دو پسر جوان که به اتهام ربودن یک زن و دختر جوان و تجاوز به آنها، محکوم به اعدام شده بودند، پس از نقض حکم در دیوانعالی کشور، برای دومین بار محاکمه شدند. اما این بار از اتهام تجاوز تبرئه وبه اتهام رابطه نامشروع به شلاق محکوم شدند.
به گزارش ایران، و براساس محتویات پرونده، هنگام شب دختر جوانی با خودروی «سوزوکی» اش در محله مهر ویلای کرج به خانه‌شان رسید و هنگام پیاده شدن از ماشین ناگهان مردی که در تاریکی کمین کرده بود در هجومی رعد آسا او را به روی صندلی عقب خودرو پرتاب کرد.
فرد مهاجم در این حمله غافلگیرانه با شالی که بر سر دختر بود دست‌هایش را بست و با تهدید چاقو از او خواست روی صندلی عقب دراز بکشد. آنگاه دو مرد دیگر که از همدستان این مهاجم ناشناس بودند به داخل خودرو پریدند که یکی ازآنها پشت فرمان خودرو نشست و بسرعت راه افتاد تا این سه شیطان صفت، دختر ربوده شده را برای تجاوز به خلوتگاه شان در یک ساختمان نیمه ساز ببرندو...
جنایتی دیگر
زن جوانی به نام فریبا، شب هنگام مقابل یک سوپر مارکت از ماشینش پیاده شد تا خرید کند.اما دقایقی بعد که برگشت هنگام سوار شدنش به خودرو ناگهان سه مرد او را به داخل ماشینش انداختند و هر سه سوار شدند.
تبهکاران درتاریکی شب، زن جوان را به بیابان کشاندند و پس از تعرض وحشیانه او را در حوالی اتوبان کرج - تهران، از ماشین بیرون انداختند و سوار بر خودرواش فرار کردند.
پس از شرح این دو ماجرای هولناک شبانه و شکایت دختر و زن جوان نزد پلیس، تیم‌های پلیس آگاهی کرج جست‌و‌جوهای گسترده‌ای را آغاز کردند تا اینکه هر سه مرد شیطان صفت را در عملیاتی ضربتی وغافلگیرانه، سوار بر یک خودروی مسروقه به دام انداختند و آنها پس ازروبه روشدن با قربانی‌ها، به جنایت‌های سیاه شان اعتراف کردند.
شکایت نخستین قربانی
دختر جوان در شرح ماجرای ربوده شدن خود به کارآگاهان گفت: آن شب من را با ماشینم ربودند و در حالی که زیر صندلی عقب با دست‌های بسته افتاده بودم، یکی دو ساعتی در خیابان ها پرسه زدند وبعد بدون توجه به التماس هایم مرا به یک ساختمان نیمه کاره بردند و پس از تعرض، تلفن همراه و مدارکم را دزدیدند.
حدود ساعت پنج صبح بود که در اتوبان کرج - تهران رهایم کردند. در حالی که شرایط وخیمی داشتم هر چه از رهگذران کمک خواستم کسی توجهی نکرد و بی‌تفاوت از کنارم می گذشتند.
ناچار پای پیاده خودم را به پمپ بنزین رساندم و با خانواده‌ام تماس گرفتم وکمک خواستم و...
با طرح این شکایت و درحالی که تحقیقات ویژه کارآگاهان پلیس کرج شروع شده بود پرونده مشابه دیگری روی میزکارآگاهان قرار گرفت.
دومین قربانی
چند روزی از نخستین ماجرا گذشته بود که این بار زن جوانی به نام فریبا که او هم با خودرواش ربوده شده بود به اداره آگاهی رفت و به تشریح ماجرای ربوده شدن و آزار و اذیتش پرداخت.
بدین ترتیب هر سه مرد شیطان صفت سوار بر یک خودروی سرقتی به دام افتادند.
شناسایی سارقان خودرو در عوارضی قم - تهران/ سه متهم به نام‌های حمید - 21 ساله - حسن- 23 ساله - وهادی-31 ساله - در بازجویی‌ها به سرقت خودرو وتعرض به دختر و زن جوان اعتراف کردند و قرار بازداشت آنها صادر شد. پرونده نیز برای رسیدگی در اختیار شعبه دوم بازپرسی دادسری عمومی وانقلاب کرج قرار گرفت.
پیشنهاد رشوه به مأموران پلیس
این سه متهم در حالی که پس از دستگیری راهی اداره پلیس بودند در بین راه گستاخانه با پرداخت رشوه از مأموران خواستند آنها را آزاد کنند اما مأموران وظیفه شناس نیروی انتظامی علاوه بر اینکه این پیشنهاد کثیف را نپذیرفتند بلکه گزارشی در این باره ضمیمه پرونده کردند.
نوزدهم مرداد سال پیش بازپرس در جریان تحقیقات مقدماتی با توجه به مدارک موجود در پرونده وگزارش نیروی انتظامی و همچنین گزارش پزشکی قانونی هر سه متهم را با تکمیل پرونده و صدور کیفرخواست از سوی دادستانی استان البرز برای محاکمه به شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز معرفی کرد.
در دادگاه چه گذشت؟
نخستین جلسه دادگاه سال 92 به ریاست قاضی هدایت رنجبر و با حضور چهار قاضی مستشار- طاهر خانی، عابدی، بصیرنیا و بدری- برگزار شد و هر دو شاکی با شرح بلاهایی که بر سرشان آمده بود از دادرسان دادگاه خواستار اشد مجازات هر سه متهم شدند.
سپس متهم ردیف اول - حمید- پای میز محاکمه ایستاد تا به سؤالات قضات پاسخ دهد.
شغلت چه بود؟
مغازه داشتم.
چرا آن شب دست به آدم ربایی و دزدی زدی؟
قبل از این اتفاق با پدرم بحثم شد او به خاطر ارتباطم با چند نفر از دوستانم بشدت انتقاد کرد. من هم از خانه زدم بیرون و همراه دو دوستم نمی دانم چه شد که تصمیم به سرقت خودروی زن جوان گرفتیم
اما متهم دقایقی بعد ادعا کرد که خودرو را قبلاً از مادر این زن خریده بود.
این زن را چرا ربودی، آیا قبلاً خصومتی با او داشتی؟
نه او را تا آن شب ندیده بودم شاید یک هوس بود.
بانوی جوان را به کجا بردید؟
به ساختمان نیمه کاره‌ای بردیم و بعد هم او را با کتک مورد تعرض قرار دادیم.حدود صبح او را در بزرگراه کرج - تهران رها کردیم و خودروی گران قیمتش را پس از چند روز گشت وگذار و پز دادن به دیگران در حوالی گوهردشت رها کردیم.
در سناریوی بعدی چگونه خودروی فریبا را دزدیدید؟
این نقشه را چند روز قبل هم اجرا کرده بودیم اما در این اتفاق خود دختر چندان مقاومتی نکرد.
اگر خودش راضی بود پس چرا او را در بیابان رها کردید و اموالش را دزدیدید؟
در بین راه فریبا حالش به هم خورد از خودرو پیاده شد و من و دوستانم تصمیم به سرقت ماشینش گرفتیم.
چطور دستگیر شدید؟
ما بعد از سرقت به خوزستان رفتیم و موقع برگشت در عوارضی دستگیر شدیم.
اظهارات متهم ردیف دوم
خودت را معرفی کن و بگو چند سال داری؟
نام من حسن است و 23 ساله هستم.
شغلت قبل از بازداشت چه بود؟
کار آزاد داشتم.
چرا اقدام به سرقت و تجاوز کردید؟
نمی دانم اما اشتباه کردم و وسوسه شدم...
می‌دانستی که مجازات آدم ربایی و تجاوز به عنف اعدام است؟
نه نمی دانستم چون اصلاً فکر نمی‌کردم دستگیر بشویم.
اتهام سرقت و تجاوز به عنف و آدم ربایی را قبول داری؟
من سرقت را قبول ندارم و آدم ربایی را هم قبول ندارم تجاوز به عنف را هم قبول ندارم...
اما در تحقیقات بازپرسی اعتراف کرده‌ای؟
نمی دانم. اما حالا هیچ دفاعی ندارم....
اظهارات متهم ردیف سوم
خودت را معرفی کن و بگو چند ساله هستی؟
من هادی هستم، 30 ساله ام و مغازه داشتم.
اتهاماتت را قبول داری؟
فقط سرقت را قبول دارم.
چرا آن شب دست به سرقت زدی؟
یک حماقت بزرگ باعث شد این کار را انجام دهم و گرفتار این ماجرا شدم...
من با این خانم‌ها رابطه برقرار نکردم اما دوستانم این کار را انجام دادند. من خودم نامزد داشتم واز این رابطه‌ها اصلاً خوشم نمی‌آمد.
پس از پایان اظهارات سه متهم قضات وارد شور شدند و متهمان ردیف اول و ردیف دوم را به اتهام مشارکت در آدم ربایی و با توجه به آسیب حیثیتی به شاکی‌ها به تحمل 15 سال حبس تعزیری محکوم کردند.
همچنین به خاطر آزار به عنف به تحمل یک سال حبس تعزیری وتحمل 74 ضربه تازیانه محکوم کردند.
درباره زنای به عنف نیز متهمان به اعدام در ملأ عام در میدان شهید مدنی محکوم شدند.
قضات دیوانعالی کشور نیز رأی صادر شده را تأیید کردند و حکم متهمان برای اجرا به دایره اجرای احکام ارجاع شد.
اما ناگهان با اعاده دادرسی که از سوی وکلای متهمان صورت گرفت رأی به طور عجیبی نقض شد و این بار قضات متهمان را از اتهام زنا تبرئه وآنها را به اتهام رابطه نامشروع محاکمه کردند.
بدین ترتیب متهمان به جای اعدام به 99 ضربه شلاق محکوم شدند.!
یعنی بعد از اینهمه جنایت فقط 99 ضربه شلاق !!! همین ؟؟؟ این نوع مجازات نه تنها بازدارنده نیست بلکه مشوق هم هست .