به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه پنجم آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که بیانات رهبر انقلاب در دیدار رؤسای سه قوه و دیگر اعضای شورای عالی هماهنگی اقتصادی با محورهای راه غلبه بر تحریمها را پیش بگیرید (جوان)، شروط پایان خوب دولت (وطن امروز)، خنثیسازی تحریم باید دنبال شود (رسالت)، موشک و منطقه ما ربطی به اروپایی ندارد (ابتکار)، مسیر بیاثر کردن تحریمها سخت، اما خوشعاقبت است (ایران) و مذاکره را آزمودیم به نتیجه نرسید (اعتماد) در صفحات نخست روزنامهها برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در شماره امروز روزنامهها را مرور میکنیم:
عبدالرضا شیخان طی یادداشتی در شماره امروز آفتاب یزد با عنوان قیمتگذاری زورکی راه علاج بازار نیست! نوشت: یکی از اتفاقهای ناگوار اخیر که در هیاهوی مباحث شیوع کرونا و تعطیلی دو هفتهای بالای ۱۰۰ شهر کشور مفقود مانده است، قطع گاز ۴۵ کارخانه است که دلیل آن ۳ برابر شدن قیمت مازوت نسبت به گاز و افزایش ۳۲ درصدی هزینه حمل هم است؛ از این رو درخواست اخذ مجوز افزایش دوباره قیمت سیمان از وزارت صمت اجتنابناپذیر شده است. این در حالی است که در حال حاضر قیمت هر کیسه سیمان درب کارخانه ۱۵ هزار و ۵۰۰ تومان است و قیمت هر کیسه برای مصرفکننده ۱۹ هزار و ۵۰۰ تومان اعلام شده است، اما با این شرایط عامل فروش اگر بخواهد خیلی در حق مشتری لطف کند، هر کیسه را ۲۲ هزار و ۵۰۰ تومان میفروشد.
آنچه باید به آن توجه کرد این است که تجربه نشان داده هر چه قیمت واقعی را سرکوب کنند، در هر صورت این اتفاق میافتد؛ کما اینکه اگر هر کیسه درب کارخانه ۱۵.۵۰۰ تومان است، اما در ادامه ارزش افزوده، کرایه حمل، سود عامل و... دارد، لذا باید توجه داشت که به زور نمیشود قیمتگذاری کرد؛ در واقع وقتی هزینه حمل فقط در آبان ماه ۳۲ درصد گران شده است، قطعاً بر قیمت نهایی نیز تاثیرگذار میگذارد؛ و البته خوانندگان روزنامه عنایت داشته باشند که کارخانهها در ۷ ماه امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل، میزان توزیع سیمان در بازار داخلی را ۱۸.۶ درصد افزایش دادهاند و این افزایش توزیع باید به دنبال افزایش ساختوساز باشد که متاسفانه اینگونه نبوده است.
در این میان این نکته که قبلاً کارخانجات به دلیل هزینه مناسب حمل، سیمان را از مناطق پرتولید به مناطق پرمصرف میبردند، اما هماکنون به دلیل هزینه بالای حمل کارخانجات نمیتوانند این کار را انجام دهند و عامل فروش هم همانگونه که گفته شد اگر بخواهد کمترین قیمت را به مشتری بدهد، ۲۲ هزار و ۵۰۰ تومان در هر کیسه است.
البته در مورد ادعای آن دسته از افراد که این وضعیت را به کمبود سیمان مرتبط میکنند باید عرض کرد که کمبود سیمان وجود ندارد بلکه به دلیل عدم جابجایی ناشی از افزایش کرایه حمل، سیمان در بازار کم است، اما تولید کم نشده؛ کما اینکه امکان احتکار سیمان نیز وجود ندارد؛ لذا با توجه به وضعیت حاکم بر بازار از دولت انتظار میرود در اقدامی واقع بینانه نسبت به حال و روز کنونی اقتصاد کشور ملاحظات تولید را منطقی و کارشناسی ارزیابی کند و انتظار زیان دهی کارخانجات و در عین حال توفیق آنها در جهش تولید یا تامین مکفی سیمان مورد نیاز واحدهای ساخت و ساز را نداشته باشد.
محمدصادق جنانصفت طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: نهاد دولت از نظر قدرت سازمانیافته و دارای قابلیت اجرایی در همه سرزمینها در تاریخ معاصر برتری بدون، چون و چرا در کوتاهمدت نسبت به شهروندان دارد. شهروندان برای اینکه بخواهند یک خواسته ذهنی مشترک را از ذهن به مرحله اجرا برسانند باید راه درازی را بروند و در نقطه آخر راه رفته نیز شاید به دلیل ناسازمانیافتگی و نیز شاید به دلیل هراس از برخورد دولت کار را رها کنند… و برگردند به نقطه نخست. اما این مناسبات همیشگی نیست و شهروندان شاید با سختتر شدن روزگار از نقطه ایست هم رد شوند. اما این کار به ندرت رخ میدهد و شهروندان با به دوش کشیدن درد و رنج چشم به راه میمانند تا نقطه جوش از راه برسد و دگرگونی رخ دهد. برای اینکه ادعای بالا را در عمل نیز بتوانیم نشان دهیم، به نمونه دولت دوازدهم و شهروندان ایرانی به ویژه شهروندان تهیدستتر اشاره میکنیم.
از اواخر پاییز سال گذشته و هنگام برداشتن گامهای نخست در تهیه بودجه ۱۳۹۹ پیدا بود که دولت با درآمدهای خیالی بودجه را به توازن رسانده است و گفته میشد امسال دولت در بدترین روزهای خود از نظر کسب درآمد به سر خواهد برد. اما گفتوگوی چند روز پیش وزیر اقتصاد و نفر اول کسب درآمد نشان داد این دولت راههای باز و نادیدهای را یافته و از هر روزنهای دست در جیب شهروندان کرده و با فروش داراییهای تاریخی این مرز و بوم توانسته درآمدهای مورد نیاز برای دادن مزد و حقوق کارمندان خود را فراهم کند. کسب درآمد از راه فروش سکه به بالاترین قیمت، کسب درآمد دلار با بالاترین قیمت، کسب درآمد از فروش سهام شرکتها با بالاترین درآمد، کسب درآمد از مالیات با ارزشافزوده در شرایط تورم بالا از جیب شهروندان و فروش بنزین و نفت و از راههای گوناگون که رقم آن به طور دقیق اعلام نمیشود به کسب درآمدهای قابل اعتنایی برای دولت منجر شده است. چرا دولت این توانایی را دارد که با وجود همه سختیها و روزنههای هر روز کوچکتر شده، درآمد ریالی قابل اعتنا به دست آورد؟ چون سازمان اجرایی نیرومندی دارد و تواناییهایش در این امور بالاست.
شهروندان ایرانی، اما با کمدرآمدی چه کردند و آیا توانستند درآمد خود را به اندازه نرخ تورم افزایش دهند؟ به نظر نمیرسد اکثر شهروندان به چنین کامیابیای رسیده باشند. پس خانوادهها چه کردند؟ خانوادههای ایرانی در این سه سال تازهسپریشده و به ویژه در هشت ماهه امسال آرامآرام از هزینههای غیرخوراکی کاستند و آنچه از قدرت خریدشان باقی مانده بود را برای خرید اقلام غذایی اختصاص دادند و به امید روزهای بهتر نشستند، اما این رویا به کابوس تبدیل شد. رشد شتابان نرخ ماست، پنیر، شیر، برنج، عدس، لپه، لوبیا، میوه، گوشت مرغ، گوشت قرمز و سایر خوراکیها امان شهروندان را بریده است.
به گزارش موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی از سرانه مصرف مواد غذایی، خانوادههای بیکارشدگان ۷۲ درصد توانایی خرید گوشت قرمز، ۷۶ درصد توانایی خرید مرغ و ۷۱ درصد توانایی خرید برنج را ندارند. ۶۱ درصد بیکارشدگان هم دچار کاهش مصرف در لبنیات شدند.
به نظر نمیرسد سایر شهروندان تهیدست ایرانی وضعیت بهتری از این گروههای اجتماعی که گفته میشود ۵/۲ میلیون نفرند و شاید با خانوادهشان شش تا هفت میلیون نفر باشند وضعیت بهتری را تجربه کنند. خرد و منطق اقتصادی حکم میکند ادامه این وضعیت ممکن نیست و باید قبل از اینکه شرایط به نقطه جوش برسد باید کاری کرد. باید راههای بسته شده در تجارت، سرمایهگذاری و ایجاد درآمد تازه را باز کرد، حالا از هر راهی که ممکن است.
کورش احمدی. تحلیلگر دیپلماسی طی یادداشتی در شماره امروز شرق نوشت: اخبار سفر نتانیاهو به عربستان را باید در پرتو آبشدن تدریجی یخ بین اسرائیل و عربستان در سالهای اخیر، عادیشدن رابطه امارات، بحرین و سودان با اسرائیل و موافقت ضمنی ریاض با آن و دورنمای نگرانکننده رویکارآمدن بایدن در آمریکا برای آن دو جدی گرفت. اگرچه پیش از این تحول ممکن است نبود اعتراضی جدی در امارات، بحرین و سودان و در جهان عرب و اسلام (به استثنای ایران و متحدان ایران و فلسطین) عربستان را به ادامه حرکت در مسیر عادیسازی رابطه با اسرائیل تشویق کرده باشد؛ اما تاکنون عواملی مانند محافظهکاری سنتی آلسعود، نگرانی از واکنش معترضان داخلی و گروههای سنی در منطقه و شکاف نسلی که موجب تردید رهبران مسنتر سعودی است، موجب تأخیر در نهاییشدن روند شده است. پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا ممکن است تمام محاسبات را به هم ریخته و روند را تسریع کرده باشد. بایدن در یکی، دو سال اخیر تعبیرات بسیار تند و حتی غیردیپلماتیکی علیه عربستان به کار برده است. او در مناظره دور مقدماتی انتخابات ریاستجمهوری در نوامبر ۲۰۱۹ گفت: «ما اسلحه بیشتری به سعودیها نخواهیم فروخت». او گفت: «آنها را مجبور به پرداخت هزینه [برای نقض حقوق بشر]خواهیم کرد» و «آنها را به موجودات مطرودی (pariah) که هستند، تبدیل خواهیم کرد.»
همچنین «به فروش اقلام نظامی به آنها که کودکان را [در یمن]میکشند، خاتمه خواهیم داد». بایدن پیشازآن نیز در یک سخنرانی در شورای روابط خارجی آمریکا در جولای ۲۰۱۹ در پاسخ به سؤالی راجع به سعودی گفته بود: «آمریکا دیگر هرگز برای خرید نفت و فروش سلاح اصولش را پشت در جا نخواهد گذاشت». اگر حتی بخشی از این مواضع عملی شود، به این معنی خواهد بود که دولت بایدن حتی از دولت اوباما نیز در فاصلهگرفتن از عربستان جدیت بیشتری نشان خواهد داد. این موضعگیریها، صرفنظر از اینکه تا چه حد عملی شوند، گویای تفاوت عظیمی بین نگرش بایدن و ترامپ به خاورمیانه است و این آن چیزی است که عربستان و بهویژه شخص بنسلمان را دچار وحشت کرده است. بنسلمان علاوه بر نگرانی راجع به روابط دو کشور، حتما با توجه به رقابتها در درون آلسعود، اکنون باید نگران موقعیت شخصی و حتی سر خود نیز باشد.
در چنین شرایطی محتمل است که ریاض به فکر استفاده از کارت اسرائیل در واشنگتن و منطقه برای تعدیل سیاستهای بایدن افتاده و مابازای آن را تسریع در روند عادیسازی روابط با اسرائیل در نظر گرفته باشد. اگرچه نتانیاهو خود نیز آن گوش شنوایی را که در کاخ سفید ترامپ داشت، در کاخ سفید بایدن نخواهد داشت؛ اما اهرمهای نفوذ اسرائیل در آمریکا همچنان در حدی خواهد بود که هم موقعیت خود را حفظ کند و هم به عربستان برای درامانماندن از چماق بایدن کمک کند. اعلام علاقهمندی بایدن برای بازگشت به برجام (که البته راه درازی تا عملیشدن آن میتوان متصور شد) مزید بر علت است. اسرائیل و عربستان همواره در مخالفت با برجام همسو و همنظر بودهاند. آنها ظاهرا اکنون احساس میکنند که به کمک یکدیگر در منطقه و در واشنگتن برای اخلال در روند بازگشت آمریکا به برجام نیاز دارند. بعید نیست که بنسلمان اکنون در اندیشه ایجاد جبهه متحدی با حضور اسرائیل برای جبران بخشی از کاهش حمایت آمریکا باشد. ممکن است او در این اندیشه باشد که از اسرائیل برای پرکردن خلأ ناشی از عقبنشینی احتمالی دولت بایدن از کمک به عربستان برای حفظ مواضع قبلیاش در یمن و در برابر ایران بهره ببرد. یک بار در دهه ۱۹۶۰ و در غیاب غربیها، ائتلافی موفق بین ایران و اسرائیل در حمایت از عربستان برای عقبراندن مداخله ناصریستها در یمن ایجاد شد. در چنین شرایطی، ممکن است ریاض تصور کند که گروههای تندرو در داخل و منطقه نیز که نگران گسترش نفوذ ایران هستند، درباره عادیسازی روابط با اسرائیل سخت نگیرند.
روشن است که در چنین صورتی لابی عبری و عربی در واشنگتن نیز در موقعیت بهتری برای واداشتن دولت بایدن به گرهزدن بازگشت آمریکا به برجام با مسائلی مانند برنامه موشکی و سیاست منطقهای ایران خواهد بود. این لابی نیرومند در چنین مسیری از متحدانی در سنای آمریکا که احتمالا کنترل آن به دست جمهوریخواهان خواهد افتاد و نیز بلوک قدرتی که ممکن است از طرف ترامپ یا به اسم او در سیاست آمریکا شکل بگیرد، بهره خواهد برد.
چنین شرایطی ایجاب میکند که مقامات تصمیمگیر در تهران طرحی نو دراندازند و با سیاست و اقداماتی که مقتضی شرایط جدید باشد، با چالش پیشرو مواجه شوند. بیشک کلیاتی که تاکنون بهعنوان سیاست ایران در منطقه مطرح میشده، پاسخگوی شرایط جدید نخواهد بود.