به گزارش «تابناک»؛ روزنامه های امروز دوشنبه سی ام فروردین ماه در حالی چاپ و منتشر شد که تناقض گفتار درباره مسئولین وزارت بهداشت و هلال احمر درباره واردات واکسن و واکسیناسیون پولی، پیش بینی دو هفته سخت کرونایی در تهران، رنگ قرمز بورس در تلاطم تصمیمات و بررسي فضاي سياسي كشور در آستانه انتخابات در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم؛
حسین کرمانپور مدیرکل روابط عمومی سازمان نظامپزشکی کشور طی یادداشتی در شماره امروز شرق با عنوان واکسن زدن اداری نشود نوشت: میدانم بسیاری از خوانندگان با واژه زیر آشنا هستند. در مواردی که نیاز به کاری با دقت و سرعت بالا هست، توصیه مؤکد میشود: «کار، اداری نشود»، کنایه از اینکه اگر کاری که در دست اقدام است، جنبه اداری و بوروکراتیک به خودش بگیرد، اصلا انجام نمیشود یا در زمانی که انتظار میرود به وقوع نمیپیوندد. دولت و وزارت بهداشت، از چندین ماه قبل تمام همت خود را بر آن داشتند تا برای عموم ملت واکسن کرونا تهیه کنند که سه جبهه مستقل گشایش یافت:
1- جبهه داخلی: تهیه فرمول، تست و تولید واکسنهای داخلی.
2- جبهه خارجی رسمی: که همان مذاکرات با سازمان جهانی بهداشت بود تا از سبد کوواکس، به ایران ۱۶ میلیون واکسن بدهند که هفته گذشته با ارسال حدود ۸۰۰ هزار دوز واکسن آسترازنیکا و مقداری واکسن سینوفارم فعلا در ابتدای راهیم.
3- جبهه خارجی خرید: انواع رایزنیها با شرکتهای تولید واکسن خارجی که تاکنون حدود ۷۵۰ هزار دوز اسپوتنیک، بهارات و سینوفارم وارد و توزیع شده است.
در عمل آنچه مشاهده میشود توفیق اندک، نارضایتی مردم و حتی دولتمردان است چندان که در هفته قبل، چندینبار دولتمردان در سوگیریهای مختلف به نقد هم پرداختند.
مردم برداشت کردند که برای تهیه واکسن در میان مجریان اختلاف کم نیست؛ اما یک اتفاق خوب در لابهلای این کشوقوس واکسنی در هفته قبل افتاد که کمتر دیده شد. سازمان نظام پزشکی در یک تعامل کاملا مثبت با وزارت بهداشت و بخش خصوصی حدود ۴۵ هزار دوز واکسن اسپوتنیک را بین کادر درمان مطبدار توزیع و تلقیح کرد. بیمارستانهای خصوصی بهویژه در تهران پای کار آمدند و با نظمی ستودنی در سه روز بخش اعظم جامعه پزشکی مطبدار بالای ۵۰ سال را واکسینه کردند. متأسفانه درست به این دلیل که واکسن امروز یک مقوله امنیتی هم شده سختگیریها رفتهرفته بهگونهای شد که با وجود آمادگی برای واکسینهکردن کادر درمان زیر ۵۰ سال اما عملا عملیات کلاپس شد! از یک سو خبرهای ضد و نقیض نشت واکسن در ناصر خسرو، از دیگر سو کمبود شدید آن در ایران و بالاخره نظارت سخت بر این واکسیناسیون که قطعا هرکدام در جای خود قابل اعتنا و ارزش است، شتاب خوب واکسیناسیون را گرفت و عملا از روز چهارشنبه واکسیناسیون مطبداران تعطیل شد. شخصا بهعنوان عضو کوچکی از خانواده کادر درمان کشور ایراد این استیصال و زمینگیری در واکسیناسیون را در موارد زیر میدانم:
1- همانطورکه قبلا هم بارها مراجع قانونی و علمی از جمله نظام پزشکی گفتهاند، واکسیناسیون و مهمتر از آن سلامت جامعه، یک مقوله علمی اجتماعی است و کشاندن آن به هر علت به مقوله سیاسی و اقتصادی دلایل بسیار قاطع و محکمهپسند میخواهد، در غیر این صورت ورود مباحث سیاسی به سلامت مردم دودی برپا میکند که چشم همگان را اگر نگویم نابینا که بهشدت خواهد سوزاند.
2- این روزها روز مشاجره نیست. همه فهمیدیم علاوه بر آموزههای اجتماعی و سلامتی، «واکسن» و «دارو» برای همهگیری کرونا حکم آب روی آتش است؛ هم سرعت میخواهد و هم وسعت، هم زمان باید کوتاه شود و هم حجم آنقدر باید باشد که علم میگوید، وگرنه کاهش این تلاش یعنی سوختن بیشتر داراییها! اگر به هم اعتماد کنیم و قوت خود را بر نظارت دقیق بگذاریم، واکسنی که تابهحال وارد کشور شده است، کفایت کادر درمان و بخشی از افراد با بیماری زمینهای را دارد. یک هفته طلایی معین کنیم و تا هفته اول اردیبهشت تمام واکسن موجود ترریق شود. ماندن واکسن در انبارها خطرش از تزریق سریع بهمراتب بیشتر است که سربسته از آن میگذرم. برای دارو هم حواسمان باشد دچار آن زمانسوزی واکسن نشویم. از همین امروز اقدام کنیم. «واکسن آنفلوانزا» برای فصل پاییز هم باید از امروز پیشخرید شود تا دوباره مثل سال گذشته نشود.
3- فهرست شرکتهای خصوصی با محدوده قیمت واکسن کرونا در انواع و اقسام در اختیار رسانهها قرار گیرد. اینکه گفته شود هرکه میتواند واکسن وارد کند، بیش از آنکه ساماندهی به واردات واکسن باشد، استیصال دولت را نشان میدهد. تعریف یک سامانه، دامنه قیمت و... حداقل اثرش آن است که بخش خصوصی میپذیرد با چه ریسکی روبهروست و داوطلبانه سراغ واردات میرود.
4- حمایت همهجانبه از تولید واکسن داخلی با دو شرط مهم واقعیات و احتمالات. از نظر نگارنده واکسن داخلی بهترین واکسن برای ما خواهد بود، اما یک واقعیت مهم و حیاتی نظر نگارنده و طرفداران این رویه را در مقام دوم قرار میدهد. از نظر علمی و اجتماعی و نه سیاسی و اقتصادی، بهترین واکسن آن واکسنی است که زودتر به دست مردم برسد.
کمیل طیبی اقتصاددان طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: این روزها تغییرات محسوسی در قیمت ارز اتفاق نمیافتد و رکود تقریبا نسبی بر بازار ارز حاکم است، با این حال چشمدوختن بازار به مذاکرات وین، افتوخیزهای مقطعی قیمت دلار را به همراه داشته است. به نظر میرسد مذاکرات وین جنبه تنشزدایی در بازار ارز دارد و بستری را برای ثبات و آرامش در بازار ارز و سایر بازارهای دارایی مانند سکه و طلا ایجاد کرده است. به همین دلیل است که نوسانات چندان عجیب و غریبی در قیمتها اتفاق نمیافتد و نرخ کاهنده و افزاینده قابل چشمگیری در نرخ دلار و سکه نیز دیده نمیشود.بنابراین تغییراتی که اخیرا در بازار ارز دیده میشود نشان میدهد که قیمتها بستگی زیادی به مذاکرات وین دارد و این مساله در تصمیم سیاستگذاران، تاجران و حتی بازارسازهای بازار نیز اثرگذار است. اما نمیتوان فضایی که هم اکنون بر بازار حاکم است را آرامش قبل از طوفان قلمداد کرد، چه آنکه نقش تنشزدایی مذاکرات در بازار که به شکلگیری صف فروش قیمتی و احتمالات در خصوص ریزش بیشتر دلار انجامیده نیز تنها برای دورهای کوتاه دوام خواهد داشت. بنابراین در کوتاهمدت میتوان پیشبینیها را به سمت ریزش نسبی و نامحسوس قیمتها هدایت کرد.از سویی با توجه به ضعیف بودن احتمال افت شدید قیمت دلار و ماندگاری آن در نرخهایی پایینتر از نرخهای کنونی به نظر نمیرسد کشش شدیدی برای ریزش بیشتر قیمت ارز وجود داشته باشد.
از سویی به دلیل اینکه هزینه تولید بسیاری از صنایع و شرکتهای سرمایهگذاری بر مبنای نرخهای تعادلی بازار شکل گرفته، فاصله گرفتن بازار ارز از نرخهای کنونی و کاهش بیشتر نرخ ارز نمیتواند پیامهای مثبتی را به حوزههای اقتصادی مخابره کند. با توجه به اینکه شرایط تورمی نیز بر اقتصاد حاکم است هر نوع کاهش قیمتی تنها موقتی خواهد بود، چه آنکه کاهش شدید ارزش پول ملی اجازه ماندگاری نرخهای پایین ارز را نمیدهد و بازار ارز را به نرخهای واقعی که در بازار شکل گرفته بازمیگرداند.در صورتی که این تصور را هم داشته باشیم که دولت و یا بانک مرکزی در تعیین قیمت ارز نقش داشته باشند میتوان فرضیه کاهش نرخ ارز با نزدیک شدن به زمان انتخابات را نیز به میان آورد. با این حال پذیرش این فرضیه منوط به این است که بدانیم این کاهش قرار است از چه مسیری اتفاق بیفتد. آیا در داخل آنقدر منابع ارزی وجود دارد که به بازار تزریق شود و نرخها را کاهشی کند؟ و یا اینکه این کاهش قیمت قرار است به صورت دستوری و صوری اتفاق بیفتد که در این صورت عواقب خوبی به همراه نخواهد داشت. به نظر میرسد در چنین شرایطی تنها سیاستهای ارزی مبتنی بر گشایشهای عرضه ارز میتواند کارساز باشد و شکلگیری فعالیتهای اقتصادی و بهبود رشد اقتصادی نیز میتواند به عنوان عامل بلندمدت بر کاهش و ثبات قیمت ارز تاثیرگذار باشد.
در هر صورت انتظار برای جهش رو به بالای قیمت دلار نیز وجود ندارد و ثبات نسبی کنونی به دورههای بعدی نیز منتقل خواهد شد. تنها میتوان انتظار داشت که به دلیل نرخ بالای تورم افزایشهای اندکی در قیمت ارز اتفاق بیفتد که در صورت ورود بانک مرکزی و تعدیل نرخ تورم، ثبات و تعادل در بازار ارز نیز طولانی مدت خواهد بود.
امیر موسوی دیپلمات پیشین طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه آرمان ملی نوشت: نخست وزیر عراق و دولت قطر در هفتههای اخیر تلاشهای زیادی کردند تا ایران و عربستان تنشهای خود را کاهش داده و به نظر میرسد در این راستا دیدارهایی نیز صورت گرفته است. وزیرخارجه عربستان سعودی حدود 3 هفته پیش عازم قطر شد و در همان محل احتمالا پیامی برای ایران داشته است، زیرا سفر او غیرمنتظره بوده است و در آن برهه زمانی جز جنگ یمن هیچ اتفاق دیگری رخ نداده بود و دقیقا پس از حمله گسترده یمن به خاک عربستان این سفر انجام شد. پس از این دیدار به نظر میرسد میان ایران و عربستان نیز دیداری صورت گرفته است، هرچند تکذیب شده اما باید توجه داشت که ملاقاتهای غیرعلنی به نتیجه نرسیده تکذیب میشوند. امروز باید توجه داشت که تحولات سیاسی منطقه و بینالمللی حاکی از مراوداتی است که به نظر میرسد در روزهای اخیرا انجام شده و رئیس سازمان امنیت امارات نیز در این میان نقشآفرینی کرده است. در این میان عمان نیز فعال شده و حدود یک ماه است که میزبان انصارالله یمن شده است و عمان نیز امروز به عنوان ضلع دیگر تنشزدایی میان ایران و عربستان نقشآفرینی میکند.
امروز ایران نیز رغبت دارد تا مسائل خاورمیانه را در درون حل کند و تلاش نیز کرده است، اما همواره با مخالفت سعودیها همراه میشد که به نظر میرسد در روزهای اخیر این موضع سعودیها تغییر کرده است. آنها تصور میکردند که آمریکا حرکتی علیه ایران انجام میدهد و چند سال نیز منتظر این حرکت باقی ماندند اما به نتیجهای نرسیدند. پس از رفتن ترامپ آنها به رژیم صهیونیستی دلخوش کرده بودند که در این عرصه نیز ناموفق بودند. آنها نمیخواستند در زمانی که ایران در اقتدار است مذاکره را آغاز کنند. به همین علت میخواستند ایران را ضعیف کرده و سپس مذاکره کنند اما موفق نشدند و زمانی که مشاهده کردند مذاکرات وین آغاز شده و آمریکا نیز به دنبال رفع تنش است، رویه خود را عوض کردند. از سوی دیگر حملات سخت یمن به مواضع ارتش عربستان آنها را به این نتیجه رسانده است که باید کوتاه آمده و راه دیپلماسی را در پیش گیرند. دولت بایدن از زمانی که روی کار آمده است عملا عربستان را کنار گذاشته و این امر سبب شده تا آنها بیش از پیش احساس خطر کنند. این احساس خطر آنها را به سمت تنشزدایی با یمن و ایران سوق داده است. شکست عربستان در مارب و تعز عاملی میدانی بود تا آنها در کنار سایر عوامل به فکر راه چاره رفته و مسیر دیگری را در پیش گیرند و برای مذاکره با ایران پا پیش گذاشتهاند. این تنش زدایی به نفع همه است و این رویه باید سرلوحه قرار گیرد زیرا آنها در چهل سال اخیر همواره مسیر تنش را با فعال کردن گروههای تکفیری علیه ایران در پیش گرفتهاند.