز جوان بریتانیایی است که به صورت تصادفی توسط واحد نظامی خود پس از آشوب در خیابان های مرگبار بلفاست در سال ۱۹۷۱ رها شده و با توجه به آنکه مرگ یک سرباز بریتانیایی دیگر را به چشم دیده، جدایی طلبان قصد کشتنش را دارند و این آغاز یک تعقیب و گریز نفس گیر در خیابان‌های بلفاست است.
«71»، مهم‌ترین فیلم یان دمنج محسوب می‌شود و این کارگردان فرانسوی توانست با این اثر نامزد جایزه بفتا و برنده جایزه بهترین کارگردان از جایزه مستقل فیلم بریتانیا شود. دمنج در بستر یک داستان روان و دارای ریتم درست، از دوربین بهره برداری مناسبی داشته و در لحاظ بحرانی، دوربین روی دست متناسب با فلسفه‌اش، نقش درستی ایفا کرده است.
به تماشای خلاصه این فیلم در«تابناک» بنشینید. 
