سرانجام پس از دو ماه واندی زد و خورد‌های نفسگیر بین ارتش صهیونیستی و رزمندگان مقاومت در لبنان، آتش بس در این جبهه اعلام شد و صد‌ها هزار نفر از ساکنان جنوب لبنان و حومه جنوبی بیروت، با شادی و سرعت عجیبی به خانه‌های خود بازگشتند.
به گزارش تابناک به نقل از روزنامه اطلاعات؛ با وجود دادن شهدای بسیار و ویرانی‌های فراوان، این شادی مردم ناشی از احساس پیروزی بود چرا که در جنوب لبنان نیز همچون نوار غزه، دشمن نتوانسته بود به اهداف خود مبنی بر نابود کردن مقاومت و اشغال جنوب لبنان تا رودخانه لیتانی، دست یابد و رزمندگان حزب الله با رشادتی چشمگیر مانع از پیشروی و تثبیت مواضع دشمن در روستا‌های مرزی شده بودند و تلفات سنگینی را بر ارتش مهاجم تحمیل کردند و نیزتا آخرین لحظه سراسر شهرک ها‌ی منطقه جلیل تا شهر‌های حیفا و تل آویو را زیر آتش مرگبار موشک‌ها و پهباد‌های خود قرار دادند بطوری که در آخرین روز قبل از آتش بس، حزب الله با ۵۱ حمله نظامی به رژیم صهیونیستی رکورد شکست و همین امر رژیم را وادار به پذیرش آتش بس کرد.
بحث در باره ابعاد و جوانب مختلف جبهه جنوب لبنان بسیار گسترده است که در این یادداشت کوتاه نمی‌گنجد، اما اینک آنچه در سوریه می‌گذرد اهمیت بیشتری دارد و از یک طرح گسترده برای تغییر ژئوپلتیک منطقه خبر می‌دهد. تنها چند ساعت پس از اعلام آتش بس در جنوب لبنان، نیرو‌های تکفیری جبهة النصره و یکی دو سازمان تروریستی دیگر وابسته به القاعده که از ۸ سال پیش از نقاط مختلف سوریه به شهر ادلب رانده شده بودند، ناگهان از لانه‌های خود خارج شده و پس از اشغال تعدادزیادی از روستا‌ها به دروازه‌های شهر مهم حلب رسیدند.
این عملیات آنقدر غافلگیر کننده بود که نیروی مهمی برای ممانعت از پیشروی آنها وجود نداشت و تنها لشکر فاطمیون بودند که با جانفشانی در برابر تروریست‌های تکفیری ایستادند ولی آنها به دلائل نظامی از جمله نبود پوشش هوائی و نداشتن یک طرح همه جانبه از اطاق مشترک فرماندهی، کار زیادی نمی‌توانستند انجام دهند. در این حال، ارتش سوریه به سرعت وارد عمل شد و با تزریق نیروهائی از جا‌های مختلف سوریه به جبهه حلب و فعال شدن نیروی هوائی سوریه همراه با هواپیما‌های نظامی روسیه ضربه‌های سختی به نیرو‌های تکفیری در مسیر ادلب به حلب وارد آوردند و صد‌ها نفر از تروریست‌ها را به هلاکت رسانیدند. اینک مقاومت در برابر پیشروی تکفیری‌ها و نیروئی که توسط ترکیه عمدتا از ترکمن‌های سوریه تحت عنوان "ارتش ملی سوریه" به وجود آمده ادامه دارد و در حالی که منابع ترکیه و مخالفان خبر از سقوط حلب می‌دهند، گزارش‌های دقیقتر تا لحظه نگارش این سطور، حاکی از آن است که تکفیری‌های مهاجم تنها وارد بخشی از غرب حلب شده و به دلیل بزرگی شهر، هنوز نتوانسته اند سراسر شهر را تصرف کنند و درگیری‌های شدیدی در نقاط دیگر شهر ادامه دارد.
در این مورد چند نکته مهم زیر قابل توجه می‌نماید:
۱-حد اقل سه کشور آمریکا، رژیم صهیونیستی و دولت ترکیه در طرح جدید دست دارند. نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی که از جبهه‌ای به جبهه دیگر می‌پَرَد، اینک پس از غزه و جبهه لبنان، همه توان خود را برای شکسن جبهه سوریه به کار گرفته است. ظاهرا هدف وی قطع مسیر کمک رسانی به حزب الله لبنان از طریق سوریه است. به همین دلیل او شخص دکتر بشار اسد را تهدید کرده که اگر مانع عبور تسلیحات به حزب الله نشود جان خودش در خطر است. همچنین ارتش صهیونیستی در آخرین عملیات خود در خاک سوریه، در حمله هوائی به شهر تدمُر ده‌ها نفر از نیروی فاطمیون را به شهادت رسانید. اما شواهد نشان می‌دهد که هدفی بزرگتر مد نظر است.
۲-نقش اصلی در زمینه لجستیک نیرو‌های تکفیری را دولت آقای اردوغان بر عهده دارد. گزارش‌ها حاکیست که سلاح‌های جدیدی که تکفیری‌ها به کار می‌برند از جمله توپخانه و پهپاد‌های جدید اوکرانی توسط ترکیه به جبهة النصره تحویل شده است و گرنه تکفیری‌ها در شهر ادلب جز اسلحه فردی سلاح دیگری در اختیار نداشته اند. آقای اردوغان در گذشته بار‌ها خواستار ملاقات و مذاکره با بشار اسد شده ولی اسد پیوسته تاکید کرده که تا زمانیکه ارتش ترکیه بخشی از خاک سوریه را در اشغال دارد حاضر به ملاقات با اردوغان نیست. اقدام کنونی ترکیه مغایر با توافق‌های آستانه است که این منطقه را منطقه کاهش تنش دانسته همچنین در مذاکرات تهران زمانی که تصمیم به پایان دادن به حضور تکفیری‌ها در ادلب شد، آقای اردوغان ضمن مخالفت با این تصمیم، با اصرار فراوان در خواست کرد که مساله ادلب را به او واگذار کنند.
۳-فراخواندن نیرو‌های نظامی از خطوط مختلف دفاعی در داخل سوریه و تزریق آنها به جبهه حلب به نظر می‌رسد که اقدامی خطرناک باشد، زیرا این احتمال وجود دارد که اردن از منطقه درعا در جنوب سوریه وارد عمل شده چندین هزار افراد تکفیری را وارد سوریه و روانه حمله به دمشق نماید. همچنین ممکن است نیرو‌های کُرد مورد حمایت آمریکا در شرق فرات، معروف به نیرو‌های "قسد" به دستور آمریکا به سمت دمشق حمله کنند و چنانچه تروریست‌های جبهة النصره بعد از تصرف حلب به بزرگراه معروف به H ۵ یعنی راه دمشق به حلب دست یابند روانه دمشق خواهند شد و در این صورت پایتخت در خطر بزرگی قرار خواهد گرفت وارتش سوریه و نیرو‌های کمکی در این شرایط دشوار مجبور خواهند شد در چند جبهه وارد جنگ شوند.
تحولات سوریه در شرایطی صورت می‌گیرد که رژیم صهیونیستی عراق را تهدید کرده که اگر حمله مقاومت عراق به اسرائیل ادامه یابد نیروی هوائی اسرائیل به همان روش که فرماندهان حزب الله لبنان را به قتل رساند مسئولان حشد الشعبی و مقاومت عرراق را نیز در خانه هایشان شناسائی و ترور خواهد کرد. این تهدید باعث شده که مقاومت عراق زیر فشار دولت آقای السودانی و چارچوب هماهنگی (الاطار التنسیقی) عملیات خود را متوقف نماید. آنچه گذشت نشان می‌دهد که توطئه بزرگ و طراحی شده‌ای از سوی آمریکا ورژیم صهیونیستی و احتمالا چند کشور دیگر در منطقه برای فروپاشاندن محور مقاومت و تغییر ژئوپلتیک منطقه وجود دارد تا در صورت موفقیت، سرانجام مستقیما به سراغ جمهوری اسلامی بیایند. بنا بر این، لازم است محور مقاومت سریعا دست به کار شده و با توجه به تحولات اخیر، استراتژی جدیدی را برای مقابله با این توطئه تدوین و اجرا نماید.
محمد علی مهتدی - اطلاعات: سرانجام پس از دو ماه واندی زد و خورد‌های نفسگیر بین ارتش صهیونیستی و رزمندگان مقاومت در لبنان، آتش بس در این جبهه اعلام شد و صد‌ها هزار نفر از ساکنان جنوب لبنان و حومه جنوبی بیروت، با شادی و سرعت عجیبی به خانه‌های خود بازگشتند. با وجود دادن شهدای بسیار و ویرانی‌های فراوان، این شادی مردم ناشی از احساس پیروزی بود چرا که در جنوب لبنان نیز همچون نوار غزه، دشمن نتوانسته بود به اهداف خود مبنی بر نابود کردن مقاومت و اشغال جنوب لبنان تا رودخانه لیتانی، دست یابد و رزمندگان حزب الله با رشادتی چشمگیر مانع از پیشروی و تثبیت مواضع دشمن در روستا‌های مرزی شده بودند و تلفات سنگینی را بر ارتش مهاجم تحمیل کردند و نیزتا آخرین لحظه سراسر شهرک ها‌ی منطقه جلیل تا شهر‌های حیفا و تل آویو را زیر آتش مرگبار موشک‌ها و پهباد‌های خود قرار دادند بطوری که در آخرین روز قبل از آتش بس، حزب الله با ۵۱ حمله نظامی به رژیم صهیونیستی رکورد شکست و همین امر رژیم را وادار به پذیرش آتش بس کرد.
بحث در باره ابعاد و جوانب مختلف جبهه جنوب لبنان بسیار گسترده است که در این یادداشت کوتاه نمی‌گنجد، اما اینک آنچه در سوریه می‌گذرد اهمیت بیشتری دارد و از یک طرح گسترده برای تغییر ژئوپلتیک منطقه خبر می‌دهد. تنها چند ساعت پس از اعلام آتش بس در جنوب لبنان، نیرو‌های تکفیری جبهة النصره و یکی دو سازمان تروریستی دیگر وابسته به القاعده که از ۸ سال پیش از نقاط مختلف سوریه به شهر ادلب رانده شده بودند، ناگهان از لانه‌های خود خارج شده و پس از اشغال تعدادزیادی از روستا‌ها به دروازه‌های شهر مهم حلب رسیدند.
این عملیات آنقدر غافلگیر کننده بود که نیروی مهمی برای ممانعت از پیشروی آنها وجود نداشت و تنها لشکر فاطمیون بودند که با جانفشانی در برابر تروریست‌های تکفیری ایستادند ولی آنها به دلائل نظامی از جمله نبود پوشش هوائی و نداشتن یک طرح همه جانبه از اطاق مشترک فرماندهی، کار زیادی نمی‌توانستند انجام دهند. در این حال، ارتش سوریه به سرعت وارد عمل شد و با تزریق نیروهائی از جا‌های مختلف سوریه به جبهه حلب و فعال شدن نیروی هوائی سوریه همراه با هواپیما‌های نظامی روسیه ضربه‌های سختی به نیرو‌های تکفیری در مسیر ادلب به حلب وارد آوردند و صد‌ها نفر از تروریست‌ها را به هلاکت رسانیدند. اینک مقاومت در برابر پیشروی تکفیری‌ها و نیروئی که توسط ترکیه عمدتا از ترکمن‌های سوریه تحت عنوان "ارتش ملی سوریه" به وجود آمده ادامه دارد و در حالی که منابع ترکیه و مخالفان خبر از سقوط حلب می‌دهند، گزارش‌های دقیقتر تا لحظه نگارش این سطور، حاکی از آن است که تکفیری‌های مهاجم تنها وارد بخشی از غرب حلب شده و به دلیل بزرگی شهر، هنوز نتوانسته اند سراسر شهر را تصرف کنند و درگیری‌های شدیدی در نقاط دیگر شهر ادامه دارد.
در این مورد چند نکته مهم زیر قابل توجه می‌نماید:
۱-حد اقل سه کشور آمریکا، رژیم صهیونیستی و دولت ترکیه در طرح جدید دست دارند. نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی که از جبهه‌ای به جبهه دیگر می‌پَرَد، اینک پس از غزه و جبهه لبنان، همه توان خود را برای شکسن جبهه سوریه به کار گرفته است. ظاهرا هدف وی قطع مسیر کمک رسانی به حزب الله لبنان از طریق سوریه است. به همین دلیل او شخص دکتر بشار اسد را تهدید کرده که اگر مانع عبور تسلیحات به حزب الله نشود جان خودش در خطر است. همچنین ارتش صهیونیستی در آخرین عملیات خود در خاک سوریه، در حمله هوائی به شهر تدمُر ده‌ها نفر از نیروی فاطمیون را به شهادت رسانید. اما شواهد نشان می‌دهد که هدفی بزرگتر مد نظر است.
۲-نقش اصلی در زمینه لجستیک نیرو‌های تکفیری را دولت آقای اردوغان بر عهده دارد. گزارش‌ها حاکیست که سلاح‌های جدیدی که تکفیری‌ها به کار می‌برند از جمله توپخانه و پهپاد‌های جدید اوکرانی توسط ترکیه به جبهة النصره تحویل شده است و گرنه تکفیری‌ها در شهر ادلب جز اسلحه فردی سلاح دیگری در اختیار نداشته اند. آقای اردوغان در گذشته بار‌ها خواستار ملاقات و مذاکره با بشار اسد شده ولی اسد پیوسته تاکید کرده که تا زمانیکه ارتش ترکیه بخشی از خاک سوریه را در اشغال دارد حاضر به ملاقات با اردوغان نیست. اقدام کنونی ترکیه مغایر با توافق‌های آستانه است که این منطقه را منطقه کاهش تنش دانسته همچنین در مذاکرات تهران زمانی که تصمیم به پایان دادن به حضور تکفیری‌ها در ادلب شد، آقای اردوغان ضمن مخالفت با این تصمیم، با اصرار فراوان در خواست کرد که مساله ادلب را به او واگذار کنند.
۳-فراخواندن نیرو‌های نظامی از خطوط مختلف دفاعی در داخل سوریه و تزریق آنها به جبهه حلب به نظر می‌رسد که اقدامی خطرناک باشد، زیرا این احتمال وجود دارد که اردن از منطقه درعا در جنوب سوریه وارد عمل شده چندین هزار افراد تکفیری را وارد سوریه و روانه حمله به دمشق نماید. همچنین ممکن است نیرو‌های کُرد مورد حمایت آمریکا در شرق فرات، معروف به نیرو‌های "قسد" به دستور آمریکا به سمت دمشق حمله کنند و چنانچه تروریست‌های جبهة النصره بعد از تصرف حلب به بزرگراه معروف به H ۵ یعنی راه دمشق به حلب دست یابند روانه دمشق خواهند شد و در این صورت پایتخت در خطر بزرگی قرار خواهد گرفت وارتش سوریه و نیرو‌های کمکی در این شرایط دشوار مجبور خواهند شد در چند جبهه وارد جنگ شوند.
تحولات سوریه در شرایطی صورت می‌گیرد که رژیم صهیونیستی عراق را تهدید کرده که اگر حمله مقاومت عراق به اسرائیل ادامه یابد نیروی هوائی اسرائیل به همان روش که فرماندهان حزب الله لبنان را به قتل رساند مسئولان حشد الشعبی و مقاومت عرراق را نیز در خانه هایشان شناسائی و ترور خواهد کرد. این تهدید باعث شده که مقاومت عراق زیر فشار دولت آقای السودانی و چارچوب هماهنگی (الاطار التنسیقی) عملیات خود را متوقف نماید. آنچه گذشت نشان می‌دهد که توطئه بزرگ و طراحی شده‌ای از سوی آمریکا ورژیم صهیونیستی و احتمالا چند کشور دیگر در منطقه برای فروپاشاندن محور مقاومت و تغییر ژئوپلتیک منطقه وجود دارد تا در صورت موفقیت، سرانجام مستقیما به سراغ جمهوری اسلامی بیایند. بنا بر این، لازم است محور مقاومت سریعا دست به کار شده و با توجه به تحولات اخیر، استراتژی جدیدی را برای مقابله با این توطئه تدوین و اجرا نماید.
بعدش یمنه