به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه ۳۱ شهریور در حالی چاپ و منتشر شد که بازتاب سخنرانی رییسجمهوری در هفتاد و ششمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تیترهایی همچون «ما به وعدههای آمریکا اعتماد نداریم»، «تحمیل هویت غربی در جهان با «روش جنگ شکست خورده است»، بی اعتباری نظام سلطه آمریکا از «کاپیتال» تا کابل و کدخدا بی کدخدا در صفحات نخست روزنامههای امرو برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
صلاحالدین هرسنی، تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: در نگاه نخست ارتقای نقش ایران در سازمان همکاریهای شانگهای از عضو ناظر به عضو اصلی و ثابت، میتواند یک رخداد مثبت باشد، چراکه این اتفاق با توجه به خروج آمریکا از برجام و بدعملی تروئیکای اروپایی برجام میتواند ایران را شریکی مطمئن برای مبادلات تجاری و همکاریهای اقتصادی با کشورهای عضو منطقه کند. مشخصا ایران واجد موقعیت راهبردی ممتازی برای پیوند زدن شرق آسیا به آسیای میانه و اروپاست که حداقل نمیتواند از سوی دو عضو اصلی سازمان شانگهای یعنی روسیه و چین دور بماند. همین ویژگیها سبب حمایت چین و روسیه از عضویت دائم ایران به این سازمان شده است. حال این اتفاق مثبت را باید همانند سایر مناسباتی که پای روسیه و چین در آن به میان است، به دیده تردید نگریست. به عبارت دیگر در پس نگاه مقامات مسکو و پکن بابت موافقت در ارتقای نقش ایران از عضو ناظر به عضو اصلی، اهدافی مستتر است که قبل از آنکه متوجه جایگاه یابی ایران در این سازمان باشد، متوجه جایگاه و نقش یابی و نگاههای ابزاری و فرصتطلبانه روسیه و چین در قبال ایران است. تردیدی نیست که ارتقای نقش ایران در این سازمان با توجه به تحولات منطقه بهویژه رقابت راهبردی چین و روسیه در قبال آمریکا در مناطق پیرامونی و جنوب آسیا طراحی شده است.
در واقع روسیه و چین در سایه چنین موافقتی بابت ارتقای نقش ایران تلاش دارند که جنگ ژئوپلیتیکی با آمریکا را با توجه به معادلات جاری در منطقه، نبازند. بهویژه آن که طالبان در افغانستان قدرت را دوباره به دست آورده و روسیه و چین نیز با قدرتیابی طالبان مخالفتی ندارند و حتی تلاش دارند که قدرتیابی طالبان را زیر سایه همکاریهای ایران، دستمایه رقابت با واشنگتن کنند. از سوی دیگر، روسیه و چین آگاهند که در معادلات منطقهای ایران تنها کشوری است که ستیز سختی با آمریکا دارد و پیوسته با ائتلاف سازی با جریانهای ضدآمریکایی برای ایستادگی در مقابل این کشور تلاش میکند.
حال شاید موافقت روسیه و چین با نقش دائمی ایران در پیمان شانگهای در کوتاه مدت متضمن فوایدی راهبردی برای ایران باشد و آن گونه که ولادیمیر پوتین اعلام کرده روسیه میتواند حامی مشارکت تمام عیار ایران در این سازمان باشد و حتی آلترناتیوی در قبال تحریمهای اقتصادی واشنگتن و دور زدن نفسگیر نظامهای تحریم غرب باشد، اما در درازمدت این راهبرد روسیه و چین تحت معادلات منطقه تغییر خواهد یافت و چه بسا هزینه ایران را در معادلات منطقهای افزایش دهد. بهعبارت دیگر، همراهی روسیه با ایران نمیتواند در این پیمان دائمی باشد، چراکه روسیه در شرایط حاضر، فصل جدیدی از همکاری با تل آویو و مجموعههای عربی را آغاز کرده و تدریجی در حال فاصله گرفتن از ایران است. تحت این شرایط، امیدهای ایران به روسیه آن هم از رهگذر ارتقای نقش ایران از وضعیت ناظر به دائم، بابت تشکیل بلوکی واحد برای همکاریهای ضدتروریستی، ضدافراط گری و ضد جداییطلبی کمکی به ارتقای نقش دائم و مطمئن ایران در پیمان شانگهای نمیکند، چراکه روسیه در سایه منطق واقع گرایی به درستی آموخته است که باید منافع درازمدت خود را در قبال همکاری با ایران در نظر گیرد، ضمن آنکه مقامات کرملین سخت آموختهاند که نباید امیدی به پایداری دوستی و دشمنی در ساختار نظام بین الملل داشت.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان مار، در آستین دولت پاکستان نوشت: این روزها خبرهای منفی زیادی از پاکستان میرسند که آینده این کشور را در پرتو تعامل با گروه تروریستی طالبان در هالهای از ابهام قرار میدهند.
خبرگزاری آریانا به نقل از خبرگزاری جمهور از پاکستان گزارش داده علمای دینی پاکستان، نمازخواندن بر جنازه نظامیان پاکستانی را حرام دانستهاند. این خبرگزاری نوشته: صدها تن از علمای دینی پاکستان به رهبری مولانا عبدالعزیز در اسلامآباد این فتوا را صادر و اعلام کردهاند. خبرگزاری جمهور همچنین نوشته این علمای دینی که اکثراً از اعضای مدرسه حفصه در اسلامآباد هستند، بیرق «امارت اسلامی پاکستان» را بر بام این مدرسه به اهتزاز درآوردهاند.
نکته مهمی که در بطن تحریم نماز بر جنازههای نظامیان پاکستانی و به اهتزاز درآمدن پرچم «امارت اسلامی پاکستان» نهفته است اینست که طالبان پاکستانی با این اقدامات خود به مردم این کشور اعلام میکنند دولت پاکستان را اسلامی نمیدانند و در این کشور نیز باید دولتی همچون دولت موردنظر طالبان افغانستان تاسیس شود.
در خبر دیگری که روز یکشنبه همین هفته منتشر شد، آمده بود: «طالبان پاکستانی علیه دولت پاکستان اعلام جهاد کرد و از طالبان افغانستان خواستار کمک شد. آنها گفتند دولت پاکستان، اسلامی نیست و باید مثل دولت اشرف غنی ساقط شود».
این تحرکات، زنگ خطر مهمی برای دولت پاکستان است که بدون توجه به ایدئولوژی گروه تروریستی طالبان، به آنها برای سلطه پیدا کردن بر افغانستان کمک کرد و حتی در پنجشیر به حمایت از طالبان مردم را بمباران کرد و مرتکب جنایات زیادی شد. اقدامات دولت عمرانخان در افغانستان، از مصادیق بارز پرورش دادن مار در آستین است. هسته فعال پاکستان در تحولات افغانستان و حمایت بیچون و چرا از گروه تروریستی طالبان، سازمان اطلاعات ارتش پاکستان موسوم به ISI میباشد. منابع موثق میگویند توافق دوحه که براساس آن، آمریکا افغانستان را تحویل گروه تروریستی طالبان داد، با مشارکت ISI صورت گرفت و برای اجرای این توافق نقش مهمی برعهده ISI گذاشته شد که به آن عمل کرد و در واقع پاکستان را در برابر مردم افغانستان قرار داد. اینکه در تظاهراتهای کابل، پنجشیر، هرات، اصفهان، مشهد و تهران، مردم افغانستان همراه با شعارهای مرگ بر طالبان و مرگ بر آمریکا، شعار مرگ بر پاکستان هم سر دادند، به همین دلیل است که دولت پاکستان را حامی تروریستهای طالبان میدانند و معتقدند سازمان اطلاعات ارتش پاکستان بخشی از توافقی است که در دوحه میان آمریکا، طالبان و اشرف غنی برای تحویل دادن افغانستان به طالبان صورت گرفته است.
سفر ژنرال فیض حمید رئیس سازمان اطلاعات پاکستان به کابل در روزهای اول تسلط طالبان بر این شهر، نشان داد پاکستان در شکل دادن کابینه امارت طالبان و در حمایت این گروه تروریستی در جنگ پنجشیر نقش عمدهای داشته و این، وظیفهایست که توافق خائنانه دوحه برعهده پاکستان گذاشته است. عمرانخان نخستوزیر پاکستان، اخیراً تا حدودی متوجه اشتباه خود شده و گفته است برای شرکت دادن اقوام غیرپشتون در کابینه طالبان تلاش خواهد کرد. البته این سخن عمرانخان با واکنش تند طالبان مواجه شد.
به نظر میرسد عمرانخان بیش از آنکه نگران انحصاری بودن کابینه طالبان در افغانستان باشد، باید نگران مطالبات طالبان پاکستان از خود او باشد. پشتونهای پاکستان که در قامت طالبان پاکستانی ظاهر شدهاند، اکنون به جان دولت پاکستان افتاده و آن را غیراسلامی میدانند و خواهان تاسیس امارت اسلامی پاکستان به جای آن هستند. عمرانخان، یا باید این فتنه را سرکوب کند و یا در انتظار به اهتزاز درآمدن پرچم طالبان با عنوان «امارت اسلامی پاکستان» بر بام ساختمانهای دولتی اسلامآباد باشد. روشن است که او ناچار است راه اول را انتخاب کند هرچند هزینه زیادی داشته باشد.
علیرضا سلیمی عضو هیأترئیسه مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی در وطن امروز نوشت: آژانس بینالمللی انرژی اتمی سالهاست نشان داده از چارچوب اظهارنظرات فنی عبور کرده و نظرات آن کاملا جنبه سیاسی پیدا کرده است. نمونه آن جنجال سیاسی و اختلاف شدید بین آمریکا و فرانسه بر سر قرارداد خرید زیردریایی هستهای از استرالیاست. اگر آژانس بینالمللی انرژی اتمی بنا داشت گزارش فنی در امور هستهای دنیا بدهد، چرا درباره قرارداد خرید زیردریایی هستهای سکوت کرده است و آقای گروسی که با اندک گزارشی درباره ایران در برخی رسانهها که توسط افراد مسألهدار تغذیه میشوند، فورا حساسیتش برانگیخته میشود، چرا در موضوع توسعه زیردریایی هستهای در دنیا سکوت کرده و به یک عنصر تماشاچی تبدیل شده است؟ این سکوت عجیب در حالی است که اینک اجلاس فصلی آژانس در حال برگزاری است!
موضوع اصلی آن است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در موضوعات مختلف تماشاچی هم نیست بلکه صرفا به عنوان یکی از مهرههای همدست آمریکا و برخی قدرتهای بزرگ برای پیگیریهای خاص مورد استفاده قرار میگیرد.
باعث تأسف است آژانس بینالمللی انرژی اتمی به درهای بزرگ سقوط کرده است، البته در دوره فعالیت یوکیا آمانو، رئیس سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز چنین وضعیتی وجود داشت و وقتی یک بار گزارش مستقلی ارائه کرد، او را به نحو مرموزی حذف فیزیکی کردند؛ آقای گروسی نه شهامت اظهارنظر فنی دارد و نه به او اجازه میدهند چنین کاری کند. سازمانهای بینالمللی امروز صرفا به یک ابزار برای نهادینه کردن تقسیم کاری که قدرتهای بزرگ در دنیا انجام دادهاند، تبدیل شدهاند. به عبارت روشنتر آنها به ابزاری برای تثبیت سلطه اقتصادی، نظامی و سیاسی برخی کشورها تبدیل شدهاند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید از حالت فعلی و بیخاصیت خود خارج شود و انتظار آن است که کشورهای مستقل در این باره فریاد بزنند چرا درباره اشاعه آشکار سلاح هستهای در استرالیا همه دنیا و حتی رسانههای غربی که با اندک تلنگری خود را منفجر میکنند هماکنون ساکت هستند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی در برابر رژیم مجعول صهیونیستی و تخلفات آشکارش ساکت است و مهر سکوت بر لب زده است؛ آژانس در مقابل آزمایشگاههای خارج از عرف بعضی کشورهای دیگر مانند فرانسه، انگلیس، آمریکا و برخی کشورهای اقماری آنها ساکت است، ولی در برابر اقدامات مخالفان آمریکا سریع موضعگیری میکند.