به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه هفدهم فروردین ماه در حالی چاپ و منتشر شده اند که تیترهای هشدارآمیز درباره احتمال ورود گونه جهشیافته برزیلی و آفریقای جنوبی به ایران و موج سهمگین کرونا در کشور از یک سو و کنایه رئیسی به روحانی، نشست کمیسیون برجام در وین و نقدها و تحلیلها درباره آن در کنار عناوینی همچون دلایل کاهش نرخ ارز در روزهای اخیر از سوی دیگر در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
امیرعلی ابوالفتح، تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جهان صنعت نوشت: رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در اظهاراتی اعلام کرده اگر ایران به برجام بازگردد آمریکا ۵۰۰ تحریم دولت ترامپ را لغو میکند. در ظاهر این امر به نرمش آمریکا در قبال ایران تلقی میشود، اما در واقع اینگونه نیست و موضع آمریکاییها هیچ تغییری نکرده است.
این سخنان رابرت مالی بازی با کلمات است و میگوید در صورت بازگشت ایران به برجام ۵۰۰ تحریم را لغو میکنند در حالی که این امر بدیهی است و همه بحث و چالش بر این است که آمریکا قبل از بازگشت ایران به تعهدات برجامی این تحریمها را لغو کند و به برجام بازگردد.
آمریکا با ادبیات مختلف یک حرف را تکرار میکند. رابرت مالی همان حرفی را میزند که شش ماه قبل ترامپ زده بود. مالی با یک ویرایش خاص این حرف را بیان میکند، روز دیگر مشاور امنیت ملی با یک ادبیات دیگر همان حرف را تکرار میکند و روز بعد مشاور وزیر خارجه همان حرف را با ویرایشی دیگر به زبان میآورد، اما همه یک حرف را میزنند.
بنابراین اگر هم ایران و هم آمریکا بر مواضع خود اصرار کنند، بعید به نظر میرسد در نشست امروز وین گشایشی اتفاق بیفتد. البته سخنان من بر اساس اطلاعات آشکار رسانهای است و اطلاع ندارم پشت درهای بسته آیا نرمشی صورت گرفته است یا خیر. اما بر اساس آنچه در رسانهها منتشر شده در حال حاضر هیچ حرفی تغییر نکرده است و حرف رابرت مالی همان شرط را دارد.
ایران تکلیف خود را روشن کرده و طبق نظر رهبری تاکید دارد تا همه تحریمها لغو و راستیآزمایی نشود ایران به تعهدات برجامی بازنمیگردد و طرح گام به گام را هم نمیپذیرد. اینکه آمریکا حاضر است در این شرایط به خواسته ایران تن بدهد و تحریمها را بدون قید و شرط بردارد یا خیر هم بعید به نظر میرسد. البته اروپاییها تلاش میکنند بین ایران و آمریکا پلی ایجاد کنند که طرفین را به راهحلی بینابین برسانند. اما تجربه نشان داده که نقش و نفوذ اروپا به حدی نیست که بتواند این کار را انجام دهد چراکه نه ایران حرفشنوی از اروپا دارد و تیغ آنها برای ایران برندگی دارد نه برای آمریکاییها این برش را دارند؛ بنابراین نقشی که اروپاییها برعهده گرفتهاند به گونهای نیست که بتواند طرفین را وادار کند که از مواضعشان عدول کنند و پایین بیایند.
در نهایت اروپا میتواند نقش میانجی را داشته باشد و پیامهایی را جابهجا کند و تلاشهایی را برای راضی کردن طرفین نشان دهد اما ابزاری برای تحمیل خواسته خود نه بر ایران و نه بر آمریکا ندارد. پس خیلی دور از انتظار است که آنها بتوانند کاری از پیش ببرند و طرفین را راضی به کوتاه آمدن از مواضع خود کنند.
بنابراین اگر گره سیاسی گشوده نشود به دلیل اینکه اختلافات مطالبات طرفین بسیار زیاد است بعید است در نشست امروز وین اتفاق خاصی رخ دهد یعنی با توجه به حرف قطعی که رهبری درباره رفع کامل تحریمها از سوی آمریکا زدند و موضعگیری قاطع دولت در این باره و اینکه آمریکاییها هم همچنان بر مواضع قبلی خود پافشاری میکنند و تغییری در مواضعشان دیده نشده، بعید است در این نشست اتفاق خاصی بیفتد و گشایشی حاصل شود.
اما در نهایت میتوانیم نشست وین را گام اول برای رسیدن به توافقی ببینیم که ممکن است چند ماه دیگر طول بکشد چرا که انتخابات ایران را در پیش داریم و بعد از آن انتخابات میاندورهای آمریکاست و بعد از آن لابیهای مختلف و راضی کردن اسراییل و عربستان و چین و روسیه و اروپا و کنگره پیشروی آمریکا وجود دارد. اما به هر حال باید منتظر بود و دید چه اتفاقی رقم میخورد و تصمیمات به چه سمتی پیش میرود.
علی نجفیتوانا حقوقدان طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان مبارزه با فساد کدام طبقه؟ نوشت: «رونق اقتصادی در گرو امنیت اقتصادی و امنیت اقتصادی در گرو مبارزه با فساد است». اظهارات آقای رئیسی موجب تقویت و امیدواری و البته ایجاد توقع در مردم و مستلزم سازوکار، برنامهریزی و هدفگذاری است. محور بیانات ایشان، تکرار مبارزه با فساد، تبیین نقش مبارزه با فساد در رونق اقتصادی، ایجاد امنیت اقتصادی میباشد. در واقع در یک زنجیره بسیار متصل و وابسته، ایشان رونق اقتصادی را وابسته به رونق تولید و رونق تولید را بسته به وجود امنیت اقتصادی و مقوله امنیت اقتصادی را مستلزم مبارزه با فساد اعلام کردهاند. یک زنجیره منطقی، قابل دفاع و ضروری که ریاست قوه قضائیه به آن توجه نمودهاند؛ بنابراین مبارزه با فساد تنها راه برونرفت از وضعیت اقتصادی کشور باید تلقی شود. خوشبختانه برخلاف بسیاری از مدیران خرد و کلان کشور، ایشان وجود فساد را برآیند عوامل خارجی ندانسته و در واقع آن را یک پدیده منحوس نهادینه شده داخلی تلقی نمودهاند. اول، سازوکار مبارزه با فساد از لحاظ علمی ملازمه دارد با آسیبشناسی و شناخت عوامل فساد. دوم، هدفگذاری و برنامهریزی و سوم، تهیه و تدارک ابزار مبارزه با فساد. در مورد آسیبشناسی و چرایی و چگونگی فساد در کشور مطالعات جرمشناسی و جامعهشناسی جنایی این عقیده را تقویت میکند که فساد در کشور توسط گروه فرودستان یقه آبیها، میاندستان یقه سفیدها و فرادستان یقیه طلاییها، صاحبان زور و زر در کشور میباشند.
گروه اول که از لحاظ آماری بالاترین رقم را در میان بزهکاران نشان میدهند و معروف به یقه آبیها یا مجرمین خُرد میباشند با استفاده از همت مجرمانه، هوش و استعداد فردی و با استفاده از فرصتها و موقعیتها، مرتکب جرائمی مانند سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری در سطح خرد، صدور چک، خرید و فروش مواد مخدر، تخریب اموال عمومی، ارتشاء میشوند.
افراد فعال در این گروه، عمدتا از میان جوانان بیکار، بزهکاران برچسب خورده و سابقهدار، کارمندان رده پائین در مورد جرائمی مانند اختلاس و ارتشاء با نصاب مالی پائین و ... و معتادان مجموعا افرادی هستند که به طبقه محروم و زیر خط فقر تعلق دارند و گاهی مورد استفاده افراد میاندست به عنوان ابزار ارتکاب جرم قرار میگیرند. گروه دوم، یقه سفیدها که عمده جرائم ارتکابی آنها به عنوان ابزار دست صاحبان زر و زور و سلاطین کالا میباشند که با سوءاستفاده از روابط، پرداخت رشوه، بیاعتمادی به واکنشهای شعاری مبارزه با جرم، ضعف نظارت مرتکب جرائمی مانند احتکار، گرانفروشی، دلالی، ظلم به تولیدکننده و ظلم به مصرفکننده، قاچاق کالا و ارز با نصاب مالی متوسط، فساد در توزیع کالا، ایجاد نوسان در بازار کالا و ارز تحت امر فرادستان و گروه سوم، رانتخواران، افرادی که با سوءاستفاده از ارتباط و اطلاعات و با خیانت به امانت ملت دست به ارتکاب جرائم کلان میزنند و بعضا به عنوان سلاطین کالا شناخته شدهاند، عمده این افراد در اوایل انقلاب از طبقه فرودست یا متوسط بودهاند که با سوءاستفاده از قدرت امروز سرمایهداران برتر کشور، مرتکبین اختلاس، ارتشاء، قاچاقهای کلان و بسترساز فساد در طبقه متوسط و فقیر جامعه گردیدهاند که با الگوگذاری و از بین بردن قباحت فساد اقتصادی براساس اصل «الناس علی دین ملوکهم»، مردم را نیز آلوده کردهاند. این افراد که با جناحهای قدرتمند در ارتباطند، باعث بروز تخلفاتی مانند واگذاریهای اموال عمومی تحت عنوان خصوصیسازی، اخذ امتیازات انحصاری صادرات، واردات، سوءاستفاده از انفال، اراضی دولتی، کوهخواری، گردنهخواری، دریاخواری و در یک کلام نهادینه کردن فساد ناشی از قدرت در کشور شدهاند؛ لذا آقای رئیسی باید براساس این آسیب شناسی هدفگذاری کند و مشخص نماید که مراد ایشان از مبارزه با فساد کدام طبقه؛ فرودستان، میاندستان یا فرادستان میباشد.
مسعود مردانی عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه ایران نوشت: هشدارهای مکرر مقامات و مسئولان بهداشتی کشور در مورد شدت ابتلا به کرونای بریتانیایی در برخی از استانهای کشور در روزهای پایانی سال گذشته مورد توجه مردم قرار نگرفت. به طوری که متأسفانه تا روزهای پایانی تعطیلات شاهد سفرهای نوروزی بودیم. در واقع با وجود تأکید و هشدارهای مکرر بر لزوم محدودیتهای بیشتر و ممنوعیت سفرهای نوروزی آن گونه که باید محدودیتها همانند سال گذشته اعمال نشد و با صدور مجوز سفرهای ضروری شمار زیادی از مردم روانه جادهها شدند.
آمارها نشان میدهد یک و نیم میلیون ماشین در مدت یک هفته وارد استان مازندران شد. این مسافرتها پیک چهارم بیماری در کشور را بهدنبال خواهد داشت، چراکه مطمئناً تعداد زیادی از هموطنان به بیماری کرونا مبتلا شدهاند یا در روزهای آینده به آن مبتلا خواهند شد. تختهای بیمارستانی بزودی اشغال و آی سی یوها دوباره پر خواهد شد و حتی میتوان پیشبینی کرد که طی هفتههای آتی با افزایش تعداد مرگ و میرها نیز مواجه شویم.
با توجه به اینکه در حال حاضر مردم کشور ما از پوشش واکسیناسیون قابل توجهی برخوردار نیستند حتی پرسنل درمان نیز هنوز به طور کامل واکسینه نشدهاند به نظر میآید برای غلبه بر موج جدید بیماری نباید روی پوشش واکسیناسیون حساب بازکنیم و تنها راه حل رهایی از این معضل همان رعایت پروتکلهای بهداشتی یعنی رعایت فاصلهگذاری اجتماعی، استفاده از ماسک و شستوشوی [مکرر]دستها باشد.
نکته بسیار مهم دیگر این است که تک تک افراد جامعه باید به طور جدی از حضور در تجمعات و دورهمیها خودداری کنند. در غیر این صورت امکان طغیان همهگیری و بروز فاجعه درکشور وجود خواهد داشت.
فراموش نکنیم تعداد زیادی از افراد ناقل بیماری کرونا ممکن است هیچگونه علامتی نداشته باشند. معاشرت با این گونه افراد به ظاهر سالم میتواند ما را در معرض ابتلا به بیماری قرار دهد. حقیقت این است که فقط معاشرت با افراد علامت دار باعث انتقال بیماری نمیشود هرچند که متأسفانه در هفتههای اخیر مشاهده میکنیم که حتی برخی از افراد علامت دار هم رعایت نمیکنند و با وجود بیماری در تجمعات حضور پیدا میکنند.
ساده انگاری ضربههای جبرانناپذیری به مردم ما وارد میکند. به همین دلیل توصیه میکنم از حضور در تجمعات، راهپیماییها، مجالس عزا و عروسی پرهیز کنند. حتی در انتخابات که یکی از موضوعات مهمی است که پیش رو داریم همه افراد جامعه باید با رعایت محدودیتها انجام وظیفه کنند. واقعیت این است که رعایت فردی در مهار بیماری نقشی غیرقابل انکار دارد. در همین راستا چهار کشور اروپای غربی یعنی آلمان، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا که از نظر واکسیناسیون وضعیت بهتری نسبت به مردم کشور ما دارند از روز شنبه ۱۴ فروردین، برای کنترل بیماری مجدداً قرنطینه را به مدت یک ماه از سر گرفتهاند. ما تنها توانستهایم نیم درصد جمعیت خود را واکسینه کنیم پس این خود مردم هستند که با رعایت پروتکلها میتوانند برای گذر از بیماری به خود کمک کنند.