به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه ۱۹ فروردین ماه در حالی چاپ و منتشر شد که پیش بینی همتی از آینده خالص سازان، شریانهای اقتصادی رژیم صهیونیستی، هدف مشروع مقاومت، سایه جنگ بر خاورمیانه و مهاجران فاقد مدرک باید به کشور خودشان بازگردند، در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
فریدون حسن طی یادداشتی در شماره امروز جوان با تیتر ۳ میلیارد را با کدام دلار حساب کردید نوشت: هیچ چیزی عوض نشده؛ رسم مدیران ورزش ایران همچنان همان رسم قدیمی است. اینکه از تیمهای قهرمان و مدالآور خوب استقبال کنند و حسابی در کنارشان عکس یادگاری بگیرند و در نهایت هم وعده و وعیدی بدهند و تمام. حالا حکایت بانوان هاکی روی یخ ایران است. بانوانی که فقط با دو بار حضور در مسابقات قهرمانی آسیا و اقیانوسیه ثابت کردند بانوی ایرانی از چه توانایی و استعدادی برخوردار است. بار اول نایبقهرمان شدند و بار دوم با جام قهرمانی و مدال طلا برگشتند.
دیروز این بانوان ورزشکار به دیدار وزیر ورزش رفتند. اول اینکه باید از حرکت وزارت ورزش در برگزاری سریع این جلسه تشکر کرد، به هر حال باید اقدامات درست را هم دید و از آنها یاد کرد، اما جدای از این مورد باید به تعریف و تمجیدهای وزیر ورزش و معاونانش از این بانوان اشاره کرد، به تعریفهای خشک و خالی که در نهایت به یک وعده رسید. دیروز کیومرث هاشمی تا جایی که توانست از بانوان تمجید کرد، از صرف کردن درست فعل «میتوانیم» بچهها گفت و گفت و گفت تا رسید به دادن وعده. رسید به اینکه در پاسخ به درخواست سرمربی تیم هاکی روی یخ بانوان بگوید وزارت ورزش با کلی دبدبه و کبکبه قرار است ۳ میلیارد تومان برای خرید تجهیزات به این رشته کمک کند. ۳میلیارد تومان برای خرید تجهیزات رشتهای که همه خوب میدانیم تجهیزات گرانی دارد. ۳ میلیارد برای رشتهای که ظرف دو سال، دو عنوان ارزشمند قارهای را کسب کرده است، آن وقت در همین ورزش برای یک برد تیم ملی فوتبال بیش از اینها سرکیسه شل و حتی چمدان دلار فرستاده میشود.
راستی جناب هاشمی این وعده ۳ میلیارد تومانی محقق نشده را با دلار چند تومانی حساب کردهاید؟ اگر با چرتکه تعریف و تمجیدهایی که خودتان کردید و رسانهای هم شده هم حساب و کتاب میکردید ارزش این دو موفقیت خیلی بیشتر از این حرفها میشد، تازه آن هم در شرایطی که نرخ ارز از روزی که بانوان ایرانزمین افتخارآفرینی کردند روز به روز بالاتر میرود. تازه تمام اینها در شرایطی است که این وعده محقق شود و در بروکراسی اداری و این و اتاق و آن اتاق شدن اینقدر کم نشود که چیزی دست ورزشکار را نگیرد.
حالا متوجه شدید که چرا گفتیم چیزی عوض نشده؛ جلسهای برگزار شد، آن هم خشک و خالی، عکس یادگاری هم گرفته شد و البته وعده و وعید هم داده شد که حداقل از این یکی اصلاً خاطرات خوبی نداریم و بعید به نظر میرسد که از این به بعد هم داشته باشیم. یک نایبقهرمانی و یک قهرمانی توسط بانوان هاکی روی یخ در آسیا و اقیانوسیه شد ۳ میلیارد تومان، آن هم در روزهایی که همه خوب میدانیم دشمنان قسمخورده این نظام چگونه با تمام توان سعی دارند که وانمود کنند بانوان ایران وضعیت مناسبی ندارند. اما این تودهنی محکم به دشمنان و نمایش توانمندی بانوان ایران فقط ۳ میلیارد تومان میارزید، چون برای کت و شلوارپوشهای ورزش ایران چیزی جز فوتبال و بردهای مقطعی آن ارزشمند نیست. آنها قهرمانان سایر رشتهها را فقط برای عکس یادگاری میخواهند و بس، اتفاقی که دیروز هم افتاد و متأسفانه دائماً در حال تکرار شدن است.
مهدی حسن زاده طی یادداشتی در شماره امروز خراسان نوشت: این روزها که قیمت دلار در بازار آزاد و کانالهای تلگرامی به بالای ۶۵ هزار تومان رسیده، بار دیگر پرسشهای اساسی درباره وضعیت نرخ ارز، عوامل موثر بر رشد آن و الزامات سیاست گذاری در این حوزه مطرح شده است. نگاهی به وضعیت بازار ارز از سال ۹۷ و همزمان با خروج ترامپ از برجام نشان میدهد که از سال ۹۷ تاکنون تقریبا بدون توقف، بازار ارز با نااطمینانی مواجه است. منظور از نااطمینانی، افق افزایش نرخ ارز است. در حقیقت افزایش نرخ ارز (که قطعا بیش از مقدار سیاست گذاری شده و بیش از آن چه که مطابق با ظرفیت اقتصاد ایران است، تبعات تورمی داشته است) با افق نامشخص نرخ ارز همراه شده است و هم فعالان اقتصادی و هم مردم چشم انداز روشنی درباره وضعیت نرخ ارز در ماههای آتی ندارند.
فارغ از این مسئله نگاهی به دلایل رشد نرخ ارز و نحوه قیمت گذاری نرخ ارز در مدل چند نرخی کنونی برای پاسخ به سوالات این روزهای بازار ارز راه گشاست. مطالعات مختلف و مقایسه آمارها نشان میدهد که در بلندمدت رشد نرخ ارز متاثر از فاصله تورم داخلی و خارجی است. در این میان ۵ سال متوالی تورم بالای ۴۰ درصد در اقتصاد ایران، خود محرک اصلی رشد نرخ ارز است. مسئله زمانی بغرنجتر میشود که خود افزایش نرخ ارز به دلیل افزایش هزینههای تولید و افزایش نیاز اقتصاد به منابع مالی موجب رشد نقدینگی و تورم نیز میشود لذا مهار نرخ ارز در کنار افزایش گریز ناپذیر آن تا سطح تورم موجود، نیاز به سیاست گذاری بلندمدت در مدیریت بازار ارز دارد.
از سوی دیگر اگرچه شوکهای سال ۹۷ با خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها و شوک سال ۹۹ با شیوع کرونا و افت شدید قیمت نفت هر دو اثر واقعی بر درآمدهای ارزی کشور داشت و شوک قیمت ارز را رقم زد، اما در حال حاضر با صادرات روزانه بیش از یک میلیون بشکه نفت به قیمت حدود ۸۰ دلار در دو سال اخیر، وضعیت درآمدهای نفتی چندان بد نیست و شوکی از این ناحیه نیز به اقتصاد وارد نشده است.
به نظر میرسد عامل کلیدی در این میان تعدد نرخهای ارز و نوع مدیریت ارزی بانک مرکزی است که پس از گذر از جهش ارزی ۱۴۰۱ و آرامش نسبی بازار ارز در ۱۴۰۲ اکنون در ۱۴۰۳ با اثر روانی تشدید چالشهای سیاسی منطقهای دارد اثر خود را بر بازار ارز نشان میدهد. ما در حال حاضر با ۷ نرخ ارز متفاوت از ۴۲۰۰ برای برخی اقلام پزشکی خاص تا ۶۵ هزار تومان در کف بازار ارز رو به رو هستیم. در این میان با اقلام اصلی یعنی ارز نفتی دولتی به نرخ ۲۸۵۰۰ برای کالاهای اساسی، ارز ۴۰ هزار تومان برای صادرکنندگان بزرگ و شبه دولتی از جمله پتروشیمی ها، ارز ۴۳ هزار تومانی برای سایر صادرکنندگان و ارز ۶۵ هزار تومان بازار آزاد که نیاز مازاد متقاضیان ارز مسافرتی است و سایر تقاضاهای ارزی از جمله تقاضای دلالی و نگهداری به صورت دارایی مواجه هستیم. تا زمانی که این تعدد نرخ با این فاصله فراوان را شاهدیم با بازنگشتن ارز صادراتی، افت صادرات غیرنفتی، تقاضای بالا برای واردات اقلام دارای نرخ ارز ترجیحی و هجوم تقاضای سفته بازی به بازار مواجهیم.
این واقعیت در دورههای قبلی جهش نرخ ارز نیز دیده شده، اما ظاهرا قرار است آزموده را باز هم بیازماییم و بازار ارز را با فهرستی طولانی از نرخهای متعدد و فرصتهای رانت جویی مدیریت کنیم. نتیجه چنین مدیریتی چنین افزایش نرخ ارزی نیز هست. افزایشی که ممکن است این روزها در پشت نقاب تحولات سیاسی منطقه دیده شود، ولی ریشه آن در سیاستهای غلط و مواجهه نادرست بانک مرکزی با بازار ارز و نرخ گذاریهای عجیب و رنگارنگ آن نهفته است و تا زمانی که بانک مرکزی نسبت به اصلاح رویه غلط یک سال و سه ماهه خود و سیاست نادرست تثبیت و تکرار سیاست ارز ۴۲۰۰ در ارز ۲۸۵۰۰ اقدام نکند، گل قیمتها در بازار ارز فعال خواهد بود و زلزلههای قیمتی، این بازار را به لرزه در خواهد آورد.
سیدمحمد بحرینیان طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان ضرورت اعتماد به نیروهای مسلح نوشت: یک. شهادت سردار زاهدی و همرزمانش حین عملیات مستشاری در دمشق، عواطف مردم ایران را جریحه دار کرد. در ماههای گذشته نیز نیروهای مسلح ما در درگیری مستقیم یا غیرمستقیم با رژیم صهیونیستی، شهدایی تقدیم کرده اند که کمابیش همه ما از آنها مطلعیم. طبیعی است که ناراحت باشیم و پیگیرانه منتظر پاسخ سخت به این جنایات باشیم.
دو. چند سال پیش، زمانی که ترامپ بر مسند ریاست جمهوری آمریکا تکیه زده بود، یک پهپاد آمریکایی به حریم جنوبی کشور نزدیک شد و پدافند هوایی ما آن را سرنگون کرد. ترامپ در واکنش به این اقدام قاطع نیروهای مسلح ما، ابتدا تهدید کرد، اما پس از رد و بدل پیام ها. موضعش کاملا تغییر کرد. قضیه آن بود که همان زمان، یک هواپیمای سرنشین دار آمریکایی در نزدیکی گلوبال هاوک پرواز میکرد و ترامپ بابت عدم سرنگونی هواپیمای سرنشین دار از ایران تشکر کرد!
سه. هدف از این یادآوری و مقایسه آن با بند اول این است: برخی چنین القا میکنند که نیروهای مسلح ما به دلایلی نمیخواهند یا شاید نمیتوانند تقاص خون شهدای اخیر را از دشمن صهیونیستی بگیرند! حتی محمود عباس هم در پاسخ به پیام حسین امیرعبداللهیان در ایکس (توییتر سابق) که از انتقام سخن گفته بود نوشته: «شما هیچ کاری نمیکنید.»
چهار. حال به جزئیات مقایسه برگردیم: اولا اگر بنا به جنگ طلب بودن و سبک سر بودن است که در این زمینه هیچ کس همچون ترامپ نبود. ثانیا نیروی مسلح ما امروز از پنج سال پیش قویتر شده، ثالثا ارتش صهیونیستی نسبت به ۵ سال قبل به شدت تضعیف و تحقیر شده و رابعا درگیری آن روز مستقیم با آمریکا بود، حال آن که درگیری امروز با رژیمی است که تلاش میکند آمریکا را پشت سر خود داشته باشد.
پنج. نیروهای مسلح ما، همین امروز از جنوب شرق ایران تا شمال غرب سوریه شهید میدهند و این یعنی هراسی از چیزی ندارند. تدبیر آنها نیز بارها اثبات شده است. همین امروز، اگر از مردم ایران نسبت به حوزههای مختلف نظرسنجی شود، اگر حوزههای اقتصادی در رتبههای آخر بایستد، بی شک حوزه نظامی در رتبههای اول میایستد و این حاصل مقاومت مدبرانه و ترکیب دانش و ایمان در سپاه و ارتش و فراجا است.
شش. اگر از مسیری که نیروهای مسلح ما تا به اینجا آمده اند راضی هستیم، در ادامه راه هم به آنها اعتماد کنیم. گفتن و نوشتنی که باعث شود رزمنده دست به ماشه، اندوهگین شود خطاست. اتخاذ موضعی سیاسی که جبهه نظامی را تضعیف کند نابخشودنی است. ضمن آن که ما هم یقین داریم فرماندهان و رزمندگان ما در اوج شجاعتند و به وقت ضرورت، پنجه در پنجه آمریکا هم انداخته اند، هم قبول داریم که نیروهای مسلح ما عاقل، حکیم و باتدبیرند و با راهبرد مقاومت موثر و فعال، نه اجازه تعدی میدهند و نه کشور را به چالش جدی میکشانند. باید انتقام گرفت و نحوه انتقام، بر عهده فرزندان مومن ملت ایران در نیروهای مسلح است.