به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه ۲۵ خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که ورود واکسن ایرانی به چرخه تزریق عمومی واکسیناسیون کرونا در ایران، تیترهای دعوت به مشارکت در انتخابات و عناوین تبلیغاتی حمایت از کاندیداها در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
پایان نتانیاهو و تحلیلهایی درباره نخست وزیر جدید رژیم صهیونیستی و حواشی اظهارات جدید حیدر مصلحی درباره حواشی رد صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۹۲ از دیگر مواردی هستند که در روزنامههای امروز مورد توجه قرار گرفته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
هادی محمدی طی یادداشتی در شماره امروز جوان در یادداشتی با عنوان فرصت طلایی اقتدار همهجانبه ایران نوشت: تصویر کلی از موازنه و مؤلفههای قدرت و رقابت در عرصه جهانی و منطقهای اینگونه است که امریکا و به تبع آن اروپا و غرب در شرایط غلبه و سیطره جهانی خارج و قدرت رقابت با چین، روسیه و دیگر قدرتهای در حال صعود را ندارند و ماهیت رویکردهای اساسی آنان بر مهار و مقابله استوار شده است. متحدان امریکا و غرب، تماماً در شرایط فرسایش و افول و بسیاری از متغیرهای بحران و ناتوانی بهسر برده و همگرایی آنان نیز در چتر امریکا و غرب با چالشهای جدی مواجه است. اروپا که اسیر شبکه نفوذ و سلطه ناشی از طرح مارشال امریکایی از دهههای گذشته است، حتی اگر تمایل به رفتار مستقل داشته باشد، قادر به خروج از تکرار مطالبات و کلیدواژههای سیاسی و امنیتی و اقتصادی امریکا در قبال تحولات جهانی قدرت، یا پروندههای غرب آسیا و ایران نیست و همانگونه که رژیمهایی مثل سعودی، گاو شیردهی برای پرکردن پازل ناتوانیهای مالی یا امنیتی و سیاسی امریکا هستند، اروپا نیز که به ناچار، سرنوشت خود را به امریکا گره زده، نمیتواند از هزینههای تبعیت از سیاستهای امریکایی فرار کند تا مرحله سقوط آن را همراهی میکند. ناتوانی رژیم صهیونیستی در ابعاد اقتصادی و حفظ انگیرههای موجودیتی و توانمندیهای حیاتی که تا به حال توسط امریکا و غرب تأمین میشد، از طریق گره زدن به امارات و کشورهای عربی در ذیل معامله قرن دنبال میشود که حاصل راهبردی و میانمدت آن، سقوط دستهجمعی است. پروژههای استعماری غرب در غرب آسیا همگی در چالشهای راهبردی گرفتارند، از فلسطین تا سوریه و عراق و یمن و معادلات ژئوپلیتیکی و سرنوشتساز این منطقه یا ناتوانیهای همهجانبه برای باقی ماندن در حوزه شبه قاره، که در مجموع یک بازنگری و بازتعریف از راهبردهای حضور کمی و کیفی در غرب آسیا را در دستور کار امریکا و غرب قرار داده است. محور مقاومت در منطقه به پدیدهای غیرقابل اغماض در سیاستهای کلان و تاکتیکی امریکا و غرب و متحدان آن تبدیل شده و منحنی افزایش اقتدار و سیطره و قابلیت تحمیل اراده خود را بر دشمن ثبت کرده است. در یمن با همه فراز و نشیبها و جنایاتی که در شش سال گذشته به اجرا گذاشتند، در پایان آن و تا چند روز گذشته ناچار به امتیازاتی برای تفکیک مسائل انسانی از روند جنگ و مذاکرات سیاسی را پذیرفته و احتمال برداشته شدن محاصره غیرانسانی از بندر حدیده و فرودگاه صنعا به شدت جدی است.
در عراق پس از جنایت تروریستی به شهادت رساندن سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس و کارسازی حکومت مصطفی کاظمی و همه تلاشهایی که برای دولتسازی امریکایی به عمل آوردند، پازل ساخته شده حزبی و سیاسی و امنیتی و حتی حکومت کاظمی در حال فروپاشی است و سخن نهایی در انتخابات مهرماه عراق شنیده خواهد شد. کاظمی و بازماندههای یک شبکه دلباخته و همکار با امریکا، از هماکنون دلهره سرنوشت و آینده خود را دارند. همانگونه که در سوریه، نتایج انتخابات، پازل تکمیلی پیروزی غزه شد و به موازات سقوط نتانیاهو و یک حکومت قدکوتاه و شکننده در تلآویو، زمینههای یک جهش امنیتی، سیاسی و اقتصادی در سوریه را شکل داد، انتخابات در ایران فقط بهعنوان رهایی از شبکه فاسد لیبرالها و پایان دادن به رنج مردم ایران نیست، بلکه با استحکام و اقتدار سریع در محیط داخلی ایران و پاک کردن عرصههای فلج شده توسط لیبرالها، یک جهش در کارکردهای منطقهای و جهانی، پیش روی ایران و منطقه است و به همین دلیل است که حاکمان اماراتی- سعودی و صهیونیستی و امریکا و انگلیس و پسماندههای تبلیغاتی فراریان از ایران، همگی از نتایج انتخابات به وحشت افتادهاند. این فرصت طلایی اقتدار همهجانبه در عرصه داخلی و خارجی برای ایران را که حلقه تکمیلی مؤلفههای پیروزی در منطقه است، باید با احساس مسئولیت و جدیت، دنبال و آن را ثبت کنیم.
محمدرضا تابش نماینده ادوار مجلس طی یادداشتی با عنوان مردم پاسدار جمهوریت شوند در شماره امروز ایران نوشت: این پرسش که چرا در آستانه انتخابات مهم ریــاســت جمهـــوری، تردید برای مشارکت در انتخابات در بین برخی هموطنان وجود دارد، سؤالی بسیار سنگین و قابل تأمل است. نظامی که بر پایه اراده مردمی و برای تحقق بخشیدن خواست جمهور مردم تأسیس شد چرا اکنون باید در مقابل چنین سؤالی قرار بگیرد؟ وجه جمهوریت نظام در کشور ما دارای دو متصدی مهم است؛ حاکمیت و مردم. اساساً در همه نظامهای دموکراتیک جهان همین وضعیت تصدیگری در قبال مفهوم جمهوریت وجود دارد. هم اکنون در کشور ما انتقادات بسیار جدی به تصدیگری برخی نهادها در وجه جمهوریت مطرح است. تا جایی که اخیراً نیروهای جریان اصولگرا که عموماً مسأله جمهوریت را در اولویت سیاستورزی خود قرار نمیدادند یا اینکه نگاهی متفاوت از استانداردهای واقعی به آن داشتند هم معترض برخی رفتارها شدند. همچنین میبینیم که جریاناتی مانند آنچه در جریان بررسی صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری در همین روزها رخ داد یا روایت آقای مصلحی وزیر پیشین اطلاعات از رد صلاحیت مرحوم هاشمی رفسنجانی در سال ٩٢ باعث ایجاد سؤالاتی مهم درباره اداره و بهتر بگوییم حراست از جمهوریت در سطح برخی از دستگاههای حاکم شده است. به این موضوع هم باید تلاش برای به حاشیه راندن و کم اثر کردن نهادهای انتخابی زیر سایه دستگاههای دیگر را اضافه کرد که نوعی رخوت را در بین بخشی از جامعه نسبت به صندوق رأی ایجاد کرده. در اثر همین رخوت هم هست که امروز میبینیم دعوت از مردم برای مشارکت در انتخابات به شکل جدی نسبت به ادوار قبل سختتر شده است. اما واقعیت این است که جز حاکمیت، وجه جمهوریت نظام متصدی دیگری هم دارد و آن مردم هستند. شاید این تصدیگری قدرت تأثیر صد درصدی نداشته باشد، اما قطعاً اعمال آن بدون اثر هم نخواهد بود. به عبارتی عمده تنگنظریهای شکل گرفته در قبال انتخابات تنها در یک صورت امکان موفقیت دارند و آن هم اینکه جامعه از نقش تصدیگری خود برای جمهوریت کشور عقبنشینی کند و به قول معروف دروازه خالی را برای رقیب باقی بگذارد.
بخش مهمی از جامعه امروز احساس میکند رأی او تأثیری ندارد. اما نگاه دقیقتر به تحولات دو دهه اخیر نشان از واقعیتی دیگر میدهد؛ دولت اصلاحات وقتی آمد با نهادینه کردن مفاهیمی، چون جامعه مدنی، دموکراسی، حقوق شهروندی و امثال اینها باعث شد تا این مفاهیم حتی در کلام رقبایش از حالت یک ناسزای سیاسی به یک ارزش تبدیل شوند و آنها حداقل در کلام امکان نفی آن را نداشته باشند. کما اینکه امروز هم مخالفان دولت در همین انتخابات برخلاف تمام مواضع قبلی خود امکان نفی برجام، فضای مجازی و امثال آن را به خود ندادند. این بخش مهمی از تأثیر مشارکت مردم است که دارای اهمیت فوقالعاده زیادی است، اما براحتی به چشم نمیآید. به این اعتبار جامعه باید متوجه باشد که علیرغم تمام موانع تنها مشارکت اوست که میتواند زمینهساز شرایط جدیدی باشد. هر چند شاید سیر تحولات به اندازه توقع جامعه نیست، اما این نکته هم مهم است که بدون این کار نیز همه دستاوردهای مثبتی که جامعه ایران طی دهههای اخیر داشته به باد خواهند رفت. بنابر این شایسته آن است که خود مردم با حضور در انتخابات نسبت به پاسداری از جمهوریت نظام اهتمام بیشتری داشته باشد. حتماً این حضور و بهره بردن از روزنههای موجود میتواند تأثیرگذار باشد.
حجتاله عباسی پژوهشگر رسانه و مدرس دانشگاه طی یادداشتی با عنوان رسوایی «مصلحی- گیت» در آرمان ملی نوشت: افشاگریهای حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات دولت احمدینژاد، درباره مصلحتسنجی امنیتی دایر بر ردصلاحیت آیتالله هاشمیرفسنجانی نامزد انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲ مهمترین افشاگری درباره ابرردصلاحیت تاریخ جمهوری اسلامی است. اظهارات وزیر اطلاعات دولت دهم در مدت کمی در رسانههای اجتماعی وایرال و با سرعت بازانتشار زیاد در سراسر کشور فراگیر شد و میتوان به آن «رسوایی مصلحیگیت» اطلاق کرد. حیدر مصلحی در کلیپی بیان داشته بر اساس بررسی دقیق میدانی وزارت اطلاعات، هاشمیرفسنجانی برنده قطعی انتخابات سال ۱۳۹۲ بود. از این رو با هدف مهندسی انتخابات در جلسه شورای نگهبان حضور یافته و با ارائه گزارشی درخواست ردصلاحیت ایشان را مستند به مصلحتسنجی نظام ارائه داده و بر اساس این گزارش، مهمترین نامزد مورد اقبال مردم به استناد مراکز نظرسنجی معتبر را فاقدصلاحیت نامزدی انتخابات ریاستجمهوری قلمداد کردند. این اظهارات مهر تاییدی بر دخالت نیروهای امنیتی بوده و موجب حذف چهرههای تاثیرگذار بدوناطلاع ملت شده است؛ اقدامی که خدشهای بزرگ به سازوکار جمهوریت و خواست شهروندان و دستکاری در افکارعمومی وارد کرده است.
هاشمی رفسنجانی در سال ۹۲ بعد از ردصلاحیتش، در دیدار با جمعی از فعالان سیاسی بر حضور مصلحی و چهار معاون وزرات در جلسه بررسی صلاحیت او در شورای نگهبان تاکید و علت ردصلاحیت خود را کسب رای بالای ۷۰ درصدی در نظرسنجیهای معتبر عنوان کرده است که این سخنان نیز با اظهارات اخیر مصلحی کاملا همخوانی دارد. بعد از انتشار کلیپ مصلحی، کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان بدونارائه هیچ دلیل و مدرکی تنها با نوشتن توئیتی این اظهارات را حاشا کرد. از این جهت نیز باید به ایشان تندیس سرعت عمل در تکذیب واقعیات انکارناپذیر اهدا کرد. سیطره نهادهای خاص بر فرآیند انتخاباتهای ایران سالیان مدیدی است در کانون بحثها کنشگران مدنی و سیاسی بهطور جدی مطرح است. بسیاری از قربانیان ردصلاحیت شده و کنشگران مدنی بارها به کاربست چنین شیوههایی اعتراض داشتهاند، ولی هیچگاه این اعتراضها توسط مراجع ذیربط پیگیری و مورد بررسی قرار نگرفته و این نیز از عجایب روزگار ماست. رسوایی مصلحیگیت اثر عمیقی بر جامعه بر جای خواهد گذاشت و نشان میدهد برخی مصلحتسنجیها چگونه حقوق اساسی ملت را تحتالشعاع قرار داده و بنیان جمهوریت را سست و لرزان و بیمحتوا میکند. رسوایی مصلحیگیت آنقدر مهم است که مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه و دیگر مراجع فصلالخطاب میتوانند مانند پدیده واتر گیت آن را بهطور جدی واکاوی کرده و نتیجه را به افکار عمومی گزارش دهند. در هر حال میتوانند با انتشار گزارش صوتی و تصویری جلسه بررسی صلاحیت هاشمیرفسنجانی نسبت به شفافسازی این موضوع و دفاع از اعتبار و حیثیت خود اقدام کنند.