غلامرضا فدایی در خبرآنلاین نوشت:
حادثه مجلس شورای اسلامی، بسیار غم انگیز بود. برای مجروحان آرزوی بهبودی دارم و به خانواده های شهدا تسلیت می گویم و برای آنها آرزوی صبر دارم. نکته ای که قابل ذکر است این است که من ترجیح می دهم به جای اینکه بگویم مردم بی گناه شهید و یا مجروح شدند بگوئیم مردم بی دفاع؛ زیرا وقتی می گوئیم میگوئیم بی گناه ممکن است بعضی بگویند پس لابد بقیه گناهکارند.
نکته دیگر اینکه باید خاطر نشان کنم که این حادثه نشان داد که امنیت چقدر برای کشور ما مهم است و تا چه اندازه ما باید قدر نیروهای امنیتی را بدانیم. گفتارپیامبر است که قدر دو نعمت زمانی دانسته می شود که آن ها مورد آسیب قرار گیرند. واقعا هم چنین است زیرا هرگونه فعالیت دیگر از نظر فرهنگی، علمی، اقتصادی و حتی سیاسی منوط به وجود این دو است: یکی سلامت فردی و شخصی و دیگری امنیت اجتماعی. از این رو نکات دیگری که به نظر من می رسد عبارتند از:
1-قدر نیروهای امنیتی را بدانیم و وقتی آرامش است فکر نکنیم آرامش به سادگی به دست آمده است و یا دشمنان به فکر بر هم زدن آرامش ما نیستند. سربازان چه نظامی، و امنیتی و یا انتظامی دژهای مردم اند باذن خدا و این گفته علی علیه السلام در نهج البلاغه است (فالجنود باذن الله حصون الرعیه)
2-هزینه به جا و ضروری در تقویت سلامت و امنیت برای هر کشوری لازم است و به ویژه ما که در معرض حمله دائمی نیروهای اجنبی در منطقه و خارج از منطقه قرار داریم. البته توجه به سایر جنبه های زندگی کار این نیروها را کم می کند. عدالت که رکن مذهب ماست به این تعادل توصیه می کند.
3-خوشبختانه علی رغم توطئه های دشمن خبیث و با توجه به مظلومیت جمهوری اسلامی دنیا حقانیت ما را اذعان کرد و این کار خدا است که حتی دشمن هم نمی تواند آن را انکار کند. پس بعضی ها در داخل آب به آسیاب دشمن نریزند.
4- صاحب‌نظران و مصاحبه کنندگان در گزارش هایشان به مردم از آنچه اتفاق افتاده باید دقت کنند و برای اینکه تحلیلشان را بهتر بپسندند نباید به دشمن اطلاعات بدهند. مثل اینکه موقعیت ساختمان مجلس را با عکس و تفصیلات بگونه ای بیان کنیم گه اگر بعضی جا ها را دشمن نمی داند با این توضیحات بیشتر آشنا شود.
5- نظام حفاظتی اماکن مهم باید بیشتر شود تا علائم هشدار دهنده به هنگام وقوع واقعه خودکار عمل کند، تا اگر دربان اولی موفق نشود سیستم به طور خود کار وارد عمل شود، آژیر بکشد و یا درب ها خود به خود بسته شوند.
6-اینکه عده ای خام مغز تا این اندازه و با پوشیدن جلیقه انفجار و با اینکه می دانند عملیاتشان حتی به نتیجه هم نمی رسد حاضرند دست به انتحار بزنند حاکی از شستشوی مغزی آنها است. این شستشوی مغزی یا از کودکی آنها تحت تعلیم قرار گرفته اند و یا تحلیلگران به گونه ای آنها را تحت تأثیر قرار می دهند که حاضر به این خودکشی های بیهوده می شوند.
7- باید بدانیم که شستشوی مغزی زمانی معنی دارد که برای انجام کار، منطقی و عقلانیتی نباشد. اینکه یکی از اصول مذهب ما عدل است بیانگر این است که کارهای ما و حتی انقلابی گری های ما باید با عقل و عقلانیت همراه باشد. و الا ممکن است عده ای از ما هم متهم به شستشوی مغزی شویم. ما در همه جنگها جنگ نکرده ایم بلکه از خود دفاع نموده ایم و این یعنی عقلانیت. کسی که از خود و عقاید درست خود، با رفتاری درست دفاع می کند قطعا کارش با عقلانیت توأم است.
8-دشمنان ما اجمالا سه دسته اند اول آنهائی که در خارج اند و یا به لحاظ اقتصادی می خواهند ما را بدوشند و یا به لحاظ اعتقادی ما را کافر می دانند. و این دو نماینده زور و تزویر اند که در خیلی از موارد با هم متحد می شوند کما اینکه در حال حاضر شده اند. دوم آنهائی که ایرانی هستند و داعیه حکومت دارند ولی برای بدست آوردن به خشونت متوسل می شوند که تکلیف آنها هم معلوم است و سوم آنهایی که در داخل هستند ولی با نابرابری ها و مضیقه های اقتصادی و فرهنگی دست بگریبانند، و یا آن ها را در جامعه می بینند و نمی توانند تحمل کنند که باید به آنها بطور جدی رسیدگی کرد و به حرفهایشان گوش داد و مشکلات اقتصادی اجتماعی را حل کرد. این را از این جهت می گویم که بر اساس گزارش ها، متأسفانه این گروه تروریست ایرانی بوده اند. اگر به گروه سوم رسیدگی شود دو گروه دیگر کاری نمی توانند بکنند.
در هر حال، آنهایی که به هر دلیل از کشور ناراضی اند راهش پیوستن به گروه‌های تروریستی نیست هیچ منطق و عقلانیتی نمی گوید که اگر پدری و یا برادری در خانواده از نظر ما ناباب در آمد باید به روی خواهران و برادران اسلحه کشید. این ها مصادیق کارهای تروریستی و کوردلی است.
