دختر جوان که در جریان درگیری با پسر جوانی او را با ضربه چاقو به قتل رسانده بود، دیروز در مقابل پنج قاضی جنایی به تشریح ماجرا پرداخت.
به گزارش جام جم، شامگاه پنجم بهمن سال گذشته، سارا پس از گشتزنی در خیابان ها تصمیم گرفت با تاکسی به خانه بازگردد، به همین دلیل کنار خیابان ایستاد و پسر جوانی با خودرو مقابلش توقف و او را سوار کرد. دختر پس از طی مسافتی شروع به صحبت با راننده کرد و متوجه یک دسته اسکناس و تلفن همراه مقتول شد.
دختر جوان در خیابان مفتح پول ها را برداشت و قصد داشت فرار کند که راننده متوجه ماجرا شد و با یکدیگر درگیر شدند. عابران با شنیدن صدای درگیری در اطراف خودرو جمع شدند.
سارا از کیفش چاقویی بیرون آورد و از راننده خواست اجازه دهد او برود، اما پسر جوان با قفل فرمان به طرفش حمله ور شد. سارا چاقو را به سمت پسر جوان پرت کرد و راننده غرق در خون روی زمین افتاد.
سارا تلفن همراه مقتول را از داخل خودرو برداشت و راهی خانه پدری اش در شمال کشور شد. در مسیر با برادر مقتول تماس گرفت و از او خواست به کمک برادرش برود. دو روز بعد برادر راننده با سارا تماس گرفت و مدعی شد اگر تلفن همراه را بازگرداند، برادرش از شکایت منصرف می شود. دختر جوان هم در محل قرار حاضر شد و وقتی سردی دستبند را بر دستانش احساس کرد تازه متوجه شد قاتل است و راننده جان خود را از دست داده.
با اعترافات سارا و تکمیل تحقیقات، پرونده برای محاکمه متهم به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و سارا صبح دیروز در مقابل پنج قاضی جنایی پای میز محاکمه قرار گرفت.
در ابتدای جلسه، نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: سارا متهم به قتل پسری به نام کوهیار و سرقت است. او در مرحله تحقیقات مدعی شده از اختلالات خلقی رنج می برد، اما گزارش پزشکی قانونی نشان داده که وی اختلال روانی ندارد و مسئول عمل خویش است.
سپس اولیای دم مقتول در جایگاه قرار گرفتند و برای قاتل تقاضای قصاص کردند.
قاضی اصغر عبداللهی، رییس دادگاه نیز با تفهیم اتهام به سارا از او خواست به دفاع از خود بپردازد که دختر جوان در دفاع از خود گفت: من از بیماری اختلال جنسیتی رنج می بردم و 17 سال قبل برای حفظ آبروی خانواده ام به تهران آمدم و پنج سال قبل با کسب مجوز قانونی جنسیت خود را تغییر دادم و به اسم سارا شناسنامه گرفتم. شب حادثه خانه ام را ترک کردم و به خیابان آمدم. گشتی در خیابان زدم و به دلیل سردی هوا تصمیم گرفتم به خانه بازگردم که سوار خودروی مقتول شدم. در طول مسیر متوجه دسته اسکناس شده و آن را برداشتم که بر سر این موضوع با راننده درگیر شدم و او را با ضربه چاقو کشتم.
رییس دادگاه از متهم پرسید: چرا با خودت چاقو حمل می کردی؟
سارا گفت: مدتی قبل از حادثه در حال عبور از خیابان بودم که چند زورگیر پول هایم را سرقت کردند. از آن روز با خودم چاقویی برداشتم تا کسی مزاحم من نشود.
دختر جوان در آخرین دفاع افزود: من فکرش را هم نمی کردم مرتکب قتل شوم. آدم سالمی نبودم، کمبود محبت و دوست داشتم. آن روز هم داشتم راه خودم را می رفتم که مقتول مقابلم قرار گرفت. حالا هم از حادثه ای که اتفاق افتاده، پشیمان هستم و درخواست گذشت دارم.
پس از آخرین دفاعیات متهم، قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
خیلی ناراحت کننده اس اینکه آدما سوار هر ماشینی میشن و یا برعکس هر آدمی رو سوار ماشینشون میکنن.واقعا چه اعتمادی وجود داره؟؟ نیمی از حوادثی که میشنویم مربوط به مسافر و راننده اس.قتل ، زورگیری ، تجاوز ... 