دیروز مراسم رونمایی مستند "فروشنده" در تالار اصلی حوزه هنری برگزار شد. وقتی رسیدم، جا برای نشستن نبود و فیلم را ایستاده دیدم. از اول تا آخر به مذاکرات هسته ای دولت دکتر روحانی و برجام می پرداخت ، ولی یک پاگراف تحلیل و یک نما تصویر - که افشا کننده ی حقبقتی باشد که تاکنون مردم از آن بی خبر مانده اند - در این مستند نبود. با تیتراژ پایانی فیلم نیز فریادهای مرگ بر آمریکا ، مرگ بر اسرائیل، مرگ برانگلیس و درآخر هم مرگ بر روحانی درسالن پیچید.
بعد هم دکتر عباسی معروف پرید پشت تریبون و تحلیل فیلم را با داستان معاهده ی مونیخ و کاغذ پاره ای که "نویل چنبرلین" نخست وزیر نگون بخت انگلستان با خود آورد و مثل یک قهرمان در فرودگاه لندن خواند، بی آنکه بداند هیتلر ۹ ماه بعد زیر میز خواهد زد و دستور حمله به انگلیس را صادر خواهد کرد و جنگ جهانی دوم که چنبرلین تصور می کرد با امضای معاهده ی مونیخ از آن جلو گیری کرده، آغاز خواهد شد، شروع کرد
البته دکتر عباسی، اول سخن ، این را هم گفت که در گذشته در مملکت خودمان به افراد ساده لوح "حسین چنبرلین" می گفتند که تلفیقی از شاه سلطان حسین و چنبرلین ، دو شخصیت تاریخی "فروشنده" است که با امضاء معاهدات بین الملی، وطن فروشی کردند!
حالا اگر قرار باشد، از الآن به این تندی به دولت روحانی حمله شود و علنا برجام، وطن فروشی و رئیس جمهور، وطن فروش معرفی شود، شما تصور کنید درهفته ی آخر اردیبهشت چه فضای رادیکال و ترسناکی درسطح جامعه شکل خواهد گرفت؟
اینکه دکتر عباسی در آن جمع چند صد نفری و در مقایل دوربین ها می گوید : پرونده ی نزدیک شدن به اعتدال گرایان ایران ، ۳۱ سال پیش در امریکا باز شده که به "مکعب روبیک" یا "مکعب ۸ ضلعی مجارستانی" معروف است، آیا نباید منتظر باشیم تا درانتخابات پیش رو نیز فضای سیاسی کشور چنان داغ شود که طرفین ماجرا نتوانند از رفتارهای ساختار شکنانه اجتناب کنند؟
آیا تصمیم هوشمندانه ای در سطح مدیریت کلان نظام گرفته شده که برای حضور حداکثری مردم سر صندوق های رای، به فضای سیاسی-اجتماعی کشور، آتش تنش و تشنج و تحریک اقشار مختلف مردم که در سالهای اخیر بحران های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی بشدت عصبی شان کرده است، دمیده شود ؟ یا اینکه برخی دای عزم خود را جزم کرده اند برای تصاحب قدرت به هر دسناویزی چنگ بیاندازند.
