به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه سوم مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که ۸۰۰۰ بستری کرونا، تهران در بحران و ۲۵۹ فوتی «دلتا» در کشور، صید اولین طلای المپیکی ایران در توکیو و رسیدگی میدانی به مسائل خوزستان، تیترهایی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
محمدصالح نیکبخت حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: پهناور بودن کشور ما به لحاظ مساحت و تنوع فرهنگهای اقوام و ملیتهای مختلف همواره موجب بحرانهای مرکز پیرامون میشود. این بحرانها که باید درسی برای حاکمیت در نظام تدبیر باشد و فرصت تلقی شود، متاسفانه همواره با آن با سوءتدبیر برخورد میشود.
با توجه به نکته بسیار با اهمیت یادشده این یک خطای سیاسی است که برخی مدیران دارند و مردمی که در گرمای بالای ۴۵ درجه سانتیگراد با کمآبی و بلکه بیآبی در برخی مناطق در استان پهناور و سوق الجیشی و مهم به لحاظ منابع طبیعی نفت و گاز با خاک حاصلخیز برای کشاورزی و صنایع متعدد دست به گریبانند و اعتراض دارند را به نادرستی تحریک شده بیگانگان میدانند. این در حالی است که مقابله با بیآبی موضوعی نیست که حتی در خنکترین مناطق کشور در تابستان داغ کنونی ایران قابل تحمل باشد. از آنجا که با بحران حکمرانی و فقدان نظام تدبیر در سطوح گوناگون و کمتوجهی به بحرانها مواجه هستیم، گروهی با نوع رفتار خود از بحرانهای پیشرو، بحرانهای جدیدی میسازند واز میان دو چشم فقط نوک بینی خود را میبینند.
متاسفانه برخی مدیران نهادهای ادارهکننده کشور به جای چارهاندیشی، چاره را در گسیل نیروهای انتظامی به منطقه و مقابله با آن میدانند. به این ترتیب نتیجه چنین رفتاری روبهرو کردن مردم با نظام و پلیس میشود و این را راهحلی فوری تلقی میکنند. تجربه نشان میدهد، بیآبی و مشکلات معیشتی با این شیوه برطرف نمیشود. این دسته از مدیران باید بدانند پس از سپری شدن ۴۲ سال از تصویب قانون اساسی، حاکمیت باید قبول کند مسوول تامین رفاه اجتماعی برای مردم کشور خود و برآورده کردن نیازهای معیشتی آنهاست. بدیهی است مطابق قانون اساسی زمانی که مردم در تنگنا قرار میگیرند، این حق آنهاست که به اعتراض مسالمتآمیز دست بزنند؛ بنابراین نهادهای اصلی ادارهکننده باید با این اعتراضات مسالمتآمیز از برخورد نظامی دوری کرده و درس بگیرند و از راه مذاکره و حل موضوع به صورت درازمدت، میانمدت و کوتاهمدت به سوی حل مساله بروند و راه را برای گسترش این اعتراضات در چارچوب قانون باز کنند و راه حل آن مشکل را پیدا کنند.
تجربه نشان میدهد در ایران هرگاه بحرانی به وجود میآید، مثل بحران فعلی در خوزستان یا اعتراضهایی به روش مدیریت مسائلی مثل مدیریت فرآیند کرونا در استانهای شرقی، مردم ناگزیر به استفاده از امکانات سایر کشورها میشوند؛ فضایی پدیدار میشود که گویا مردم به این نتیجه رسیدهاند که در کشور ما متاسفانه قانون، حاکمیت ندارد. پس مردم باید به جای متوسل شدن به قانون، دست به دامن افراد و اشخاصی شوند که وظیفه آنها اساسا نظارت است، نه نوع دخالت در عمل. چنانچه یکی از مقاماتی که دبیر یکی از شوراهای عالی کشور است، در چنین روزهایی در حالی که از وضع مردم منطقه آگاه است، گفته اگر مردم دست به عملیات غیرمسالمتآمیز نزده باشند، دستور میدهیم آنها را آزاد کنند. این نوع اقدامات نشان میدهد هیچ چیزی سرجای خودش بررسی نمیشود و افرادی تصدی حل بعضی مسائل را بر عهده میگیرند که اساسا در این مورد مسوولیتی ندارند؛ بنابراین هماکنون مردم استان خوزستان و استانهای همجوار دست به اعتراض زدهاند و شهروندان ایرانی نیز با آنها ابراز همدردی کردهاند و این نوع برخورد با این بحرانها را نمیپذیرند و خواستار حل این مسائل نه از راه مقابله و روشهای مبتنی بر برخورد فیزیکی با آنها، بلکه از راه مسالمتآمیز برای حل مشکل هستند.
عباس مقتدایی، نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی در وطن امروز نوشت: موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران، حسن همجواری و کمک به کشورهای همسایه برای بهبود وضعیت و همکاری مستمر برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی و امنیت در منطقه است.
ما و کشورهای همسایه توانمندی لازم برای حفظ ثبات و امنیت منطقه را داریم و نیاز نیست از خارج منطقه و هزاران کیلومتر دورتر نظیر آمریکاییها و برخی کشورهای عضو ناتو به این منطقه ورود کنند. به همین دلیل بارها در مذاکرات ۲ یا چندجانبه بر این موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران تأکید کردهایم.
در شرایط فعلی با توجه به وضعیت داخلی افغانستان، مذاکرات بین گروههای افغانستانی باید مدنظر قرار گیرد و نباید کشورهای بیرون از منطقه در امور داخلی این کشور بسیار مهم که در طول تاریخ از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده است دخالت کنند.
اعتقاد همگان آن است که مردم افغانستان در نتیجه اشغالگری خارجیها از جمله ایالات متحده دچار مشکلات و مصیبتهای مختلفی شدهاند؛ معتقدم گروههای داخلی افغانستان میتوانند به سرعت عقبماندگیهای این کشور را با همکاری با یکدیگر مرتفع کنند. مشروط بر اینکه کشورهایی نظیر آمریکا و همپیمانان منطقهای آن در امور داخلی آن کشور دخالت نکنند.
جمهوری اسلامی ایران در عین حال که هیچ دخالتی در امور هیچ کشوری از جمله افغانستان ندارد بر این نکته تأکید دارد که زمینه لازم برای حفظ امنیت و آرامش در این کشور باید ایجاد شود و توصیه ما به سایر کشورهای منطقه آن است که به جای اسیر شدن در برنامهریزیهای ایالات متحده و رژیم اشغالگر قدس بدانند آمریکاییها و صهیونیستها از این منطقه رفتنی هستند و کسانی که باقی میمانند فقط همسایگان هستند.
ایران با افغانستان ارزشهای مشترک سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد و از نظر خاستگاه اقلیمی، ۲ کشور دوست به شمار میروند، بنابراین توسعه همکاری بین تهران و کابل امری مهم است.
همسایگان هم باید نگاهی درازمدت به کشور افغانستان داشته باشند و توصیه ما به همه کشورهای عربی و غیرعربی در ارتباط با افغانستان، عراق و سایر کشورها همواره همین بوده است.
برقراری صلح در افغانستان تکمیلکننده ایجاد صلح در منطقه محسوب میشود و این مهم در حالی است که کشورهای خارجی دلشان برای مردم منطقه نمیسوزد و درصدد کسب منافع بیشتر هستند، در حالی که سیاست ایران کمک به مردم منطقه است.
جعفر گلابی، روزنامه نگار در بخشی از یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان زیستن در بحرانها نامش زندگی نیست نوشت: به نظر میرسد ما به زندگی در بحرانها عادت کردهایم واصلا توجه نداریم که این همه حادثه وتنش و گرفتاری و وجود زمینههای بحرانخیز، کشور را فرسوده کرده است. نام این هرچه باشد زندگی نیست و اگر در جایی اغلب زندگی توام با رضایت و آرامش و بهجت نباشد مردم به نبودن میل پیدا میکنند! اینکه مردمان بگویند کاش نبودیم واین همه مصائب را نمیدیدیم ریشهسوز وغمانگیز و تکاندهنده است. از سال ۹۶ تاکنون به جز صدها مشکل ریز ودرشت ما شاهد ۳ بحران بزرگ و ناآرامی اجتماعی بودهایم. این ناآرامیها نه کوچک بودهاند، نه بسان حادثهای اتفاق افتاده و رفع شدهاند و نه میتوان همه ابعادآنهارا به بیگانگان نسبت داد و خیال خود را راحت کرد؛ لذا کاملا مشخص است که زیرپوست شهرها، درون روستاها، در بطن جامعه، در عمق مشکلات عظیم وانبوه وپیچیده مردم خبرهاست.
انواع محرومیتها در استان ثروتمند خوزستان که مشکل آب تنها یکی از آنهاست و به غایت خجالتآور است نشان میدهد که درزمینههای دیگر و دراستانهای دیگر هم دچار انواع معضلات بزرگ و کوچک هستیم. مگر ناآرامیهای دیماه سال ۹۶ از مشهد آغاز نشد؟
همانگونه که در بحث زمینشناسی کارشناسان، گسلها را به فعال و غیرفعال تقسیم میکنند و لرزشهای متوسط را نشانه فعال بودن گسل میدانند واحتمال بروز زلزلهای بزرگ را زیاد ارزیابی میکنند، جامعهشناسان هم با رصد اوضاع مردم و عمق مشکلات و شدت و توالی تنشها ازاحتمال وقوع ناآرامیهای گسترده و غیرقابل کنترل خبر میدهند. لرزشهای بزرگی که ممکن است به تخریبهای گسترده منجر شود و همه باهم ببازند. متاسفانه درست در زمانی که باید اوضاع خاص جامعه درک میشد و بامشارکتجویی واقعی و گسترده مردم در انتخابات به پرکردن شکافها و فاصلهها وتضادها پرداخت، ازخیر فواید عظیم و آرامشساز انتخابات رقابتی گذشتند. حالا دولت جدید کشوری را تحویل میگیرد که درتحریم اقتصادی است، تورم کمرشکن مردم را به ستوه آورده، خشکسالی، آتشسوزی جنگلها و بیابانزایی و فرونشست زمین و تغییرات گسترده و مخرب اقلیمی و سیلها و زلزلهها که بیامان حادث میشوند و کرونا که بعد از یک سال و نیم با شدت بیشتری قربانی میگیرد از هر طرف تهدیدمان میکنند.
البته ما حق نداریم ناامید شویم و حتی امیدواریم که دولت سیزدهم در رفع مشکلات بزرگ موفق هم باشد ولی خطر آنجاست که این همه شواهد و خبرهای موثق از بطن اجتماع را نبینند و تصور شود که بدون تغییرات بزرگ و پاسخ صادقانه و اصولی به مطالبات مردم با چند دستور انقلابی میتوان معجزه کرد و آرامش و ثبات درازمدت پدید آورد. انواع تجربههای بشری خصوصا در انقلابها هرگز امکان وقوع چنین فرآیند آسانی را نشان نمیدهد. اگر میشد با چند تصمیم انقلابی و قاطع و حتی پشتکاری وبرخوردفعال تورم را متوقف، خشک سالی را درمان وشیوع بیماریها را کنترل کرد و به انواع زلزلههای طبیعی واقتصادی واجتماعی فرمان ایست داد! ابرقدرت شوروی سابق که نصف جهان را زیر سیطره خود داشت هرگز دچار فرو پاشی نمیشد. چین درتب وتاب مشکلات عظیم ورسیدن به شناخت واقعی از مشکلات و ضرورت رویکردهای جدیدبود که فروپاشی شوروی را دید و لرزید و اصلاحات و تغییرات بزرگ را تا آنجا پیش برد که از اصلیترین روشهای کمونیستی یعنی کنار مبارزه با بازار آزاد دست کشید. با دنیا از جمله امپریالیسم امریکا عظیمترین مراودههای اقتصادی را برقرار ساخت و از همه مهمتر منافع ملی واقتصادی را در همه زمینهها حتی بر ایدئولوژی حاکم اولویت بخشید و حالا دومین قدرت اقتصادی جهان است.
پیش لرزه بحران بیآبی در خوزستان نشان داد که مشکلات کشور، نیازمند شناختی واقعگرایانه و درمانهای شجاعانه هستند. روشهای گذشته اگر پاسخ میدادند، ما هرگز با سه ناآرامی گسترده در کمتر از چهار سال روبرو نمیشدیم. تقلیل علل این نارضایتیها به عملکرد دولت کنونی محروم ساختن خویش از شناخت عیبها و نقصها و مشکلات کلیتر است. عمق و گستره انواع بحرانهای طبیعی و زیستمحیطی و خصوصا اجتماعی و اقتصادی اجازه هیچ اشتغال اضافه و خصوصا اصطکاکهای خارجی را نمیدهد. تنش زدایی جدی در روابط خارجی و با همه کشورها حتی اگر برای مدت قابل توجهی باشد این اجازه را خواهد داد که ما به خودمان برسیم و به اصطلاح دستی به سر و روی کشور بکشیم. رفع انبوه بحرانها و معضلات کشور نیاز مبرم و حتی فوری به سرمایهگذاریهای گسترده داخلی و خارجی دارد و تا پول وسرمایهگذاری نیاید، همین مشکل خشکسالی و بیآبی به تنهایی میتواند ما را از پا درآورد.