به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه ۲۹ فروردین ماه در حالی چاپ و منتشر شد که طرح واکسیناسیون پاکبانها و چند مورد سوءاستفاده از آن، پایان مثبت نشست وین با حضور ایران و ۴+۱ از یک سو و روند افزایشی فوتیهای کرونا و اوضاع ناخوش بورس از دیگر سو در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
محمدصادق جنانصفت طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان گفتوگوی اقتصادی ایران و آمریکا نوشت: حزب دموکرات آمریکا نمایندهاش را به کاخ سفید فرستاده تا با همراهی گروهی که دولت را به تسخیر درآوردهاند گرههای بستهشده اصلی بر دست و پای آمریکا را تا جایی که میشود در یک دوره چهارساله یا حداکثر هشتساله، باز و راه را صاف کنند.
یکی از گرههایی که آمریکا آن را به خوبی درک میکند و در دهه تازه سپریشده با روشهای گوناگون به ویژه از راه تحریم خواسته تا آن را باز کند مساله ایران است. برخلاف تصور و خواست واقعی یا نمایشی گروهی که خود را انقلابی مینامند اراده بالاترین نهادهای ادارهکننده ایران این است که به آمریکای در اختیار دموکراتها بگوید چگونه باید گره ایران را باز کنند. نگاهی به ژرفای خواستههای آشکارشده ایران در بالاترین سطح سیاسی نشان میدهد ایران میخواهد با آمریکا گفتوگوی اقتصادی داشته باشد. به این معنی که ایران از رهبر آمریکا میخواهد تحریمهای اعمالشده بر اقتصاد ایران را هر چه زودتر و به شکل کامل حذف کند.
بدیهی است که بایدن و همکارانش نیک میدانند که این خواسته اقتصادی ایران همه آنچه تاکنون برای در تنگنا قرار دادن ایران آماده شده را نابود میکند و به همین دلیل برای نگهداشت رژیم تحریمها از ایران میخواهد تعهداتی دهد که ایران نیز نمیخواهد آنها را قبول کند.
کارشناسانی که مسائل ایران و آمریکا را با گره زدن به اقتصاد سیاسی ایران و جهان تحلیل میکنند باور دارند اگر ایران بهگونهای رفتار کند که نگرانی آمریکا از کمک رساندن بلندمدت ایران به نیازهای انرژی چین برطرف شود و یا در مسیری قرار گیرد که آمریکاییها احساس کنند ایران در نبرد آمریکا و چین بیطرف میماند شاید در داستان تحریمها گامهایی تازه بردارند. شاید بهترین محل برای گفتوگوی ایران و آمریکا برای باز کردن گرههای کور در نقطه کانونی اقتصاد باشد نه اینکه در نقطه انحرافی سیاسی بایستیم. واقعیت این است که اقتصاد ایران در صورت تشدید و ادامه تحریمها در بدترین موقعیت قرار میگیرد و البته میتوان باز هم روی بردباری و مدارای ایرانیان حساب باز کرد و کشور را اداره کرد، اما این تنها راه است؟ واقعیت این است که آمریکا دیگر به انرژی فسیلی خاورمیانه به ویژه ایران نیاز ندارد و به آسانی میتواند از خاورمیانه بیرون برود به شرطی که این منطقه و نفت آن در خدمت چینیها قرار نگیرد. آیا میشود راهی میانبر پیدا کرد و زمین گفتوگوی غیرمستقیم با آمریکا در وین را به اقتصاد سیاسی سنجاق کرد. ایران در همین هفتهها نشان داده است برطرف شدن تحریمها آنقدر برایش اهمیت دارد که به میز مذاکره وین چسبیده و به هر ترتیب در مسیر اراده خود از راه وین پیش میرود و محور گفتگوها را اقتصاد قرار داده است.
غلامعلی جعفرزادهایمنآبادی نماینده مجلس دهم طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه آرمان ملی نوشت: دوماه دیگر انتخابات ۱۴۰۰ در شرایطی برگزار میشود که هنوز تنور انتخابات گرم نشده است. مردم در سالهای گذشته برای مملکت و کشورشان پای صندوقهای رای آمدند، اما زمانی که از سوی فرد منتخب شده، نتیجهای ندیدند؛ رغبت و انگیزهای برای حضور مجدد در انتخابات نخواهد داشت. در حال حاضر نیز با توجه به مشکلات اقتصادی و معیشتی که در زندگیهای مردم مشاهده میشود و عدمرفع و حل آنان، مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ ضعیف به نظر میرسد. متاسفانه تحریمها و فشارهای حداکثری، عدمگشایش اقتصادی و ... به شور انتخاباتی مردم ضربههای زیادی وارد کرده و با توجه به زمان باقی مانده به انتخابات نمیتوان به مردم اثبات کرد که مشکلات حل میشوند. در انتخاباتهای گذشته نیز دوقطبیهای منفی مانند وقایع سال ۸۸ و دوقطبیهای مثبت و سازندهای شکل گرفته است. در حال حاضر مردم تصورشان از ایجاد فضای دوقطبی، تشکیل یک دعوای زرگری بوده که برای تحریک و مشارکتشان در انتخابات است.
تا به الان تصمیم جدی از سوی مردم برای حضور در انتخابات وجود ندارد. اگر قرار باشد فضای دوقطبی برای انتخابات شکل بگیرد، فقط دوقطبی خاتمی-احمدینژاد مزه دارد و باقی دوقطبیها خالهبازی است. مردم اگر احساس کنند که واقعا رای میدهند؛ پای صندوق آرا حاضر شده و مشارکت بالا میرود. البته هرکسی هم کاندیدا شود، نمیتواند تنور انتخابات را داغ کند و مردم را پای صندوقها بکشاند. در انتخابات ۱۴۰۰ نیز خیلی از دوستان مزهای برای مردم ندارند. البته اگر ابراهیم رئیسی، اعلام کاندیداتوری کند و فرد دیگری برای انتخابات نامزد نشود بهتر است؛ زیرا فضا صددرصد برای آقای رئیسی فراهم و هماهنگ است.
عباس عبدی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان ویروس تبعیض نوشت: ماجرای واکسن در حال ورود به مراحل حساسی است. هم از حیث تعداد واردات و تولید و تزریق و هم از حیث شفافیت و تزریق براساس ضابطه. در این میان مسائلی پیش میآید که موجب افزایش بدبینی و بیاعتمادی بیشتر میشود و باید نسبت به آنها حساس بود. از جمله خبر تزریق واکسن به مسوولان شهرداری آبادان است که نام امام جمعه شهر را نیز آوردند که با تکذیب امام جمعه همراه شد. اولین ایراد به وزارت بهداشت و درمان است که علیرغم دستور اکید رییسجمهور و نیز قولهای قبلی، شفافیت گیرندگان واکسن را عملی نکرده است. خیلی روشن باید هر کسی که واکسن دریافت میکند مشخصات لازم، شامل سن و جنسیت و حرفه و کد ملی او و سایر توضیحات در سایتی درج شود و هر لحظه معلوم شود که چه تعداد واکسن به کجاها ارسال شده و چه کسانی در چه تاریخی دوز اول یا دوم خود را دریافت کردهاند. اگر چنین باشد طبعا کسی نمیتواند با اسم و رسم شناخته شده و کد ملی، خود را پاکبان جا زده و واکسن بزند در حالی که مدیر است. نکته مهمتر فرآیند تعیین افرادی است که واکسن دریافت میکنند. در واقع تعیین پاکبان بودن یا نبودن افراد به عهده وزارت بهداشت نیست، فرآیند مناسبی برای این کار باید تعریف شود، مثلا افراد پاکبان با امضای بالاترین مقام شهری معرفی شوند. حال اگر کسی در این لیست بود که پاکبان نباشد، مسوولیت آن به عهده اداره بهداشت نیست، بلکه به عهده معرفیکننده است. به علاوه باید جریمه و مجازات اقدامات اشتباه نیز معین شود. مثلا تعلیق از کار، همراه با مجازات نقدی و... اتفاقا در همین ماجرا معلوم نیست که گردش کار چگونه بوده است؟ باید فرآیند معرفی را ارزیابی کرد و دید در کدام مرحله تخلف صورت گرفته است. نکته دوم که برای ناظر بیرونی مهم است، اقدام عجیب مدیریت شهرداری در انجام این تخلف و بدتر از آن توجیهات بعدی است که اظهار کردند. چرا این اقدام عجیب است؟ نه به این علت که مصداق بیعدالتی و سوءاستفاده است. رفتارهای مشابه زیادی میشود و این چیز چندان عجیبی نیست.
عجیبی ماجرا در این است که مدیریت شهرداری آبادان چگونه متوجه نشده که این کار به سرعت برملا میشود و منجر به آبروریزی خواهد شد؟ بسیاری از افرادی که از موقعیت شغلی خود سوءاستفاده میکنند به نحوی انجام میدهند که کسی متوجه نشود یا توجیه مناسبی پیدا میکنند. این کار معلوم بود که به سرعت افشا خواهد شد و هیچ راهی برای توجیه آن وجود ندارد. با این حال آقای شهردار به خود زحمت نداد تا با کسانی مشورت کند که چگونه این تخلف آشکار را حل کند که زیان آن کمتر باشد. در نتیجه ویدیویی پر کرد که حرفهای آن نیز عجیب و غریب است. گویی که پاکبانان را مجبور به زدن واکسن کردهاند و آنان هم گفتهاند اول خودتان بزنید! مگر اختیار توزیع واکسن در دست شهرداری بوده است؟ به نظرم مشکل مهمتر در درک و فهم مدیریت آن شهرداری است که چگونه متوجه عواقب چنین رفتار وگفتاری نمیشود. به طور قطع این افراد آن اندازه عقل و درایت دارند که در شرایط متعارف، گافهایی تا این حد را مرتکب نشوند. ولی چرا چنین میکنند؟ پاسخ را باید در وضعیت فضای عمومی و مدیریتی جستوجو کرد که در آن نفس میکشند. این فضاست که مدیران را به چنین روزی میاندازد که از درک بدیهیات عاجز میشوند و توجهی به اثرات شبکههای مجازی در انتشار اخبار و... نمیکنند. به نظر بنده این مهمترین نکتهای است که در این رفتار باید مورد توجه قرار گیرد. از ویروس کرونا بدتر، شیوع و همهگیر شدن ویروس تبعیض است که باید برای واکسن آن فکری کرد. نکته پایانی رسیدگی عادلانه و شفاف به این رویداد است که باید سریع انجام شود.