پایان ضرب الاجل تهران، دو سال حبس برای خاتمی، توزیع کالاهای اساسی با دوازده برابر قیمت!، ثبتنام بیش از ده هزار نفر در انتخابات شورایاریها، روحانی هماهنگی و همکاری بیشتر قوا را میخواهد، دستور وزیر کشور برای قطع برق مؤسسات دولتی پرمصرف، کابوس یمن برای اتاق شیشهای امارات، گفتوگوی تلفنی رؤسای جمهوری ایران و فرانسه، رکوردزنی تاریخی در حراج تهران، پیشنهاد مذاکره اصلاح طلبان با شورای نگهبان و رهبری از مواردی است که موضوع گزارشهای تحلیلی و خبری روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه شانزدهم تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که اتمام مهلت ۶۰ روزه و عملیاتی شدن گام دوم کاهش تعهدات برجامی در پاسخ به بیعملی اروپا، تماس تلفنی روحانی و مکرون با موضوع توقف همه تحریمها علیه ایران، حکم دادگاه محمدرضا خاتمی به روایت خبرگزاری فارس، پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان در اختیار فرصتطلبان از محورهای اصلی روزنامههای امروز است که با تیترها و عناوین مختلف در صفحات نخست آنها برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
بازگرداندن شرایط پیش از برجام علیه ایران غیرممکن است
مرتضی مکی در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه اعتماد با عنوان تعلل غیرسازنده اروپا نوشت: با آغاز گام بعدی کاهش تعهدات برجامی ایران، طرفهای باقی مانده در برجام بار دیگر یک فرصت تازه برای بازنگری در رویکرد خود دارند. اروپاییها و دیگر طرفهای برجامی، در شرایطی که امریکا به عنوان ناقض و طرف غیرمتعهد برجام شناخته میشود، دیگر مانند سالهای پیش از توافق هستهای نمیتوانند به راحتی با بهانهجوییهای امریکا همراهی کنند. بازگشت اجماع بینالمللی پیش از برجام فرصت از دست رفتهای است که نمیتوان ایران را دوباره به تکرار آن تهدید کرد، چرا که همکاری ایران در اجرای تعهداتش، بدعهدی امریکا و ناتوانی اروپا، چین و روسیه از اجرای تعهداتشان به شکل مستند اثبات شده است.
اروپاییها میدانند که همراهی و همسویی مجدد با واشنگتن در نقض برجام در نهایت تبعات امنیتی و سیاسی شدیدی برای آنها در پی خواهد داشت و نهتنها به شکل بازگشتناپذیری امکان تکرار توافق هستهای با ایران را سلب میکند بلکه دست ایران را برای اقدامهای تقابلی باز میگذارد. به همین دلیل است که پایتختهای اروپایی در شرایطی که ایران ۶۰ روز پیش اعلام کرد در چارچوب برجام تعهدات خود را کاهش میدهد، همچنان بر حفظ و حراست از این توافق پافشاری میکنند. اما اصرار بر حفظ برجام، بدون اجرای مفاد آن فایده چندانی برای طرفهای باقی مانده در توافق ندارد. طرفهای باقی مانده در برجام حرفهایشان را به عمل تبدیل کنند تا تمامی مفاد این توافق اجرایی شود. در طول یک سال گذشته ثابت شده است که ادعای «میخواهیم، اما نمیتوانیم» استدلال قابل قبولی نیست.
رایزنیهای یک سال گذشته ایران راهکارهای متعددی را مقابل ۵ عضو باقی مانده برجام قرار داده است تا با انتخاب آنها بتوانند بخشی از آثار بدعهدی و خصومت امریکا را جبران کنند، اما آنچه بعد از یک سال مذاکره به دست آمده است، نشان از فقدان اراده و عزم کافی برای اجرای این راهکارها و تعلل در اجرای شعارهای طرفهای مقابل دارد. اروپاییها در حال حاضر ساز و کار مالی مشخصی برای تجارت با کوبا بدون توجه به تحریمهای واشنگتن در اختیار دارند، وجود چنین ساز و کاری نشان میدهد که اروپاییها توانایی انجام چنین راهکارهایی را دارند، اما اینکه چرا در اجرای آن تعلل میکنند سوال دیگری است. اروپا همچنان تلاش میکند با موضعگیری خنثی، بدون رویارویی با امریکا و چالش با تصمیمهای دونالد ترامپ، همچنان شاهد اجرای تعهدات برجامی ایران باشد. مشخص نیست طرفهای برجام تا چه زمانی قادر خواهند بود این رویکرد غیرسازنده و خنثی را ادامه دهند، چرا که به هر تقدیر فشار از جانب ایران با اجرای گامهای تقابلی جدید بیشتر و بیشتر خواهد شد و عاقبت آنها مجبور به انتخاب میشوند. طرفهای باقی مانده در برجام کاملا آگاه هستند که بازگرداندن شرایط پیش از برجام علیه ایران غیرممکن شده است و همزمان ایران نیز متوجه شده است که اجرای یکجانبه برجام بدون رعایت مفاد آن از سوی طرفهای دیگر، هیچ چشمانداز روشنی برای ایران در برندارد. در این شرایط تنها انتخاب منطقی برای همه طرفها اجرای کامل برجام است، نه تعلل و انتظار.
چگونه میتوان، درهای قفل شده اقتصاد را گشود؟
ژوبین صفاری در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان این قفل با چکش باز نمیشود درباره راهکارهای حل مشکلات اقتصادی جامعه نوشت: یکی از بزرگان از منظر و موضع همدلانه و مشفقانه خطاب به دولتمردان طی روزهای اخیر گفته بود: «نام دولتتان که «تدبیر و امید» است و میگویید کلید را هم دارید، پس مشکلات قفل شده را با کلیدتان حل کرده و قفل را باز کنید و اگر دیدید قفلها با کلیدتان باز نمیشود لااقل آن را با چکش باز کنید.»
این سخنان هرچند میتواند به التیام روانی مردم در این شرایط سخت اقتصادی کمک کند، اما باید دید واقعاً میتوان با همین چند نصیحت مشکلات اقتصادی کشور را حل کرد؟ ناگفته پیداست که اقتصاد به عنوان یک علم و تخصص مهم، تابع متغیرهایی است که قطعاً با دستورالعمل و البته این توصیههای دلسوزانه فاصله دارد. اصل این حرف که مستعضفان جانشان به لبشان رسیده و برای حل مشکلات باید از نظر متخصصان استفاده کرد درست است. اما مگر در این سالها متخصصان از تاثیرگذاری سیاست بر اقتصاد کشور سخن نگفتهاند؟
آیا میتوان مشکل اقتصاد را به عملکرد دولت و مجلس به تنهایی ربط داد؟ هر چند که این دو نهاد نیز خالی از خطا نبوده و نیستند. اما مگر کوبیدن بر طبل آتش افروزی و اصرار بر تندروی در سیاست خارجی طی سالهای اخیر بر اقتصاد اثرگذار نبوده است؟
زمانی که هیچ یک از جریانهای سیاسی حاضر نشدهاند در این بزنگاه سخت اقتصادی، از خودگذشتگی سیاسی کنند و به جای فکر به منافع فردی و گروهی دست از خودتحریمی بردارند؛ چگونه میتوان، درهای قفل شده اقتصاد را گشود؟ بیتردید مشکلات اقتصادی کشور ریشه در عدم مدیریت یکپارچه دارد که برخی از مشکلات حتی از دست قوه مجریه نیز خارج است. بسیار سخت خواهد بود که شعار حمایت از تولید بدهیم و به صادرات تولیدات و ورود ارز به کشور بیتوجه باشیم. فساد و رانتی که همواره طی سالهای گذشته با آن مواجهیم تنها با عزم یک قوه حل شدنی نیست. هر چند دولت نیز شعار شفافیت را به صورت نیم بند اجرا میکند و در این زمینه هنوز گامهای اساسی برداشته نشده است؛ اما آیا سایر نهادها برای تحقق شعار شفافیت گامی برداشته اند؟ اصلاح نظام بانکی و مالیاتی، معضل بزرگ اقتصادی کشور است که البته بخشی از آن به دست دولت و بخش دیگر به عزم همه نهادهای تصمیمگیر ربط دارد. اما اگر سیستم بانکی کشور ارتباطی با جهان نداشته باشد نمیتوان به بهبود آن نیز امید کامل داشت. به نظر میرسد اتفاقاٌ مشکل اقتصاد کشور از آنجایی آغاز میشود که به جای کلید، چکش به دست گرفته شد و خود دولت نیز در آن دخیل شد. مسئله درست از جایی آغاز شد که راه حلهای بخشنامهای و دستوری را جایگزین شیوههای علمی کردیم. اقتصاد هر کشور بیتردید به سرمایه گذاری و هدایت نقدینگی به سمت و سوی درست احتیاج دارد، اما این مهم زمانی رخ خواهد داد که سرمایه احساس امنیت کند. امنیتی کردن اقتصاد البته راه حلی نیست که بتوان با آن بخش خصوصی را شکوفا کرد و امید داشت تا اشتغال مولد ایجاد شود. درهای اقتصاد را نمیتوان با تندروی به روی جهان بست و انتظار شکوفایی داشت؛ بنابراین اقتصاد امروز راهحل عملیاتی میخواهد، اما بیشک راهحلهای آن نیازمند تغییر در بسیاری از ساختارهای موجود در سپهر سیاسی و اقتصادی کشور است.
وضعیت کنونی، تهدید یا فرصت؟
روزنامه ایران در سرمقاله امروز خود در ستون گام اول با عنوان وضعیت کنونی، تهدید یا فرصت، نوشت: ویژگی یک موجود زنده توانایی آن در تطبیق دادن خود با محیط اطراف است. در مسیر تکامل موجودات، آنهایی به بقای خود ادامه دادند که توانستند خود را با شرایط متحول محیط بیرونی هماهنگ و سازگار کنند. موجوداتی که قدرت سازگاری نداشتند به سرعت منقرض شدند و اکنون فقط فسیلهای آنها را میتوانیم پیدا و مطالعه کنیم. جامعه و حکومت نیز مثل یک موجود زنده است. جوامعی که قادر به سازگاری با شرایط به نسبت متحول باشند، میتوانند به حیات خود ادامه دهند. ولی مقاومت در برابر تغییرات یا بیتفاوتی و انفعال در برابر مشکلات، موجب نیستی و نابودی جامعه و هر یک از اجزای یک جامعه مثل نهاد سیاست، خانواده، اقتصاد و ... میشود. دولت نیز از این قاعده مستثنی نیست.
واقعیت این است که متغیرهای پیرامونی دولت ایران در دو سال گذشته تغییرات اساسی کرده است. از یک سو با تنشهای شدید خارجی و تحریمها مواجه شده و از سوی دیگر تکانههای ارزی و اقتصادی موجب بروز مشکلات گوناگونی شده است. همچنین بازتاب این تحولات در ذهنیت و انتظارات مردم نیز به یک عامل مهم تبدیل شده است. همه این موارد ما را به یک نتیجه میرساند و اینکه دولت نیز باید خود را به نحوی تنظیم کند که با این تغییرات سازگاری پیدا نماید.
منظور از سازگاری، انفعال یا پذیرش و تن دادن به مشکلات نیست، بلکه منظور ایجاد تغییراتی سیاستی است که موجب افزایش بهرهوری سیاسی و اقتصادی در چارچوب شرایط موجود باشد. اگر در گذشته میتوانستیم نفت صادر کرده و پول آن را وارد کشور و اقتصاد کنیم، اکنون این وضعیت به کلی دگرگون شده است، بنابراین باید دنبال منابع جدید برای تأمین ارز بود. اگر اقتصاد کشور در برابر این وضع تکانی به خود ندهد، بدون تردید در برابر آن زانو خواهد زد و وضع موجود برای آن یک تهدید خواهد بود. ولی اگر دنبال شیوههای تأمین ارز و صادرات بگردد، این تهدید تبدیل به فرصت خواهد شد. فرض کنیم که دچار کمآبی شدهایم. طبیعی است اگر به کمآبی تن دهیم و مثل گذشته آب را مصرف کنیم، دچار کمبود تولید خواهیم شد و چه بسا قحطی گریبان جامعه را خواهد گرفت. ولی اگر برای مقابله با کمآبی، در نحوه آبیاری و مصرف آب خود تغییر دهیم و به اصلاح بذر و شیوههای کشاورزی روی بیاوریم، چه بسا بر کمآبی غلبه میکنیم و این تهدید را به یک فرصت بینظیر تبدیل خواهیم کرد.
اکنون نقطه اوج فشارهای ناشی از انواع محدودیتها در حال رد شدن است. نمونه آن مسأله تورم و توقف رشد شتابان آن است. همچنین علایمی در شکلگیری رشد اقتصادی یا توقف کاهش تولید است. ثبات نسبی قیمت ارز نیز خبر خوبی است که موجب شده سرمایهها از خرید و فروش ارز خارج شوند و سفتهبازی اقتصادی کم گردد. مثل سالهای اخیر انتخابات در حال تبدیل شدن به یک فرصت برای یک جهش سیاسی و افزایش سرمایه اجتماعی و سیاسی مردم است. سرمایهای که هم در انتخابات سال ۱۳۹۲ آن را دیدیم و هم در ۱۳۹۴ و ۱۳۹۶ شاهد آن بودیم. این کار نیازمند اتخاذ یک مجموعه تصمیمات روشن اقتصادی در زمینه انرژی و صادرات آن، گسترش صادرات غیرنفتی و نیز روانسازی فضای کسبوکار در کنار مبارزه جدی با فساد است.
برای این کار حدی از انسجام و همبستگی درون سیاستگذاران و مجریان باید ایجاد شود. سیاست قدرتمند و روشن رسانهای و ارتباطی لازمه تحقق چنین هدفی است. نشانههای امیدبخش آن را میبینیم، ولی تا رسیدن به وضعیت مطلوب باید کوششهای بیشتری انجام داد. بخشی از این نشانهها در مطالب سخنگوی دولت بازتاب یافته است، ولی کافی نیست؛ بویژه در زمینه بودجه و متوازن کردن آن باید شاهد شنیدن اخبار و اقدامات مثبتتری باشیم.