به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز چهارشنبه شانزدهم تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که عذرخواهی رئیسجمهور از مردم و عقب نشینی صنایع به نفع برق خانگی همزمان با دستور اژهای برای رسیدگی به مساله خاموشیها از یک سو و سایه «دلتا» همچنان بر سر سیستان و بلوچستان در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
دیاکو حسینی تحلیلگر ارشد مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری در بخشی از یادداشتی در شماره امروز شرق نوشت: قدرتهای منطقه شامل روسیه، چین و پاکستان نیز ترجیح دادهاند بهجای غلتیدن به باتلاق عمیق افغانستان با طالبان به همزیستی دست پیدا کنند. در این شرایط، درصورتیکه روابط خصمانهای میان ایران و طالبان برقرار باشد، ما نفوذی در شکلدادن به محیط سیاسی آینده در افغانستان نخواهیم داشت. بهعلاوه، این دشمنی میتواند طالبان را به ابزاری برای فشار بر ایران برای کشورهایی تبدیل کند که در شرایط معین مایل به بهرهبرداری از آن علیه ایران هستند. گذشته از این، چنین روابط خصمانهای، شیعیان افغانستان و دیگر گروههای اجتماعی را که در معرض اتهام همکاری با ایران هستند، به مخاطره میاندازد؛ درحالیکه ایران برای کمک به آنها نمیتواند جز از طریق دخالت نظامی پرهزینه و احتمالا بدون فایده، کار زیادی انجام دهد.
برای درپیشگرفتن سیاست همزیستی با طالبان، در شرایط ناگزیری ضرورتی ندارد که جنایات گذشته طالبان را فراموش کنیم. همینطور معنای این سیاست، سادهانگاری نسبت به تغییر رویکرد و روشهای خشونتآمیز طالبان نیست. حتی همزیستی با طالبان نمیتواند ما را به یقین برساند که در آینده موجب آزار شیعیان نخواهند شد یا تهدیدی را متوجه ایران نخواهند کرد. بااینحال، وجود حداقلی از رابطه سیاسی، امکان نظارت و رایزنی برای حفاظت از منافع کلیدی ایران را فراهم میکند. اگر طالبان از گذشته درس گرفته باشد، هنوز هم بعید است که به یک رژیم سیاسی عادی تبدیل شود. زیرنظرگرفتن و محدودکردن ارتباطات طالبان با گروههای تروریستی مانند القاعده یا داعش و دیگر هستههای اسلامگرایان رادیکال در آسیای مرکزی، یک مسئولیت بلندمدت، اما دستهجمعی است. هیچ کشوری به تنهایی قادر نیست بر شبکه فعالیتهای برونمرزی طالبان نظارت کند یا آن را از اقدامات زیانآور به حال سایر کشورها بازدارد. تشکیل یک نهاد منطقهای متشکل از همسایگان افغانستان و کشورهای ذینفع شامل ایران، پاکستان، تاجیکستان، روسیه، هند و چین به انضمام اعضای شورای همکاری خلیج فارس، ترکیه و در صورت لزوم اتحادیه اروپا که تواناییهای زیرساخت گردآوری اطلاعات، حمایت از کمکهای توسعهای و اراده نظامی در صورت نیاز را دارند، این نقشآفرینی را تکمیل میکند. به همین ترتیب، با ابتکار عملی ازسوی این کشورها که به تأیید سازمان ملل متحد نیز رسیده باشد، استقرار سربازان پاسدار صلح مرکب از کشورهای منطقه میتواند فرایند دستیابی به صلح و امنیت را در افغانستان تسهیل کند. هرچند ما باید آماده همزیستی با افغانستانی تحت کنترل طالبان باشیم، اما همچنان حمایت از تشکیل یک دولت آشتی که شامل همه گروهها، مذاهب و اقوام باید در اولویت بالاتری قرار بگیرد. پیشرفت در توسعه نهادهای مدنی، بهبود حقوق زنان، آموزش و بهداشت در دو دهه اخیر ارزش حفاظت دارند. تنها در سایه تداوم مدرنیزاسیون افغانستان است که امکان بهبود سرمایهگذاری و تبدیل این کشور به همسایهای امن و رو به رشد در امتداد پروژههای توسعهای آسیا و تقویت کریدور ارتباطی ایران با شرق ایجاد میشود. با پایانگرفتن دو دهه اشغالگری و در جریان بازبینی رویکرد ایران به مسائل این کشور که تا سالها و شاید دههها مبنای سیاست خارجی ما در مرزهای شرقی خواهد ماند، تنها ترکیبی آشتیجویانه از عملگرایی که مستلزم آمادگی در سازگاری با افغانستان تحت رهبری طالبان است و پایبندی به اصول که مستلزم تعهد به توسعه انسانی و پاسداشت دستاوردهای ملت افغانستان در دو دهه گذشته است، میتواند راهنمای سیاست خارجی ما در این دوران جدید باشد.
احمد زیدآبادی روزنامهنگار و فعال سیاسی طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: در حالی که ابراهیم رئیسی در تبلیغات انتخاباتی خود گفته بود؛ گشت ارشاد خواهیم داشت، اما برای مدیران، اینک سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی تهران بزرگ گفته است: گشت امنیت اخلاقی با قاطعیت و جدیت کارش را انجام میدهد. واقعیت این است که پدیدهای به نام «گشت ارشاد» سالهاست که برای ایرانیان «مساله» شده است. بسیاری از اقشار اجتماعی بهخصوص قشر غیرسنتی جامعه، این پدیده را نوعی مزاحمت برای زندگی عادی خود میدانند و بسیاری دیگر هم آن را در قالب ویدئوهای منتشر شده در فضای مجازی میشناسند؛ ویدئوهایی که در آن تعدادی از مأموران نشان داده میشوند که خانمی اصطلاحاً «شل حجاب» را کشانکشان به سمت ماشین گشت میبرند در حالی که فریاد آن خانم سبب جلب توجه رهگذران و ناراحتی آنها شده است. واقعیت این است که دیدن چنین صحنههایی، نه فقط مردم بیباور به حجاب، بلکه بسیاری از باورمندان به آن را هم سخت تکان میدهد و عواطف و احساسات و خشم آنها را برمیانگیزد. با این حساب، جای پرسش است که چرا عدهای بر ادامه این رفتار اصرار دارند؛ رفتاری که نه فقط هیچ شل حجابی را محجبه نمیکند؛ بلکه سبب جریحهدار شدن عواطف جامعه از جمله بسیاری از بانوان باحجاب و خانوادههای آنها نیز میشود.
طبعاً وظیفه پلیس در هر جامعهای با هر نوع مرامی، ایجاد امنیت و آرامش روانی برای آحاد مردم است. هر اقدامی که این آرامش را به هم بزند، خلاف کارویژه نیروی پلیس است. یک بررسی سطحی و دمدستی هم نشان میدهد گشت ارشاد به شیوه معمول آن، آرامش روانی جامعه و در مواردی حتی نظم آن را به هم میزند. از طرفی، طرفداران این روشها به ۱۰ درصد جمعیت کشور هم نمیرسند. اگر نهادهای مسئول، در مورد این تخمین تردید دارند، میتوانند با ارجاع مساله به یک سازمان نظرسنجی معتبر و علمی میزان صحت و سقم آن را دریابند. به هرحال، بسیاری از مردم در انتخابات اخیر به این دلیل از اصلاحطلبان رویگردان شدهاند که نمیخواستند شاهد اظهارنظرهای متفاوت و بعضاً ضد و نقیض مقامهای رسمی و نزاع آنها بر سر مهمترین مسائل زندگی خود باشند تا برایشان روشن شود که مسئول هر اقدام مشخص در جامعه چه مقام یا نهادی است. اگر قرار باشد در دولت آقای رئیسی نیز رئیس دولت یک چیز بگوید و هر یک از مسئولان نهادهای دیگر از جمله نهادهای نظامی و انتظامی حرف خود را بزنند، داستان دولت قبل عیناً تکرار میشود. در شرایطی که مردم ایران از هر جهت از قطعی آب و برق گرفته تا هزینههای کمرشکن زندگی و فساد اداری تحتفشار هستند، تأکید رئیس پلیس پایتخت بر ادامه «قاطع» و «جدی» گشت ارشاد در این وانفسای بیسابقه، معطوف به حل کدام مشکل و ایجاد کدام آرامش فکری و روانی برای مردم است؟ به نظرم تا دیر نشده است آقای رئیسی باید در این مورد موضع روشن و شفافی بگیرد تا برای عموم مشخص شود که آیا برنامه وی تدوام فشارهای اجتماعی بر مردم است؛ یا اینکه آنطور که خودش اشاره میکند، به قول منوچهری دامغانی، کشتنیان را سیاستی دگر آمد!
روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان مُشک آنست که خود ببوید نوشت:در بخشی از نجوای جمعه یکی از روحانیون که متن آن را در فضای مجازی منتشر کرده است، دیدیم که به شکرانه یکدست شدن سه قوه خطاب به حضرت امام زمان علیهالسلام گفته است «بالاخره به امر تو رئیس قوه قضا هم نصب شد. حالا شد دولت عازم اسلامی.»
به نوع نگاه این نجواکننده و محتوای مرتبط با دولت جدید که امید است در خدمت به مردم موفق باشد، کاری نداریم، ولی نکته قابل تامل و غیرقابل اغماض، منتسب کردن دولت و انتصاب رئیس قوه قضائیه به امر حضرت امام زمان علیهالسلام است. این، همان تفکری است که روزی رئیسجمهور را نظرکرده امام زمان معرفی میکرد و حتی با نقل خواب از مردگان طوری وانمود میکرد که گوئی آن حضرت فرمودهاند به این شخص رای بدهید تا رئیسجمهور شود و ایران را به بهشت برین تبدیل نماید. فرد دیگری هم گفته بود در هیات دولت یک صندلی خالی برای امام زمان در نظر گرفته شده و آن دیگری هم فتوا داده بود که، چون حکم ریاست جمهوری او توسط، ولی فقیه تنفیذ شده، مخالفت با او مخالفت با خداست. همان رئیسجمهور، در مقابل، ولی فقیه ایستاد و همان شخص که فتوا به حرمت مخالفت با رئیسجمهور را داده بود، او را منحرف و مخالفت با او را واجب دانست.
در این نکته تردید نباید کرد که هر دولتی در نظام جمهوری اسلامی بتواند به مردم خدمت کند همه موظف هستیم به آن کمک کنیم تا مردم از مشکلات و تنگناها نجات پیدا کنند و هیچ دشمنی نتواند گزندی به این کشور وارد کند. برای دولت جدید هم همه باید موفقیت آرزو کنیم و به هر اقدام مثبتی روی آورد باید برای پیشبرد آن مورد حمایت همگان قرار گیرد. در عین حال، باید صریح و بیپرده هرگونه انتساب این دولت یا هر دولت دیگری را به دین و امام زمان و سایر مقدسات، نفی کرد و از اینکه انتصابها به امر امام زمان علیهالسلام دانسته شود پرهیز گردد. حتی رهبری نیز معمولاً در حکم تنفیذ ریاست جمهوری این نکته را قید میکنند که این تنفیذ و تایید، تا زمانی به قوت خود باقی است که رئیسجمهور در صراط مستقیم الهی و در خدمت مردم باشد. بنابراین، آن بخش از این سخن که بر خلاف این مسیر است، نادرست و خلاف سازوکار معمول در نظام جمهوری اسلامی است.
این قبیل اقدامات، بعد از مدتی با مشکلاتی مواجه خواهند شد که یکی از آنها عدم امکان دفاع از عملکردها در پارهای موارد است درست همانگونه که در دولتهای نهم و دهم اتفاق افتاد. دولتها را باید برای موفق شدن حمایت کرد، ولی نباید آنها را با مقدسات گره زد. روش خیرخواهانه اینست که همه، اعم از طرفداران دولت و منتقدان، هرجا اقدام مثبت و مفیدی میبینند حمایت و تقویت کنند و هرجا با اقدام منفی مواجه میشوند، منصفانه آن را نقد کنند و نظر تصحیحی بدهند. دولت هم باید از این روش استقبال کند و راه را برای نقدهای منصفانه باز نماید. با اعمال این روش، نیازی نیست دولت جدید را نظرکرده امام زمان بدانیم یا به مقدسات گره بزنیم. از قدیم گفتهاند «مُشک آنست که خود ببوید – نه آنکه عطار بگوید». دولتی که برای مردم کار کند و مشکلات مردم را برطرف نماید، خود به خود محبوب مردم خواهد بود و مردم با جان و دل از آن حمایت خواهند کرد، ولی اگر دولتی برای مردم کار نکند، نمیتواند به قلب مردم راه پیدا کند حتی اگر به تمام مقدسات هم گره زده شود.
امروز شرایط اقتصادی کشور به گونهای است که مردم فقط منتظر تقویت سفرههای خود، بالا رفتن قدرت خرید، مبارزه بیامان با فساد، مقابله جدی با کرونا و برطرف شدن مشکل آب و برق و بیکاری هستند. شعارهائی از قبیل نظارت میدانی، تبدیل کردن کاخ سفید به حسینیه، ارائه بلیط سفر به کره ماه، صدور واکسن کرونا به آمریکا و وعدههای اقدامات فراجناحی هرقدر هم که زیبا باشند، برای مردم جاذبه ندارند. اصحاب این شعارها اگر نفوذی نباشند قطعاً دچار توهم هستند. مردم کاری به اینکه نام رئیس دولت چیست و دولت به کدام جناح گرایش دارد، ندارند. آنچه برای مردم مهم است عملکرد حامیانه دولتها نسبت به مردم است. نظرخواهی از منتقدین هم هرچند خوبست، ولی مردم به نتیجه عملی آن توجه خواهند کرد و بس.