به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه ۳۱ خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که ادامه تحلیلها و گزارشها از گمانه زنیها برای کابینه سیزدهم از یک سو و انتظارات اقشار مختلف از رئیس جمهور منتخب و انتخابات سیزدهم به روایت آمار در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
سید محمد بحرینیان طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان فرصتی برای اخلاق و آرامش نوشت: انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ با پیروزی آیتالله رئیسی پایان یافت. او در تمام مناظرات و تبلیغات انتخاباتی، اخلاق را سرلوحه کار خود قرارداد، هرگز علیه رقبا سخنی ناروا نگفت و از افشاگریها و پردهدریهایی که متأسفانه سکه رایج این روزها در سپهر سیاسی کشور است، کناره گرفت. دراینباره گفتنیهایی هست:
۱. مردم بر آیین فرمانروایان خویشاند. هر دوره که بیاخلاقی، پردهدری، سرگشاده نویسی و افشاگری در میان مسئولان و بهویژه مسئولان عالیرتبه رایج بوده، تبعات آن به جامعه نیز سرایت کرده است. در نقطه مقابل، اگر مردم از مسئولان پایبندی به اخلاق، دوری از هیجانزدگی در عالم سیاست، آرامش و طمأنینه ببینند، بهتدریج به این صفات گرایش خواهند یافت. این دوره، در سالهای نخست گام دوم انقلاب اسلامی و دهه پنجم انقلاب، فرصت خوبی برای جاری کردن محوریت اخلاق و نهادینه کردن ارزشمندی مفهوم آرامش در مدیریت و سیاست است که میتواند از رأس قوه مجریه به بدنه اجرایی کشور منتقل گردد.
۲. چند ماه آینده، طبیعتا دوره تغییر بسیاری از وزرا، معاونان و مدیران کشور است. ملاک قرار گرفتن شایستهسالاری، پرهیز از توزیع مناصب دولتی میان فعالان ستادی و بهکارگیری نیروهای متخصص و کارآمد جریانهای رقیب، میتواند شروع خوبی برای جاری شدن اخلاق در میان مسئولان باشد. انتظار از وزرا، استانداران و کسانی که آیتالله رئیسی بهعنوان همکار انتخاب میکنند آن است که پیگیر تسری اخلاق و کارآمدی تا پایینترین سطوح دولت باشند.
۳. تجربه نشان داده است که هرقدر دولتی در ابتدای دوره، علیه پیشینیان بیشتر موضع بگیرد، سطح نارضایتی از خود را در پایان دوره بالا میبرد. استفاده از تعابیری همچون زمین سوخته در مورد دوره قبل یا تأکید بر اینکه ویرانه تحویل گرفتهایم، ممکن است در کوتاهمدت کمی فضای رسانهای ایجاد کند، اما انتقادات مکرر از پیشینیان در بلندمدت موجب بالا رفتن انتظار مردم خواهد شد و سیل انتظارات، در سالها و ماههای پایانی، بر سر دولت آوار خواهد شد، همانطور که در برخی ادوار شده است.
۴. یکی از دلسردیهای مردم در ادوار گذشته، شنیدن وعدههایی بود که هیچگاه عملی نمیشد. در این دوره برنامه و تبلیغات نامزد منتخب، شامل چند وعده اصلی ملموس بوده که خوشبختانه همه دقیقا در حوزه اختیارات دولت است. اشتغال، مسکن و تسهیلات ازدواج برای جوانان ازجمله این مواردند که همه با عدد و رقم در برنامههای آیتالله رئیسی ذکرشدهاند. ایشان طبیعتا برای تحقق این وعدهها، همکاران و شیوههایی نیز در نظر دارند. اگر دولت سیزدهم، بتواند مصداق تحقق تمام وعدهها و ایستادن بر سر عهد با مردم باشد، جمهوری اسلامی گام بزرگ و مهمی در مسیر تمدن سازی و بهسوی آینده درخشان و پرافتخار برداشته است.
محمد یوسفی آرامش در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان چند پرسش مهم ازرئیس جمهور منتخب نوشت: با گذشت زمان، در شبکههای اجتماعی شاهد گسترش لیستهایی از اعضای هیئت دولت سیزدهم به چشم میخورد؛ هر چند این لیستها جدی نیستند و میتوان از کنار آنها بی تفاوت گذشت، اما پیام آور این نگرانی مهم هستند که با توجه به شرایط نا به هنجار جامعه، چه اشخاصی قرار است سکاندار وزارتخانههای مهم کشور باشند؟ در رابطه با دولتهای اصولگرا، همیشه یک نگرانی بزرگ وجود دارد و آن این است که همواره در طول تاریخ چند دهه اخیر، باور و ایدئولوژی افراد نقشی بسیار پر رنگتر از تخصص آنها دارد؛ شاید در نگاه عدهای مملکت را بتوان تنها با صرف انقلابی بودن فرد ساخت؛ اما این بیان یادآور مناظره مرحوم بازرگان با آیت الله بهشتی است که طی آن، بازرگان از بهشتی پرسید که آیا حاضر هستید خانواده خود را با رانندهای که متدین است، ولی جاده را بلد نیست به سفر بفرستید؟! شاید این بزرگترین نگرانی نگارنده در رابطه با انتخاب وزرای دستگاههای سرنوشت ساز مملکت باشد؛ وزرایی که دیدن نامشان در لیستهای پیشنهادی اینترنت، تن هر تحلیل گر و روشن بینی را به لرزه میاندازد. برای مثال غیرممکن است وزیرِ اقتصادی باور به ساخت کشور تنها با تکیه به تولید و عدم نیاز به همکاری با کشورهای بزرگ دنیا داشته باشد و بتواند به شکم گرسنه ملت سامانی ببخشد!. با توجه به این که آقای رئیسی در چنین موردی شفافسازی نداشته اند، امید است تا با انتخاب افراد متخصص، معتدلِ غیر تندرو و جهان دیده در وزارت خانههای اصلی خود، از نگرانیهای جامعه در خصوص آینده مبهم پیش رو بکاهند. چرا که تبعات تصمیمات یک وزیر متعصب، برای کشور در برهه کنونی غیرقابل جبران هستند.
پرسش مهم بعدی که گویی در مناظرات مبهم ماند؛ نگاه ابراهیم رئیسی به تعامل با دنیاست. سرنوشت ما در رابطه با FATF به کجا ختم خواهد شد؟ هیچ اقتصاد موفقی در دنیا وجود ندارد که با محدودسازی ارتباط در برابر ابر قدرتهای دنیا و عدم قبول شرایط و ضوابط بین المللی، موفق شده باشد که تغییری در سفره مردم پدید آورد؛ نگاه ایشان به فرآیند بازگشت به برجام چیست؟ آیا قرار است سهم تعاملمان با کشورهای بزرگ دنیا تنها به چین و روسیه ختم شود؟ نگاه ایشان در این رابطه چیست و نظرشان از ضربه بزرگی که وابستگی یک طرفه به این کشورها میتواند پدید آورد چیست؟ مهمترین پرسش از ابراهیم رئیسی این است که چگونه میتوان اقتصاددانان را به خط کرد، مادامی که گره اصلی اقتصاد کشور از انتظارات تورمی، دیپلماسی ضعیف خارجه، محدود سازی روابط با کشورهای خاص، فضای بسته جامعه و عدم پیوستن به FATF میگذرد؛ حال آنکه در چنین فضایی، آدام اسمیت را هم توان ایجاد تغییری نیست. امیدوارم رویکرد رفتاری ایشان در رابطه با اقتصاد، همچون قوه قضاییه دستوری نباشد؛ چرا که رفتار دستوری در اقتصاد همچون فنری فشرده است که در صورت رهایی، سفره مردم را کوچکتر خواهد کرد؛ تعامل با دنیا، آزادی بخشی به جامعه و خاطر جمعی در خصوص چشمانداز آینده، از مهمترین فاکتورها برای آرام سازی اذهان عمومی و کاهش انتظارات تورمی است. مواردی که احتمالا به صورت ناخواسته در تضاد با باورهای بنیادین هیئت دولت سیزدهم هستند؛ دولتی که علیرغم داشتن نیت خیر، احتمالا به دلیل داشتن باوری مغایر با ۴۳ میلیون نفر، نتواند بسیاری از وعدههای اقتصادی خود را حداقل به راحتی عملی کند. امیدوارم تا روزهای آرام تری را سپری کنیم و به دور از تمایلات حزبی، با بهره گیری از افراد متخصص، ایران را نجات دهیم.
ناصر ایمانی یک تحلیلگر سیاسی اصولگرا طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه آرمان ملی نوشت: پیشبینی میشد مشارکت پایین باشد و نظرسنجیها کمتر از این مقدار بوده و اکنون مقداری از نظرسنجیها هم بیشتر شده است. شما میتوانید از کسانی که مشارکت نکردهاند و نیامدهاند رای دهند بپرسید که برای چه نیامدهاند. عملکرد دولت آقای روحانی یکی از بزرگترین ضربههایی بود که به نظام جمهوریت در کشور وارد شد، چون مظهر جمهوریت حضور مردم در پای صندوقهای رای است و عملکردی که این دولت در مجموع داشت، باعث شد جمهوریت نظام آسیب ببیند و میزان مشارکت ما از ۷۰ به ۵۰ درصد رسید و این لطمه به جمهوریت است. اینکه میگویم عملکرد، صرفا عملکرد اقتصادی نیست که الان وضعیت معیشت، تورم، رشد نقدینگی و بیکاری به این شکل است که مردم را دلسرد کرده است، بلکه مسائل دیگر هم هست؛ یعنی آن امیدی که دولت آقای روحانی در میان مردم برای مساله برجام پمپاژ میکرد که با برجام ایران بهشت خواهد شد و بدونبرجام جهنم میشود، اینها هم در عملکرد دولت موثر است و عملکرد فقط عملکرد اقتصادی نیست.
مجموع این عملکردها باعث شد در مردم دلسردی و ناامیدی از آینده رخ دهد که نتیجه آن همین مشارکتی است که نسبت به دورههای قبل ضعیفتر است و این واقعیتی است که نباید از آن فرار کرد. اگرچه مشارکت بالای ۵۰ درصد نشد و میشود گفت اکثر مردم رای ندادهاند، اما آقای رئیسی هم رای بالایی در میان این میزان مشارکت آورده است؛ یعنی چیزی حدود ۶۰ درصد. اما در عین حال اگر ایشان ۸۰ درصد هم رای میآورد و اگر میزان مشارکت هم ۸۰ درصد بود، باز هم رؤسایجمهور موظفند به آن کسانی که به هر دلیل در انتخابات شرکت نکردهاند یا شرکت کردهاند و به ایشان رای ندادهاند توجه کنند. در این انتخابات این تعداد، تعداد زیادی است و آقای رئیسی موظف هستند به این افرادی که یا مشارکت نکردهاند یا مشارکت کردهاند منتهی به ایشان رای ندادهاند توجه کنند. این یک وظیفه است. اگرچه در دوران رؤسایجمهور قبلی به این وظیفه مطلقا توجه نشده بود. معمولا رؤسایجمهور بعد از اینکه با هر تعداد رایی رئیسجمهور میشوند، فقط به آن مردمی که به او رای دادهاند توجه میکنند، در حالی که این کار غلط است؛ چون این فرد رئیسجمهور میشود نه رئیس آن کسانی که به ایشان رای دادهاند. رئیسجمهور یعنی رئیس همه آحاد مردم.