به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه یکم دی ماه در حالی چاپ و منتشر شد که پالسهای برجامی از بحرالمیت، سرسام برجام میان ماندن و گریز، کوچ سالانه ۶۵ هزار ایرانی از کشور و روشن شدن چراغ قرمز وضعیت تأمین آب کشور در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
حسین بردبار طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان رنج بازار خودرو از کمبود نظارت واقعی نوشت: هرچند نقش روانی افزایش نرخ ارز بر سطح عمومی قیمتها به ویژه کالاها و از جمله داراییهای ثابت قابل کتمان نیست، اما همواره این بحث مطرح بوده است که اثر واقعی افزایش نرخ ارز بر قیمت محصولات به ویژه محصولاتی که تولید داخل هستند و عمده مواد اولیه آنها وارداتی است، چگونه است و در شرایطی که یک محصول داخلی است، چگونه میتوان پذیرفت که بلافاصله با تغییر در نرخ ارز، قیمت این محصولات نیز تغییر کند.
رصد قیمت خودرو در روزهای اخیر از افزایش بیمحابا و تاحدی افسارگسیخته قیمتها دراین بازار حکایت میکند، به طوری که قیمت صفر و کارکرده برخی انواع خودروهای ایرانی طی هفتههای اخیر تا ۲۰ درصد افزایش داشته است. تردیدی نیست که جو روانی نشئت گرفته از گرانی ارز و نوسانات آن در روزهای اخیر عامل اصلی تاثیر گذار بر این بازار است، اما جای این سوال جدی، ولی تکراری وجود دارد که اولا اگر خودروهای وارداتی تاثیرپذیری مستقیمی از نرخ ارز داشته باشند، چرا خودروهای ایرانی که بعضا تا ۹۰ درصد یا بیشتر قطعات آنها تولید داخل است، تا این حد از گرانی دلار تاثیر میپذیرند؟ ثانیا گرچه نرخ دلار اسکناس صرافی تا آستانه ۳۶ هزار تومان و نرخهای کف بازار تا نزدیک ۳۹ هزار تومان بالا رفته است، اما نرخ دلار حواله هنوز در کانال ۳۰ و ۳۱ هزار تومان قرار دارد و اتفاقا نیازهای دلاری خودروسازان نیز از نوع عمده و حواله است و اصولا خودروسازان چندان سروکاری با بازار اسکناس ارز ندارند و نباید تاثیرپذیری از نوسانات این بازار داشته باشند.
اکنون این پرسش مطرح است که آیا گرانی بازار ارز بیشتر یک بهانه برای فرصت طلبی برخی خودروسازان یا دلالان خودرو است یا دلیلی واقعی برای گرانی خودرو؟ درچنین شرایطی نقش ناظران بر بازار چیست؟
نمیتوان و نباید تاثیر قیمت ارز بر بازار خودرو را نادیده گرفت، اما شکی هم نیست که بخشی از روند کنونی افزایش قیمت خودرو نشئت گرفته از جو روانی حاکم بر بازار است تا واقعیتهای موجود؛ بنابراین در چنین فضایی نقش ناظران بر بازار مثل سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان، سازمان تعزیرات حکومتی، سازمان بازرسی کل کشور و بازرسیهای اصناف و اتحادیههای ذیربط و دیگر نهادهای نظارتی اهمیت بیشتری مییابد.
از سوی دیگر باید نظارتی جدی بر برنامههای کاربردی (اپلیکیشن ها) و فضای مجازی نیز وجود داشته باشد چرا که این فضا بستر بسیار جذاب و پرتنشی را برای افزایش قیمت در جو روانی نشئت گرفته از بازار ارز فراهم میکند. البته هم اکنون برخی از برنامههای کاربردی حتی درصورت درج قیمت در آگهیهای خودرو توسط کاربران، به صورت خودکار قیمتها را حذف میکنند و زمینه را برای عرضه و تقاضای معمول و چانه زنی بین خریدار و فروشنده ایجاد میکنند که خوب است این روش به تمام سایتها و اپلیکیشنها و دیگر سکوها و بسترهای فضای مجازی تعمیم یابد.
حسن هانیزاده، کارشناس روابط بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: کنفرانس بغداد ۲ در امان - پایتخت اردن- فرصت مناسبی برای ایجاد وفاق و همگرایی بین ایران و کشورهای عرب منطقه است. مذاکرات ایران و عربستان از فروردین ماه سال گذشته با میانجیگری دولت سابق عراق صورت گرفت و ۵ دور مذاکرات امنیتی بین مقامات امنیتی دو کشور برگزار شد و پیشرفتهای نسبی داشت و قرار بود بعدها مذاکرات وارد فاز سیاسی شود، اما حوادثی که در ایران رخ داد و دخالتهای رسانهای عربستان در حوادث اخیر موجب شد مذاکرات ایران و عربستان متوقف شود. کنفرانس بغداد ۲ در اردن فرصتی کاملا مناسب است تا ایران دیدگاه خود را برای کشورهای عرب منطقه و جهان تبیین و بازگو کند. شرکت وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در کنفرانس بغداد ۲ در اردن نشان میدهد که ایران اراده جدی دارد برای اینکه بتواند رابطه تعریف شده و متوازنی با کشورهای عرب منطقه برقرار کند.
دیدار وزیر خارجه ایران با برخی از مقامات کشورهای عرب منطقه در حاشیه نشست بغداد ۲ در حقیقت موجب شده ایران نشان دهد اهل گفتگو و تعامل با کشورهای منطقه است. گزارشها نشان میدهد که دیداری بین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران با همتای سعودیاش در اردن صورت گرفته است اگر چنین دیداری بهوقوع پیوسته باشد، حقیقتا روابط ایران و عربستان به سمت روابط متوازن و متعادل حرکت خواهد کرد. هرچند تجربه نشان داده که عربستان به صورت تاکتیکی با ایران مواجه میشود و باید عربستان این رفتار تهاجمی را نسبت به ایران اصلاح کند و نشان دهد که خواهان برقراری رابطه جدی و توام با احترام با ایران است. از این منظر اگر دیداری بین وزرای خارجه ایران و عربستان در حاشیه این نشست برگزار شده باشد به نظر میرسد که فضای مذاکرات ایران و عربستان در آینده دلپذیرتر خواهد بود و یک نوع رابطه احترام دوجانبه بین ریاض و تهران برقرار میشود. در هر حال جمهوری اسلامی ایران با احتیاط کامل به سمت عربستان گام برخواهد داشت. زیرا رفتار عربستان، رفتار غیرشفافی است و باید عربستان حسننیت کامل خود را عملا ثابت کند تا ایران رابطه خود را توام با حفظ منافع ملی دو جانبه با عربستان برقرارکند. در حال حاضر توپ در زمین عربستان است و این کشور باید رفتارهای گذشته خود را تعدیل کرده و به سمت ایران متمایل شود. اراده عربستان تابعی از اراده آمریکاست و برقراری رابطه با ایران نشان میدهد که این رابطه بدون چراغ سبز آمریکا صورت نخواهد گرفت.
آرین احمدی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار نوشت: سالها قبل در مجموعهای کار میکردم که مدیریت آن علاقه خاصی به آمارهای مقایسهای مشابه با سال قبل و همچنین آمارهای کیفیتی داشت و اگر آمار مقایسهای هر قسمتی از مجموعه نسبت به سال قبل افت میکرد، مسئول آن قسمت بازخواست و نهایتا جریمه میشد، اما یک مشکل اساسی وجود داشت و آن هم نبود سیستمی مناسب جهت راستیآزمایی آمارها بود و همین مسئله باعث شده بود خیلی از مسئولان آن مجموعه به سمت آمارسازیهای غیر واقعی سوق پیدا کنند. خاطرم هست به همراه یکی دیگر از مدیران مجموعه در حال استخراج آمار جهت ارائه به مدیریت بودیم و، چون همکار بنده از نبود سیستم راستیآزمایی مناسب در مجموعه مطلع بود، شروع به وارد کردن اعداد عجیب و غریب و غیرواقعی در برنامه اکسل کرد و نهایتا آماری فوقالعاده از عملکرد زیرمجموعه خود به دست آورد، قسمت خندهدار این ماجرا آنجا بود که رو به من کرد و گفت: ببین زیرمجموعه من چقدر درخشان بوده است! و جالبتر آن که مدیریت مجموعه بابت آن آمار استثنایی به ایشان پاداش هم داد و البته بنده که آمار واقعی ارائه داده بودم بازخواست و جریمه شدم!
این خاطره قرابت و شباهت بسیاری با برخی شاخصها و آمار این سالها دارد. شاخصها و آماری که اصولا باید موجب پیشرفت و بهبود عملکرد و کارها شوند، بعضا خود تبدیل به پاشنهآشیل و مانعی جهت پیشرفت و تدوین استراتژیهای صحیح شدهاند. متاسفانه ضعف در عملکرد سازمانهای نظارتی که موظف به راستیآزمایی و کنترل آمارها و شاخصها هستند یکی از مهمترین دلایل وجود این مشکل در سالهای اخیر میباشد.
فرقی نمیکند آمار اقتصادی باشد یا فرهنگی، ورزشی باشد یا اجتماعی، اگر اشتباه باشد، باعث کجرویها و مشکلات فراوانی در مدیریت کلان میشود و آسیبهایی که از این مسئله وارد میشود بعضا تا سالهای زیادی غیر قابل جبران خواهد بود. به طور مثال شاخص بورس را در نظر بگیرید، بورسی که میتواند تا حد بسیاری چالشهای اقتصادی کشور را رفع کند و حتی باعث شکوفایی اقتصادی کشور شود و حتی میتواند با سیاستگذاریهای صحیح مانع از سرمایهگذاری مردم در بازارهایی همچون ارز و طلا شود، این روزها درگیر شاخصسازیهای عجیب و غریبی است که آسیبش هم به دولت وارد میشود هم مردم و هم صنعت. در این روزها بسیار مشاهده شده که اکثر نمادها منفی هستند و با مثبت کردن فقط چند نماد شاخصساز، شاخص کل مثبت شده است و سهامداران متحیر از آنکه چگونه میشود شاخص مثبت باشد، اما حساب آنها منفی و در زیان باشند و همین شاخصسازیهای غیر واقعی باعث شده اعتماد مردم به بورس کم شده و به سمت بازارهای ارز و طلا کشیده شوند.
مثال دیگر را در تولیدات سینمایی و فرهنگی میتوانیم بیابیم، فقط برای اینکه آمار و شاخص تولید فیلم و محصولات فرهنگی بالا بیایید بعضا با افت کیفیت محسوس در تولیدات سینمایی و فرهنگی مواجه میشویم و یا آمار تعداد مقالات علمی، پایاننامهها و همچنین چاپ کتاب در کشور که باید جداگانه به طور مفصل به آن پرداخت!