به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه هجدهم دی ماه در حالی چاپ و منتشر شد که اظهارات روز گذشته رئیس جمهور روحانی درباره چگونگی حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی و تاکید او بر محاکمه مسببین سرنگونی هواپیمای اوکراینی در کنار پیروزی دموکراتها در انتخابات کنگره و تیتر یادداشتهایی درباره آیت الله هاشمی رفسنجانی در چهارمین سالگرد درگذشت او در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
حمزه نوذری استادیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی در سرمقاله امروز روزنامه شرق با عنوان آرایش نامناسب جامعه و بحران آلودگی هوا نوشت: جامعه ایران از آرایش نامناسب بین جامعه مدنی، دولت و اقتصاد (بازار و صنعت) رنج میبرد. تفاوت در توسعهیافتگی و توسعهنیافتگی کشورها به آرایش مناسب بین این سه عرصه برمیگردد. بهطوریکه در کشورهای پیشرفته مدام آرایش و تعامل بین سه عرصه بازبینی و بازنگری میشود تا با شرایط و مقتضیات جدید همسو شود و در این تعامل برای مسائل چارهاندیشی میشود، اما در کشورمان ازهمگسیختگی ارتباط و تعامل بین جامعه مدنی، دولت، اقتصاد و صنعت را میتوان در مسئله آلودگی این روزهای هوا به خوبی دید. صنعت علیه جامعه و دولت درمانده و به ظاهر تعطیلی تنها راهحل به نظر میرسد. چندروزی است آلودگی هوای شهرهای پرجمعیت عرصه را بر همه تنگ کرده است. در زمانه تاختوتاز ویروس کرونا، بیکاری، تورم و شدتیافتن آسیبهای اجتماعی، هوای ناسالم قوز بالای قوز شده است. بدتر از آلودگی هوا و بحرانها امروزی، بنبست در راهحلها بیش از همه جامعه را ناامید کرده است. مسئولین محیط زیست معتقدند علت بحران آلودگی هوا در تولید و مصرف بیش از حد مازوت در پالایشگاهها و نیروگاههاست. مازوت بیش از همیشه تولید شده و امکان صادرشدن آن وجود ندارد و انبارها پر شده است؛ پس سعی شده است از آن بهعنوان سوخت نیروگاهها استفاده شود که علت اصلی تشدید آلودگی هوای این روزهاست. راهحل در نظارت بر پالایشگاه و نیروگاهها برای کاهش مصرف آن به عنوان سوخت است.
وزیران نفت و نیرو معتقدند ظرفیت گاز طبیعی کشور پاسخگوی مصرف نیست. مصرف خانگی زیاد شده و مصرف گاز در کشور بهینه نیست. خانوارها فرهنگ درست مصرفکردن نیاموختهاند و این مساله ریشه تاریخی دارد که به ارزانی سوخت برمیگردد. راهحل این گروه در تغییر سبک زندگی افراد جامعه است. باید بیشتر لباس بپوشند و دمای هوای محل سکونت خود را حد بهینه نگه دارند. هماهنگی نهادی و سازمانی هم بیش از همه در تشدید مسائل خود را نشان میدهد. در فصل سرما که امکان وارونگی هوا زیاد است یک سازمان بدون توجه به پیشبینی بحران آلودگی هوا، موتورسیکلتهای دودزا را در حد وسیع ترخیص کرده است. تلقی این است که انبارها پر از موتورسیکلتهای کاربراتوری است و چارهای جز ترخیص نیست.
ایرانخودرو و سایپا هم که این انگیزه و توان افزایش کیفیت خودروها را ندارند. کیفیت بنزین نیز همیشه مطرح بوده است. مساله نگرانکننده این است که تفکر بلندمدت و اندیشیدن به مسائل قبل از اینکه تبدیل به بحران شود رخت بربسته است. مدیریت و ساماندهی جامعه خلاصه شده به اینکه تا ببینیم چی میشود. گویا مدیرت کلان نیز به روزمره اندیشیدن مبتلا شده است. در چنین وضعیتی توسعه و پیشرفت پیشکش، بحران ایجاد نکنیم. مساله اصلی در سوخت مازوت نیست؛ مساله اصلی بحرانها و چالشهای دائمی در جامعه ایران به عدم ارتباط و تعامل مناسب بین جامعه مدنی، دولت و اقتصاد (بازار و صنعت) برمیگردد. تا زمانی که آرایش مناسب بین این سه عرصه شکل نگیرد وضعیت همین است؛ صنعت ضد جامعه عمل میکند و دولت درمانده از ارائه راهحل.
«جهانصنعت» طی یادداشتی با عنوان درد مردم را نشنیدید آقای روحانی نوشت: «ما برای عدهای از مردم که گرفتار هستند بستههایی درست کردهایم که به دست آنها برسانیم و به عدهای آدم سپردهایم که به دست آنها برسانند. حالا اگر یک نفر از اینها هم آمد و این بسته را نرساند و دزدی کرد آیا باید بگوییم کل این بسته و کمک ایراد داشته است؟ حالا بله یک عده آدمهایی بودند که ارز ۴۲۰۰ تومان را گرفتهاند و جنس را نیاوردهاند که باید اینها را طبق هر چه قانون میگوید، محاکمه کنیم. هر کس که تخلف کرده، با او برخورد کنید، اما اینکه یک تعداد محدودی تخلف کردهاند مبنا نمیشود که بگوییم کار نادرست است. کار کاملا درست بوده و بر مبنای یک کار درستی آن را انجام دادهایم. البته در یک سال گذشته تعدادی از کالاهای ۴۲۰۰ تومانی را به تدریج خارج کردیم و گفتیم به اینها ارز نیمایی اختصاص دادهایم مثل چای، برنج، شکر، لاستیک و موارد متعدد که یکییکی و به تناسب آرامآرام در حدی که جامعه بتواند تحمل کند و قابل قبول باشد، این کار را انجام دادیم. جوری با آرامش عمل کردیم که بعضیها متوجه نشدهاند و اصلا نفهمیدهاند که این کار انجام شده است.»
آنچه خواندید، دفاعیه حسن روحانی رییسجمهور ایران از تخصیص میلیاردها دلار ترجیحی به قیمت ۴۲۰۰ تومان برای واردات کالاهای اساسی است که در ۴۲ ماه گذشته از سوی دولت به واردکنندگان اختصاص داده شده است. درباره این سخنان روحانی چند نکته را یادآور میشویم؛
یکم: آقای رییسجمهور جوری حرف میزنند که مخالفان تخصیص دلار ارزان و پول بیتالمال فقط مخالفان سیاسی وی هستند و این جور حرف زدن البته مهارت میخواهد. این در حالی است که اکثر فعالان اقتصادی و اقتصاددانان با تخصیص دلار ۴۲۰۰ تومانی در حالی که قیمت آن در بازار در این سالها به طور میانگین چهار برابر این عدد بوده است، مخالف این تخصیص بودهاند. رییس دولت انگار نمیداند این کاری که به دستور شخص ایشان انجام شده، به نابرابریها در کشور دامن زد و فساد را سیستماتیک کرد و صفی از رانتخواران را پدیدار کرد و آنها اکنون با این ثروت بادآورده به شهروندان پوزخند میزنند.
دوم: کاش یک نفر در دولت پیدا شده بود و گزارشهای پرشمار تهیهشده از سوی پژوهشگاههای دولتی را درباره بیاثر بودن تخصیص دلار ۴۲۰۰ تومانی بر قیمت کالاها را به ایشان میداد. البته وی و یارانش از یک اصطلاح و عبارت عجیب استفاده کرده و مدام میگویند: ببینید اگر دلار ۴۲۰۰ تومانی نمیدادیم چه میشد.» در حالی که راهحلهای بسیار کارآمدتری برای استفاده از میلیاردها دلار بر باد رفته وجود داشت. این حرفها بیشتر بر زخم شهروندان نمک میپاشد.
سوم: آقای رییسجمهور محترم میگویند تخصیص دلار ۴۲۰۰ تومانی به برخی از کالاها را جوری قطع کردیم که بعضیها متوجه نشدهاند. البته ایشان توضیح ندادهاند این بعضیها کیستند؟ اما اگر منظور شهروندان ایرانی است که باید گفت این شهروندان بسیار هم خوب فهمیدهاند سیاستهای اقتصادی اعمالشده از سوی دولتهای شما به ویژه در این سه سال تازهسپریشده چگونه قدرت خرید شهرنشینان را به سال ۱۳۸۰ و روستانشینان را به سال ۱۳۶۸ برگردانده است. سیاستهای اقتصادی دولت که البته با تحریمها همسو بودهاند، صدای شهروندان را چنان ضعیف کرده است که دولت و جنابعالی نشنیدهاید. درد و رنجی که شهروندان از تورمهای ۳۰ درصدی و رشدهای منفی به جان خود ریختهاند را متاسفانه نشنیدهاید آقای رییسجمهور.
چهارم- درد بزرگ این است که منتقدان تندرو دولت شما ناکارآمدتر از شما هستند و شانس با شما یار است که هر اعتراض کارشناسانه متاسفانه از سوی همین گروههای منتقد تندرو مصادره میشود و به همین دلیل است شمار کسانی که سکوت کردهاند و سکوت خواهند کرد، بیشتر شده و بیشتر نیز خواهد شد.
حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان آقای روحانی! توبه گرگ مرگ است نوشت: تمثیل دیروز آقای روحانی در جلسه یاد شده و نتیجهای که از مقایسه آن با جنایات آمریکا گرفتهاند (قیاس معالفارق) با عرض پوزش بهاندازهای ابتدایی و دمدستی است که حتی کسانی که از علم حقوق چیزی سر درنمیآورند نیز به آسانی از بیپایه و اساس بودن آن باخبرند! از این روی نمیتوان باور کرد که ایشان به عنوان یک شخصیت حقوقآموخته، از بیاساس بودن قیاس خود بیخبر بوده باشند! بنابراین، سؤال این است که چه اصرار عجیبی دارند آمریکا را از جنایات بیشماری که مرتکب شده و میشود تبرئه کنند؟!
اظهارات دیروز آقای روحانی و تلاش ایشان برای تبرئه آمریکا از جنایات فراوانی که مرتکب شده و میشود، اگرچه در همه حال ناپسند و بیرون از دایره حق و حقیقتجویی است، ولی سخن ایشان مخصوصاً بعد از شهادت سردار سلیمانی و شهید ابومهدی و خیزش دهها میلیونی مردم علیه آمریکا، بسیار تاسفآور و سخیفتر است و نمک پاشیدن بر جراحت قلبهای داغدار صدها میلیون آزاده مسلمان و غیرمسلمان در سراسر دنیاست که هنوز هم بعد از گذشت یک سال از شهادت آن عزیزان، در غم از دست دادن آنها چشمانشان اشکبار و دلهایشان داغدار است و باید از جناب روحانی پرسید مگر ترامپ با صراحت اعلام نکرد که دستور ترور شهید سلیمانی را شخصاً صادر کرده است؟! و مگر بایدن که جنابعالی حضور او در ریاست جمهوری آمریکا را به فال نیک! گرفتهاید بعد از شهادت سردار دلها، رسماً اعلام نکرد که ترور ژنرال سلیمانی اجرای عدالت بود؟! و مگر با همان دهان کثیف خود نگفت که هیچکس در آمریکا از کشته شدن او متأثر نیست؟!
جناب آقای روحانی، اظهارات دیروز جنابعالی با خواسته صدها میلیون انسان آزاده و حقطلب ایرانی و غیرایرانی نه فقط همخوانی ندارد که در نقطه مقابل آن است. سخن برخاسته از ژرفای دل مردم چه در ایران اسلامی و چه در سایر ملتها، دقیقاً همان است که دیروز سردار قاآنی فرمانده شجاع و پاکباخته نیروی قدس، با حضور بر مزار شهید سلیمانی بر زبان آورده و گفت:
«به حول و قوه الهی شاگردان مکتب شهید سلیمانی اول استخوان آمریکایی را خُرد و بعد، از منطقه آنها را خارج میکنند. به دشمن میگوییم «شکست شما و انتقام از آمریکا شروع شده است»، شما درون خانههای خودتان هم دیگر آرامش ندارید و بعید نیست درون خانه از شما انتقام بگیریم».
آقای روحانی! فراموش نفرمائید که توبه گرگ مرگ است.
- و بالاخره، درباره اظهارات دیروز آقای روحانی گفتنیهای فراوان دیگری نیز هست که میگذاریم و میگذریم، ولی از آن میان، نکتهای را نمیتوان نادیده گرفت و آن، اینکه چرا افراد حاضر در جلسه مورد اشاره، در مقابل سخنان ایشان ساکت بودهاند؟! و دستکم اینکه چرا درباره حفظ حرمت خون به ناحق ریخته شهدای بزرگوارمان به آقای رئیسجمهور تذکر ندادهاند؟!