مرور روزنامه‌های دوشنبه ۲۶ آبان ماه؛

تأکید بر اهمیت فیلم‌های آرشیوی در سرنوشت گزینه وزارت علوم

یک روز مانده به برگزاری جلسه رأی اعتماد به وزیر پیشنهادی علوم، مخالفان و موافقان دانش آشتیانی با قدرت بر مواضع خود ‌هستند. بررسی شرایط لازم برای اینکه اصلاح‌طلبان در مجلس دهم خانه‌تکانی کنند و تشییع روز گذشته خواننده جوان، دیگر مسائل مهم روزنامه‌های امروز است.
کد خبر: ۴۴۹۹۲۱
|
۲۶ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۰ 17 November 2014
|
20443 بازدید

از دانش آشتیانی فیلم دارم و نیازی ندارم آن را به تأیید وزارت اطلاعات برسانم!یک روز مانده به برگزاری جلسه رأی اعتماد به وزیر پیشنهادی علوم، مخالفان و موافقان دانش آشتیانی با قدرت بر مواضع خود ‌هستند. بررسی شرایط لازم برای اینکه اصلاح‌طلبان در مجلس دهم خانه‌تکانی کنند و تشییع روز گذشته خواننده جوان، دیگر مسائل مهم روزنامه‌های امروز است.

از دانش‌آشتیانی فیلم دارم و نیازی ندارم آن را به تأیید وزارت اطلاعات برسانم!

یک روز مانده به برگزاری جلسه رأی اعتماد به وزیر پیشنهادی علوم، مخالفان و موافقان دانش آشتیانی با قدرت بر مواضع خود باقی هستند.

کیهان در مطلبی با تیتر «توضیحات آشتیانی نمایندگان را قانع نکرد!» نوشته: روز گذشته گزینه پیشنهادی علوم با فراکسیون رهروان ولایت جلسه داشت تا آنان را برای رأی اعتماد به خود قانع کند ولی مصاحبه تنی چند از اعضای این فراکسیون با خبرگزاری‌ها نشان از آن دارد که آشتیانی در این امر موفق نبوده است.

جواد کولیوند عضو فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت در گفت‌و‌گو با تسنیم با بیان اینکه انتساب مخالفت با دانش آشتیانی به یک گروه و جریان خاص سیاسی در مجلس بداخلاقی سیاسی است، گفت: آنچه مشخص است اینکه اکثر نمایندگان مجلس از طیف‌‌های مختلف سیاسی با آقای دانش آشتیانی مخالف هستند. وی با بیان اینکه معرفی دانش آشتیانی برای وزارت علوم عجیب به نظر می‌رسد، تصریح کرد: مجلس شورای اسلامی به عنوان خانه ملت، خطوط قرمزی برای رأی اعتماد به وزرا دارد که از جمله این خطوط، کارآمدی، مدیریت و عدم نقش‌آفرینی در فتنه ۸۸ است.

کولیوند با بیان اینکه، تفاوتی بین آقای دانش آشتیانی و گزینه‌های قبلی وزارت علوم نیست، خاطرنشان کرد: بعید می‌دانم مجلس شورای اسلامی به آقای دانش آشتیانی رأی اعتماد بدهد؛ امیدواریم دولت محترم پیام مجلس را درک و به احترام نمایندگان ملت، گزینه‌های شبیه به هم را برای وزارت علوم معرفی نکند.

عضو فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت در پایان گفت: مجلس متشکل از نمایندگان مردم است و این‌طور نیست که برخی خودشان را فقط منتخب مردم بدانند.

روزنامه جوان نیز در انتهای سرمقاله خود با تیتر «جای هیچ‌گونه اغماض نیست» به قلم محمدجواد اخوان نوشته: اما فارغ از اینکه بازی اعتدال‌گرایان و اصلاح‌طلبان در مسأله وزارت علوم چیست و چه دستاوردی را در آن جست‌وجو می‌کنند، با قاطعیت می‌توان ادعا کرد پیامدهای وضع کنونی و روندی که طی یک سال اخیر در این وزارتخانه دنبال شده است، در مجموع به نفع نظام و کشور نبوده است.

حاکمیت طیف رادیکالی که به دانشگاه‌ها به‌ عنوان بازیچه سیاسی خود می‌نگرند، بر کرسی‌های مدیریتی وزارتخانه و دانشگاه‌ها و نیز بلاتکلیفی ناشی دست‌به‌دست شدن مدیریتی و دوره نسبتاً طولانی تصدی سرپرست ـ که به مجلس نیز پاسخگو نبوده و نیست ـ از یک سو و از سوی دیگر اطمینانی که به نظر می‌رسد تجدیدنظرطلبان از تداوم وضع فعلی یافته‌اند، چالش‌های جدی برای محیط آموزش عالی کشور فراهم آورده است. در حالی ‌که مدت قابل‌توجهی است که سیاست‌های کلی نظام در حوزه علم و فناوری از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ‌شده و همگان منتظر کارنامه دستگاه‌های مسئول در اجرای این سیاست‌ها هستند که ثمرات به بار نشسته آن را نظاره کنند، فضای مبهم، رادیکال و سیاست زده بر آموزش عالی، دانش و پژوهش کشور سایه افکنده است که ناامیدی دلسوزان و فعالان عرصه دانش را به دنبال خواهد داشت. بازی سیاست ورزان و سیاست‌بازان نهایتاً تصاحب چند کرسی بیشتر قدرت را دنبال می‌کند، اما اصحاب علم و تحقیق، تعالی و پیشرفت کشور را طلب می‌کنند و مع‌الأسف آنچه مشاهده می‌شود همه‌چیز این عرصه تحت‌الشعاع معامله جریانات سیاسی قرارگرفته است.

اعتماد نیز در شروع گزارشی با تیتر «خیز دیرهنگام دولتی‌ها به سوی رأی اعتماد دانش آشتیانی» نوشته: دولتی‌ها از بهتر شدن فضای مجلس برای رأی اعتماد به وزیر پیشنهادی علوم سخن می‌گویند: بهارستان اما دیروز همچنان زیر سایه نظر منفی نمایندگان نسبت به دانش آشتیانی قرار داشت. حتی نمایندگان هوادار دولت هم اذعان می‌کردند که «وضعیت دانش آشتیانی در مجلس مطلوب نیست». هر چند سوابق سیاسی وزیر پیشنهادی محور انتقادات نمایندگان به گزینه دولت بوده اما به نظر می‌رسد چیزی که کار را برای تعیین و تکلیف نهایی وزارت علوم سخت کرده این احساس نمایندگان است که فکر می‌کنند دولت قصد «تقابل» با مجلس را دارد.

رایزنی‌های دانش آشتیانی هم از روز شنبه در مجلس آغاز شده است، رایزنی‌هایی که به نظر نمی‌رسد چندان «به موقع» بوده باشد. حالا این وضعیت دولت را در موقعیت تدافعی قرار داده است. شبهه‌های طیف مخالفان نسبت به وزیر پیشنهادی چند روزی است به طور گسترده مطرح شده و در شرایطی که خیلی‌ها در بهارستان آن را باور کرده‌اند، دولت وارد گود پاسخگویی شده است. شبهه‌های مطرح شده تقریبا مشابه‌‌ همان مواردی است که از زمان معرفی جعفر میلی منفرد به عنوان نخستین وزیر پیشنهادی دولت تا حالابرای تمام گزینه‌ها روی میز گذاشته شده بود. مواردی از قبیل «نقش داشتن در حوادث سال ٨٨»، «ارتباط با گروه‌های مخالف نظام» و «ضدیت با نهادهای انقلابی». مخالفان وزیر پیشنهادی حتی گفته‌اند که برای اثبات ادعاهای خود «فیلم» هم دارند و معاون هماهنگی معاونت پارلمانی رییس جمهوری هم در جوابشان به خبرگزاری ایلنا گفته که اگر فیلمی دارند برای بررسی در اختیار دولت قرار دهند.

جمهوری اسلامی ترجیح داده در موضعی میانه در سرمقاله خود با تیتر «توصیه‌ای به رئیس‌جمهور و مجلس درباره تصدی وزارت علوم» بنویسد: عده‌ای تلاش می‌کنند نمایندگان مجلس را در ماجرای وزارت علوم مقصر معرفی کنند و عده‌ای نیز رئیس‌جمهور را عامل این وضعیت می‌دانند.

گروه اول،‌‌ نمایندگان را به لجبازی با دولت متهم می‌کنند و گروه دوم می‌گویند، رئیس‌جمهور با مجلس لجبازی می‌کند. این اتهام زدن‌ها، در عین حال که هیچ مشکلی را حل نمی‌کند، از این واقعیت تلخ حکایت دارد که بهرحال کشور به دلیل بی‌تدبیری یا عدم تفاهم و یا عدم مدیریت صحیح، دچار چنین مشکلی شده است.

ریشه این مشکل را می‌توان در جمود بر ظاهر قانون و عدم ورود به باطن آن جستجو کرد. در چهارچوب جمود بر ظاهر قانون، نمی‌توان به رئیس‌جمهور ایراد گرفت که چرا فلان شخص را برای تصدی وزارت به مجلس معرفی می‌کنید، زیرا در پاسخ خواهد گفت: این حق رئیس‌جمهور است که فرد دلخواه و مورد پسند و همفکر خود را پیشنهاد نماید تا بتواند با او کار کند و اهداف خود را که در جریان تبلیغات انتخاباتی خود به مردم وعده داده است محقق نماید، کما اینکه به نمایندگان مجلس هم نمی‌توان گفت چرا به فرد پیشنهادی رئیس‌جمهور رأی نمی‌دهید، زیرا آن‌ها هم می‌توانند بگویند این حق قانونی نمایندگان مجلس است که به هر کس که او را واجد صلاحیت برای وزارت نمی‌دانند رأی ندهند. اما اگر از ظاهر عبور کنیم و به باطن قانون برویم، خواهیم دید که حرف قانون چیز دیگری است.

فلسفه قانون‌گذاری، حل و فصل مشکلات، مدیریت کشور و تعامل و تفاهم قوا با یکدیگر است. تدوین کنندگان قانون اساسی، در نظر داشتند با اجرای قانونی که می‌نویسند، کشور به آسانی اداره شود و مسئولان بتوانند با تفاهم و تعامل به مدیریت جمعی کشور بپردازند. روح قانون اساسی، تفرق قدرت است تا قوای سه‌گانه در امور اختصاصی همدیگر دخالت نکنند و مستقل عمل نمایند ولی هدف نهائی این قانون اینست که کشور به درستی و سهولت و در سایه تفاهم، مدیریت شود. با این نگاه، نمی‌توان استدلال‌هائی از قبیل آنچه از رئیس‌جمهور و نمایندگان مجلس نقل کردیم را پذیرفت، زیرا قانون اساسی، ناظر بر نقطه‌ای بالا‌تر از نظر شخصی رئیس‌جمهور و نمایندگان مجلس است. این نقطه بالا‌تر، عبارت است از مصالح عمومی کشور که نباید در گرداب کشمکش‌ها و اختلاف سلیقه‌ها بماند و غرق شود.

بر این اساس، رئیس‌جمهور باید به جای اینکه به سراغ افراد ناشناخته و احیاناً دارای سوابق نه چندان مقبول برود، افراد شناخته شده، توانا و دارای سوابق روشن مدیریتی را به مجلس معرفی کند و نمایندگان مجلس نیز باید از توسل به بهانه‌هایی که آن‌ها را در افکار عمومی به «کاسب فتنه» بودن متهم کند پرهیز نمایند و به جای این قبیل بهانه‌جوئی‌ها به سابقه مدیریتی، کاردانی، تدین، تعهد و شایستگی‌های لازم برای تصدی وزارت مورد نظر توجه نموده و این امور را مبنای رأی دادن قرار دهند.

ایران روزنامه دولت نیز مناظره تلویزیونی با موضوع وزیر پیشنهادی علوم را در مطلبی با تیتر «نقوی: علیه دانش سند داریم» مورد توجه قرار داده و نوشته: برنامه نگاه یک سیما، شنبه شب به مناظره میان دو نماینده موافق و مخالف با وزیر پیشنهادی علوم اختصاص داشت. مؤید حسینی صدر نماینده خوی و عضو فراکسیون رهروان ولایت به عنوان موافق «فخرالدین دانش آشتیانی» و حسین نقوی حسینی نماینده ورامین و عضو فراکسیون اصولگرایان به عنوان مخالف وی دور میز مناظره نشستند.

تنها بخش مورد توافق این مناظره، ابتدایش بود که درباره جایگاه وزارت علوم بحث شد و طی آن حسینی صدر نداشتن سیاستگذاری صحیح در زمینه آموزش علمی را «ظلم به دانشجو و کشور» خواند و نقوی حسینی از حساسیت این وزارتخانه به دلیل مدیریت علمی کشور سخن گفت. سپس با طرح این سؤال که «چرا وزیر علوم در دولت یازدهم دیر‌تر از بقیه وزرا رأی آورد؟» بحث بالا گرفت. چرا که مؤید حسینی گفت: «باید دلیلش را از کسانی بپرسید که علی رغم عبور وزرای پیشنهادی از فیلترهای لازم به آن‌ها رأی ندادند» و نقوی حسینی هم پاسخ داد: «دانشگاه مطمح گروه‌ها و جریان‌ها است و ما می‌دانیم چه کسانی در وزارت علوم پس از رأی آوردن دکتر روحانی وارد میدان شده‌اند». او بی‌آنکه به این جریانات اشاره‌ای بکند، ادامه داد: دانشگاه نباید باشگاه سیاسی باشد.

از اینجای مباحث، کلید واژه «فتنه»، ضرباهنگ زیر و بم سخنان دو نماینده پشت میز مناظره شد. نماینده مخالف وزیر پیشنهادی علوم که «فتنه» را خط قرمز نظام می‌خواند از آن به عنوان یکی از شاخص‌های مجلس برای بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی نام برد. نماینده موافق هم که می‌گفت مخالف باشگاه سیاسی شدن دانشگاه‌هاست، گفت که انتصاب افراد به جریانات خاص را باید مرجع قانونی تأیید کند. به گفته وی، اگر هیچ نهاد قانونی متخلف بودن وزرای پیشنهادی را اعلام نکند، نمایندگان موظف به ارائه رأی اعتماد به او هستند. اما نقوی که معتقد بود نباید به حوادث سال ۸۸ با ساده انگاری نگریست، تأکید کرد: «پس از این تاریخ همه کسانی که در اعتراض‌ها بودند فتنه‌گر هستند و ما برای همه این‌ها مدرک داریم». او با انتقاد از اینکه استیضاح فرجی دانا را به تلاش‌های وی برای افشای بورسیه‌های غیرقانونی نسبت می‌دهند، از رئیس جمهوری هم به دلیل گفتن عبارت «بورسیه و ما ادراک بورسیه» گلایه کرد و بار دیگر به سراغ کلید واژه «فتنه» رفت. نقوی از «میلی منفرد»، «توفیقی» و «سمنانیان» به عنوان «اصحاب فتنه» یاد کرد.

حسینی صدر هم با بیان اینکه «تهمت و افترا زدن انسان‌های منصف را به اشتباه می‌اندازد»، یادآور شد که سخنان توفیقی درباره انتخابات ۸۸ مربوط به قبل از اظهارنظر رهبر انقلاب بوده است. او با تأکید بر لزوم اظهارنظرهای مستند از سوی مخالفان، ادامه داد: همه استعلامات درباره دانش آشتیانی مثبت است. آغاز فعالیت‌های وی از سپاه بوده و منشأ خدمات خوبی در دانشگاه شده است. او اصلاً فعالیت انتخاباتی نداشته است.

بلافاصله نقوی به حسینی صدر گفت: اگر ما سندی ارائه دهیم که دانش آشتیانی در تحصن‌های دانشجویی در زمان فتنه فعال بوده، شما قبول می‌کنید؟ صدر هم پاسخ داد: ممکن است کسی در دوره‌ای خطایی داشته باشد، آن مدرک را باید مرجع قانونی تأیید کند. نقوی که می‌گفت دلایل و مستنداتی در دست دارد، اضافه کرد: بنده فیلم دارم و نیازی ندارم آن را به تأیید وزارت اطلاعات برسانم.

حسینی صدر هم گفت: اگر مدارکی که شما رو کردید برای ما ثابت شد، من به نفع شما کنار می‌روم اما اگر سخنان ما درست بود شما چه کار می‌کنید؟ نقوی پاسخ داد: ما به کسانی که شاخص‌ها و ارزش‌های وزارت علوم را داشته باشند حتماً رأی می‌دهیم. مجلس تسلیم فشار نمی‌شود و اگر ۲۰ نفر دیگر از افراد فتنه نیز معرفی شوند، رأی نمی‌آورند.

وی در واکنش به اینکه مؤید حسینی از سوابق سپاهی وزیر پیشنهادی علوم یاد کرده بود، گفت: سابقه آدم‌ها چیزی را ثابت نمی‌کند. آشتیانی از عوامل فتنه بوده و تفاوتی با توفیقی و فرجی دانا ندارد. حسینی صدر هم با انتقاد از طرح چنین مباحثی از کسانی یاد کرد که به صدق گفتارشان اعتماد دارد و آن‌ها گفته‌اند که دانش آشتیانی هیچ مشکلی ندارد.

او از همکارش خواست واقع بین باشد و ادامه داد: فرجی دانا در رتبه استادی دانشگاه و فرمانده جنگ بود و تخلفی نداشت اما سه نفر از معاونان وی مشکل داشتند و اکنون نیستند آیا می‌ارزید که دانشگاه بدون تکلیف باشد؟

تأمل‌برانگیز، ولی تا کی؟


اعتماد در پاسخ به اینکه «انبوه تماشاگران غریب دنبال چه چیزی می‌گردند!؟» نوشته: هزاران نفر به خیابان آمده‌اند، سوژه گردهمایی مرگ خواننده‌ای است که با مرگش تبدیل به مشهور‌ترین و شاید محبوب‌ترین هنرمند پاپ ایران شده است. ظاهر ماجرا، می‌تواند احساس همبستگی ساده میان مخاطبان یک هنرمند باشد اما اتفاقی که روز جمعه در تهران و دیگر شهرهای ایران افتاد و وضعیتی که دیروز در مراسم تشییع جنازه مرتضی پاشایی به وجود آمد، نشان می‌دهد که پیامدهای اجتماعی مرگ این خواننده پاپ، بیشتر و فرا‌تر از یک سوگواری ساده است. صبح و ظهر دیروز تهران با خیل انبوه مردم تلفن به دست که رهسپار خیابان حافظ بودند، برای ساعت‌هایی قفل شد و سپس در بهشت زهرا، انبوه جمعیت، لجام گسیختگی و بی‌برنامگی شناخته شده ایرانیان و در یک کلام، هرج و مرج فرا‌تر از انتظار سبب شد پیکر مرتضی پاشایی به سردخانه بازگردد و دفن نشود. آیا کسی هست که با دیدن تصویر‌ها و فیلم‌های این تدفین «عجیب و غریب» به پرسش‌ها و مجهول‌های فراوان این روز‌هایمان پاسخ دهد!؟ چه اتفاقی افتاده است: آیا با بروز یک پدیده تازه روبه روییم یا شاهد موجی از غلیان احساسات عمومی هستیم که زود فروکش می‌کند و تا سوژه بعدی که دوباره سربرآورد، خاموش می‌ماند!؟ آن‌ها سوگوارند یا کنجکاو و آن همه تلفن همراه میان مراسم تشییع و تدفین چه می‌کند!؟ به نظر شما نام این وضعیت را چه می‌شود گذاشت جز «سرگیجه عمومی»!؟

مصطفی عابدی نیز در یادداشتی با تیتر «تأمل‌برانگیز، ولی تا کی؟» در روزنامه شهرونددر این باره نوشته: واکنشی که از سوی جامعه نسبت به درگذشت خواننده جوان سبک پاپ رخ داد برای بسیاری غیرمنتظره بود و به همین دلیل هم دیده شد که در توصیف این واقعه از کلماتی استفاده کردند که حیرت و نامنتظره بودن برداشت آنان از رویداد را می‌رساند. و جالب این‌که برخی هم فورا درصدد تحلیل و توصیف آن برآمدند در حالی ‌که آن را پیش‌بینی نمی‌کردند. این تحلیل‌ها هم از نوع تحلیل‌های سیاسی است و کسانی که تا روز انتخابات پیش‌بینی پیروزی یک نفر را می‌کردند ولی وقتی با نتیجه متفاوتی مواجه می‌شوند به‌جای پرداختن به اشتباهات تحلیلی قبلی خود دوباره با‌‌ همان منطق قبلی موقعیت جدید را تحلیل می‌کنند! در مورد این پدیده باید قدری تامل و صبر کرد تا به شناخت دقیق‌تری رسید، تا آن زمان ذکر چند نکته مفید است و می‌تواند راهگشای نگاه ما باشد.

 ـ ‌اولین مسأله این است که تا کی می‌توانیم هر روز با یک پدیده نامنتظره مواجه شویم؟ چرا به این موضوع نمی‌پردازیم که رفتارهای نامنتظره به این دلیل رخ می‌دهد که به آن رفتار‌ها در شرایط عادی مجال بروز داده نمی‌شده و لذا از نظر ناظر اجتماعی پنهان مانده است ولی هنگامی که فرصت بروز پیدا می‌کند از جایی سر می‌زند که قابل محاسبه نبوده است مثل افزایش فشار داخل مخزنی است که درِ آن بسته باشد طبعا دیر یا زود از ضعیف‌ترین محل منفجر و فوران خواهد کرد. متاسفانه این آسیب‌شناسی مورد توجه دست‌اندرکاران نیست و باید نگران بود که رفتار نامنتظره در نوبت بعد از کجا و چگونه بروز یافته و ما نیز دوباره دچار تعجب شویم.

 ـ نکته بسیار مهم دیگر این‌که به دلیل طبیعی نبودن روندهای اجتماعی ما، هر اتفاقی ظرفیت این را دارد که به سرعت به موضوعی فرا‌تر از اصل‌‌ همان پدیده تبدیل شود و درنتیجه پدیده‌های جامعه ما با حاشیه‌هایی بزرگ‌تر از متن پدیده روبه‌رو می‌شوند. این فوت نیز نشان داد نکات حاشیه‌ای آن بر اصل ماجرا سایه افکنده است و حاشیه‌سازی به‌طور طبیعی جریان امور را منحرف می‌کند. بخشی از این وضع به دلیل فعالیت فضای مجازی و شبکه‌های اطلاع‌رسانی مستقل از حکومت است که بعضا هم غیرمسئولانه عمل می‌کنند و شواهدش در چند ماه گذشته بار‌ها دیده شده است. به نظر می‌رسد که باید درباره این نکته هم بررسی شود و در سیاست‌های رسانه‌ای موجود تجدیدنظر اساسی کنیم. آمدن ریاست جدید برای صداوسیما فرصت مناسبی برای طرح این نکته است.

 ـ رفتار مردم در این مورد خاص تا حدی اثرپذیر از عواملی چند مثل جوان بودن و مرگ بر اثر بیماری لاعلاج است؛ خوش صدایی به همراه موارد فوق ترکیبی را ایجاد می‌کند که حس همدردی را در مخاطبان ایجاد می‌کند. البته نحوه مواجهه تلویزیون ایران با مسأله وی از تابستان گذشته در شکل‌گیری این وضع موثر بوده است. فراموش نکنیم که ابراز واکنش احساسی نسبت به چهره‌ها به‌ویژه چهره‌های هنری در همه دنیا وجود دارد ولی در ایران امکان بروز آن نبوده است. یک نمونه آن در تشییع‌جنازه محمدعلی فردین دیده شد. ولی از آن‌جا که در این مورد خاص سیاست‌های رسمی هم در پی بهره‌برداری از واکنش‌ها بود لذا نادانسته و یا ناخواسته در میدان بازی نسل جوانی قرارگرفت که از این طریق در پی اثبات موجودیت خویش است.

یکی از مدیران باسابقه آموزش و پرورش تعریف کرد که در روز شنبه در دبیرستان دخترانه‌ای در جنوب شهر حضور داشته و اکثریت آنان با چهره‌های غمگین و با چشمانی سرخ شده از گریه به او اعتراض کرده‌اند که چرا شما وقتی کسی از خودتان می‌میرد برنامه‌های ویژه تدارک می‌بینید ولی به ما حتی اجازه نمی‌دهید مدرسه را تعطیل کنیم و به تشییع جنازه فرد محبوبمان برویم؟ این دوگانگی ساختن میان خود با نسل پدران خویش، چیزی نیست جز کوشش برای اثبات خویشتن به‌عنوان نسل جوان در برابر پدرانی که همیشه با معیارهای خود رفتار و ارزش‌های جوانانش را قضاوت و داوری کرده است. آیا همه این‌ها برای درس‌گیری و تجدیدنظر در سیاست‌های رسانه‌ای و میان نسلی کافی نیست؟

اصلاح‌طلبان در اندیشه خانه‌تکانی در مجلس


روزنامه اعتماد امروز هم موضوع برنامه‌های انتخاباتی و آینده جریان اصلاحات را کانون توجه خود قرار داده است. این روزنامه در مطلبی با تیتر  «استقبال اصلاح طلبان از ائتلاف با جریان‌های معتدل» در این باره نوشته: محمدرضا خباز از اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی معتقد است اصلاح طلبان برای پیروزی در انتخابات مجلس دهم به سمت ائتلاف با نیروهای معتدل پیش خواهند رفت: استراتژی انتخاباتی که اصلاح طلبان را در انتخابات ریاست جمهوری گذشته به نتیجه مطلوب رساند. به گفته خباز ائتلاف با گروه‌های اصولگرایی که از نظر فکری به اصلاح طلبان نزدیک هستند و مذاکره با آن‌ها از برنامه‌های انتخاباتی اصلاح طلبان است.

این نماینده پیشین مجلس در مورد تشکیل کمیته انتخاباتی شورای هماهنگی اصلاح طلبان و فعال شدن شورای مشورتی اظهار داشت: «هرچه در انتخابات تنوع و تکثر کاندیدا داشته باشیم این موضوع هم به نفع کشور است و هم مردم در انتخاب دچار مشکل نمی‌شوند‌». وی افزود: «در کشور سلیقه‌های مختلفی حاکم است، اگر شورای هماهنگی اصلاح طلبان به یک جمع بندی برسد و شورای مشورتی آقای خاتمی نیز به یک جمع بندی برسند تا اینجا خوب است البته مشروط بر اینکه در ‌‌نهایت یک کاسه شوند، یعنی این دو مجموعه و مجموعه دیگری اگر هست با هم یک کاسه شوند و هماهنگ با هم حرکت نهایی را انجام دهد‌». خباز همچنین در مورد اظهارات اخیر سید محمد خاتمی مبنی بر ائتلاف با نیروهای معتدل توضیح می‌دهد: «این ایده درستی است و آقای خاتمی هم در انتخابات ریاست جمهوری با آن موافق بودند اما بقیه دوستان ما آن را قبول نداشتند. حتی بنده معتقدم که با رقبایی که با هم نزدیک نیز هستیم می‌شود صحبت کرد. چه ایرادی دارد که اصولگرایانی که از نظر فکری به ما نزدیک هستند با آن‌ها جلسه برگزار کنیم. نمونه آن آقای مطهری است زیرا وی اصولگرا است و ما نیز اصلاح طلبیم ولی ما شباهت‌های نزدیکی با این جریان داریم، بنابراین به نظر بنده ممکن است ما با جریان رقیب سرمیز مذاکره بنشینیم‌».

او معتقد است «حتی باید پا را از این فرا‌تر بگذاریم و اگر قرار است یک اکثریت قاطع در مجلس آینده به دست آوریم باید اصولگرایان معتدل و اصلاح طلبان زیر یک سقف بنشینند و برای آینده کشور تصمیم بگیرند‌». خباز همچنین در مورد نقش هاشمی در انتخابات مجلس دهم گفت: «اگر آن لیستی که از شورای اصلاح طلبان و شورای مشورتی آقای خاتمی نهایی می‌شود در ‌‌نهایت به تایید آقای هاشمی و خاتمی برسد یقین بدانید که اکثریت آن‌ها در کشور پیروز می‌شوند‌». او همچنین معتقد است هیچ اختلافی میان هاشمی و خاتمی وجود ندارد و توضیح می‌دهد: «من یک درصد نیز فکر نمی‌کنم اختلافی میان این دو باشد، زیرا بنده در جریان انتخابات گذشته چیزهایی میان این دو بزرگوار دیدم که نشان می‌داد این دو آنقدر به هم نزدیک هستند و اختلافی نیز بین آن‌ها نیست‌».

مصطفی کواکبیان نیز در گفت‌و‌گو با اعتماد گفته: «خانه تکانی مجلس با لیست واحد اصلاح طلبان شدنی است». نماینده ادوار مجلس در پاسخ به سوالات اعتماد از جمله گفته: در دوره‌ای که من رییس دوره‌ای شورای هماهنگی بودم کمیته انتخاباتی ایجاد شد و باکس جداگانه‌ای هم برای افراد و احزابی که عضو شورا نیستند قرار داده شد. ما معتقدیم به این سبک باید عمل شود. لذا حزب مردم سالاری فعلابنا دارد در قالب شورای هماهنگی جبهه اصلاحات عمل کند. اگر ببینیم که شورای هماهنگی نمی‌خواهند فعالیت انتخاباتی داشته باشد در شورای مرکزی حزب مردم سالاری این موضوع را بررسی می‌کنیم که لیست شورای مشورتی را بپذیریم یا لیست جداگانه‌ای داشته باشیم. البته امیدوارم که چنین اتفاقی نیفتد چون اگر لیست‌های جداگانه‌ای ارایه شود از الان باید بدانیم که بازی را واگذار کرده‌ایم. زیرا بر این باورم تنها راه خانه تکانی درون «خانه ملت» حضور پرشور مردم، رفتار اعتدالی، انسجام، جدی و لیست واحد اصلاح طلبان برای سراسر کشور است لذا توصیه من این است دوستانی که در شورای مشورتی هستند بپذیرند که اگر می‌خواهند احزاب تقویت شود به شورای هماهنگی جبهه اصلاحات بیایند و این شورا را تقویت کنند.

آقای خاتمی هم بار‌ها مطرح کرده‌اند که شورای هماهنگی را به رسمیت می‌شناسند و مبنا شورای هماهنگی است. مثلا کسانی که در شورای مشورتی مسوول کمیته انتخابات شده‌اند فعالیت‌های خود را در شورای هماهنگی پیگیری کنند. من چندین بار از آقای موسوی لاری هم خواهش و درخواست کردم که به شورای هماهنگی بیایند و مسوولیت را بپذیرند اما نمی‌دانم چرا نیامده‌اند. من آقای خاتمی را به عنوان بزرگ جریان اصلاحات می‌پذیرم اما باید در نظر گرفت که هر حزبی هم لیدر دارد در مجموع باید هماهنگی باشد. چندی پیش آقای هاشمی جمله‌ای گفتند که به نظر جمله خوبی بود. ایشان تأکید داشتند که دیگر از ما گذشته است که لیست انتخاباتی بدهیم. شخصیت کاریزماتیک آقای هاشمی و خاتمی محترم است اما لزوما دلیلی ندارد که این دو نفر برای سراسر کشور لیست بدهند.



اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# جنگ ایران و اسرائیل # قیمت طلا # مهاجران افغان # یارانه # حمله اسرائیل به ایران # خودرو
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
به نظر شما چه کسی در انتخابات آمریکا پیروز خواهد شد؟