اعتیاد به الکل به عنوان یکی از قدیمی ترین عارضه های بشری مطرح بود و در بسیاری از کشورهای جهان از جمله آمریکا نیز گستردگی عجیبی دارد و در این خصوص تاکنون آثار سینمایی فراوانی ساخته شده اما تازه ترین اثر به نمایش درآمده در این باره، با نگاهی متفاوت به اعتیاد الکلی پرداخته و وجدان یک خلبان الکلی را در معرض آزمونی دشوار قرار داده است.
به گزارش «تابناک»، رابرت زمه کیس برنده اسکار بهترین کارگردانی برای «فارست گامپ»، در آخرین ساخته اش که جزو شانس های اسکار 2013 محسوب می شد، بر روی یک سوژه تکراری دست گذاشت که شاید شمار فیلم های ساخته شده درباره آن در تاریخ سینمای آمریکا عددی سه رقمی را پیش روی مخاطب قرار دهد اما این کارگردان حرفه ای از منظری تازه و با روایتی متفاوت به این ماجرا پرداخته و موفق شد با این نگاه مخاطب خود را داشته باشد و نظر بسیاری از منتقدان مشکل پسند را نیز جلب کند.
داستان فیلم درباره خلبانی به نام وایپ ویتاکر با بازی خیره کننده دنزل واشینگن است که درگیر مصرف شدید مواد مخدر و مشروبات الکی است و پس از مصرف موادمخدر و مشروب در یک پرواز با سانحه ای مواجه می شود که در نهایت 4 مسافر و خدمه در این سقوط هواپیما از مجموع 102 مسافر حاضر کشته می شوند. اگرچه هواپیما به واسطه نقص فنی سقوط کرده و خلبان نیز با نجات این تعداد مسافر یک عمل قهرمانانه انجام داده اما در آزمایش هایی که از وی گرفته می شود، مصرف الکل و مواد مخدر ثابت می شود.
با این حال کیفیت آزمایش های صورت پذیرفته به واسطه غیراستاندارد بودن نمونه گیری، این نتایج را بی اعتبار می سازد. ماجرا اما زمانی حساس می شود که خلبان در حین پرواز نیز دو شیشه مشروب مصرف کرده و در بخش خدمه تنها پنج پرسنل به این مشروبات می توانسته اند دسترسی داشته باشند و در نهایت امکان دسترسی به دو نفر محدود می شود که یکی از آنها خلبان و دیگری از پرسنل هواپیما است. خلبان در آزمون بزرگی قرار می گیرد که یک زن همکارش به جای او تاوان بدهد یا مسئولیت کارش را بپذیرد و در عوض دریافت نشان شجاعت، به زندان برود.
این بزنگاه شاد برای بسیاری از ما در موقعیت های دیگری در طول عمرمان پیش بیاید و آن گاه است که شرافت و وجدان می توانند قدرت شان را در وجود هر شخصی به نمایش بگذارند یا با پای گذاشتن بر این مشخصه ها، منافع فردی را در اولویت قرار داد. فیلم به لحاظ پردازش و کارگردانی ارزش های خاص خود را دارد و کارگردان اوج و فرد زندگی کاراکتر اصلی فیلم را به خوبی روایت کرده و به خوبی در سکانس های پایانی با قراردادن دنزل واشینگتن در یک آسانسور رو به پایان که به سمت دادگاه می رود، سراشیبی پیش رویش را در نظرگاه تماشاچی به تصور درآورده است.
این فیلم با داستان های فرعی تلاش کرده ابعاد زندگی این خلبان را به خوبی به تصویر بکشد و شخصیت پردازی به قدر کفایت درباره کاراکترهای محوری فیلم قابل توجه است. به واقع زمه کیس که طی 12 سال گذشته وقت خود را اختصاص به ساخت انیمیشن های بلند کرده بود و در این مدت آثار قابل توجهی از جمله قطار سریع السیر قطبی/ The Polar Express» و «بیوولف/ Beowulf» را روانه سینما کرده بود، با این اثر بلند نشان داد همچنان توان ساخت یک ملودرام قوی خارج از فریم های گرافیکی را دارد.
«پرواز» اگرچه در رقابت برای جوایز سینمایی نتوانسته آنچنان موفق ظاهر شود اما بی شک در سبک مورد اشاره، یکی از بهترین و ماندگارترین آثار است و مخاطبان نیز به این اثر 138 دقیقه ای روی خوش نشان داده اند و اگرچه فیلم داستانی ناامیدکننده را در بر دارد اما این یاس باعث نمی شود که در دقیقه 30 یا 50 این فیلم از تماشای این اثر پشیمان شوید.
نگارنده با دعوت به تماشای کمتر از 30 دقیقه از این فیلم، پرسش مطروحه در
فیلم های پیشین را مجدداً پیش رویتان قرار می دهد که آیا در شرایطی که
اصولاً کپی رایت در مفهوم کلی اش در ایران رعایت نمی شود و فیلم های دوبله
شده در کشور حق کپی رایتشان خریده نمی شود و قریب به اتفاق کتب ترجمه و چاپ
شده در کشور نیز بدون خرید حق کپی رایت پروسه طبع را طی می کنند، آیا نقد
فیلم های روز و همچنین پخش حداکثر 30 دقیقه (مگر در موارد استثنایی) از
فیلم های روز و همچنین فیلم های شاخص کلاسیک دنیا در «تابناک» موافقید؟
«تابناک» تا انتهای تعطیلات نوروز،
هر روز یک فیلم شاخص را تقدیم تان خواهد کرد و پس از آن، در صورت جلب نظر
شما عزیزان در جمع بندی نظرات، هر هفته یک فیلم این گونه عرضه خواهد شد.