برای بیش از پنجاه سال، این مرد موطلایی در تلاش بود تا ثابت کند بیش از یک مرد خوشچهره و خوشپوش است و بازیاش بر چهرهاش غلبه کند؛ امری که در ۷۶ سالگی دست یافتنیتر شده و چهره ردفورد که نشاط دو سه دهه پیش را ندارد، ولی همچنان جذاب مینماید، بیش از هر دورانی متکی بر بازی جذاب اوست؛ بازی درخشانی که در یکی از آخرین آثارش به خوبی منتقدان را به خود جذب کرد.
به گزارش «تابناک»، کمتر شخصی چارلز رابرت ردفورد جونیور را میشناخت تا اینکه با ایفای سه نقش کاملا متفاوت در ۱۹۶۶، جایگاه خود را در هالیوود تثبیت کرد. او در فیلم این ملک محکوم است در کنار ناتالی وود ایفای نقش کرد و در دو فیلم تعقیب و پابرهنه در پارک با جین فوندا. هر سه فیلم آثاری متفاوت و نو بودند که بر دید هنری و شیوه بازیگری ردفورد تأثیری تعیین کننده گذاشتند.
نیش، گتسبی بزرگ، همه مردان رئیسجمهور از درون آفریقا، جاسوس بازی، آخرین قلعه و... برخی از آثاری است که محل ثبت بازیهای درخشان ردفورد بود اما او تنها به حضور مقابل دوربین بسنده نکرده و ۲۳ سال پیش برای نخستین بار روی صندلی کارگردانی نشست و به جمع بازیگر ـ کارگردانهای مطرح پیوست و در این عرصه نیز موفق بود.
ردفورد همچون کلینت ایستوود و مل گیبسون در کارگردانی نیز همچون بازیگری حضور کارآمدی داشت و نخستین فیلمش را به نام مردم عادی در سال ۱۹۸۰ کارگردانی کرد که به خاطر آن اسکار کارگردانی را دریافت کرد. وقتی رابرت ردفورد در تدارک ساخت فیلم «شراکتی که تو حفظ میکنی / The Company You Keep» بود، تصور نمیشد در نهایت با یک اثر سیاسی روبهرو شویم. ردفورد در آغاز قرار نبود در این فیلم بازی کند و تنها در مقام کارگردان پیش رفت اما با آغاز فیلمبرداری مشخص شد، نقش اول فیلم توسط خودش بازی میشود و او کارگردان این پروژه شد.
فیلم درباره وکیلی است که در شهری کوچک کار و زندگی میکند و مورد اعتماد اهالی محل است؛ اما یکباره در پیگیریهای یک روزنامهنگار، یکی از اعضای گروهی لو میرود که در دوران جنگ ویتنام اقدام به بمبگذاری در آمریکا به نام حرکت اعتراضی در مقابل کشتارها در این کشور کردند و حال پس از گذشت این سالها، هویت اعضای پنهان شده این گروه که در این سه دهه تحت تعقیب بودهاند، در حال آشکار شدن است.
این وکیل و همسرش که از هم جدا شدهاند، عضو همین گروه بودهاند و در نهایت این همسر جدا شده که با ادای شهادت مبنی بر اینکه ردفورد در این بمبگذاری نقشی نداشته، جرم را از گردن ردفورد ساقط میکند تا او همچنان بتواند به بزرگ کردن فرزند کودکشان بپردازد. این محصول سال ۲۰۱۲ هفتمین فیلمی است که این رابرت ردفورد ساخته و توجه منتقدان را به خود جلب کرد.
هرچند برخی کاراکترها چندان واقعی به نظر نمیرسند و چندان شبیه بمبگذاران اروپایی نیستند، نوع بازیها به ویژه نقشآفرینی ردفورد بر چنین مسائلی سایه انداخته و مخاطب عام را از این جزئیات منحرف میسازد. ریتم فیلم به مراتب میتوانست بهتر باشد و قرار دادن بیش از حد روزنامهنگار جوان در میان سکانسهای تعقیب و گریز، نتوانسته با توازن ریتم اثر همراه باشد و هیجانی که میتوانست تعقیب و گریزها در پی داشته باشد، به همین سادگی از دست رفت.
تلاش ردفورد برای ایجاد یک دوئل میان وکیل فراری و روزنامهنگار جاهطلب و بیرحم نیز چندان قال توجه نبود و قطعاً اگر بازیهای ردفورد به عنوان پیشبرنده داستان نبود، چنین مسائلی بیش از پیش به چشم میآمد. رابرت ردفورد مؤسس جشنوارهٔ فیلم ساندنس است که فلسفهٔ وجودیاش، حمایت از فیلمهای مستقل و بازار فروش آنهاست.
اینک به تماشای خلاصه بازی و کارگردانی برجسته ردفورد در «تابناک» بنشینید.