یکی از بهترین درامهای تاریخیِ جنگی سال 2012 که از کیفیت و اصالت خاصی برخوردار است، پیشنهاد این هفته «سی دقیقه» برای شماست؛ اثری که روایتی واقعی را از جنگ جهانی دوم روایت میکند، ولی بر خلاف آثاری با چنین مضمونی، «گلوله» نقش اندکی در این فیلم دارد و با ملودرامی جدی روبهرو هستیم که چالشی جدی را پیش روی سربازان برای دفاع از کشورگشایی سران مملکتشان قرار میدهد.
به گزارش «تابناک»، در جریان جنگ جهانی دوم، متفقین از سوئد سنگ آهن خود را تأمین میکردند و آهن در جنگ نقش پررنگی داشت؛ بنابراین، آلمان نازی در آوریل ۱۹۴۰ به دانمارک و نروژ حمله کرد. با اشغال این دو کشور، آلمان نازی هم از انتقال سنگ آهن از سوئد به انگلستان جلوگیری کرد و هم نفوذ خود در شمال اروپا را گسترش داد.
در طرف دیگر، انگلستان ایسلند را اشغال کرد تا بتواند از آن به عنوان یک پایگاه دریایی برای مقابله با دور زدن ناوگان دریاییاش استفاده کند. آلمان نازی در گام نخست موفق شد فرانسه، هلند، بلژیک و لوکزامبورگ را تصرف کند و در گامهای بعد به سراغ دیگر کشورهای اروپایی رفت تا جنگ به سرعت از اتفاقی منطقهای به مسألهای جهانی تغییر وضعیت دهد.
این جنگ هرچند در پایان با شکست هیتلر همراه شد، بزرگترین حادثه قرن بیستم را شکل داد؛ حادثهای که تاریخ خود را داشت و این تاریخ با مجموعهای از داستانها نیز همراه بود. یکی از این داستانها، مواجهه و همراهی اجتناب ناپذیر سربازانی از طرفهای دشمن بودند که هرچند در آغاز با مشتهای بسته همراه بود، در مواردی با استمرار یافتن، به دوستی کشیده میشد؛ دوستی که بنا به قواعد جنگ حکم خیانت دارد.
فیلم «در پهنای برف / Into the White» یکی از فیلمهایی است که با همین مضمون ساخته شده است. «در پهنای برف»، داستان رویارویی سربازان آلمانی و انگلیسی در آسمان نروژ است؛ رویارویی که به سقوط دو هواپیما میانجامد و در پایان هر دو گروه از یک کلبه شکاری متروکه سر در میآورند تا در مناطقی که سرما 20- درجه است، در درجه نخست بتوانند زنده بمانند و در مرحله بعد بر دشمنانشان در این آوردگاه کوچک غلبه کنند و این گونه است که چندین بار، سلاحها میان این دو گروه دست به دست میشود و بر همه غلبه مییابند؛ اما در پایان ترجیح میدهند در این کلبه آتش بس اعلام کنند و این گونه آهسته آهسته دوستانی نزدیک میشوند.
این فیلم که سربازان دوران رویارویی آدولف هیلتر و جرج ششم، آخرین شاه بریتانیا را به تصویر کشیده، به رغم آنکه با صحنههای اکشن ویژه ای گره نخورده و جنبه دراماتیک بر اثر غلبه دارد، برای مخاطب عام جذاب به نظر میرسد و شاید مهمترین دلیل این جذابیت، واقعیت بودن داستان فیلم است.
پیتر نائس کارگردان نوروژی این فیلم با تکیه بر بازیگرانی که چهرههای آنچنان شاخصی نیستند، این فیلم صد دقیقهای را در فضایی متفاوت تولید کرده و اثری خوش ساخت به عنوان محصول مشترک سوئد و نروژ تولید نمود که به اندازه کافی دیده نشد؛ اما هم منتقدان و هم آنهایی که این فیلم را دیدند، از کیفیت اثر استقبال کردهاند.
اینک به تماشای این فیلم دعوتتان میکنیم.